اخباروگزارشات کارگری ٦ اسفند ماه ١٣٩٩
– تجمع اعتراضی کارگران قرارداد موقت صنعت نفت نسبت عدم تبدیل وضعیت وهمسان سازی نشدن حقوق مقابل مجلس
– اعتصاب وتجمعات ۳ روزه کارگران فضای سبز شهرداری منطقه ۳ خرمآباد دراعتراض به نداشتن امنیت شغلی وپرداخت نشدن ماه ها حقوق
– ششمین روز اعتصاب وتجمع کارگران پالایشگاە نفت سنگین قشم دراعتراض به عدم پرداخت بموقع حقوق
– سومین روزاعتصاب صدها کارگر کارخانه لاستیک پارس ساوه دراعتراض به عدم تعیین تکلیف با صندوق پس انداز
– یورش ماموران اجرائیات شهرداری اهواز به یک خبرنگار دستفروش
– سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه:صدور حکم پنج سال حبس برای لیلا حسین زاده، از فعالان صنفی دانشجویی را محکوم میکنیم
– اعمال فشار بر ناهید خداجو از طریق انسداد حقوق بازنشستگی و تهدید به ضبط وثیقه برای اجرای حکم زندان
– کانون نویسندگان ایران:مرگ بهنام محجوبی و افزایش نگرانی از وضعیت سلامت زندانیان
– تجمع اعتراضی مهندسان ناظرمشهد مقابل ساختمان سازمان نظام مهندسی
– جان باختن یک کارگرجوان پالایشگاه ششم پارس جنوبی براثر مسمومیت گازی حین کار
– آخرین گزارشات درباره کارگر جان باخته سیرجان براثرسقوط به داخل دستگاه سنگ شکن
*تجمع اعتراضی کارگران قرارداد موقت صنعت نفت نسبت عدم تبدیل وضعیت وهمسان سازی نشدن حقوق مقابل مجلس
روز چهارشنبه ۶ اسفند همزمان با برگزاری جلسه علنی مجلس برای بررسی لایحه بودجه ۱۴۰۰، کارگران قرارداد موقت صنعت نفت برای بنمایش گذاشتن اعتراضشان نسبت عدم تبدیل وضعیت پس از ۱۰ تا ۲۰سال سابقه کاری وهمسان سازی نشدن حقوق مقابل مجلس تجمع کردند.
یکی از کارگران قراردادموقت صنعت نفت حاضر درتجمع به خبرنگار رسانه ای گفت: ما چندین سال است که در شرکت نفت مشغول به کار هستیم و در جمع ما هستند همکارانی که بالای ۲۰ سال به شرکت نفت خدمت کرده اند اما هنوز قراردادهایشان به صورت مدت موقت است. فکر کنید چندین سال کار کنی و همچنان دنبال نحوه بستن قرارداد و چگونگی خروج از سیکل بی نهایت قرارداد موقت باشی آن هم در شرکت نفت که بخش عظیمی از بودجه کشور از آن تامین می شود.
وی ادامه داد: دو خواسته عمده ما که باعث شد امروز در این وضعیت خطرناک کرونا همکاران در اینجا جمع شوند، همسان سازی حقوق بر اساس تبصره ۳ ماده ۲۹ برنامه ششم توسعه و تعیین تکلیف همکاران قرارداد موقت است و متاسفانه تا امروز اقدامی جهت تغییر وضعیت قراردادهایشان صورت نگرفته است.
*اعتصاب وتجمعات ۳ روزه کارگران فضای سبز شهرداری منطقه ۳ خرمآباد دراعتراض به نداشتن امنیت شغلی وپرداخت نشدن ماه ها حقوق
کارگران فضای سبز شهرداری منطقه ۳ خرمآباد برای اعتراض به نداشتن امنیت شغلی بدلیل بکارگیری زندانیان وخطراخراج از کار وپرداخت نشدن ۸ ماه حقوق دست به اعتصاب ۳ روزه زدند وتجمعاتی را مقابل استانداری و شهرداری وشورای شهر برپاکردند.
