دولت علیه ملت !

آنچه از گردش روزگار فهمیدیم آن بود که همه ی مذاهب گرچه  ازخدای رحمان و رحیم و عشق خدایی و محبت سخن می گویند چون سرانجام خواستار گسترش شمار پیروان و پیروزی ایمانشان هستند سرانجام همه را به یک سو می نهند و ناچار به جنگ با دیگران می شوند؛ چنانچه امروز می بینیم بخشی از بحرانی که جمهوری اسلامی  ملت ایران را در آن درگیر کرده است جنگ شیعه و سنی و جنگ با دیگر اقلیت های مذهبی و انکار هویت و تاریخ ملی و ارجحیت هویت دینی است . در این مدت  گروه های افراطی  هوادار رژیم چه  مسلح و چه غیر مسلح با بهانه های گوناگون عقیدتی و دینی تا حجاب  با مردم به جنگ برخاسته اند. قدرت دولتی آن و همه ی امکانات کشور در خدمت به ثمر رساندن اهداف جمهوری اسلامی است . کدام اسلام ؟ کدام امامت ؟ شیعه اثنی عشری آن هم به روایت ولایت مطلقه فقیه؟ یعنی یک چیز من درآوردی که نه سابقه ی تاریخی نه ریشه ای در ایران دارد.

با توجه به اینکه همین اسلام ادعایی چقدر توانسته است در ایران ۹۰ میلیونی( که همه هم مسلمان شیعه اثنی عشری نیستند) با فراری دادن بیش از ۱۰ میلیون نفر از کشور محبوبیت و مقبولیت کسب کند می توان حدس زد که تا چه حد می تواند در جهان اسلامی سنی که بیش از یک میلیارد و هفتصد میلیون نفر جمعیت دارد زورآزمایی کند؟

بهترین فرصت های تاریخی  و بیشترین ثروت کشور صرف این هدف مبهم شده است که چیزی جز تعصب و نفرت در کشور و اسلام هراسی در خارج  نتیجه ای نداشته است .

هرچه فعالیت حکومت اسلامی برای تحقق امت و ضدیت با ملت شدیدتر شده است از جانب دیگر تمایل به تقویت اقوام  نیز افزون یافته است زیرا امت بنا به  ذات ارتجاعی خود با قوم و قبیله نزدیکی بیشتری احساس می کند و از ملت و از حقوق برابر شهروندی فاصله می گیرد. اگر جمهوری اسلامی در عمر ۴۶ ساله اش یک کار تخریبی کامل کرده باشد همان محلی کردن و بومی کردن بوده تا این اهالی این شهر نسبت به شهر دیگر احساس بیگانگی کنند . تکلیف کشور دیگر معلوم است و نیازی به گفتن ندارد.

موافقت حکومت با اصلاح طلبان  بر سر کار آوردن پزشکیان گذشته از مصلحت اوضاع سیاست خارجی و انتخابات آمریکا جلب حمایت اقوام بوده است. نتیجه آن فرو رفتن در باتلاق فرقه ای و جنگ های زرگری اقوام است و از جانب دیگر سوء استفاده همسایگان طماع از مساله قومی است که با وقاحت تمام از خواست های جدایی حمایت می کنند.

شک نیست که اصلاحات قانونی برای حمایت از حقوق اقلیت ها که در یک کشور لیبرال دموکراتیک رایج است بر پایه  ی ارزش های شهروندی اجرا می شود  با آنچه در ج ا  حاکم است و در مدارس و در رسانه های تبلیغ و ترویج می شود فاصله بسیار دارد. اولی بر پایه حقوق قانونی و قانون اساسی این جهانی استوار است، به آزادی مذهبی و احترام به حقوق فردی باور دارد و دیگری به تصویری مبهم از احادیث و روایت های مذهبی و تاریخی و  بدیهی است که با این ایدئولوژی اسلامی اقوام را نمی توان متحد کرد ولی  می توان به هرج و مرج  درکشور یاری رساند. تجربه ی دیگر مدعیان حکومت های اسلامی مانند اخوان المسلمین ، داعش ،طالبان ،  الشباب و بوکوحرام و .. نیز حکایت از شکست دارد با این تفاوت که جمهوری اسلامی بر سر چاه نفت نشسته است. اینکه این شکست و فروپاشی کی فرا می رسد چیزدیگری است، اینکه با این اقدامات خرابکارانه  همراه خود ایران را به نابودی می کشانند مقوله ی دیگری است .

سه شنبه – ۳ مهر ۱۴۰۳

Tuesday – 2024 24 September


Google Translate