راست و سلطنت طلب به امید دستیابی به قدرت زیر سرنیزه های ارتش اسرائیل!

راست و سلطنت طلب به امید دستیابی به قدرت زیر سرنیزه های ارتش اسرائیل!

 

ح ک ک ا و انقلابی که در انتظار ارتش اسرائیل است!

ترور حسن نصرالله رهبر حزب الله لبنان توسط ارتش اسرائیل جریان راست و سلطنت طلب را به جشن و پایکوبی واداشت و دسترسی به یک امید دیرینه، یعنی سقوط رژیم اسلامی توسط یک تهاجم نظامی را مجددا در میانشان زنده کرد. بطور قطع مرگ و نبود امثال حسن نصرالله ها و خامنه ای ها و همه کسانی که در سرکوب و کشتار مردم و سازماندهی نسل کشی از نوع غزه دست داشته، دنیا قابل تحملتر، امنتر و مساعدتر برای رهایی و سعادت خواهد بود ولی جریاناتی که برای به قدرت رسیدن هر جنایت و کشتاری، از جمله دخالت نظامی نیروهای که تاریخ سیاهی در برپایی کودتاها، ترورها و قتل عامها و نسل کشی ها در کارنامه هایشان ثبت شده، قابل توجیه است و یا اساس سیاستهایشان را تشکیل میدهد بطور قطع ربطی به منفعت، سرنوشت و انقلاب مردم ندارند.

این که حکومت اسرائیل پس از ۱۱ ماه نسل کشی در غزه تاکتیک را بر این منوال گذاشته که همزمان سران حماس وحزب الله را ترور کند جدا از این که خنثی کردن تهدیدهای فوری این نیروها از یک طرف و به انحراف کشاندن فشار بینالمللی از طرف دیگر را هدف قرار داده بواقع جز عمق بخشیدن هر چه بیشتر بحران منطقه و ممکن کردن گسترش جنگهای خانمانسوز و ویرانگر نیست.

خوشنودی و حمایت همجانبه جریانات راست و سلطنت طلب از این اقدامات تروریستی دولت اسراییل و تجویز چنین سیاستی در قبال ایران نشانه بارزی از عمق ضدیت شان با مردم و جنبش آنان برای آزادی و رفاه و حاکمیت بر سرنوشتشان بیش نیست. برای اینها حمله نظامی به ایران تنها از این نظر اهمیت دارد که شانس قدرت گیر انان را ممکن است بالا ببرد. از این رو اساسا مهم نیست این که چنین جنگی چه نتایج هولناکی برای مردم و کل جامعه در ایران به بار خواهد آورد. این که چگونه چنین جنگی موجبات قتل عام وسیع و میلیونی مردم و تلاشی همجانبه شیرازه کل جامعه را به بار خواهد آورد!

در این میان حزب کمونیست کارگری با صدور یک بیانیه در ارتباط با ترور حسن نصرالله با شتاب به خیل سورچرانی جریانات راست و بعضا فاشیست ایرانی پیوست و اعلام کرد که ترور حسن نصرالله یک گام بزرگ برای تحقق انقلاب زن زندگی آزادی است و گویا تهاجم نظامی به ایران مائده زمینی برای عروج انقلاب است! در مورد این حزب این چنین تعجلی در پریدن بر قطار قراضه جریان راست و سلطنت طلب دیگر تنها یک تغییر تاکتیک و یا سیاست روز نیست. این را باید دیگردیسی کامل و آشکار یک حزب چپ دانست که مراحل مختلفی از مماشات با اصلاح طلبان حکومتی در یک دوره تا متحد راست و سلطنت طلب در دوره اول خیزش انقلابی ۱۴۰۱ و مدافع محاصره اقتصادی مشروط و بعدا بایکوت کامل رژیم تا حمایت از نسل کشی مردم غزه توسط یک رژیم نژاد پرست تحت عنوان مبارزه با حماس و رژیم اسلامی را طی کرده است به نحوی که امروز باید به ارتش اسرائیل این جلاد کودکان فلسطین برای پیروزی انقلاب مردم در ایران دخیل ببندد! انقلابی که اینها خواهان آن هستند در واقع یک جنگ خانمان سوزی بیش نیست که حاصلی غیر از ویرانی و تخریب  شهرها و مناطق مسکونی و تلی از جنازه های مردم و کودکان در ایران را به همراه نخواهد داشت و این یعنی پیشدرامد سوریه ای دیگر! البته چنین اهدافی با سیاست ناسیونالیست راست، فاشیست و سلطنت طلب کاملا چفت است چرا که تصور میکنند با مداخله نظامی آمریکا و اسرائیل شانس قدرت گیری آنها تقویت خواهد شد ولی دنبال کردن چنین سیاستی از جانب یک جریان مدعی چپ جز یک دگردیسی آشکار با شتاب در دوره ای بسیار بحرانی و سرنوشت ساز در جهت پشت کردن به همه خواستههای انقلابی مردم و پیوستن به کمپی که امر جابجایی قدرت در بالا با پشتوانه و زرادخانه دولتهایی که انقیاد، استثمار و برده داری معاصر معرف شان است، نمیباشد.

