اخباروگزارشات کارگری ٨ اسفند ماه ١٣٩٩

اخباروگزارشات کارگری ٨ اسفند ماه ١٣٩٩(مجموعه ای به بهانه انتشار بیانیه دوم کارگران غیر رسمی نفت)

– بیانیه دوم کارگران غیر رسمی نفت :برای پیگیری خواستهایمان راهی جز اعتصاب دوباره نیست

– یادآوری:

+ارزیابی اولیه از  اعتصاب هماهنگ کارگران پتروشیمی‌ها و سایر اعتراضات کارگری

+ در جدال اعتصابات نفت و گاز      گزارشی از ۲۹ روز اعتصاب

+ گزارش کارگران پایپینگ و پروژه‌ای نفت و گاز کشوردرباره دستاورداعتصاب دامنه دارشان

+ از اعتصاب فراگیر کارگران پیمانی صنعت نفت چه می‌دانیم؟

*بیانیه دوم کارگران غیر رسمی نفت :برای پیگیری خواستهایمان راهی جز اعتصاب دوباره نیست

ما کارگران پیمانی در نفت در تدارک اعتصاب سراسری دیگری هستیم. اعتصاب سراسری اول ما در مرداد ماه برپا شد و در آن ٢٥ هزار از کارگران پیمانی از مراکز مختلف نفتی و موسسات وابسته به آن و نیروگاهها وارد اعتصاب شدیم. یک خواست مشخص ما در این اعتراضات افزایش فوری سطح حقوقها بود. بعلاوه به قراردادهای موقت کاری و پیمانی و نداشتن امنیت شغلی، پایین بودن سطح استاندارد زیستی و کاری خود در محیط کار و در خوابگاهها و غذا خوری ها و به سطح نازل درمانگاهها و نبودن امکان استفاده رایگان از آنها برای همه کارگران نفت، به دزدی ها و اختلاس ها و تعرض به زندگی و معیشت کارگر تحت عنوان خصوصی سازی ها ، به امنیتی بودن محیط کارمان و پاسخ هر اعتراضی را با تهدید دادن و به عدم ایمنی محیط کار و عدم رعایت پروتکلهای سازمان بهداشت جهان اعتراض داشتیم و هیچکدام از این مطالبات پاسخ نگرفت. 

این اعتصاب بدون مقدمه نبود. مدتهاست که در زیر سختی زندگی به حد انفجار رسیده ایم. از همین رو عده ای جلو افتادند و با کمپین های کذایی شماره بندی شده خود، جنجال به راه انداختند و تلاش کردند اعتراض ما را مدیریت کنند تا با این کار هم موقعیت خود را در خلل و فرج دعواهای درون حکومتی شان تقویت کنند و هم کنترل اوضاع را در دست داشته باشند. برای اینکار از همان آغاز برای اینکه جمع نباشیم و نتوانیم جمعی تماس بگیریم، فرمان به تعطیلی کار و ترک خوابگاهها و بازگشت به خانه ها را دادند و اگر کسی هم در جایی بحثی از تجمع میکرد، او را خائن خوانده و تحت عنوان حفظ امنیت، فورا از گروههای مهندسی شده خود خارج کرده و حتی به وی گرای امنیتی میدادند. بعدهم از بالای سر ما کارگران به مجلس و مقامات مختلف در حکومت نامه دادند و به آنها خاطر جمعی دادند که اوضاع تحت کنترل است. بدون اینکه اجازه دهند که خود ما کارگران ذره ای در تصمیم گیریها دخیل باشیم و جامعه صدای رسای اعتراض مان را بخوبی بشنود و بتوانیم متحدانه پیگیر مطالباتمان باشیم.بدین ترتیب با بازی کردن این نقش تلاش کردند موقعیت خود را قوی تر کرده و اعتراضات ما را به دستمایه ای برای کشاندن اعتراض کارگران بسوی این بخش و آن بخش حکومتی تبدیل کنند. اما ما کارگران بارها اعلام کرده ایم که دنبال هیچ جناح حکومتی نیستیم و خواسته و مطالبه داریم و دیگر ادامه این وضعیت برای ما ممکن نیست. امروز نیز حرف ما همین است. 

بدینگونه بود که ما در مرداد ماه با غنیمت شمردن موقعیت در صفی هزاران نفره و با خواستهای فوری مان به میدان آمدیم و قدرت اعتصاب ما آنچنان بود که آنهاییکه سنگ کارگر را به سینه میزدند و با کمپین های شماره بندی شده شان بازاری درست کرده بودند،فورا به دست و پا افتادند و با جنجال بر سر اینکه اینجا و آنجا کمپین موفق شده است، ذره ذره تلاش کردند نیروی اعتصاب ما را متفرق کنند و دسته دسته کارگران را راهی کار و بستن قرارداد جداگانه با پیمانکاران مفتخور کنند.بعد هم یکجانبه ختم اعتصاب را اعلام کردند. در حالیکه هنوز در خیلی جاها هنوز بسیاری از ما سر کار بازنگشته بودیم. با چنین پروژه برنامه ریزی ای شده ای و با رایزنی از بالای سر ما بود که با دروغ کارگران را سرکار بازگرداندند و آخر سر هم برای کارگر جوشکار هفت میلیون و هشت میلیون مزد تعیین شد. تازه خیلی جاها حقوقها را هم نمیدهند و بسیاری از کارگران غیر متخصص حتی در حد دو میلیون مزد میگیرند که خط نابودی و تباهی است. این درحالیست که چماق اخراج هم همواره بالای سرمان است.  

دوستان مروری بر این تجربه برای همه ما هشدار دهنده است و اکنون در تدارک دور دیگری از اعتراضاتمان هستیم، نباید اجازه دهیم که این بازی دوباره تکرار شود.خودتان شاهدید که همین الان نیز که ما کارگران جان به لب رسیده دنبال حق و حقوقمان هستیم،چگونه دارند با هوا کردن فیل کمپین دستمزد سعی میکنند هر صدای مخالفی را سرجایش بنشانند و ترمزی باشند. یکی از این نمونه ها ؛ سخنان ارسلان امینی تحت عنوان طراح کمپین خطاب به کارگران نفت است. او سخنانش با کلی تشر زدن ها و امر و نهی کردن ها کارگر را در اجرایی نشدن وعده های داده شده در مرداد ماه خطابار میخواند تا نقش ترمز کننده خود در این اعتراضات را بپوشاند. او صرفا با زدن نشان نمایندگی کارگر بر سینه خود به گونه با کارگران سخن میگوید که امروز حتی مزدوران شورای اسلامی هم جرات اینگونه سخن گفتن با کارگر مطالبه گر را ندارد. او با گفتن اینکه علت خلف وعده بازگشت ٤٠ درصد نیروها به کار بوده است، کارگران را به پیمان شکنی متهم کرده و آنها را ترسو وبزدل و خائن میخواند و از آنان میخواهد که بدون استرس و حاشیه به کار و زندگی روز مره خود مشغول باشند و گوش بفرمان ایشان و اکنون نیز دارد نسخه خانه نشینی کارگران در اعتصاب بعدی را می پیچد و در پز اعلام “کمپین اعتراضی بعدی” تهدیداتش شروع شده و مینویسد:”هرگونه اقدام خودسرانه و بدون علم و آگاهی از مسایل افزایش حقوق بدون بندهای حقوقی مزایا و تاریخ مشخص و بدون هماهنگی با طراحان کمپین اصلی باطل وغیرقابل قبول برای جامعه پروژه ای و طراح کمپین میباشد و اینچنین جوزدگی ها و اقدامات نسنجیده و کور باعث چند دستگی و سردرگمی و بی نتیجه ماندن و شکست کمپین اصلی پیش رو خواهد بود.” و در همانجا نصحیتش به ما کارگران اینست که احساسات خود را کنترل کنیم و از این حواشی که نیروهای “افراطی و خودسر” ایجاد میکنند دوری کنیم. منظور از نیروی افراطی ما کارگرانی است که میگویم نه فقط باید حقوقها افزایش یابد. بلکه باید قراردادهای موقت کاری دائم شود ودست این زالوهای پیمانکار مفتخور از مراکز کاری کوتاه شود. 

