مهسا امینی، جوان ۲۲ سالهای که در شهریورماه ۱۴۰۱ به دلیل به اصطلاح عدم رعایت حجاب به بازداشتگاه منتقل شد و پس از آن جان خود را از دست داد، به نمادی از مبارزات اجتماعی و حتی سرنگونی رژیم تبدیل شده بود.(آتش زیر خاک)
در هفتههای اخیر، بسیاری از شخصیتهای سیاسی، اجتماعی و فرهنگی در ایران ،درباره مهسا امینی صحبت کردهاند. این صحبتها به دو دسته عمده تقسیم میشود: گروهی به اصطلاح بر ضرورت تغییرات ساختاری در نظام اجتماعی و سیاسی ایران تأکید دارند و گروهی دیگر که سعی دارند مسئله را به صورت سطحی و در حد یک واقعه اجتماعی بررسی کنند.
بسیاری از تحلیلگران داخلی رژیم که تعدادشان هم زیاد نیست ،بر این باورند که مرگ مهسا امینی تنها یک واقعه نیست، بلکه نشانهای از یک بحران عمیقتر در جامعه ایرانی است. این عده بر این نکته تأکید دارند که نهادهای قانونی و اجتماعی باید برای حمایت از حقوق زنان و ایجاد فضایی برای ابراز نظر آزاد، تغییرات اساسی را در دستور کار خود قرار دهند. این دیدگاه از منظر اجتماعی و سیاسی، به دنبال تحولی عمیق در نظام حاکم است و خواستههایی چون آزادیهای مدنی و برابری جنسیتی را مطرح میکند.(نماینده این طرز تفکر به ظاهر اصلاح طلب ها هستند).
برخی دیگر از اظهار نظرها، به جای پرداختن به ابعاد عمیقتر این حادثه، تنها به جنبههای سیاسی آن پرداخته و سعی در بهرهبرداری از آن برای اهداف خاص خود دارند. این رویکرد، به نوعی تلاش برای کاهش فشار اجتماعی (سوپاپ اطمینان )به نهادهای حکومتی است و از پرداختن به مشکلات زیرساختی و ریشهای اجتناب میکند.
صدا و سیما به عنوان رسانه ملی، نقش مهمی در شکلدهی به افکار عمومی دارد. صحبتها و میزگردها در این رسانه، همیشه تحت تأثیر سیاستهای دولت است.
صحبتهای اخیر در صدا و سیمای ایران در ارتباط با مهسا امینی و مسائل مربوط به آن، به وضوح نشاندهندهی تنوع و تضاد دیدگاهها در جامعه ایرانی است. رسانه های رژیم در تلاش هستند تا با توجیهات مختلف، مسئولیتها به گردن دیگران انداخته شود.
اما استفاده کردن از واژه،نفله شدن دختر کرد سنی،توسط
علی انتظاری،رئیس دانشکده علوم اجتماعی از صدا و سیمای رژیم،این واقعیت را نشان میدهد.
۱.رژیم کماکان میخواهد ، مذهب را به عنوان ابزاری جهت سرکوب استفاده کند.
۲.رژیم سایر اقوامی که در جغرافیای کنونی ایران زندگی میکنند را به عنوان شهروندان درجه ۳و ۲ به حساب می آورد و از رسانه ملی خود تخم نفاق و تفرقه را آبیاری میکند.
۳.با گذشت ۲ سال از خیزش زن_زندگی_ازادی و صحبتها اخیر، علی انتظاری،این نکته نمایان میگردد که قیام مهسا ضربه خیلی سنگی به رژیم وارد کرده است و هنوز برای رژیم تبعات دارد و خواهد داشت.
ایرنا،خبرگزاری وابسته به رژیم،خبر داد که انتظاری برکنار شد.اما در واقع رژیم در تلاش است که صورت مسئله را پاک کند و خود مسئله را.
برنامه های تلوزیونی زنده همیشه توسط کارگردان و سوالات از پیش طراحی شده پخش خواهد شد ،مدام از پشت صحنه با مجری در ارتباط هستند ،زمانی نیز اگر بر خلاف برنامه، نظری و حرفه زده شود برنامه قطع خواهد شد(بارها و بارها)،اما از پخش چنین حرفی جلوگیری نشد.صدا و سیمای که رئیس آن توسط شخص خامنه ای منصوب خواهد شد و پروپاگاندا رژیم در جهت تبلیغ سیاستهای رژیم رو به جامعه است،پس طرز تفکر تمامی مسئولین رژیم ودر صدر آنان رهبری همان سخنان انتظاری میباشد که شخص ایشان بیان کرد.
پس بر کناری نمایشی بیش نبود،چون رژیم هیچ رغبتی به تغییر شرایط موجود ندارد و عاشق نمک پاشیدن بر زخمهای جامعه، تبلیغ و ترویج دو دسته و چند دسته ای در جامعه است چون تنها راه بقا خود را در آن میبیند.
_
رزگار شیخ جگری