آلون پینکاس:
یک نخست وزیر شرور، اسرائیل را به کشوری شرور تبدیل میکند.
جمعه ۳۰ آگوست ۲۰۲۴، برابر با ۹ شهریورماه ۱۴۰۳
برگران به فارسی از نادر ثانی
اگر ایده دستیابی به اهداف معقول باشد، سرکش بودن لزوماً منفی نیست، اما در مورد نتانیاهو چنین خصوصیتی صرفاً به معنای خودکامه، ناصادق و اغلب شرور بودن است. برای مطمئن شدن در این مورد تنها کافیست که آن را از خانوادههای گروگانهای اسرائیلی که در غزه نگهداری میشوند بپرسید.
بنیامین نتانیاهو با هر معیار تاریخی یک نخست وزیر شرور است. و او ستاورد بسیار بدتری داشته است: او اسرائیل را به یک کشور شرور تبدیل کرده است. نه، ما شرور نیستیم، اما او است.
او با کودتای ضد قانون اساسی خود در داخل کشور سرکشی کرده است. او در مدیریت روابط خارجی اسرائیل، به ویژه با ایالات متحده آمریکا، سرکشی کرده است. او در این که چگونه جنگ غزه را بدون هیچ طرح سیاسی منسجم پس از جنگ ادامه میدهد، شرور است. او در این که چگونه عمداً جنگ را تشدیدی گسترده میدهد، شرور است.
او از آنچه صهیونیسم و اسرائیل مدرن آرزوی بودن و دستیابی به آن را دارند، متنفر است. او نه تنها به دلیل دروغین، ساختگی و سرگردان کننده خود شرور است، بلکه از این جهت که میکوشد اسرائیل را از یک لیبرال دموکراسی موفق – هر چند ناقص – به یک خودکامگی غیرلیبرال فاشیسم مذهبی بنیادگرا و وحشیانه تبدیل کند، شرور میباشد.
جایی که نتانیاهو مستقیماً درگیر در آن نیست، توانمندسازی شراکت است. این در ترکیب دولت او و اختیاراتی که او به وزرای افراطی کابینه داده، مشخص است.
توماس فریدمن از نیویورک تایمز اولین کسی بود که نتانیاهو را “بدترین رهبر تاریخ یهود” نامید. دیگران مانند بنی موریس، مورخ، تاییدکننده این تشخیص بوده اند.
اما این تنها یک طبقه بندی یا قضاوت کیفی در مورد دوران تصدی او نیست. این مربوط به سرکش بودن آشکار اوست. اگر مفهوم زیربنایی دستیابی به اهداف معقول و قابل دستیابی از طریق روشهای غیرمتعارف باشد، سرکش بودن لزوماً منفی نیست.
در خاورمیانه، گهگاه سرکش بودن مزایای خود را دارد. این در مورد نتانیاهو صدق نمیکند، کسی که کاملاً به این معنا که اساساً ناهنجار، مستبد، ناصادق و اغلب شرور است، سرکش است.
نیازی به کندوکاو در تاریخ سیاسی نتانیاهو برای کشف الگوهای او نیست، بلکه فقط باید بر سال جاری و آخرش تمرکز کرد. در این دوران او در بدترین و خطرناکترین حالت خود بوده است. ابتدا کودتای قانون اساسی ضدقضایی و ضددموکراتیکی بود که او در اوایل سال ۲۰۲۳ آنرا به اجرا درآورد و همچنان تحت پوشش جنگ به دنبال آن است. سپس سیاستهای او که منجر به جنگ شد، و مدیریت او در جنگ است.
هفته گذشته را در نظر بگیرید: نتانیاهو امضای هرگونه توافقنامه مربوط به گروگانگیری و آتش بس در غزه را تضعیف کرد. او نامه مفصل رونن بار، رئیس سرویس امنیتی شین بت را که در آن در مورد خشونت شهرک نشینان یهودی در کرانه باختری هشدار داده بود، نادیده گرفت و انکار کرد که هم بار و هم اطلاعات نظامی (در آوریل و ژوئیه ۲۰۲۳) به او در مورد یک جنگ قریب الوقوع هشدار داده اند.
او همچنین نظرات قانونی الزام آور دادستان کل “گالی بهاراوـمیارا” را نادیده گرفت، در مورد اعضای هم حزب خود در کنست که خواستار نافرمانی در برار رای دادگاه عالی بودند، و هنگامی که وزیر امور خارجه او به دنیا انتقاد کرده و از آواره کردن فلسطینی ها حمایت کرد، سکوت کرد. نتانیاهو همچنین به خانوادههای گروگانهایی که در اسارت غیرانسانی در تونلهای حماس پوسیده میشوند، گفت:
“من نیز زمانی که در ارتش بودم در یک رزمایش اسرا تحت شکنجه فیزیکی قرار گرفتم”.