پاسخ ما کارگران به اشخاصی چون ارسلان امینی اینست که ما تجربه نیشکر هفت تپه را داریم و ما شورایی و جمعی تصمیم میگیریم و هرگونه تصمیمی این چنینی و از بالای سر کارگر را خودسرانه دانسته و آنرا باطل اعلام میکنیم. خواستهای ما نیز روشن و مشخص است. قبلا در همبستگی با تجمع اعتراضی همکاران رسمی خود در چهارم بهمن اعلام کردیم و در اینجا یکبار دیگر آنها را اعلام کرده و متحد شدن حول این خواستها شرط مهم اتحاد و قدرت مبارزاتی ما خواهد بود. ما سرقفلی نمایندگی را به کسی نداده ایم و خودمان در تصمیم گیری جمعی مان هر کارگری را که در دل مبارزه صدای اعتراضمان باشد و خواستهای برشمره زیر را نمایندگی کند، به نمایندگی خود انتخاب خواهیم کرد. 

خواستهای ما کارگران غیر رسمی عبارتند از:

١- حقوقهای ما همانطور که در مرداد ماه اعلام کرده ایم کفاف زندگی مان را نمیکند و باید به رقم بالای خط فقر اعلام شده دولت یعنی بالای ١٢ میلیون افزایش یابد. هیچ کارگری نباید کمتر از این رقم مزد دریافت کند. 

٢- برای داشتن امنیت شغلی و سدکردن تعرضات پیمانکاران مفتخور به زندگی و معیشتمان باید قراردادهای موقت و پیمانی به قراردادهای دائم و مستقیم با نفت تبدیل شود و به پاسکاری ما کارگران ما بین پیمانکاران مفتخور خاتمه داده شود. 

٣-حقوقهای ما هر ماه بموقع پرداخت شود. و طلبهایمان در همه جا بفوریت پرداخت گردد.

٤-ما کارگران غیر رسمی باید از امکانات درمانی رایگان در نفت برخوردار شویم و همانطور که همکاران رسمی ما اعلام کرده اند سطح آن ارتقاء یابد. بویژه پروتکلهای سازمان بهداشت جهانی برای مقابله با بیماری مرگبار کرونا در همه مراکز اجرایی شود و امکانات لازم پیشگیری به رایگان در اختیار همه قرار گیرد. ما کارگران نفت نیز همصدا با همه کارگران، بازنشستگان ، معلمان و بخش های مختلف جامعه اعلام میکنیم واکسن استاندارد باید خریداری شود و واکسیناسیون رایگان بدور از هرگونه تبعیضی به رایگان و سراسری در اختیار همه قرار گیرد.

۵- به فضای امنیتی در نفت و مراکز وابسته به آن خاتمه داده شود. حق تشکل، حق تجمع، حق اعتراض ، حقوق پایه ای همه کارگران است. در خاتمه تاکید میکنیم که قوانین ویژه اقتصادی که مراکز نفتی از جمله این مناطق هستند، قوانینی است که فشار و بردگی کاری را بر ما کارگران شدت داده است.این قوانین باید تماما لغو شود و به این تعرضات به زندگی و معیشت ما پایان داده شود. و اینها همه خواستهای متحد ما کارگران رسمی و غیر رسمی در نفت و مراکز وابسته به نفت است. در اعتصاب سراسری بعدی همه متحدانه حول این خواستها جمع شویم و در گام اول بر افزایش حقوقها به بالای دوازده میلیون تاکید کنیم.

یادآوری:

+ارزیابی اولیه از  اعتصاب هماهنگ کارگران پتروشیمی‌ها و سایر اعتراضات کارگری

بیشتراز دو هفته از اعتصاب هماهنگ کارگران پیمانکاری صنایع نفت و پتروشیمی می‌گذرد؛ اعتصاب علیرغم عدم انتشار وسیع تصاویر و فیلم‌ها از محیط کار کماکان ادامه دارد؛ اینکه پوشش تصویری اعتصاب برخلاف روزهای اول از تب و تاب افتاده، دلیلش علاوه بر حساسیت‌های همیشگی این است که بخش عظیمی از کارگران اعتصابی به خانه‌ها و شهرهایشان برگشته‌اند و بنابراین بسیاری از سایت‌های کاری خالی از نیروی کار شده‌اند.

گرچه در مواردی اعتصاب‌شکنی‌های محدودی هم تا الآن رخ داده و پیمانکارانی با وعده و وعید تعدادی از کارگران پروژه‌ای را به کار کشانده‌اند، اما این موارد محدود و کم‌اثر بوده‌اند و خود کارگران فهرست این پیمانکاران اعتصاب‌شکن را با اسم و رسم افشا و تحریم می‌کنند.

دربارۀ ارگان‌های مجازی هماهنگ‌کنندۀ اعتصابات، این ملاحظه قابل بیان است که همانطور که پیش‌بینی می‌شد، نیروهای امنیتی از مرحله‌ای وارد فشار بر فعالان و ادمین‌های علنی رسانه‌های هماهنگی اعتصابات شدند تا هرگونه اظهارنظر یا شعار سیاسی-اقتصادیِ خارج از چهارچوب «تعیین‌شده» برای کارگران ممنوع اعلام شود و در حقیقت نیروهای امنیتی (تا حدودی شبیه به ماجرای اتحادیۀ کامیونداران در زمان اعتصاب سراسری کامیونداران) توانستند فعالان علنی این گروه‌ها را وادار کنند که خودشان نظارت و سانسور را بر نظرات و تحرکات اعتصاب‌کنندگان اِعمال کنند. به همین خاطر هم ارگانی که به شکل طبیعی می‌باید تبدیل به مرکزی برای رشد و پویایی ابتکار عمل‌ها و شعارها در این اعتصاب باشد، با فشار از بیرون تبدیل شد به کانالی برای کنترل و نگه داشتن یک اعتصاب در چهارچوب‌های تحمیلی از بالا. این‌ها از تبعاتِ بعضاً اجتناب‌ناپذیرِ وجه علنی چنین افرادیا ارگان‌های سازمانده‌ است .