این بیانیه در عین حال اساس تئوریهای حککا در ارتباط با آنچه که بر مردم فلسطین میگذرد را یکبار دیگر به شکل زمخت و مضحک تکرار میکند و آن اینکه مسئله فلسطین اساسا از طریق سرنگونی رژیم اسلامی حل خواهد شد. گویا تا قبل از جمهوری اسلامی مسئله ای بنام مسئله فلسطین وجود نداشت. و این جمهوری اسلامی است که بهانه و توجیه به تروریسم دولتیاسرائیل برای سرکوب و کشتار مردم فلسطین میدهد!! حککا دولت اسرائیل را یک دولت تروریست همچون جمهوری اسلامی و حماس و بقیه نمیداند! این دولت یک وجه و مشخصه ای دارد که حککا آن را تروریسم دولتی میخواند و آن هم توسط رژیم اسلامی و جریانات وابسته به آن بر او تحمیل شده و با از بین رفتن جمهوری اسلامی هم این مشخصه از بین خواهد رفت!

حککا که بعد از ترور نصرالله از خوشحالی سر از پا نمی شناسد پروپگاندای جنگی خود اسراییل را قورت  داده اعلام میکند که جمهوری اسلامی در جنگ با دولت اسرائیل شکست خورده است! البته معلوم نیست که از کدام جنگ صحبت میکند ولی در ادامه اذهان میکند که نه! جمهوری اسلامی ضعیف شده است و صفوف اش در حال هزیمت است و فرصت را باید غنیمت شمرد و ضربات کاری را توسط یک انقلاببر او وارد کرد و سرنگونش ساخت! کدام انقلاب! رهبری این انقلاب دست چه نیرو و نیروهایی است! آیا اساسا میتوان یک انقلاب را در توده ها تزریق کرد! آیا خیزش انقلابی ۱۴۰۱ به اعتبار محاسبات رهبران آن از توازون  قوا و تناقضات درون حکومت شکل گرفت؟ آیا مردم و یا رهبران شان در شرایط  کنونی میتوانند دست به یک تعرض سراسری علیه رژیم زده در حالی که رژیم زخم خورده و هار در تلاش است که توجه  تمام جامعه را به یک دشمن خارجی سوق دهد؟ و یا آیا وقتی تهاجم اسرائیل با حمایت زرادخانه عظیم امریکا و دولتهای غربی آغاز شد، مردم در ایران میتوانند زیر بمبارانها و موشکهای بالستیک در حالی که دنبال سرپناهی میگردند به تعرض انقلابی دست زنند؟ ایا حزبی که در خوشبین ترین حالت کمترین تاثیر را در خیزش انقلابی ۱۴۰۱ که جنبشی قائم به ذات  بود، یعنی نه به نیروهای خارج از ایران متکی بود و نه بلاواسطه متاثر از تحولات منطقه ای و شکستهای سیاسی و نظامیحکومت، میتواند ادعا کند که این بار بر بستر یک شرایط حاد جنگی نقش هدایت کننده انقلاب و امر سرنگونی رژیم داشته باشد! اینها سوالات اساسی است که یک جریان سیاسی جدی باید پاسخ دهد اگر سرمست از سورچرانی قدرت تعقلش را از دست نداده باشد