اما این همه ماجرای مربوط به او نیست. نخستوزیر سرکش بودن یک پیامد اجتنابناپذیر دارد: تبدیل اسرائیل به یک کشور سرکش. نتانیاهو موفق شده است که یک جنگ عادلانه و قابل توجیه را به انزوای اسرائیل تبدیل کند. بیشتر مردم جهان ـ و قطعاً دموکراسی های لیبرال غربی ـ دیگر اسرائیل را به عنوان یک دولت تقریباً منفور میبینند.
او به تنهایی اسراییل را بی ارزش کرده است، نوعی «تخریب خود ارزشی»، نه تنها با شیوه ای که جنگ را هدایت کرده است، بلکه از طریق روشی که متحدان سیاسی دیوانه خود را تشویق کرده است که جنگ را به عنوان یک جنگ وحشیانه هستی نشان دهند.
امتناع او از شرکت در هرگونه مشورت در مورد حکومت غزه پس از جنگ، سرپیچی از درخواستهای آمریکا برای استفاده تبعیضآمیزتر از زور، بیتفاوتی او به تخریب غزه فراتر از آنچه که یک جنگ عادلانه حکم میکند، بیمیلی او برای دستیابی به یک آتشبس. معامله آتش و گروگانگیری و نزاع فزاینده او همگی به تصویری از اسرائیل به عنوان یک کشور سرکش منجر میشود.
مهمتر از همه، او دروغ بزرگ را پذیرفته است و آن را برای مردم ویران شده و خسته تکرار می کند: آنچه می بینید مربوط به ۷ اکتبر نیست، جنگ با ایران است. نخبگان اسرائیلی اسرائیل را تضعیف کرده اند. من تنها کسی هستم که میتوانم در برابر این تهدید وجودی ایران در جنگ دوم استقلال، جنگ بقای ما بایستم.
او در این هفته به خانوادههای گروگانها گفت: “من تلاش میکنم از نابودی اسرائیل جلوگیری کنم.” اینها جعلیات بزرگ و فراگیر هستند که نشان می دهند او چقدر سرکش و بی بند و بار شده است.
آیا وضعیت دولت سرکش اسرائیل قابل برگشت است؟ کاملا. اکثریت اسرائیلی ها از نتانیاهو حمایت نمی کنند. اما این امر مستلزم برکناری سریع و غیرقابل برگشت نخست وزیر سرکش است، و این سخت تر از آنچه قبلا تصور می شد، و از جمله من تصور میکردم، قال اجرا است. ما هرگز فکر نمیکردیم که او نزدیک به ۱۱ ماه از ناکامی ۷ اکتبر ببر سر کار باقی بماند.
هر چیزی را که در مورد اسرائیل می دانید فکر می کنید فراموش کرده و برای لحظه ای تمایلات خود را در مورد اسرائیلی که دوست دارید کنار بگذارید. مستقیماً به واقعیت نگاه کنید، تکان نخورید و چیزی را زیر پا نگذارید یا آنچه را که دوست ندارید به راحتی رد نکنید. سپس دردناک ترین سئوال را از خود بپرسید: آیا اسرائیل در زمان بنیامین نتانیاهو همان اسرائیلی است که من می شناختم و دوستش داشتم؟ آیا اسرائیل سرزنده، مبتکر و جسوری است که من آن را تحسین می کردم؟
با دقت به وقایع نگاه کنید و از خود بپرسید: آیا اسرائیل در حال نزول به کشوری بی قانون، ضد دمکراتیک، مسیحایی، فاشیست مذهبی و خشن است؟
تا حد زیادی بله. آیا دولت اسرائیل در حال انحطاط به وضعیت ذهنی ماسادا است که توسط نسخه مسیحایی یهودی انجیلی مانند پایان روزها و سقوط نهایی هدایت می شود؟ این دقیقاً همان لفاظی است که از دولت بیرون می آید. آیا این نتیجه غفلت، بیاحتیاطی و تمرکز کامل نتانیاهو بر محاکمه فساد و وسواس او برای ماندن در قدرت است؟ تا حدی، بله.
نتانیاهو قصد دارد اسرائیلی را که ما می شناسیم نابود کند. این به طور پیش فرض، بی رحمی یا سهل انگاری نیست، بلکه بر اساس طراحی است. او علیه کشور خود و دموکراسی اسرائیل جنگ کرده است. او کاملاً شرور است. فاجعه این است که او یک کشور کامل را در این فرار با خود برده است.