درحالیکه دسته‌ای از فعالان علنی این اعتصاب وارد فرایند تهیۀ طومار و ارسالش به ارگان‌ها و مسئولان دولتی شده‌ و خواهان بهبود برخی شرایط کار، نظارت دولتی بر پیمانکاران و «حق تشکیل سندیکا» هستند، بخشی از کارگران اعتصاب‌کننده اما به شکل خودبخودی متمایل به افزایش تعارض در این اعتصاب‌اند تا زودتر به نتیجه برسد. مشکل تنها از آنجایی شروع می‌شود که بجای اینکه این ابتکارات و تلاش‌های مختلف به شکل موازی رخ دهند و یکدیگر را تکمیل کنند، دستۀ اول -خواه با فشار نیروهای امنیتی، خواه از سر توهم به چهارچوب‌های قانونی- جلوی دستۀ دوم می‌ایستد و به اسم «صنفی نگه‌داشتن اعتصاب»، مایل است جلوی هرگونه ابتکار عمل‌ یا سازماندهیِ خارج از مرکزیت را بگیرد؛ عموماً با توجیهاتی مثل «امنیتی نکردن»، «سیاسی نکردن» یا «حفظ اتحاد»!

مثلاً در روزهای اخیر عده‌ای از کارگران اعتصابی پیشنهاد کردند که به جای ماندن در خانه، کارگران در پارک‌های اصلی شهر تحصن کنند (مشابه با تجمع‌هایی که پیش از این هم بارها در جنبش کارگری سال‌های اخیر تجربه شده، از جمله تحصن‌های شبانۀ کارگران هپکو و خانواده‌هایشان در پارک ملی اراک در سال ۹۵). منتها چنین ابتکارعملی به فوریت به اسم «سیاسی کردنِ» اعتصاب و کشاندنِ کارگران به بیرون از خانه و  «توطئه» و حتی «خیانت»، از سوی همان مرکزیت هماهنگ‌کنندۀ علنی بایکوت و مقابلش موضع‌گیری شد. این درحالیست که علیرغم این برخورد غیردموکراتیک و قهری،  تعدادی از کارگران پیمانکاری شهر ایذه در یکی از پارک‌های این شهر تحصن شبانه کردند و در مورد روند اعتصاب گفتگو کردند.

اهمیت این موضوع از این روست که تمرکز این اعتصاب به شکل فعلیِ آن هنوز صرفاً علیه پیمانکاران است و در نتیجۀ دیرکرد در تکمیل پروژه‌ها، خسارت مالی را متوجه پیمانکاران خُرد می‌کند و نه مستقیماً کارفرمای بزرگ (یعنی دولت و وزارت نفت). خیابانی‌کردن حضور کارگران اما می‌تواند هم فشار اجتماعی از پایین بر دولت را بیشتر کند و هم روحیۀ کارگران را به دنبال بلاتکلیفی و طولانی شدن اعتصاب بهبود ببخشد.

پینوشت:اینجاست که ضرورت سازماندهی موازی کارگران با هر نظر و عقیده و برنامه و داشتن رسانه و ارگان هماهنگ‌کنندۀ مستقل خود روشن‌تر می‌شود؛ منتها بدون نقطه ضعف و پاشنۀ آشیل کنونی، یعنی با حفظ مخفی ماندن هویت در مدیریت گروه‌ها و کانال‌های سازمانده واستفاده ازتمام روشهای ممکن برای به نتیجه رساندن اعتصاب واعتراض ودستیابی به خواسته های برحق خودومجبورکردن کارفرمایان ودولت به الزام انجام تعهداتشان دربرابرکارگران ومزدبگیران میباشد.

برگرفته از شبکه های اجتماعی – ۲۹ مرداد ۱۳۹۹

 +در جدال اعتصابات نفت و گاز      گزارشی از ۲۹ روز اعتصاب

کارگران پیمانکاری و پروژه‌ای صنایع نفت و گاز کشور از جمله پایپینگ جوشکار، فیتر، فورمن و مونتاژ کار، اخیراً با تشکیل کمپین اعتراضی، اعتصابات سراسری برای افزایش دستمزد را کلید زدند. این کمپین‌ها در پنج مرحله زمانی شروط خود را از جمله دستمزدهای پیشنهادی کارگران، پرداخت به موقع مزد کارگران، نصب کولر و کاهش افراد در سرویس‌های ایاب و ذهاب، بهبود بهداشت کمپ‌ها و حمام کارگران و… را به پیمانکاران اعلام کرده‌اند. فعالین کارگری در ابتدا با انتشار یک لیست از مشاغل مربوط به صنفشان، حقوق پیشنهادی خود را بسته به هر شغل تعیین کرده‌اند و پس از انتشار آن بین کارگران به این توافق رسیده‌اند که تنها در صورتی پیشنهاد کاری پیمانکاران را می‌پذیرند که با حقوق درخواستی آنها موافقت شده باشد. تاکنون کارگران برخی پیمانکاری ها در نیروگاه بیدخون، پتروپالایش کنگان، پالایشگاه لامرد، پالایشگاه اصفهان، نیروگاه سیکل ترکیبی مپنا بویلر مشهد، نیروگاه سیکل ترکیبی تبریز، پالایشگاه جفیر در اهواز، فولاد سنگان پیمانکاری، پتروشیمی سبلان، نیروگاه برق رودشور تهران، پالایشگاه ماهشهر، شرکت آسفالت طوس دشت آزادگان، پالایشگاه نفت سنگین قشم، نیروگاه سیکل ترکیبی پارس جنوبی، فازهای ۲۲و۲۴و ۱۴ پارس جنوبی و چندین مرکز دیگر دست از کار کشیده‌اند.

از دیگر فعالیت‌های این کمپین تهیه‌ لیستی بیش از هزار نفر از نام و کد ملی کارگران اعتصابی است که حمایت خود را از شرایط و مطالبات کمپین اعلام کرده‌اند و همچنین اعلام اسامی پیمانکارانی که کارگران اعتصابی را تحت فشار قرار داده‌اند.

با توجه به وجود جو امنیتی در محل کار این کارگران و همچنین پراکندگی جغرافیای محل کار و زندگی فضای مجازی امکانات مناسبی را برای هماهنگی و تولد فعالیت کارگری و صنفی متشکل فراهم کرده است.

برخی پیمانکاری‌ها از جمله شرکت کیسون در پتروشیمی دنا، شرکت تهران جنوب پالایشگاه بیدبلند ماهشهرو … با عدم پرداخت دستمزد خرداد و تیرماه کارگران سعی کردند آنها را تحت فشار قرار دهند. برخی پیمانکارها توانسته بودند با استفاده از خیل جمعیت بیکار بخشی از اعتصابات را دچار مشکل کنند اما با آگاهی‌بخشی و تلاش برخی کارگران جمعیتی از آنها به اعتصاب پیوستند اما همچنان مسئله اعتصاب‌شکن‌ها حتی در بین کارگران مجرب وجود دارد و آنها به طور مداوم با این مسئله مواجه هستند.

البته گفتنی‌ است کارگران اعتصابی اغلب کارگران ماهر و فنی به حساب می‌آیند که به سادگی قابل جابه‌جایی با هر کارگری نیستند. مهارت لازم در جوشکاری و درجه جوشی که زده می‌شود مستلزم گواهینامه‌های معتبر است. استفاده از جوشکاران غیرماهر خود هزینه‌های تعمیری بر دست پیمانکاران گذاشته و به آنها خسارت وارد کرده است. این است که حدوداً بعد از دو هفته تماس با کارگران معترض برای عقد قرارداد و مذاکره بیشتر شد.

از سوی دیگر از ابتدای اعتصاب پیمانکاران با عدم پرداخت طلب مزدی سعی کردند، شرایط اعتصاب را بر کارگران سخت کنند اما پروژه‌ای های نفت تجربه ۶ ماه معوقات مزدی را هم داشته‌اند و بسیاری از آنها مصمم به ادامه اعتصاب هستند.