یکی از کارگران فضای سبزشهرداری منطقه ۳ خرمآباد به خبرنگار رسانه ای گفت: اخیرا شهرداری کار بخش فضای سبز منطقه ۳ را به سازمان زندانها تحویل داده و بناست همه کارگرهایی که در این بخش کارمیکردند اخراج و افراد زندانی جایگزین آنها شود.
وی افزود: روز دوشنبه ۴ اسفند به خاطر این مشکل مقابل استانداری لرستان تحصن داشتیم تا شاید مسئولان مانع از این کار شوند و مشکل حل و فصل شود.
این کارگر شهرداری اضافه کرد: هرچند حقوق به موقعی دریافت نمیکنیم و اکنون نیز ۸ ماه حقوق معوق داریم اما در این اوضاع اقتصادی و بیکاری در جامعه ما نمیخواهیم همین کار را از دست بدهیم از طرفی خدا را خوش نمی آید که کارگری که ۱۰ تا ۱۵ سال سابقه دارد به راحتی اخراج و از کار بیکار شود.
یکی دیگر از کارگران فضای سبز شهرداری منطقه ۳ خرمآباد گفت: روز گذشته(دوشنبه ۴ اسفند) اداره زندانها فضای سبز را تحویل گرفت و کارگرها اخراج شدند و مطرح کردند که تنها سرکارگرهای بازنشسته را برای کار نگه میداریم که با این حساب در این مجموعه این وضعیت تنها شامل حال دو نفر میشود و مابقی باید اخراج شوند.
وی تصریح کرد: هم اکنون در این بخش ۱۴۰ نفر مشغول کار است اما در فصل گرم و تابستان این نیروها به حدود ۳۰۰ نفر افزایش پیدا میکند.
این کارگر شهرداری افزود: روز گذشته(دوشنبه ۴ اسفند) مقابل استانداری تجمع داشتیم و در نهایت مسئولان قول رسیدگی به موضوع را دادند اما باید گفت مسئولان وعده زیاد میدهند و به حرفشان عمل نمیکنند.
وی به مشکلات مالی و معیشتی کارگران اشاره کرد و افزود: در این اوضاع اقتصادی ۸ ماه حقوق طلب داریم و یک ریال از آن را پرداخت نکردهاند حال به جای اینکه مشکلاتمان را برطرف کنند میخواهند از کار هم بیکارمان کنند.
این کارگر فضای سبز عنوان کرد: ما مشکلی با کار کردن افراد زندانی نداریم فقط انصاف نیست در این اوضاع کارگرهای با سابقه قبل اخراج شوند و تنها نیروهای زندان به کارگیری شوند.
معاون توسعه و مدیریت منابع انسانی شهرداری خرمآباد دررابطه با اعتراض این کارگران گفت:این کارگران نیروهای شرکت پیمانکاری بودند که امسال مسئولیت فضای سبز این منطقه را بر عهده داشته و با توجه به برنده شدن پیمانکار جدید و اینکه این پیمانکار قصد استفاده از آنان را ندارد دست به اعتراض زدهاند.
*ششمین روز اعتصاب وتجمع کارگران پالایشگاە نفت سنگین قشم دراعتراض به عدم پرداخت بموقع حقوق
کارگران پالایشگاە نفت سنگین قشم (شرکت پیمانکاری آویژە)ازاول اسفند ماه دراعتراض به عدم پرداخت حقوق از رفتن برسرکارشان خودداری کردند وتجمعاتی را درمحل کارشان برپاداشتند.
به گزارش کانال رسمی سندیکای کارگران فلزکارمکانیک ایران، ۲۰۰ کارگر شرکت آویژە در پالایشگاە نفت سنگین قشم از اول اسفند در اعتصاب بسر می برند و در محوطه پالایشگاه جمع شده و خواسته های خود را می خواهند. خواسته های کارگران تسویه حقوق و مزایا تا اول اسفند امسال است.