البته حککا هر از چند گاهی با دخالت گری نظامی نیروهای خارجیدر ایران مخالفت کرده است ولی همزمان هرگونه عملیات نظامی و تروریستی علیه سران رژیم را یک پیروزی بزرگ قلمداد کرده و از آن استقبال میکند! ولی سوال این است چه کسی تضمین میکند که میتواند این اژدهای هفت سر را وقتی که زنجیر برید، مهار کند! حککا! آیا تجربه حمله نظامی به عراق توسط آمریکا را نداریم! چرا راه دور برویم، آنچه که در غزه می گذرد غیر از آن است که ارتش اسرائیل بدنبال حماس و رهبرانش بود!! تا دیروز حککا جرات نمی کردند که به صراحت از تهاجم نظامی اسراییل و امریکا به ایران حمایت کند ولی امروز این جریان یک گام بزرگ در پذیرش این سیاست برداشته با این توجیه که انقلاب آغاز شده!! در ایران به پیروزی خواهد رسید! و این شروع سرازیری است که این جریان در آن لغزیده و متاسفا میتواند آن را در ادامه به پادوی ارتش اسراییل و امریکا بدل کند

متن زیر بخشی از اطلاعیه حککا در ارتباط با ترور حسن نصراللهبرای مراجعه خواننده.

جمهوری اسلامی در جنگ با اسرائیل آشکارا قافیه را باخته و شکست خورده است و این شکست، نیروهایش را در برابر مردمی که در جنگ سرنگونی با این حکومت هستند، بسیار تضعیف و بی روحیه کرده و در موضع بسیار ضعیف تری قرار می دهد. پیامدهای حذف رهبر حزب الله قطعا صفوف حکومت را بیش از پیش از بالا تا پایین به هم خواهد ریخت، شکافها را بیشتر خواهد کرد، و بحران عمیق و گسترده ای را در صفوف آن دامن خواهد زد که  فی الحال نشانه هایش را در گفته های رسانه ها و برخی عوامل حکومتی میتوان مشاهده کرد

برای ما مردم که در پی سرنگونی این حکومت آدمکش هستیم و جنگ اصلی را با این حکومت به پیش می بریم، شکست سیاسی و نظامی حکومت اسلامی، بسیار خوشحال کننده است و فرصتی است که خود را برای وارد کردن ضربات کاری تر به آن و به زیر کشیدن حکومت درمانده و مستاصل اسلامی آماده تر کنیم.

ادامه انقلاب زن زندگی آزادی و به زیر کشیدن این حکومت با خیزشهای مردمی، تنها راه خلاصی مردم ایران و دنیا از شر حکومت اسلامی و تروریسم اسلامی و حاشیه ای کردن و پایان دادن به خصومتها و تفرقه های قومی و مذهبی استصفوف خود را برای گسترش انقلابمان سازماندهی و آماده کنیم. دنیا برای دستیابی به امنیت و آزادی و صلح، به سرنگونی این حکومت بسیار نیازمند است و مردم دنیا خود را در کنار ما می دانند. با بزیر کشیده شدن جمهوری اسلامی کل جنبش ضد انسانی اسلام سیاسی در منطقه و در جهان منزوی و حاشیه ای خواهد شد و بهانه و توجیه تروریسم دولتی اسرائیل برای سرکوب و کشتار مردم فلسطین تحت لوای مبارزه با تروریسم نیز از بین خواهد رفت. پیروزی مردم ایران در مبارزه علیه جمهوری اسلامی نقطه آغاز حل انسانی مساله فلسطین و پایان بخشیدن به جنگ و کشتار در خاورمیانه خواهد بود.”

جلیل بهروزی

۳۰ سپتامبر ۲۰۲۴


Google Translate