خیلی از کارگران جوشکاری و فیلتر و… که از شهرستان‌های دیگر برای کار آمده بودند، با شروع اعتصاب به علت بسته شدن درهای خوابگاه‌ها و قطع جیره غذایی روزانه مجبور به بازگشت به خانه شدند و عملاً تجمعات نفتی فقط در روزهای اول وجود داشته است. این بخشی از تلاش پیمانکاران برای شکستن اعتصاب و جلوگیری از تجمعات بوده است. ضمناً تهدیدات امنیتی بر سر برخی کارگران از جمله آنهایی که مسئولیت گروه‌های تلگرامی و هماهنگی‌ها را دارند، سنگینی می‌کند.

اما کارگران اعلام کرده‌اند که در خانه می‌مانند و قرارداد جدیدی امضا نمی‌کنند، مگر اینکه پیمانکاران شرایط کمپین افزایش دستمزد را بپذیرند. این استراتژی بعد از ۲۹ روز اعتصاب کارگران نفت تا حدی موفقیت‌هایی داشته است. شنیده‌ها حاکی از آن است که برخی پیمانکاران از جمله تعدادی از شرکت‌های پیمانکاری پتروشیمی سبلان، برخی پیمانکاران میدان نفتی آذر در شهرستان مهران ایلام و … شرایط دستمزد کمپین کارگران پایپینگ و پروژه‌ای را پذیرفته‌اند و برخی دیگر از جمله پالایشگاه آبادان حاضر به افزایش دستمزدها شده اما همچنان کمتر از مبلغ اعلام شده توسط کمپین است.

کمپین افزایش حقوق کارگران پایپینگ و اکیپ پروژه‌ای نفت و گاز در برخی از اطلاعیه‌ها با کارگران هفت‌تپه اعلام همبستگی و اتحاد کرده‌اند. اما همچنان اخبار اعتصابات کارگران نفت و گاز طی این مدت توسط رسانه‌های رسمی بسیار کم انتشار یافته و کمپین به لحاظ انتشار اخبار و تلاش برای کسب حمایت جامعه و دیگر مراکز کارگری هنوز وضعیت مطلوبی ندارد.

صنایع نفت و گاز و پتروشیمی از پر سودترین صنایع کشور است که افزایش قیمت دلار از اواسط سال ۹۷ تاکنون موجب شده، سود شرکت‌های پیمانکاری که درآمدهای آنها به دلار تعیین می‌شود، افزایش چشمگیر داشته باشد. دلار از ۴ هزار تومان به ۲۴ هزار تومان افزایش داشته و سود این شرکت‌ها نیز به همین تناسب بیشتر شده اما وضعیت دستمزدها، خوابگاه‌ها، تأخیر در پرداخت‌ها و … تغییر چندانی نکرده است. همچنین عواملی چون قرار گرفتن در جغرافیای مناطق ویژه و آزاد اقتصادی و درنتبجه عدم شمولیت قانون کار در آن مناطق، سودآوری این حوزه را دو چندان کرده است. در کنار استثمار عیان و خشن شرکت‌های پیمانکار، گرما و آلودگی هوا در این مناطق مزید بر رنج و تهدیدی جدی برای سلامتی کارگران است. پروپاگاندای دولتی هر از چندگاهی با نشان دادن وضعیت به مراتب بهتر کارگران رسمی و عرضه‌ آن به‌مانند یک ویترین شیک به رسانه‌ها، سعی در نادیده گرفتن وضعیت فاجعه‌بار حدود ۷۰ درصد از کارگران غیر رسمی و عمدتا پیمانکاری این حوزه از صنایع را دارد. آبادان، عسلویه، ماهشهر، کنگان و … پر از کارگرانی است که حتی شرایط درستی برای نفس کشیدن ندارند و هر روزه آلاینده‌های هوا را تنفس می‌کنند. جوشکاری کار پر استرسی است و عوارض و بیماری‌هایی تا آخر عمر کارگر بر جای می‌گذارد. کارگران امروز این امید را دارند که دست استثمار را از روی سر خود کوتاه کنند؛ آنها امروز متشکل‌تر از قبل هستند و چم و خم کار متشکل و اعتصاب را بیشتر می‌یابند. تشکیل کمیته‌ها و صندوق‌های اعتصاب به تأسی از تجربیات تاریخی اعتصابات پیشینی کارگران نفت و دیگر نقاط کشور و همبستگی و اتحاد کارگران امروز راه را نشان می‌دهد.

کانال روزنامه‌نگاران مستقل ایران

۳۰August 2020

+گزارش کارگران پایپینگ و پروژه‌ای نفت و گاز کشوردرباره دستاورداعتصاب دامنه دارشان

روز جمعه ۲۱ شهریور، کانال روزنامه‌نگاران مستقل ایران گزارش کارگران پایپینگ و پروژه‌ای نفت و گاز کشوررا با عنوان« موفقیت ۸۰ درصدی کمپین اعتصاب کارگران نفت و گاز» ومقدمه زیرمنتشر کرد:

با اتمام پنجمین مرحله از کمپین اعتصابی کارگران نفت و گاز کشور، کارگران گزارشی از دستاوردهای این دوره از اعتصابات خود منتشر کرده و موفقیت‌های تقریباً ۸۰ درصدی در افزایش دستمزدها این دوره را منتشر کردند. کارگران صنعت نفت و گاز کشور، بعد از یک دوره بیش از یک ماهه اعتصاب هماهنگ در مراکز نفتی کشور و مطالبه گری در قالب «کمپین اعتراضی کارگران پایپینگ و پروژه‌ای» ضمن کسب موفقیت‌های ضمنی، تصمیم‌گیری درباره مراحل بعدی مطالبه گری کمپین را به آینده موکول کرده‌اند که در این خصوص نیز اطلاع‌رسانی خواهد شد.

بخشی از گزارش کارگران پایپینگ و پروژه‌ای نفت و گاز کشور بنقل از کانال روزنامه‌نگاران مستقل ایران بقرارزیراست:

ما کارگران پروژه دراین متن به شرکت‌ها وپیمانکاران زالوصفت هشدار می‌دهیم که دیگر کارگران را نمی‌توانید فریب دهید. در ادامه از همه عزیزانی که صبر پیشه کردنذ و طبق کمپین مشغول بکار شده‌اند، تقدیر و تشکر می‌کنیم.

با درود بیکران و عرض ادب و احترام خدمت همه‌ی عزیزان پروژه‌ای

برادران عزیزان توجه داشته باشید، طی پنج مرحله از کمپین‌ها با همکاری بسیاری از نیروهای زحمت‌کش و باغیرت پروژه خوشبختانه به موفقیت تقریباً ۸۰ درصد رسیدیم. شرکت‌ها و پیمانکاران از این اتحاد کارگران وحشت کرده و از این همبستگی کارگران متعجب هستند. کارفرمایان و پیمانکاران دیگر می‌دانند حق کارگر را نمی‌توانند چپاول کنند؛ بخصوص همه‌ی پیمانکاران که حساب کار دستشان آمده که دیگر نمی‌توانند کارگر را فریب دهند و با حقوقِ کم کارگران را مشغول کنند.

