در حاشیه خودکشی یک کارگر پروژه تامین نیروی فولاد

در حاشیه خودکشی یک کارگر پروژه تامین نیروی فولاد

پرسش و پاسخ کوتاه با مازیار رازی

https://linktr.ee/mazraz

کارگر سوسیالیست:

درود رفیق مازیار رازی 

بار دیگر، یکی از همکاران ما، منصور خلفی،‌ کارگر پروژه تامین نیروی فولاد خوزستان ۱۵ مرداد ۱۴۰۳ ، جان خود را گرفت. وداع دردمندانه او که در کانال های کارگری منعکس شد، پیش از پایان دادن به زندگی، همکاران و دوستان را در انده بسیار فرو برد. او به دلیل نقض حقوق خود در محل کار و ناامیدی شدید تصمیم به این کار گرفته بوده است.

به نظر شما چرا این اتفاقات می افتد و راه بیرون رفتن از این وضعیت اسفبار چیست؟

مازیار رازی:

پیش از پاسخ به این سوالات، لازم می دانم که غم و انده خودم را از این فاجعه اسفبار به خانواده و دوستان و تمام کارگران شریف خوزستان و ایران، اعلام دارم. 

آنچه در ابتدا باید ذکر شود اینست که ما در ایران دارای یک دولت سرمایه داری لجام گسیخته و در مرکز آن یک حکومت ارتجاعی و ضد کارکری، هستیم. این حکومت تمام منابع مالی کشور که حاصل دست رنج کارگران است را به خصوص در مراکز صنایع نفتی و حفاری در ارکان ثالث و منابع فولاد و غیره را صرف راه اندازی جنگ های نیابتی در منطقه کرده و هیچ اهمیتی به وضعیت کارگران شریف ایران نمی دهد. از این روست که سودهای سرشار حاصله از فروش منابع نفتی نصیب خود کارگران نمی شود. صرف ساختن موشک های و سلاح کشتار مخالفان حکومت می شود.  کارگرانی که در مرکز این سودآوری های افزاینده برای پیمانکاران و در راس آن فرماندهان سپاه پاسداران، به کار مشقت بار مشغولند، در این نظام هیچ مزایایی نصیبشان نمی شود.

این ریشه اصلی نبود کار و مزایای اجتماعی از قبیل دستمزدهای کافی برای یک زندگی آبرومندانه و امنیت کار و داشتن تعطیلات و رفاه حداقلی برای کارگران و غیره، است.  

حال می پردازم به بخش دوم سوال شما که می پرسید که راه برون رفت از این وضعیت اسفبار چیست؟

بدیهی است که یافتن راه حل، متوصل شدن به خودکشی یا خود زنی و به آتش کشیدن خود مطلقا نیست! علت اینکه کارگرانی شریفی مانند منصور خلفی به چنین اقدام و از روی استیصال دست می زنند، نبود آگاهی کافی در میان کارگران در شناخت حکومت کنونی است. کارگران ما پیش از هر گونه اقدامی باید در اتحاد با هم به شناخت این حکومت پی ببرند. سپس در جستجوی تغییر وضعیت موجود، همراه با هم نظران خود و در اتحاد و هماهنگی با سایر کارگران به شکل جمعی اقدام کنند.

در این دوره نقش کارگران آگاه سوسیالیست بسیار مهم است. کارگران آگاه وظیفه اولیه و مبرمشان اینست که با تشکیل هسته های مخفی سوسیالیستی بر اساس «برنامه اقدام کارگری» خود را سازمان دهند. سپس این هسته ها به مثابه یک ستاد رهبری سراسری تکامل یابد. این ستاد رهبری در میان کارگران ناآگاه به تدریج اعتبار کسب می کند. پس از دوره از طرح مطالباتی که فراتر از مطالبات صرفا صنفی می رود، آکاهی توده های کارگری را همانند منصور خلفی را ارتقا دهند. منصور خلفی ها با مشاهده وضعیت غیر عادلانه دیگر متوصل به مدیران و نمایندگان حکومت سرمایه داری نمی شوند، بلکه با مشورت با  سازمان کارگران پیشتازان خود، وارد مبارزه جمعی می شوند. مطالبات منصور خلفی ها توسط رهبران کارگری، در میان بخش وسیعی از کارگران تبلیغ می شود و کارگران آگاه فولاد و کل طبقه کارگر خوزستان را بسیج و سازماندهی می کند. سازماندهی برای مبارزات کارگری در سطح جمعی همراه با رهبران منتخب آنها باید صورت گیرد تا بیشترین تاثیر را به جا بگذارد. 

تمام کارگران باید زنده بمانند! و در راستای تحقق مطالبات جمعی خود سازماندهی سراسری انجام دهند! خودکشی نه تنها راه حل نیست، بلکه در روحیه سایر کارگران تاثیرات منفی می گذارد. کارگران ایران باید در اتحاد با هم به ساختن رهبری خود و نهایتا حاکمیت خود فکر کنند. 

بگذارید سر حکام سرمایه دار بالای دار رود!  نه منصور خلفی ها!

۱۸ مرداد ۱۴۰۳

مازیار رازی

https://linktr.ee/mazraz

Print Friendly, PDF & Email

Google Translate