ردپای دراگون چینی در بندر چابهار

پرزیدنت مسعود پزشکیان در مقاله جدیدی که در «تهران تایمز» چاپ شده است، به تشریح سیاست خارجی دولت خود اشاره کرده است. در این مقاله با عنوان «پیام من به جهان نوین» به صورت ضمنی به دو کشور چین و روسیه اشاره کرده است. پرزیدنت پزشکیان در مورد جایگاه چین و روسیه چنین نقل می کند:«چین و روسیه بطور مکرر در شرایط چالش برانگیز در کنار ما بوده اند… نقشه راه ۲۵ ساله ما با چین نشان از برنامه ای برای تشکیل یک مشارکت راهبردی جامع با بازی برد-برد برای دو طرف خواهد بود… ما مشتاقانه منتظر…پیشروی به سمت نظم جهانی نوین(بخوانید شعار نه شرقی نه غربی جمهوری اسلامی دیگر فرمان به شرق) به سوی شرق هستیم.» در تدوین رئوس سیاست خارجی جمهوری اسلامی مسئله مهم برای نگارنده ردپای چین در بندر چابهار می باشد. چین یک پروژه برای احیای جاده ابریشم در دستور کار خود دارد. پروژه با استراتژی یک کمربند- یک راه با هدف اتصال مرزهای شرقی و غربی اوراسیا در نظر گرفته شده است. بدین منظور برای این پروژه دو روتا یا مسیر «کمربند زمینی جاده ابریشم» و «راه ابریشم‌دریایی» در حال شکل گیری می باشد. ایران بدلیل موقعیت ژئواستراتژیک خود در کانون توجه این پروژه قرار دارد. بخصوص سواحل جنوب شرق ایران یعنی چابهار از جایگاه حیاتی و با اهمیتی برخوردار است. زیرا بندر چابهار قابلیت ژئوپلیتکی مهمی را دارد. نه تنها تنها بندر اقیانوسی ایران می باشد بلکه احتمال کشف گاز نیز در مکران وجود دارد. یکی از موانع اصلی این طرح برای اژدهای چینی، امریکا می باشد. رقابت بین امریکا و چین و نگرانی از نفوذ چین در اقتصاد جهانی می باشد. چین برای اجرایی کردن این پروژه تا الان توانسته از سرمایه گذاری هند با توجه به تحریم ایران آسوده شود. چون سرمایه گذاری هند در بندر چابهار و رقابت با بندر گوادر برای چین حیثیتی می باشد. و برای عدم توفیق آن حاضر به استفاده از نیروهای شبه نظامی در بلوچستان می باشد. جیش العدل در حمله به چابهار و بیانیه پس از آن اخطارهای لازم را به سرمایه گذاران خارجی داده بود(در این زمینه قبلاً نگارنده مطلبی نوشته است). چین اعلام کرده است که بدنبال ایجاد گذرگاهی برای اتصال مراکز تجاری و اقتصادی چین با جهان می باشد. هدف دیگر چین در این پروژه حفظ امنیت انرژی و عبور امن انتقال انرژی می باشد. البته این پروژه فقط انگیزه اقتصادی ندارد بلکه در اهداف طولانی مدت چین در آن نهفته است. بنادری مثل چابهار و گوادر در زمان درگیری های نظامی در آینده امکان بکارگیری نظامی از این بنادر برای چین وجود دارد. برخی از کارشناسان آینده پژوهش این احتمال را مطرح می کنند که چین از این بنادر برای اهداف نظامی در آینده استفاده خواهد کرد. اما به مسئله چابهار و توسعه آن که برگردیم با توجه به اهمیت این نقطه گذرگاهی در کریدور شرقی- غربی بدلیل اتصال کشورهای محصور شده در خشکی به آب های آزاد یکی از نگرانی های مردم بلوچ طرح آمایش می باشد. دولت قرار است برای اجرایی کردن این پروژه دست به تغییر بافت جمعیتی سواحل مکران بزند. با تشویق به مهاجرت از شهرهایی که تراکم جمعیتی آن بسیار است قصد دارد با سرریز کردن نفوس شهرهای بزرگ مثل تهران، اصفهان، شیراز، مشهد و تبریز مانعی برای تغییرات سیاسی و همچنین اقلیت قرار گرفتن بلوچ ها را مهیا کند. قدم بعدی برای اجرایی شدن آن تقسیم استان سیستان و بلوچستان می باشد. با تقسیم سیاسی نه تنها چابهار مستقیما با تهران وصل می شود بلکه از بوروکراسی اداری فعلی نیز خلاص می شوند. بنابر شواهدی برخی از نخبگان دولتی بلوچ نیز با وعده پست های سیاسی در آینده موافقت ضمنی خود را نشان داده اند و سکوت کرده اند. روشنفکران بلوچ که منتقد این پروژه هستند نگران اجرایی شدن آن می باشند و قصد آگاهی رسانی و گوشزد آن به مردم را دارند. اما در صورتیکه چین ساخت و ساز مسکن را در سواحل مکران اجرایی کند توانایی ساخت زیرساخت های لازم را برای تغییرات بیان شده دارد و در آینده نه چندان دور نمایندگان مجلس سواحل چابهار و شورای شهر غیر بومی خواهند شد و بلوچ ها در اقلیت می مانند .

محمد ریگی درخشان

Print Friendly, PDF & Email

Google Translate