ما کارگران پروژه‌ای تا کِی باید بگوییم، فلان پیمانکار فامیل هست یا فلان پیمانکار از اقوام ما است، دوست ما است و سرمان را پایین بیندازیم و باحقوق کم کار کنیم، آنهم در زمانه‌ای که پراید ۱۰۴ میلیون تومان شده است؟ تا کِی باید خوابگاه با امکانات کم، سرویس رفت و آمد با وضعیت افتضاح، غذای بی‌کیفیت را تحمل کنیم؟ هر جا و در هر پروژه دیدید که حقوق، بیمه، خوابگاه، غذا، سرویس و دیگر شرایط کار، وضعیت نابه‌سامانی دارد، سریعاً با دوستان خود مشورت کنیم؛ اتحاد داشته باشیم و دست از کار بکشیم و اعتصاب کنیم تا متصدی کار شرایط کارگاهش را برایمان درست فراهم سازد. من ِ کارگر پروژه‌ای چجوری با یک مربای سه در سه و با یه کره سه در سه از ساعت ۶ صبح تا ساعت ۱۲ ظهر کار کنم؟ نه دیگر زمان حق‌خوری شرکت‌ها وپیمانکاران زالو صفت به پایان رسیده است.

به تمامی شرکت‌ها وپیمانکاران در سال ۱۳۹۹اتحاد خودمان را نشان دادیم و بازهم در کمپین‌های بعد با اتحاد بیشتر نشان خواهیم داد.

دوستان عزیزان! در اکثر پروژه‌ها و با همکاری و همیاری همه‌ی شما عزیزان و به لطف کمپین با افزایش حقوق نیروها موافقت شده است. به عنوان مثال جوشکار برق آرگون کربن که قبل از کمپین حقوقش ۶.۵ یا ۷میلیون تومان بوده، الان با ۱۰ یا ۱۱ یا۱۲میلیون تومان مشغول بکار شده‌اند. فیتر که قبل از کمپین با حقوق ۵.۵ یا ۶ میلیون تومان مشغول بوده، بعد از کمپین و الان با حقوق ۸ میلیون تومان مشغول بکار شده‌؛ داربست بند که قبل از کمپین باحقوق ۴ یا ۴.۵ میلیون تومان مشغول بوده، الان و بعد از کمپین با حقوق ۷ یا ۷.۵ میلیون تومان مشغول بکار هستند.

از اینجا خواهش داریم از تمام عزیزانی که بدور ازخانواده و در گرما و شرجی در عسلویه و دیگر مناطق کسور مشغول بکار هستند، طبق کمپین‌ها مشغول بکار شوند و شرکت‌ها و پیمانکاران زالو صفت بدانند و هوشیار باشند که حقوق کارگران اجرایی پروژه‌ای اعم از جوشکار، فیتر، مونتاژکار، داربست بند، مکانیک، انبار دار ، برق کارکمکی و سایر مشاغل پروژه هر سال افزایش خواهد داشت.

+از اعتصاب فراگیر کارگران پیمانی صنعت نفت چه می‌دانیم؟

در این گزارش بررسی می‌کنیم اعتصاب بر کدام بستر و چگونه شکل گرفت، نقش کارگران پیمانی در آن چه بود، مسئولان و پیمانکاران چه واکنشی نشان دادند، و اعتصاب چه نتایجی برای کارگران در بر داشت.

لیلا محمودی

۳۰ مهر ۱۳۹۹

در تداوم اعتصاب فراگیر یک ماهه کارگران پیمانی صنعت نفت، موج جدیدی از نارضایتی، اعتراض و اعتصاب مراکز نفتی را در بر گرفته است. کارگران پیمانی در میانه‌ی شهریور، با وعده‌ی رسیدگی به خواست‌هایشان کار را از سر گرفتند، اما به رغم افزایش دستمزد و پرداخت به موقع آن در برخی مراکز نفتی، تغییر دیگری در وضعیت کار کارگران صورت نگرفته است. خواست‌های اعتصاب فراگیر به جای خود باقی است و وخیم‌تر شدن وضعیت اقتصاد و گسترش بیشتر کرونا سلامت، کار و معیشت کارگران را تهدید می‌کند. چنین به نظر می‌رسد موج جدید اعتراض و اعتصاب به مراکز بیشتری گسترش خواهد یافت.

از کارگران پیمانی نفت که در مرداد ۹۹، بزرگترین اعتصاب صنعت نفت در سه دهه اخیر را سازمان دادند، چه می‌دانیم، اعتصاب بر کدام بستر و چگونه شکل گرفت، واکنش مسئولان و پیمانکاران به آن چه بود، و چه نتایجی در بر داشت؟

اعتصاب فراگیر کارگران پیمانی صنعت نفت روز شنبه ۱۱ مرداد ۱۳۹۹ با فراخوان قبلی و پس از آن سازماندهی شد که مذاکره کارگران با پیمانکاران، مقامات اداره کار و مسئولان خدمات اشتغال مناطق ویژه اقتصادی برای پرداخت حقوق‌های عقب‌افتاده، افزایش حقوق، کاهش ساعت کار و بهبود شرایط کار بی‌نتیجه ماند. اعتصاب‌های منفرد نیز نتوانست پیمانکاران را به پذیرش مطالبات کارگران وادارد.

اعتصاب در تداوم خود گسترش یافت و در هفته چهارم، دامنه آن بیش از ۵۰ مرکز نفتی و نیروگاهی انرژی در ۱۰ استان کشور را در بر گرفت و بیش از یک ماه ادامه یافت. هزاران کارگر دست از کار کشیدند. بخش قابل توجهی از آنان به شهرهای محل اقامت و نزد خانواده‌های خود بازگشتند با این تاکید که تا برآورده شدن خواست‌هایشان به کار بازنمی‌گردند.

موقعیت و جایگاه کارگران پیمانی در صنعت نفت

از میانه دهه هفتاد در راستای سیاست اقتصادی حکومت مبتنی بر ارزان سازی نیروی کار در کشور، وزارت نفت بسیاری از فعالیت‌ها و پروژه‌های نفتی در چهار شرکت زیر مجموعه این وزراتخانه شامل شرکت ملی نفت، شرکت ملی گاز، شرکت ملی صنایع پتروشیمی و شرکت ملی پالایش و پخش فراورده‌های نفتی را به پیمانکاران خصوصی سپرد. این شرکت‌ها به نوبه خود بخش‌هایی از کار را به پیمانکاران کوچک (پیمانکاران دسته دوم) و استخدام پرسنل را به شرکت‌های پیمانی تامین نیروی انسانی واگذار کردند.

زمینه قانونی این امر پیش‌تر در سال ۱۳۶۹ فراهم شده بود. در این سال با افزودن دو تبصره به ماده هفتم قانون کار مربوط به تعریف قرارداد کار، مجوز قراردادهای موقت کار صادر شد.

در یک بازه زمانی تقریباً سی ساله، بخش اعظم کارگران صنعت نفت به کارگرانی با قراردادهای کوتاه مدت و فاقد امنیت شغلی تبدیل شدند. آن‌ها با قراردادهای پیمانی، قرارداد موقت، و قرارداد معین به کار مشغول‌اند. در شرکت‌های پیمانی دست دوم، قراردادهای سفید و شفاهی نیز رواج دارد. امنیت شغلی و قرارداد ثابت و مستقیم به رؤیایی دست‌نیافتنی برای کارگران نفت بدل شده است.