قابل یادآوری است که این کارگران در اسفند ماه۹۸ درچارچوب مقابله با بیماری کووید ۱۹ وعدم رعایت پروتکل های بهداشتی دراین راستا در محل کارشان از حاضر شدن برسر کارشان اجتناب کردند ودر اعتصاب بزرگ و سراسری مرداد ۹۹ که برای افزایش حقوق ها و بهتر شدن شرایط کاری انجام گرفت، کارفرمایان قول دادند حقوق اسفند ۹۸ کارگران را پرداخت کنند.
متاسفانه شرکت آویژە در پالایشگاە نفت سنگین قشم از دادن حقوق اسفند سال گذشته سرباز زده است. همچنین کارگران این شرکت هنوز حقوق دی ماه و بهمن خود را نیز دریافت نکرده و به همین خاطر از اول اسفند ترک کار کرده در خوابگاههای خود ماندند تا حصول نتیجه. در حال حاضر کارگران در محوطه پالایشگاه جمع شده و خواهان دستمزدهای عقب افتاده خود هستند و نیروی انتظامی نیز در مقابل درب پالایشگاه حضور دارد.
*سومین روزاعتصاب صدها کارگر کارخانه لاستیک پارس ساوه دراعتراض به عدم تعیین تکلیف با صندوق پس انداز
کارگران کارخانه لاستیک پارس ساوه از سومین روز اعتصاب صده کارگر این واحد تولیدی دراعتراض به عدم تعیین تکلیف با صندوق پس اندازپس از خصوصی سازی خبردادند.
به گزارش کانال رسمی سندیکای کارگران فلزکارمکانیک ایران، اعتصاب ۶۵۰ کارگر شرکت لاستیک پارس ساوه بر علیه اجحافات کارفرمای خصوصی شده این شرکت، شکل گرفته است. متن زیر را کارگران اعتصابی برایمان فرستاده اند.
۳روز هست که شرکت لاستیک پارس در اعتصاب است و کارگران دست از کار کشیده اند .حدود ۲سالی هست که این شرکت خصوصی شده و کارفرما از تعیین وضعیت صندوق پس انداز کارگران سر باز می زند .
داستان از اینجا شروع شد که طبق اساسنامه شرکت صندوقی شکل گرفته بود که هرماه ۳ درصد از حقوق کارگر کسر میکرد و خودش نیز به همان مقدار به صندوق اضافه میکرد تا به کارگر وام دهد .با فروش شرکت به بخش خصوصی وام ها قطع شد ولی هر ماه باز از حقوق کارگران ۳ درصد کم میشد تا اینکه به درخواست شورای کارگری مبنی بر تسویه صندوق و پس دادن موجودی بین کارگران جواب واضح و شفافی داده نشد. کارگران به این نتیجه رسیدند صندوقی که وام نمیدهد چرا باید هر ماه از ما پول کم کند. پس کارگران به کارفرما میترا فروزنده نیا اعلام کردند که صندوق را برچیده و با اعضا تسویه کند. کارفرما این کار را به زمان اتمام کار و باز نشستگی عودت داد. اختلاف از آنجا بوجود آمده که کارفرما میگوید من از وقتی که شرکت را تحویل گرفته ام صندوق را تسویه میکنم و ماقبل از آن به من ارتباطی ندارد. یعنی کارگری که ۱۵ سال سابقه دارد را فقط ۲ تا۳ سالی که ایشان شرکت را خریده ، فقط سهم کارگر را پس خواهد داد و ۱۲ سال قبل به ایشان مربوط نیست. یعنی ۱۲ سال اندوخته کارگران را به جیب بزند. حال آنکه در واگذاری شرکت همه چیز قید شده. چطور سرمایه و سود شرکت را میخواهد ولی نسبت به بدهی و دیون شرکت مسئولیتی ندارد؟
افراد بازنشسته ای را به عنوان مشاور و مدیر وارد شرکت کرده که تخصصی ندارند و برخی از قسمت های شرکت را به پیمانکار سپردند و پیمانکار نیز نارضایتی ایجاد کرده . سالی دوبار در روز کارگر و ۲۲بهمن ارزاق میداده که اکنون وی از پرداخت آنها خودداری می کند .
