تشدید جنگ مسلحانه در کرانه غربی ، تشدید بحران صهیونیزم

مقدمه:

واقعیت اینست که گرایشات ارتجاعی اسلامی مثل حماس و جهاد اسلامی پرچم مبارزه با صهیونیزم را دزدیده اند همانطور که در قیام ۵۷ همین اسلامیها پرچم انقلاب را در ایران دزدیدند.

علل زیادی هست که این عملیات دزدی انجام شده و طبیعتا امپریالیستها و صهیونیستها در جاسازی این اسلامیها نقش بسیار مهمی داشته اند اما علت مهم دیگر ضعف چنبش چپ و سکولار و به راست افتادن گرایشان حامی یاسر عرفات بوده.

بعد حمله اکتبر به خاک صهیونیستها قطب بندی درونی بین دو جناح  حاکم بر فلسطینیها که اتفاقا هردو توسط صهیونیستها  حمایت ضمنی می شدند تشدید شد و جناح حماس و جهاد اسلامی با کمکهای رژیم اسلامی ایران در غزه به پرچم دروغین مبارزات فلسطینیها تبدیل شد و در سوی دیگر در کرانه باختری که جمعیت بیشتری(نزدیک به ۳ میلیون فلسطینی) دارد رهبری غالب در دست محمود عباسیها که روابط تنگاتنگی یا صهیونیستها داشتند و ند هزار پلیس برای تحت کنترل قرار دادن فلسطینیها در دست داشته اند ، قرار داشته.

کاملا قابل پیش بینی بود که ماجرای غزه بالاخره به رادیکالیزه کردن منطقه کرانه باختری منجر خواهد شد و نفوذ نظامی و سیاسی اسلامیهای حامی حماس و جهاد اسلامی تقویت می شود.

محمود عباس و حامیانش در مقابل جنایات صهیونیستها حرف جدی نداشته اند و لذا زمینه برای تقویت سیاسی نظامی حماس و جهاد اسلامی فراهم شد.

بسیاری منجمله حامیان رژیم در ایران علنا می گویند که کرانه باختری توسط تونلها به غزه مربوط است و احتمال بالا دارد حتی به منطقه حزب الله لنبنان متصل باشد.

لذا سیل اسلجه و نیروی نظامی درون عزه هنوز ادامه دارد.

اینها را داشته باشید تا برسیم به ماجراهای اخیر در منطقه  اسرائیل و حومه!

(۱)ادامه جنایت صهیونیستها و شکست مذاکرات “صلح” در قاهره:

این فقط تنیاهو نیست که ادم بدی است! کلیت صهیونیزم در اسرائیل خواهان بیرون انداختن فلیطینیها از اسرائیل است.

کرانه باختری از سال ۱۹۶۷ تحت اشغال حکومت اسرائیل است نه از دیروز.

این منطقه حتی کاملا متعلق به فلسطینیها نیست و بیشترین شهرک سازی اراذل صهیونیست در این منطقه انجام شده و فلسطینیها در خاکی که قرار بود به انها تعلق باشند به جهت جغرافیائی تحت فشار اراذل جنایتکار شهرک نشینها قرار دارند. بعد ۷ اکتبر فلسطینیهای کرانه غربی از یکسو تحت فشار پلیس محمود عباس بوده اند و از سوئی تحت فشار ججانیان صهیونیست کرانه باختری.

جنایات صهیونیستها در غزه به کرانه باختری کشیده شده و کشتار بیشتر و بیشتر از فلسطینیها  از مرزهای معمولی دستگیریها و جنگهای خیابانی گذشته و زمینه برای شعله ور شدن یک جنگ نظامی تمام عیار فراهم شده.

همانطور که در مقالات قبلی توضیح دادم امروز صهیونیزم به نقطه اخر خط خود رسیده و اینها فکر می کنند که یابد فلسطینیها را از اسرائیل بیرون کنند یا خودشان بساطشان را از منطقه برچینند.

اون برنامه مهمل “دو دولت” که حامیان عرفات را به سازش کشاند امروزه در میان حکومتیان اسرائیل خریداری ندارد!