بر سر این موضوع اتفاق نظر وجود دارد که در حال حاضر دست‌کم ۷۰ درصد کارگران صنعت نفت طرف قرارداد شرکت‌های پیمانی هستند. اما آمار دقیقی از این کارگران در دست نیست. آخرین آمار ارائه شده توسط مسئولان وزارت کار حاکی از اشتغال ۱۰۶ هزار کارگر مشمول قانون کار در صنعت نفت است که تحت پوشش شرکت‌های پیمانکاری هستند. حاتم شاکرمی معاون وزارت کار روز اول مرداد با ارائه این آمار اعلام کرد بر سر تدوین طرح طبقه بندی مشاغل برای این کارگران مذاکراتی با وزارت نفت در جریان است.

برای به دست آوردن مجموع کارگران شرکت‌های پیمانکاری صنعت نفت باید به رقم اعلام شده توسط معاون وزارت کار، تعداد نامشخص کارگران با قرارداد سفید، قراردادهای شفاهی و کارگران شاغل در پروژه‌های نفت و گاز و پتروشیمی در مناطق آزاد تجاری را افزود که مشمول قانون کار نیستند.

زمینه‌های نارضایتی، مطالبات

شرایط کار کارگران پیمانی نفت طاقت‌فرساست. دستمزد پائین، ساعات طولانی کار در هوای آلوده به گازهای سمی، نبود ایمنی کار، غذاخوری‌ها و خوابگاه‌های غیر بهداشتی، غذای با کیفیت پائین و سرویس‌های غیر استاندارد کار با اضطراب مداوم ناشی از فقدان امنیت شغلی تکمیل می‌شود. دستمزد اندک کارگران نیز در بسیاری از موارد با تاخیر چند ماهه پرداخت می‌شود. پیمانکاران حق بیمه کارگران را کامل نمی‌پردازند. مفاد قراردادی را که خود با کارگر بسته‌اند نیز اجرا نمی‌کنند. در «مناطق ویژه اقتصادی» کارگران حتی مشمول مزایای حداقلی قانون کار نیستند.

به سبب حساسیت تاریخی حکومت نسبت به کارگران نفت و نقش تعیین کننده نفت در اقتصاد ایران فضای محیط کار در این صنعت به شدت امنیتی است. هیچ تشکلی به رسمیت شناخته نمی‌شود. اعتراض مساوی است با عدم تمدید قرارداد و با تکرار اعتراض، کارگر نه تنها شغل‌ خود را از دست می‌دهد بلکه نامش به «لیست سیاه» پیمانکاران افزوده می‌شود. کارگران پیمانی نفت وضعیت کار خود را برده‌داری نوین می‌خوانند.

۲۲ خرداد «عمران روشنی مقدم» کارگر جوان شرکت پیمانکاری مؤسسه «نظم آفرینان ایمان» در محدوده چاه نفتی شماره ۱۹ در میدان نفتی یادآوران هویزه خود را حلق‌آویز کرد. او چند ماه حقوق نگرفته بود. صبح روز خودکشی کارفرما تقاضای او برای پرداخت مساعده را رد کرده بود. خبرگزاری فارس نوشت خودکشی عمران روشنی مقدم «یکی از ده‌ها و شاید صدها مورد خودکشی کارگران پیمانی نفت» است.

به این اوضاع باید شیوع کرونا و گرمای کشنده تابستان را افزود که کارگران در برابر آن بی‌دفاعند.

تابسان امسال گرمای کشنده در برخی مناطق نفتی به بالای ۵۰ درجه هم رسید. ادارات تعطیل شدند اما پیمانکاران از تعطیل کارگران و حتی کاهش ساعت کار خودداری کردند. ده‌ها کارگر در اثر ساعات طولانی کارِ سخت زیر تابش مستقیم خورشید از شدت گرما بیهوش شدند.

کلیپ و اخبار گرمازدگی چندین کارگر نفت در فضای مجازی منتشر شد. رسانه عصر جنوب با وجود دریافت خبرها و تصویرهای از حال رفتن چند تن از کارگران حین کار اجازه نیافت با کارگران گفت‌و‌گو کند و درباره شرایط کارشان گزارش دهد.

روز ۷ مرداد ابراهیم عرب‌زاده از کارگران شرکت‌های پیمانکاری شرکت تهران جنوب (تاسیسات مخازن و ذخیره‌سازی بندرماهشهر) در اثر گرما حین کار جان باخت.

کار در کارگاه‌ها به طور فشرده، تراکم کارگران در کانکس‌های محل اقامت، غیربهداشتی بودن خوابگاه‌ها، سرویس حمل و نقل، سرویس بهداشتی و غذاخوری‌ها، کارگران را در معرض مستقیم ابتلا به کرونا قرار داده است. کارگران برخی مناطق نفتی نگران از انتقال بیماری به خانواده، از رفتن به مرخصی خودداری کردند.

فراخوان اعتصاب: «به خانه‌هایتان بروید، مجبورند بیایند دنبالتان»

کارگران پروژه‌ای صنعت نفت سابقه‌ی طولانی در اعتراض به شرایط کار و خوابگاه‌ها، قراردادهای سفید، تعویق پرداخت دستمزد و عدم امنیت شغلی دارند اما پراکنده بودن کارگران در شرکت‌های پیمانکاری مانعی بر سر حرکت مشترک آن‌هاست. این نخستین بار در سه دهه اخیر است که کارگران توانسته‌اند موانع مختلف را پشت سر بگذارند و اعتصاب مشترکی را در سراسر ایران سازماندهی کنند.

در ماه‌های پیش از اعتصاب، فضا در سایت‌های نفت فضای اعتراض و اعتصاب بود. نوشته‌ی یک کارگر به همکارانش در فضای مجازی می‌گشت که در آن از جمله گفته شده بود:

«امروز که کشور در بدترین شرایط اقتصادی و تورم بسر می‌برد بیشترین فشار بر قشر کارگر می‌باشد و هیچکس حاضر نیست که از حق ما دفاع بکند، چرا ما کارگران که چرخ اقتصاد به حساب میایم باید سکوت کنیم و بترسیم و پشت هم نباشیم؟ آیا منتظریم دستی ازغیب به دادمان برسد؟ یا انتظار داریم مرفهین که در تمام عمرشان هنوز خاک بر لباسشان ننشسته حقمان را بدهند؟ آیا نمی‌دانیم که حق گرفتنی است، نه دادنی؟ بیائید برای یک بار هم که شده پشت هم، دست در دست هم یک صدا فریاد بزنیم (کارگر برده نیست) ما حقمان را از آبادکردن این همه پروژه را می‌خواهیم».

اعتصاب توسط «گروه مرکزی پایپینگ و اکیپ پروژه‌ای» صنعت نفت فراخوان داده شد. این کارگران ماهر شامل سازندگان، برقکاران، جوشکاران و لوله‌کش‌ها به دلیل تخصص‌شان از موقعیت ویژه‌ای در تولید برخوردارند و به سادگی قابل جایگزینی نیستند. نتیجه دست کشیدن دسته‌جمعی آن‌ها از کار، تعطیلی پروژه‌هاست. شعار کارگران خطاب به پیمانکاران در روزهای اعتصاب اعتماد به نفس آنان بازتاب می‌دهد: «به خانه می‌رویم تا شما اگر می‌توانید به جای ما جوشکاری و فیترینگ کنید».

