حمله ارتش اوکرائین به کورسک و استراتژی امپریالیزم غرب در مقابل پوتین

مقدمه:

بی تردید جنگ  روسیه و اوکرائین  یک نقطه محوری در نبرد قوای جهانی است بین امپریالیزم غرب و امپریالیزم روسیه و چین . روند این جنگ از دورانی اغاز شد که پوتین با درکی نادرست به حمله سراسری به اوکرائین دست زد و بزودی متوجه شد ماجرا انقدر اسان نیست و با دادن تلفات اولیه به عقب نشینی دست زود و تمرکزش را گذاشت روی گرفتن ۴ استان شرق اوکرائین و موفق شد بخشهای مهمی از این ۴ استان را بگیرد و با انتخابات قلابی انها را ضمیمه روسیه کند. شاید نزدیک دو سالی بود که پوتین و ارتشش روی این استراتژی کار می کرد که ضمن نگه داشتن این ۴ استان شرقی اورائین بطور منظم زیر ساختهای اوکرائین را بزند و یک نوع پیشروی بسیار کند را از مرزهای استانهای شرقی پیش بگیرد و تا حدود زیادی موفق بود. اما خود او هم می دانست که ماجرای جنگ اوکرائین را قرار نیست در امسال تمام شده ببیند و خود را برای یک جنگ بلند مدت اماده می ساخت.

واقعیت اینست که حکومت امریکا و متحدین اروپائیش تلاش داشته اند یک جنگ مزمن را به روسیه تحمیل کنند و از طریق فرسایش نیروهای روسیه باعث فروپاشی نظام روسیه شوند.

اما در حالیکه در منطقه شرق اوکرائین خصوصا در مرزهای شمال شرقی و شرقی ارتش روسیه مشغول پیرویهای اهسته و منطم است طی یکی دو هفته گذشته ارتش اوکرائین یک حمله غیر منتظره به مرزهای شمالی روسیه در استان کورسک انجام داد و طبق گزارشات بیش از هزار کیلومتر مربع را تصرف کرد و همجنان هم این حمله مهار نشده . در این مقاله مقداری در حاشیه این ماجرا توضیحاتی می دهم از جهت درک وضعیت عمومی  جنگ در اوکرائین:

(۱)حمله کورسک در چه بستری انحام شد؟

 حمله ارتش اوکرائین در کورسک که بهش شمالی مرز با روسیه است به ظاهر غیر قابل انتظار بود در حالیکه افزایش تمرکز نیروهای زبده اوکرائین در این منظقه شاید طی یک ماه  رصد شده بود. بخشهائی از بده ترین نیروهای اوکرائین را از مرزهای شرقی در منطقه شمالی متمرکز کرده بودند در حالیکه فرماندهان ارتش پوتین این تمرکزها را جدی نمی گرفتند.

حدود دو هفته پیش بود که ارتش اوکرائین به حمله ای فیر کلاسیک دست زد و نیروهای زبده خود را با ابزارهای سبک بسرعت وارد منطقه کورسکک کرد و نیروهای نااماده روسیه را بسرعت فراری داد و در چندین منطقه نفوذ کرد و شیرازه دفاعی ارتش روسیه را به هم زد.

امار نشان می دهد که نزدیک به ۳۰۰ هزار نفر از مردم غیر نظامی در منطقه کورسک از زندگی خود بیرون انداخته شدند و منطقه وسیعی از استان کورسک دیگر سکنه  غیر نظامی ندارد.این خودش یک فاجعه انسانی است.

برای اولین بار  بعد جنگ دوم جهانی خاک روسیه تحت اشغال ارتش اوکرائین قرار گرفته و حمله همجنان ادامه دارد و به منطقه حساس نیروگاه اتمی  این منطقه هم کشیده و گفته می شود این نیروگاه الان در محاصره ارتش اوکرائین است.

ارتش اوکرائین ادعا کرد که فقط هزار نفر در این حملات شرکت داشتند اما بتدیج روشن شد که حمله  بالای ۱۳ هزار سرباز زبده شرکت داشتند و انتقال سرباز و نیرو از اوکرائین به داخل کورسک همچنان ادامه دارد و ارتش اوکرائین در حال تثبیت خود و ساختن مناطق دفاعی و فرماندهی در کورسک است تا مناطق گرفته شده را تثبیت کند. این در حالیست که ارتش روسیه با تاخیری عجیب و سراسیمه در حال جمع کردن نیروهای خود برای ضد حمله است.

