هر کس به زعم خود میتواند نقاطی را به عنوان ضعف یا قوت یک خیزش دستنشان کند. از نقاط قوت قیام ژینا بسیار گفته شده، سراسری بودن، گسترده بودن، حضور وسیع و پیشرو زنان، مشارکت نسلهای مختلف از دانشآموز و دانشجو گرفته تا بازنشستگان و یکی از مهمترین خصلتهای این خیزش تداوم خیابانی به مدت ماهها بود که فرصت سازماندهی را مهیا میکرد. اما این خیزش از نقاط ضعفی رنج میبرد که البته ضعفی برجای مانده از قیامهای قبلی بود. در جریان خیزش ژینا بخش صنعتی طبقهی کارگر -طبقهی انقلابی- امکان این را پیدا نکرد با اعتصابات سیاسی قیام تودهای را همراهی کند. تلاش کارگران نفت و پتروشیمی برای پیوستن به قیام با سرکوب به مراتب شدیدی مواجه شد که ترس حکومت از نقش کارگران صنایع در مبارزهی سیاسی را نشان میدهد. در دیگر کارخانهها و مراکز تولیدی همین تلاش هم صورت نگرفت همانطور که خیزشهای ۹۶ و ۹۸ نیز از این کمبود رنج میبردند. شکی وجود ندارد که پرولتاریای صنعتی با خیزشهای انقلابی احساس همدلی دارد، اما به دلیل عدم تشکلیابی که خود محصول اختناق حاکم است توان همراهی عملی با قیامهای تودهای را نداشته است. طبقهی انقلابی در مراکز تولیدی برای پیوستن به جنبش انقلابی بیش از آنکه به تبلیغات سیاسی نیاز داشته باشد، به ابزار مبارزه و ارتقای توانایی در برابر نیروی سرکوب احتیاج دارد. امری که با ایجاد تشکلهای مستقل کارگری میسر میشود و این رسالتی است که بر دوش بخش پیشرو طبقهی انقلابی یعنی سوسیالیستهای جنبش کارگری قرار دارد. برای کمک به ایجاد تشکل مستقل کارگری به کادرهای سازمانده و هماهنگی بیشتری در بین صفوف خود کارگران کارخانه نیاز است، و این رسالتی است بر دوش حزب سیاسی طبقهی کارگر. اما در جریان قیام ژینا بخش دیگری از طبقهی کارگر -طبقهی انقلابی- حضوری فعال داشت. کارگران در محل زندگیشان در محلات کارگری و حاشیهی شهرها با شهامت و جانبازی مثال زدنی در خیزش انقلابی ژینا شرکت کردند. مطمئنن مشارکت کارگران پراکنده در شهرهای مختلف دارای سطحی از سازماندهی و هماهنگی بود اما از آنجا که وجه غالب مبارزهی این بخش از کارگران نیز خودانگیختگی بود، میتوان این مبارزات را جنبش خودبخودی نامید. با وجود فرصتی که تداوم این خیزش در اختیار گذاشت اما جز در کردستان شاهد سازماندهی ملموس این بخش از طبقهی انقلابی نیز نبودیم. شبکههای مخفی جوانان انقلابی در محلات شهرهای کردستان که با دخالت آگاهانه در اعتراضات خیابانی، فعالیتهای تبلیغی، ایجاد رسانهی مستقل و انتشار عمومی مواضع سیاسی-طبقاتی خود، الگویی واقعی از سازماندهی کارگری در محل زندگی را ارائه میداد، ماحصل حضور عملی پیشروان انقلابی در محل بود. این شبکهها میتوانستند با هماهنگی بیشتر و دوراندیشی «نشریهی مستقلی» نیز تأسیس کنند تا در دوران رکود جنبش فعالیت خود را استمرار بخشند. در هر حال این سطح از سازماندهی در محلهها نیز نمیتواند پاسخگوی ظرفیتهای عظیمی باشد که در شهرها به میدان آمده بود. گسترش این شبکهها به همهی محلههای کارگری از وظایف خطیر پیشروان انقلابی است. زنان یکی دیگر از ستونهای اصلی خیزش انقلابی ژینا بودند که زنده نگه داشتن جنبش انقلابی با حفظ سنگر «نه به حجاب اجباری» نیز همچنان بخشن بر گردهی ایشان قرار دارد. جمعیتی میلیونی از زنان در صف مقدم جنبش انقلابی ژینا حضور دارند، هزاران نفر بازداشت و شکنجه شدند، در خیابان باتوم خوردند، چشمشان را از دست دادند، مورد تعرض جنسی قرار گرفتند و در نهایت جانباختند. سوال اینجاست، چرا با وجود چنین مشارکت فعال و وسیعی شاهد هیچ شکلی از سازماندهی مستقل زنان نبودیم. نه تنها تشکلهای تودهای زنان بوجود نیامدند، بلکه حتی شبکههای کوچک و مخفی از نوع جوانان انقلابی یا دانشآموزان انقلابی نیز به طور واقعی ایجاد نشدند. بدون شک این هم یکی دیگر از ضعفهای خیزش انقلابی بود. در یک کلام عدم حضور همه جانبهی طبقهی انقلابی -طبقهی کارگر- و عدم تشکلیابی همان بخش از طبقهی انقلابی که در میدان حضور داشت، جزو نقاط ضعف جنبش انقلابی هستند. از یکطرف طبقهی انقلابی هنوز همهی ظرفیتهایش را به میدان نیاورده است و از طرف دیگر جنبش آگاهانهی سوسیالیستی هنوز نتوانسته به قدر کافی خود را سر و سامان دهد و به رشد و ارتقای حرکتهای خودبخودی یاری برساند. با ایجاد تشکلهای مستقل کارگری در محل کار و تشکلهای تودهای در محلات کارگری، همچنین اولویت بخشیدن به کار ترویجی و نظم دادن به پیشروان سوسیالیست در چهارچوب حزب پیشروان انقلابی این نقاط ضعف را برطرف کنیم. تنها با در اختیار داشتن چنین ابزارهایی و با سازمان دادن اعتصاب عمومی سیاسی و قیام مسلحانهی تودهای میتوان نیروی سرکوب را زمینگیر گرد، قدرت بورژوایی را در هم شکست و جنبش انقلابی را به پیروزی رساند.
–
نیما مهاجر ۷ مهر ۱۴۰۳