چهارشنبه ۸ مرداد ۹۹، کمیته رهبری اعتصاب فهرست حقوق‌های در خواستی کارگران پایپینگ (از چهار و نیم تا ۱۲ میلیون تومان در ماه) و سایر مطالبات کارگری را خطاب به پیمانکاران اعلام کرد. کمیته از کارگران همه پروژه‌ها «از تبریز تا ارومیه تا جنوب عسلویه، بندر قشم، لامرد، آبادان، ماهشهر، جفیر اهواز، بوشهر، و پالایشگاه اصفهان» خواست از شنبه ۱۱ مرداد به مدت ۲۰ روز دست از کار بکشند و به شهرهای محل اقامت خود بازگردند؛ «به خانه‌هایتان بروید، مجبورند بیایند دنبالتان».

به پیمانکاران تا ۳۰ مرداد مهلت داده شد و اعتصاب‌شکنان با این هشدار مواجه شدند که اسامی‌شان منتشر خواهد شد.

روند اعتصاب

صبح شنبه ۱۱ مرداد شماری از کارگران پالایشگاه‌ها و صنایع پتروشیمی جنوب ایران در اقدامی هماهنگ اعتصاب را آغاز کردند. گروه‌هایی از کارگران در پالایشگاه نفت سنگین قشم، شرکت اکسیر صنعت در فاز۱۳ در اسلکه تنبک، پارسیان سپهر لامرد، فاز ۲ پالایشگاه آبادان، و فازهای ۱، ۲، ۲۲ و ۲۴ پارس جنوبی کنگان، سینا صنعت در پتروشیمی پارس فنل، شرکت آذران گستر و شرکت آویژه صنعت در پالایشگاه نفت سنگین قشم، سیکل ترکیبی ارومیه، پتروشیمی سبلان، شرکت تناوب در فاز ۱۴، شرکت پتروهمگام ماهشهر، پتروشیمی بوعلی، پتروشیمی هنگام، پالایشگاه آبادان شرکت IGC دست از کار کشیدند. برخی کارگران عازم شهرهای محل اقامت خود شدند. برخی در خوابگاه‌ها ماندند.

یکشنبه ۱۲ مرداد دامنه اعتصاب به چند مرکز دیگر گسترش یافت. بسیاری از کارگران پالایشگاه جفیر در نزدیکی اهواز، کارگران فاز ۱۴ پارس جنوبی، پتروپالایش پارس جنوبی واقع در بوشهر و کارگران شرکت «تهران هینو» در پالایشگاه ماهشهر به اعتصاب پیوستند. ۸۰۰ کارگر پتروپالایش کنگان نیز اعتصاب کردند.

۱۳ مرداد کارگران چند نیروگاه برق به اعتصاب پیوستند. بخشی از کارگران در نیروگاه برق بیدخون در عسلویه، نیروگاه سیکل ترکیبی تبریز، نیروگاه برق رودشور تهران، کارگران نیروگاه مپنا بویلر مشهد در این همین روز و کارگران نیروگاه حرارتی و گازی تبریز در کیلومتر ۱۶ جاده تبریز به آذرشهر در روز ۱۴ مرداد به اعتصاب پیوستند.

روز ۱۴ مرداد پالایشگاه اصفهان به اعتصاب پیوست. در همین روز ۶۵۰ کارگر پتروشیمی ماهشهر دست از کار کشیدند. در پی اعتصاب، نماینده کارگران به محل شرکت ممنوع‌الورود شد. کارگران مقابل درب ورودی اجتماع کردند و خواستار رسیدگی به مطالباتشان و ورود نماینده‌شان به محل کار شدند.

کارگران شرکت پارس جنوبی عسلویه و فاز ۱۴ شرکت‌ای جی که از ۱۲ مرداد به اعتصاب پیوسته بودند، روز ۱۴ مرداد در سومین روز اعتصاب خود به طور کلی دست از کار کشیدند و شرکت را تعطیل کردند.

روزهای بعد گروه‌هایی از پرسنل میدان نفتی آزادگان شمالی در هویزه، پالایشگاه پارسیان و پتروشیمی لامرد در استان فارس، نیروگاه بیدخون و شرکت جهانپارس ایلام مهران، پالایشگاه فاز ۲۳ پارس جنوبی کنگان و بخشی از کارگران پروژه‌ای آبادان، پالایشگاه نفت سنگین قشم، شرکت آذران گستر و شرکت آویژه صنعت در پالایشگاه نفت سنگین قشم، شرکت آی. جی. سی در پالایشگاه آبادان، شرکت اکسیر صنعت در فاز ۱۳ در اسلکه تنبک، شرکت سینا صنعت در پتروشیمی پارس فنل، سیکل ترکیبی ارومیه، پتروشیمی سبلان، شرکت تناوب در فاز ۱۴، شرکت پتروهمگام ماهشهر، پتروشیمی بوعلی، برق سبلان اردبیل، شرکت IDC دشت عباس دهلران، پروژه بید بلند خلیج‌فارس در بندر مجیدیه شهرستان ماهشهر اعتصاب کردند.

بخش زیادی از کارگران اعتصابی به محل اقامت خود بازگشتند. برخی سایت‌های کاری به طور کامل از نیروی کار خالی شدند. کارگران برخی مناطق نفتی جنوب از جمله کنگان، لامرد و مُهر خوابگاه‌ها را ترک کرده و به محل سکونت خود بازگشتند. فاز ۱۴ از کارگران جوشکار و پایپینگ‌کار (لوله‌کشی) خالی شد.

پس از چهار روز از آغاز اعتصاب، اولین ثمرات آن به بار نشست. در گزارش روز چهارم اعصاب آمده است که کارفرمای کارگران اعتصابی در نیروگاه ایرانشهر با خواست‌های آن‌ها موافقت کرده حقوق جوشکاران به ۱۲ میلیون تومان افزایش ‌یابد و حقوق سایر موقعیت‌های شغلی نیز افزوده شود.

در پنجمین روز اعتصاب، تعداد مراکز اعتصاب به ۲۸ رسید.

همزمان با گسترش دامنه اعتصاب تحریک و تبلیغ علیه کارگران اعتصابی نیز آغاز شد. فرماندار آبادان از تریبون صدا و سیما علیه کارگران اعتصابی موضع گرفت. کارگران در نامه‌ای خطاب به خامنه‌ای خواست‌های اعتصاب را اعلام و خواستار رسیدگی شدند. خواست‌ها: الزام شرکت‌ها به پرداخت سروقت دستمزد و مزایا، حق بیمه متناسب با موقعیت شغلی، کاهش ساعت کار و افزایش مرخصی ماهانه متناسب با توجه به آلودگی مناطق صنعتی و به منظور جلوگیری از بیماری‌های حرفه‌ای، تشکیل هیات نظارت و بازرسی از محیط کار، حذف پیمانکاران دست دوم، به رسمیت شناختن حق ایجاد سندیکا، حذف بندهای غیرقانونی قراردادهای کار.

با گذشت یک هفته از اعتصاب، دستکم ۴۲ مرکز نفت و گاز و پتروشیمی، نیروگاه‌های برق و مراکز صنعتی دیگر در ۱۰ استان ایران شامل خوزستان، هرمزگان، بوشهر، اصفهان، فارس، آذربایجان غربی، سیستان و بلوچستان، تهران، خراسان رضوی و ایلام در اعتصاب بودند.

