در این جنگ شما شکست خواهید خورد

در این جنگ شما شکست خواهید خورد

در رابطه تشدید  زن ستیزی و آپارتاید جنسی در افغانستان و عراق

در دو هفته اخیر بار دیگر زنان در خاورمیانه در دو کشور افغانستان و عراق مورد حمله حکومتهای اسلامی قرار گرفته اند. قانون ۳۵ پارگرافی که اخیر طالبان در کابل برای تحمیل هرچه بیشتر بیحقوقی بر زنان به تصویب رسانده و در حال اجرا میباشد، قرار است زنان را به موجودات نامرئی و اشباح متحرک تبدیل نماید و برای اجرای آن از قوانین جزایی اسلامی استفاده میکنند. مبنای اصلی این قانون زندانی نمودن زنان در چهار دیواری محل سکونتشان میباشد و اگر بنا به دلائل بسیار ضروری مجبور به بیرون آمدن باشند باید حجابهایی که با پارچه های زمخت (احتمالا برزنتی) خود را پوشش دهند و از ایجاد هرگونه توجهی یا صدایی مطلق باید اکیدا خوداری نمایند. در این قانون آورده شده است که زنان تنها به صورت مردان خانواده خود می توانند مستقیم نگاه کنند در این غیر صورت با اشد مجازات روبرو هستند. این تنها بخشی از ایزوله کردن کامل زنان و پروسه پاکسازی و زدودن آنها از حضور در جامعه میباشد. 

از سه سال پیش که نکبت طالبان بار دیگر کشور افغانستان را گرفت زنان از همان ابتدا مقاومت نشان دادند و حاضر نشدند به راحتی یوغ بردگی جنسی و اسلامی بر گردنشان آویزان شود. طالبان از همان ابتدا مدارس دخترانه را بست و زنان را از اشتغال بازداشت. طبق آخرین آمارگیری زنان بیش از ۴۱ درصد جمعیت افغانستان را تشکیل میدهند و بسیاری از آنها تنها نان آور خانواده خود و سرپرست والدینشان هستند. 

این قوانین و دور اخیر بازگردادن طالبان به قدرت در همین سه سال با مقاومت جامعه متمدن و زنان افغانستان روبرو شده است. تحمیل این قوانین به جامعه ای که در فقر و تنگدستی مطلق بسر می برد قطعا با مقاومت روبرو خواهد شد. این دیگر مقاومتی برای زندگی و زنده ماندن است. 

کمی آنطرف در عراق گروههای حاکم بر عراق دقیقا با چنین مانیفستی به مجلس آمده اند تا پدوفلیسم را برعلیه کودکان دختر و تجاوز به کودکان را از سن نه سالگی قانونی کرده و تن فروشی را تحت نام صیغه گسترش دهند. در این قانون قرار است حق سرپرستی کودکان توسط مادرانشان دچار محدودیت شود. یک فصل دیگر این قانون به اجازه و ترغیب چند همسری برای مردان تعلق دارد. امری که قبلا با مانع قانونی روبرو بوده است.

چه در عراق و چه در افغانستان صدای اعتراض برعلیه تشدید زن ستیزی بعنوان حربه ای برای به عقب راندن جامعه و ضدیت با زنان و کودکان بلند شده است. حمله به دستاوردهای بشر متمدن بعنوان وجه مشترک همه حکومت های اسلامی در منطقه می باشد تا بتواند در ادامه آن کلا جامعه را به قهقرا ببرند. در عراق فعالین آزادیخواه و برابری طلب، کمونیستها در کمپینی به این دست درازی و تحمیل عقب ماندگی به جامعه اعتراض نموده اند و تلاش میکنند که تصویب این قانون ارتجاعی را متوقف کنند.  

 زنان در افغانستان از لحاظ مبارزاتی و مقاومت در مقابل تحجر طالبان دارای سابقه بسیار درخشانی هستند. طالبان در فاصله ی سالهای ۱۹۹۶ تا ۲۰۰۱ با مقاومت سازمانیافه بی نظیری از طرف زنان روبرو شد. در طول این مدت علیرغم حضور طالبان، سازمان جمعیت انقلابی زنان با تشکیل مدارس مخفیانه در منازل مردم و کمپهای مهاجران مقاومتی علیه زن ستیزی طالبان سازمان داد و در ادامه هم با تحجر حکومت کرازی مقابله نمودند. اگرچه در این راه قربانیان بیشماری دادند. مینا کشورکمال بنیاگذار این جمعیت در سال ۱۹۸۷ در پاکستان ترور شد از جمله ای این قربانیان بود. جنبش برابری طلبی افغانستان بعد از سلطه دوباره طالبان در سال ۲۰۲۱ به اشکال مختلف تلاش نموده است که صدای اعتراض زنان افغانستان شود و برای بقای خود مبارزه میکند. با توجه به چنین تاریخ مبارزاتی چه در دور گذشته و چه اکنون باید دید که طالبان تا چه موفق خواهد شد این قوانین را به اجرا بگذارد و بیش از بیش جامعه افغانستان را به قهقرا بکشاند. کاری که جمهوری اسلامی در ایران نه تنها نتوانست علیرغم سرکوب خونین و انقلاب فرهنگی به سرانجام برساند بلکه با نسلی از زنان و مردانی روبرو شد که پیشروان نه به جمهوری اسلامی شده اند. نسلی که در جمهوری اسلامی متولد و در سایه قوانین آن بزرگ شده اند. 

بعد از قدرتگیری اسلام سیاسی در منطقه سرنوشت زنان در افغانستان، ایران و عراق بطور واقعی بهم گره خورده است. زنان در عراق و افغانستان همسویی و هم جهتی خود را در طول خیزش انقلابی ۱۴۰۱ در ایران نشان دادند. اسلام سیاسی بعنوان یک فاکتور اصلی در تشدید آپارتاید جنسی با اعمال قوانین شریعت، با تکیه بر جهل و خرافات، کهنه پرستی یک مانع اصلی برای پیشروی زنان در کشورهای خاورمیانه بویژه در ایران، افغانستان وعراق میباشد. در ایران جمهوری اسلامی در پائیز ۱۴۰۱ جنبش برابری طلب اسلام سیاسی را هدف اصلی خود بعنوان مانعی برای پیشروی نشانه گرفت. این نقطه مشترکی است که میتواند علیرغم نقشه جغرافیایی موجود این جنبشها را به هم متصل کند. اکنون وقت آن است که در چنین شرایطی ما فعالین برابری طلب و چپ و کمونیست آستین ها را بالا بزنیم و با تشکیل یک جبهه مشترک برعلیه حکومتهای اسلامی منطقه خود را متحد نماییم و همراه طبقات زحمکتش جامعه به مقابله با ارتجاع اسلامی در منطقه در کنار هم علیه حاکمان ضد زن و قوانین اسلامی مبارزه کنیم. این جنگی برای سرنگونی رژیم های ارتجاعی و ضد زن در منطقه، جنگی برای زندگی و آزادی و علیه آپارتاید جنسی در منطقه است. 

٢٩ اوت ٢٠٢٤  

Print Friendly, PDF & Email

Google Translate