*یورش ماموران اجرائیات شهرداری اهواز به یک خبرنگار دستفروش
فیلم منتشر شده در شبکه های اجتماعی یورش ماموران اجرائیات شهرداری اهواز به یک خبرنگار دستفروش بنام محمد را بنمایش می گذارد.
به گزارش ۶ اسفند یک منبع خبری محلی،محمد که از اوایل دهه ۹۰ به خبرنگاری مشغول بود، به دلیل مشکلات سخت زندگی و بیماری والدین ناچار شده برای هزینه درمان و گذران زندگی خانوادهاش، به فروش سبزی روی آورد.
حالا او که تنها راه ادامه زندگی را روی آوردن به فروش سبزی با وانتی که قرضی خریده است دیده، با برخورد هر روزه و ممانعت نیروهای اجرائیات شهرداری اهواز مواجه شده است.
محمد روز چهارشنبه ۶ اسفند پس از روزها برخورد ناشایست عوامل اجرائیات شهرداری، سبزیهایش را به کنار خیابان ریخته است و این ویدئو را منتشر کرده و از شهردار اهواز خواسته تا طریقه خوردن نان حلال را به او نشان دهد.
*سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه:صدور حکم پنج سال حبس برای لیلا حسین زاده، از فعالان صنفی دانشجویی را محکوم میکنیم
لیلا حسینزاده از حامیان طبقه کارگر و فعال صنفی دانشجویی دانشگاه تهران، محکوم به پنج سال زندان شد. خانم حسینزاده در سال ۹۶ نیز بازداشت و به ۲/۵ سال زندان محکوم شده بود که پس از هشت ماه حبس، به دلیل بیماری ناعلاج “خود ایمن” و تایید عدم تحمل کیفر از سوی پزشکی قانونی در اسفند ماه سال ۹۸ از زندان آزاد شد.
لیلا حسینزاده نیاز مبرم به دسترسی مستمر به پزشک و درمان دارد و با توجه به اینکه پزشکی قانونی تایید کرده است که ایشان توان تحمل کیفر ندارد، صدور حکم زندان برای ایشان، فاقد هیچ توجیه قانونی میباشد.
سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه صدور حکم زندان برای لیلا حسینزاده و زندانی کردن دیگر دانشجویان حامی طبقه کارگر را قویا محکوم میکند. فشار بر کارگران، معلمان و حامیان طبقه کارگر و صدور احکام زندان برای تضمین تداوم استثمار طبقه کارگر است و فوری باید متوقف گردد. سندیکا خواهان آزادی کارگران، معلمان و دانشجویان و دیگر حامیان زندانی طبقه کارگر و توقف فشار و لغو تمامی احکام زندان برای آنان میباشد.
*اعمال فشار بر ناهید خداجو از طریق انسداد حقوق بازنشستگی و تهدید به ضبط وثیقه برای اجرای حکم زندان
ماه گذشته آخرین اخطار برای وثیقهگذار ناهید خداجو مبنی بر اقدام به ضبط وثیقه ارسال شد که چنانچه ناهید برای اجرای حکم ۶ سال زندان مراجعه ننماید وثیقه ضبط خواهد شد.
نهادهای امنیتی و قوه قضائیه به این اقدام بسنده نکرده اند و از یک ماه گذشته حسابهای بانکی ناهید که شامل حقوق بازنشستگی او میشود را مسدود کردهاند.
ناهید خداجو کارگر بازنشسته و عضو هیأت مدیره اتحادیه آزاد کارگران ایران است که در تجمع روز جهانی کارگر سال ۹۸ در تهران دستگیر شد و پس از ۳۳ روز بازداشت به قید وثیقه آزاد شد و بعدتر توسط قاضی ایمان افشاری قاضی شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب تهران به شش سال زندان محکوم گردید و این حکم در دادگاه تجدیدنظر عیناً تأیید شد.