در همین روزها اعتصاب‌های دیگری در سراسر کشور جریان داشت. اعتصاب کارگران نیشکر هفت‌تپه، ماشین‌سازی هپکو در اراک، کارگران چند شهرداری از جمله اهواز، فولاد سنگان، شرکت آسفالت طوس دشت آزادگان، آموزش دهندگان نهضت سوادآموزی، معلمان حق‌التدریسی، کارگران بازنشسته شرکت واحد، کارگران زن و مرد شرکت بازیافت زباله اهواز، معلمان مدارس خصوصی، پرستاران، کارگران کنتور سازی قزوین، آموزشیاران نهضت سوادآموزی، بازنشستگان تامین اجتماعی در چند شهر، کارگران شرکت فولاد جهان‌آرا در خرمشهر و کارگران راه‌آهن از جمله در اراک، تهران، البرز، و خراسان.

با گذشت دو هفته از اعتصاب نفت، کارگران بیشتری به آن پیوستند و شرکت تهران جنوب ماهشهر بطور کامل تعطیل شد.

۲۳ مرداد علی جمادی رئیس کل دادگستری استان بوشهر از پرداخت مطالبات کارگران هشت شرکت پیمانکاری فعال در منطقه ویژه پارس جنوبی در عسلویه خبر داد. او در توضیح گفت:

«این هشت شرکت در مرحله بحرانی و مشکلات قرار گرفته بودند که با ورود دادستانی شهرستان عسلویه مشکلات بوجود آمده برطرف و حقوق سه هزار و ۸۰۰ نفر از کارگران این شرکت‌ها به طور کامل پرداخت و این قشر به سر کار خود بازگشتند».

در پالایشگاه آبادان پیمانکاران به کارگران اعتصابی پیشنهاد افزایش حقوق به ۸ و نیم میلیون را دادند. کارگران نپذیرفتند و تاکید کردند به کمتر از ۱۰ میلیون راضی نمی‌شوند.

۲۵ مرداد در پانزدهمین روز اعتصاب، سندیکای فلزکار مکانیک تعداد کارگران اعتصابی در مناطق نفتی را بیش از۱۰ هزار تن اعلام کرد.

در همین روز، «مدیریت گروه مرکزی پایپینگ و اکیپ پروژه‌ای» سازمانده اعتصاب با صدور بیانیه‌ای زمان اعتصاب را تا ۱۵ شهریور تمدید کرد و به اعتصاب‌شکنان هشدار داد. به کارگران رهنمود داده شد برای حفظ اتحاد در برابر پیمانکاران که تلاش دارند کارگران را به طور فردی با وعده و وعید به سر کار باز گردانند، در هر کارگاه یک گروه واتساپی تشکیل دهند و در برابر پیمانکاران متحد عمل کنند.

همچنین از کارگران خواسته شد در صورتی که پیمانکار تمامی خواست‌های آنان را پذیرفت، ابتدا ۵ تن از کارگران با تجربه برای مذاکره به محل کار بروند و پس از آن که کارفرما قرارداد را با پذیرش همه شروط کارگران امضا کرد، کارگران به سرکار بازگردند.

با افزایش تعداد پیمانکارانی که حاضر به مذاکره بر سر خواست‌های کارگران بودند، هماهنگ‌کنندگان اعتصاب ۳۰ مرداد بیانیه‌ای خطاب به پیمانکاران و کارفرمایان صادر و شرایط خود را برای پذیرش پیشنهاد کارفرمایان چنین اعلام کردند:

تنظیم قرارداد تایپی بر روی سربرگِ شرکت، با ذکر مطالبات کارگران، و مهر و امضای پیمانکار و ارسال آن به هیات هماهنگ‌کننده.

دوشنبه ۲۷ مرداد در هفدهمین روز اعتصاب، بیرن نامدار زنگنه وزیر نفت ناگزیر شد درباره اعتصاب نفت و مطالبات کارگران صحبت کند.

او در ارتباط با مطالبات هزاران کارگر که به واسطه‌ی پیمانکاران دسته دوم کار می‌کنند، از وزارت نفت سلب مسئولیت کرد و گفت: «برخی از این اعتراضات مربوط به پیمانکاران دسته دوم بوده که بعضا ربطی به نفت نداشته است».

وزیر نفت درباره مطالبات سایر کارگران پیمانی به وعده‌های کلی برای آینده‌ای نامعلوم بسنده کرد و گفت «اگر لازم باشد که از کارفرما بخواهم وظایف خود را انجام دهد کوتاهی نمی‌کنم». اما موضع او درباره خواست افزایش دستمزد صراحت داشت؛ «… اما اگر فراتر از این باشد… همه باید وضع کشور را در نظر بگیریم. مثلا اگر کسی بگوید من دو برابر حقوق می‌خواهم من کاری نمی‌توانم بکنم».

۶ شهریور سازماندهندگان اعتصاب در بیانیه‌ای با شرکت‌های پیمانکاری اتمام حجت کردند. آن‌ها ضمن تاکید بر حقوق‌های درخواستی و سایر مطالبات، اعلام کردند در شرکت‌هایی که کارفرما به خواست کارگران تن ندهند، اعتصاب بطور نامحدود ادامه می‌یابد.

نتایج اعتصاب

به گفته‌ی سازماندهندگان، در اعتصابی که بیش از یک ماه ادامه یافت بیش از ۱۵ هزار کارگر شرکت داشتند. در برخی از مراکز همه‌ی کارگران به اعتصاب پیوستند. پیمانکاران و مسئولان تمامی شیوه‌های معمول برای درهم شکستن اعتصاب از قبیل تهدید، تلاش برای ایجاد شکاف میان کارگران، و تطمیع کارگران منفرد استفاده کردند اما در نهایت بسیاری از پیمانکاران در برابر همبستگی و پایداری کارگران تسلیم شدند و به خواست‌های آنان تن دادند.

حقوق معوقه کارگران در بسیاری از مناطق پرداخته شد. در شرایطی که وزیر نفت کارگران را از خواست افزایش حقوق برحذر داشته و از آنان می‌خواست «وضع کشور» را در نظر بگیرند، بخشی از پیمانکاران حاضر شدند حقوق‌ها را افزایش دهند.

پالایشگاه آبادان پیشنهاد افزایش دو میلیون تومان به حقوق کارگران را داد، کارگران نپذیرفتند. در فاز ۱۴ پارس جنوبی هم کارگران افزایش دستمزد به ۸ میلیون تومان را نپذیرفتند.

پتروشیمی مرجان، سبلان، پلیمر آرین، پاسیان ایده نما، شرکت مهندسی و ساخت آرسن توسعه، شرکت فنی مهندسی ساتراپ صنعت راندمان در پتروشیمی سبلان، پیمانکاری افشین شجاعی، داریوش بهرود، حاجی قلی امینی، پیمانکاری لیموچی شرکت تهران جنوب، پتروپالایش شرکت گاما و شرکت زاگرس نصب پیمانکاران مطالبات کارگران اعتصابی را پذیرفتند.

یکی از کارگران در هفدهمین روز اعتصاب نوشت:

«شرکت به ما زنگ زده گفته حقوق کمپین ۹ تومان هست و تقبل کرده که ۹ تومان بده. تازه گفته اگه کارتون اوکی باشه بیشتر هم میده. منم فقط گفتم در صورت اومدن تنها چیزی که میخوام کپی از قرارداده. گفت مشکلی نداره».

akhbarkargari2468@gmail.com

Print Friendly, PDF & Email

Google Translate