(۲)برنامه رژیم اسلامی و محور مقاومتش در کرانه باختری:

خامنه ای از یازده سال پیش هم بطور علنی بحث لزوم توسعه نبرد مسلحانه در کرانه باختری را در تلویزیونش مطرح کرد.طبیعتا باید این حرفهای او زمینه قبلی داشته باشد و سپاه قدسش از زمان سلیمانی در این موضوع سرمایه گذاری را اغاز کرده.

در دوران اخیر سرمایه گذاری رژیم اسلامی و حزب الله لنبنان برای بیرون زدن محکمود عباس و باندش تشدید شده و بی تردید متعاقب ۷ اکتبر جایگاه مهمی را لیبرالیزم فلسطینی پروغربی نخواهد داشت.

از نتایج ۷ اکتبر یکیش  تقویت حماس و جهاد اسلامی در هردو بخش فلسطین بوده که جنایات صهیونیستها عامل بسیار مهم این ماجراست.

لذا صهیونیستها بهترین شرایط را برای قدرت گیری اسلامیها فراهم کرده اند که حکمی کلی است در کل خاورمیانه.

(۳)درگیری علنی تر بین گالانت و نتنیاهو سر مسئله گروگانها در غزه:

مدتهاست شایعه دعوای خانوادگی گالانت وزیر دفاع اسرائیل با نتیاهو منتشر می شود.

از دید من این جانیها فرقی با هم ندارند.اما ظاهرا گالانت سر مقدار عقب نشینی ارتش اسرائیل از مرز با مصر با نتیاهو دعوایش شده و گفته که اگر ارتش اسرائیا عقب ننشیند جان گروگانهای اسرائیل در خطر می افتد و نتیاهو را متهم کرده به بی اهمیت دانستن جان گروگانها.

در عین حال امروز خبر امد که جنازه  ۶ نفر از گروگانها در منطقه نزدیک مرز با مصر  در تونلها پیدا شده.

فشار ارتش اسرائیل در منطقه موسوم به قیلادلفیا باعث توسعه کشتار گروگانها در تونلها شده.

یادمان باشد که نتیاهو همچنان در قدرت است و در عین تضادهائی که بین جناح های صهیونیستها با هم و با حکومت امریکا مشاهده می شود برادی این اراذل ماهوی است.

(۴) توسعه مبارزه مسلحانه در کرانه باختری چه افقی دارد؟

در اخبار هست که اراذل صهیونیست ارتش اسرائیل که این روزها از جاهای مختلف نگران هستند و چیز گیجه گرفته اند تلاش دارند که کرانه باختری را ارام کنند.این اولین بار نیست که کرانه باختری دست به نبرد مسلحانه زده اما اینبار ماهیتا فرق دارد و کشته شدن یکی از فرماندهان حماس در کرانه باختری علامتی بسیار مهم است که این کرانه باختری دارد از دست محمود عباسیها که پلیس صهیونیستها هستند در می اید.

آیا توسعه نبرد مسلحانه در کرانه باختری  به صهیونیستها کمک می کند؟

من فکر نمی کنم الان این در موقعیت سرکوب نیستند و توان باز شدن یک جبهه دیگر در کرانه باختری ندارند.

ارتش خسته و نفله شده اسرائیل در جبهه های مختلف درگیر است و در یک نبرد مزمن و هر روزه دارد از هم می پاشد.کمکهای مالی و فرستادن تسلیخات از غرب هم درمان این ارتش نیست.

همانطور که گفتم اسلامیها به کمک صهیونیستها در حال تقویت پایه های خود در کرانه باختری هستند.

متاسفانه چپ کمونیستی و مدرن جایش در این نبردها خالیست و لذا دزدی انقلاب فلسطین در جریانست.

ایا این صحنه ها باید باعث شود که حمایت از مردم فلسطین و انقلاب در فلسطین تعطیل شود چون اسلامیها پرچم را بدست دارند؟

خیر! همانطور که در قیام ۵۷  و بعد ان چپ و کمونیزم باید از قیام ۵۷ دفاع کند و بطور همزمان ماهیت جانیان اسلامی را افشا کند.

Print Friendly, PDF & Email

Google Translate