اکنون که شیوع بیماری کرونا هنوز زندانیان محبوس در زندانهای کشور را شدیداً تهدید میکند و حکومت نیز هیچ اقدامی برای واکسیناسیون زندانیان براساس معیارهای سازمان جهانی بهداشت انجام نمیدهد، اِعمال فشار بر ناهید خداجو و دیگر کارگرانی که به ناحق به احکام زندان محکوم شدهاند تنها از سر ضدیت تمام عیار دم و دستگاه حاکم با طبقه کارگر و فعالین و پیشروان آن است.
مگر ناهید خداجو و دیگر کارگران و فعالین کارگری چه جرمی مرتکب شدهاند که باید به احکام طویلالمدت زندان محکوم گردند؟ ناهید خداجو تنها به دفاع از حقوق خود و دیگر کارگران پرداخته است و این ناقضان حقوق کارگران و چپاولگران دسترنج طبقه کارگر هستند که باید به جرم دزدی و غارت ثروتهای جامعه و پایمال کردن حق طبقه کارگر بعنوان اکثریت جامعه محاکمه و زندانی گردند.
ضابطین امنیتی و قضایی، هم جان و هم مال کارگران را نشانه گرفتهاند تا نابود کنند. هم حداقل معاش بازنشستگی ناهید خداجو را به گرو گرفتهاند و هم خود وی را در شرایط خطرناک کنونی میخواهند به زندان ببرند.
اتحادیه آزاد کارگران ایران اقدام منزجر کننده نهادهای امنیتی و قضایی در مسدود کردن حقوق بازنشستگی ناهید خداجو و هم اعمال فشار به وثیقهگذار او را شدیداً محکوم مینماید و خواهان منع تعقیب قضایی فوری و بی قید و شرط از ناهید خداجو و دیگر کارگران و فعالین کارگری است.
اتحادیه آزاد کارگران ایران- ششم اسفند نود و نه
*کانون نویسندگان ایران:مرگ بهنام محجوبی و افزایش نگرانی از وضعیت سلامت زندانیان
روز گذشته، سوم اسفندماه، بهنام محجوبی، زندانی عقیدتی در بیمارستان لقمان جان باخت.
بهنام محجوبی، درویش گنابادی که در زمان مرگ ۳۳ سال داشت، ۲۵ بهمن ماه از زندان اوین به بیمارستان لقمان منتقل و در بخش مراقبتهای ویژه بستری شد. به گفتهی خانواده و نزدیکانش برخی از اندامهای داخلی او، از جمله ریه و کلیه از کار افتاده بودند و تنفس او به کمک دستگاه ممکن بود.
محجوبی در دورهی حبس خود دو بار به بهانهی انتقال به بیمارستان، از زندان به بیمارستان روانپزشکی امینآباد منتقل شده بود. در مهرماه سال جاری انتقال او به امینآباد در حالی صورت گرفت که نیمی از بدنش فلج شده بود. صالحه حسینی، همسر بهنام محجوبی اعلام کرده بود که او به «اختلال پنیک» مبتلاست و قطع داروهایش در زندان و تجویز روزانه ۱۴ الی ۱۷ قرص آرامبخش توسط بهداری زندان موجب تشنج و فلج شدن نیمی از بدن او شده است. حسینی پیشتر در شهریور ماه خبر داده بود که مسئولان زندان محجوبی را به قطع داروهایش تهدید کردهاند. با وجود این سوابق، اداره کل زندانهای تهران در واکنش به خبر درگذشت این زندانی عقیدتی مدعی شد که او «دچار مسمومیت از طریق مصرف خودسرانهی دارو» شده است.
هم زمان با وخامت حال بهنام محجوبی، جمعی از زندانیان محبوس در زندان اوین، رجاییشهر، تهران بزرگ و عادلآباد شیراز که خود «شاهدان مستقیم رنجها و شرایط دهشتناک زندان» بودند با انتشار بیانیهای به شرح وضعیت بهنام محجوبی پرداختند و خواهان تغییر «قوانین ضدانسانی حاکم بر زندانها» و «آزادی بیقید و شرط زندانیان سیاسی و عقیدتی» شدند. آنها در بیانیه ی خود با اشاره به آنچه بر بهنام محجوبی رفته است نوشتند «بهنام نخستین قربانی این شرایط ظالمانه نبوده و چنانچه این وضع ادامه یابد، آخرینِ آن نیز نخواهد بود. کم نیستند کسانی که هماکنون با وضع مشابه بهنام در زندان به سر میبرند و هیچ گوشی شنوای فریاد دادخواهیشان نیست.»