(۲)ایا حمله کورسک یک استراتژیست یا تاکتیکی است برای حمله اصلی به منطقه زاپروژیا؟

بررسی  بیشتر این حمله کورسک دو احتمال را که ضد هم هم نیستند  جلوی ما قرار می دهد:

الف: تحکیم استراتژیک جبهه شمال در مقابل جبهه شرق:

ارتش اوکرائین که تا بیخ دندان توسط ارتش های غربی رهبری و حمایت می شود احتمال دارد روی تثبیت جبهه شمال در مقابل جبهه شرق حساب باز کرده تا نه فقط نیروهای پوتین را از فشار روی جبهه شرق منحرف کند بلکه برگ مهمی در مقابل اشغالگری پوتین در شرق بدست آورد تا در صورت رسیدن به میز مذاگره بتوانند  تقاضای باز پس گرفتن استانهای شرقی را پیش ببرند. در عین اینکه تسخیر کورسک به تداوم جنگ و ازمان آن که استراتژی امپریالیزم غرب است کمک خواهد کرد.

ب: حمله به کورسک بعنوان عملیات انجرافی برای حمله واقعی به جبهه جنوب شرقی:

با توجه به اینکه نیروهای پوتین به جهت تعداد نفرات  بسیار محدود تر هستند و امکان توسعه مناطق جنگی برای پوتین زیاد نیست حمله به کورسک می تواند یک تاکتیم ماهرانه باشد برای کشاندن نیروهای روسیه به شمال تا هدف مهم اوکرائین که بازپس گیری کریمه است امکانپذیر شود.

هر قدر جغرافیای جنگی گسترده تر شود نیروهای ارتش روسیه بیشتر دچار مشکل نفرات می شوند و امکان زدن آنها بیشتر می شود.

بی تردید استراتزیستهای ارتش ناتو روی این مسائل کار کرده اند و بازپس گیری منطقه کریمه را دنبال می کنند.

(۳)جنگ در اوکرائین جنگ بی پایان و کابوس پوتین؟

تردیدی نیست که ازمان جنگ در اوکرائین کابوس بزرگ پوتین و شرکاست. تجارب جنگ  در افغانستان و غراق و ویتنام نشان داده که نیروی اشغالگر همواره در بلند مدت دچار شکت می شود. همین بود که پوتین بارها حمله به اوکرائین را “عملیات محدود” اعلام می کرد در حالیکه این دروغ را خودش هم باور نداشت.

این جنگ در اوکرائین یک جنگ استراتزیک است سر تغییر توازن قوای جهانی بین امپریالیستها و استراتژی امریکا و نوکرانش در حکومتهای غربی استفاده از زمین و نیروها و منابع اوکرائینست برای فرسایش و نهایتا شکست دادن پوتین.

ازمان جنگ نیروهای اقتصادی و نظامی پوتین را تحلیل می برد و زمینه نارضایتی اجتماعی را در روسیه بالا می برد.

همین دربدر شدن نزدیک به نیم ملیون مردم کورسک خودش ضربه بزرگیست به پوتین و حکومتش.

لذا از دید من حمله کورسک یک چرخش کیفی در توازن قوا در جنگ اوکرائین است از هر سو بررسی شود.اینکه نیروهای ارتش پوتین بتوانند مناطق کورسک را از چنگ ارتش اوکرائین در اورند  ممکنست و اما منابع بسیاری را از پوتین خواهد گرفت و سازمان ارتش روسیه را در جبهه شرق به هم خواهد زد.

جنگ در اوکرائین هم از جهت نظامی هم از جهت کیفیت امکانات تکنولوژیک و هم از جهت تاثیرات متعدد در نظام جهانی بسیار اهمیت دارد و در تاریخ سابقه ندارد.

اینست که طرفین این نبرد جهانی و متحدین انها  با دقت و نگرانی این جنگ را دنبال می کنند و متاسفانه هنوز جنبش مردم برای صلح در سطح جهان شکل نگرفته و حلوی این جنگ ویرانگر یک بلوک جهانی متری شکل نگرفته.اینست که جهان هنوز مشاهده گر و ملعبه این جنایتهاست.

Print Friendly, PDF & Email

Google Translate