بهنام محجوبی در زمستان ۹۶ در جریان حوادث خیابان گلستان هفتم توسط نیروهای امنیتی بازداشت شد و سپس به اتهام «اجتماع و تبانی علیه امنیت کشور از طریق ارتباط گیری با سایرین و فراهم ساختن تجمع غیرقانونی» به دو سال حبس تعزیری و دو سال ممنوعیت از عضویت در احزاب، گروهها و دستهجات سیاسی یا اجتماعی محکوم شد. محجوبی ۳۱ خرداد ۹۹ در حالی به زندان اوین منتقل شد که به گواهی پزشک معالجاش و تأیید پزشکی قانونی توان تحمل کیفر را نداشت.
ستمی که بر بهنام محجوبی و خانوادهی او رفت، ریشه در نگرشی واپسگرایانه و قرون وسطایی دارد که همگان را با متر و معیار حقیر ایدئولوژیک خود میسنجد و هر آن کس را که در قاب تنگ نظری او نگنجد، رافضی، مرتد، ملحد، کافر، دشمن و مهدورالدم میشمارد. همان طور که کانون نویسندگان ایران و سایر شخصیتهای حقیقی و حقوقی ِ مدافع حقوق بشر و آزادی اندیشه و بیان در اعتراض به سرکوب دراویش گنابادی بیان داشتند، دراویش گنابادی و پیروان سایر ادیان و مذاهب، صرف نظر از هرگونه ارزشداوری در بارهی عقاید آنها، حق دارند از آزادی عقیده و برگزاری آیینها و همایشهای مسالمتآمیز برخوردار باشند. جزماندیشی حاکمان در برخورد با اقلیتهای مذهبی، از جمله اهل سنت و دروایش که روایت آنها از دین اسلام با روایت حاکمیت یکسان نیست و بد تر از آن در برخورد با اقلیت بهایی، در چهل سال گذشته خسارتهای جبرانناپذیری به بار آورده و همبستگی اجتماعی مردم ایران را که قرنها با رواداری در کنار هم زیستهاند به مخاطره افکنده است.
مرگ اندوهبار بهنام محجوبی و بسیارانی چون او که به دلیل دگراندیشی، سالهایی از عمر خود را در زندانها گذراندند و میگذرانند، یا آنهایی که شمع وجودشان ذره ذره در سیاهچالها ذوب شد و میشود، ِیا آنهایی که مادرانشان در سوگ شان سیاه پوشیدند، چیزی نیست که از خاطرهی جمعی ِ مردم ایران زدوده شود.
زندانی کردن دگراندیشان، کنشگران سیاسی و مدنی و آنانی که اقدام به اعتراض و بیان مطالباتشان میکنند اگرچه از اساس غیر قابل قبول است، اما حال که عدهای به هر دلیل در زندانند، زندانبانان مسئول حفظ جان آنها هستند. مرگ یک زندانی به دلیل سهلانگاری در ارائهی به موقع خدمات پزشکی و درمانی به او، خواسته یا ناخواسته، معنایی جز تبدیل حکم حبس به اعدام ندارد و از هر منظر که به آن نگریسته شود، محکوم است.
*تجمع اعتراضی مهندسان ناظرمشهد مقابل ساختمان سازمان نظام مهندسی
روزسه شنبه ۵ اسفند همزمان باروز مهندس به مناسبت زادروز خواجه نصیرالدین توسی روز، مهندسان ناظرمشهد برای اعتراض به درانحصار ورچشمیهابودن پروژههای بزرگ ساختمانی واگذاری پروژههای بزرگ به برخی چهرههای خاص و نورچشمی و وضعیت سپردههای بلوکهشده مهندسان برای پروژهها ومحاسبهنشدن سود این مبالغ دست به تجمع مقابل ساختمان سازمان نظام مهندسی این کلانشهر دراستان خراسان رضوی زدند.
یکی از مهندسان حاضردرتجمع و با بیان اینکه ما از مدیران سازمان نظام مهندسی چند خواسته داریم، به خبرنگاررسانه ای گفت:یکی از خواستههای ما آزادکردن پولهای بلوکهشده مهندسان ناظر در حسابهای بانکی است.
وی افزود: در ابتدا که مالک میخواهد خانهای را بسازد، همه پول مهندس ناظر به حسابی واریز میشود و در ابتدا بخشی از این پول آزاد میشود، اما بخش دیگری از این مبلغ تا زمانی که افراد در خانه ساختهشده ساکن نشوند، در حساب بانکی بلوکه میشود و با توجه به افزایش هزینهها و تورمهای موجود، بهطور قطع از ارزش این پول در زمان بازگشت کاسته میشود.
وی در پاسخ به این نکته که این روند، کاملا قانونی است و باید به آن احترام گذاشت، گفت: البته این روال قانونی است، اما با اتخاذ راهکارهایی مانند محاسبه معدل این پول در حساب بانکی، میتوان به مهندسان ناظر کمک کرد.
یکی دیگر از این افراد نیز از ارجاع برخی پروژهها به افراد نورچشمی و خاص انتقاد کرد و گفت: متأسفانه همه پروژههای بیش از سهچهار هزار متر به افراد خاص میرسد و این پروژههای خوب بهصورت تکراری بین این افراد بهصورت انحصاری تقسیم میشود و دیگر کارهای کوچک بین شمار زیادی از مهندسان دیگر تقسیم میشود.
*جان باختن یک کارگرجوان پالایشگاه ششم پارس جنوبی براثر مسمومیت گازی حین کار
روز سه شنبه ۵ اسفند،یک کارگر پیمانی ۳۲ ساله واحد یوتیلیتی فاز ۱۵ و ۱۶ پارسجنوبی ( عسلویه)بنام محمدرضا احمدی بر اثر استنشاق گاز سمی در ولو پیت واحد ۱۴۲دچار مسمومیت گازی شد وجانش را ازدست داد.
*آخرین گزارشات درباره کارگر جان باخته سیرجان براثرسقوط به داخل دستگاه سنگ شکن
جان باخته حادثه کاری روزگذشته سیرجان براثرسقوط به داخل دستگاه سنگ شکن کارگر خدماتی کارخانه فولاد سیر جان ایرانیان بود.
روز چهارشنبه ۶ اسفند،رییس اداره کار، تعاون و رفاه اجتماعی سیرجان به خبرنگار رسانه ای گفت:یک کارگر جوان در شرکت فولاد سیرجان ایرانیان از ارتفاع به درون آسیاب خردایش سنگ سقوط کرد که به طرز دلخراشی جان باخت.
وی افزود:این کارگر جوان در شرکت فولاد سیرجان ایرانیان از نیروهای خدماتی نظافت چی صنعتی تحت پوشش شرکت افراز انرژی بود.
یادآوری:فولاد سیرجان ایرانیان بهعنوان یکی از شرکتهای زیرمجموعه میدکو در شهرستانهای سیرجان و بردسیر فعالیت تولیدی خود را انجام میدهد و لحاظ نشدن ایمنی در معادن سیرجان و استان کرمان داستان تازهای نیست.
پیش از این نیز در شرکت فولاد بوتیای ایرانیان از دیگر شرکت های مجموعه میدکو یک حادثه دلخراش دیگر موجب کشته و مصدوم شدن چند کارگر از اهالی این استان شد.
درهمین رابطه:جان باختن کارگریک کارخانه سیرجان براثرسقوط به داخل دستگاه سنگشکن
کارگریک کارخانه سیرجان براثرسقوط به داخل دستگاه سنگشکن جانش را ازدست داد.