افتتاحیه المپیک با پیام «حقوق برابری برای همه» و افسار پاره کردن راست-افراطی
افتتاحیه المپیک سال ۲۰۲۴ یک نقطه عطف در تاریخ تمام افتتاحیههای المپیک بود که برای بار نخست جامعه کوئیر که همواره توسط برگزار کنندگان نادیده گرفته میشد تا مبادا احساسات دولتها و جامعه مذهبی جریحهدار شود این بار نمایان شد.
دقایقی پس از پایان این مراسم رسانههای روسیه از «راشاتودی» تا «اسپوتیک» نخستین رسانهها بودن که این مراسم را مورد حمله قرار دادند و گفتند که تمدن غرب در حال فروپاشی است! سیگنالی که از مسکو برای راست-افراطی در غرب ارسال شد و پس از آن یکی پس از دیگری واکنش نشان دادند! از حزب راست-افراطی اجتماع ملی در فرانسه تا حزب برداران ایتالیا در رم، از اسقفهای مسیحی در فرانسه تا واتیکان، از خبرنگاران راست-افراطی در اسپانیا که اعلام کردند درخواست پناهندگی از روسیه میکنند تا جمهوریخواهان زنستیز و هموفوب در آمریکا همگی صدای اعتراض خود را بلند کردند که چرا به عقاید مسیحیان توهین شده است و این افتتاحیه یک فاجعه بوده است!
این واکنشات دو واقعیت مهم را پیشاروی ما قرار میدهد: نخست این که مذهبیون، محافظهکاران و راست-افراطی که مدعی هستند میخواهند کرامت را به جامعه بازگردانند که جامعه به اوج بازگردد در واقع دیکتاتورهای خجالتی هستند که حتی تحمل ندارند مقدسات آنان زیر سوال برود و فورا صدایشان درمیآید و از سوی دیگر برای آنان انسانها بر اساس ملیت و جنسیت تعیین و تکلیف میشوند که اگر آن ملیت مونولیتی مورد نظرشان نباشند و در چارچوب جنسیت زن و مرد و گرایش جنسی دگرجنسگرا قرار نگیرید حق ندارید اعلام حضور کنید، از همین رو ادعای آن که خود را صدای واحد یک ملت و یک جامعه مینامند و میگویند مدعی حفاظت از همه اعضای جامعه هستند با موضعگیری خود بیاساس کردند و نشان دادند سیاست آنان حذف مهاجران، رنگینپوستان، اقلیتهای جنسی و جنسیتی است، همان سیاستی که نازیسم در مونیخ ۱۹۳۸ دنبال کرد و اکنون راست-افراطی با نقاب و شعارهای عوامفریبانه میخواهد دنبال کند که البته جوامع دموکراتیک آگاه شدند و با نه قاطع با راست-محافظهکار در بریتانیا و راست-افراطی در فرانسه و حمایت از کامالا هریس در آمریکا نشان دادند آنها نه جامعه مونولیتی فاشیستی و جنسیتزده راست-افراطی بلکه جامعه دموکراتیک در جهت برابری برای همه میخواهند….
واقعیت دیگری که افتتاحیه المپیک به جهان نشان داد این بود برابری باید برای همه باشد، سهم کلان این نمایش برای مهاجران و رنگینپوستان بود، مخصوصا نقش زیدان به عنوان یک اسطوره فوتبال فرانسه که اصالتا الجزایری است در مراسم افتتاحیه المپیک نشان داد مهاجران برای جوامع توسعهیافته دموکراتیک یک فرصت طلایی بودند که باعث پیشرفت این جوامع بودند و یک تودهنی بزرگ به مهاجرستیزی راست-افراطی بود که مهاجران را تهدید عنوان کردند!
همچنین نمایش هنر درگکویینها که افراد پوشش جنس مخالف را به تن میکنند و به ایفای هنر میپردازند یک پیام دیگر بود که به پذیرش اقلیتهای جنسی و جنسیتی در جامعه و بازیهای المپیک پرداخت، بخشی از جامعه که همواره در مسابقات ورزشی انکار میشوند و این مسابقات را یک مسابقات دگرجنسگرامحور معرفی میکنند اما این افتتاحیه المپیک نشان داد که اقلیتهای جنسی و جنسیتی بخشی از بازیهای المپیک هستند و همچنین بخشی از جامعه هستند باید دیده شوند، پیامی که برگزار کنندگان المپیک پاریس به صراحت ارسال کردند!
پیام دیگر پذیرش افرادی بود که از نظر ژنتیکی دارای وزن سنگین هستند و به اصطلاح عامیانه «چاق» به آنها گفته میشود، افرادی که در جامعه به علت وزن خود و اندامشان که خودشان در آن نقشی نداشتند مورد تبعیض و تخریب قرار میگیرند، این افتتاحیه نشان داد این افراد بخشی از جامعه هستند که نه شایسته تحقیر بلکه لایق احترام و پذیرش هستند!
مورد مهم دیگر این مراسم این بود که از مسیح به عنوان بستری برای پیامهای بالا استفاده کردند که از یک رو پیام همبستگی و همزیستی مسالمتآمیز را منعکس کردند و از سوی دیگر نشان دادند که اساس و پایه ادیان بر اساس تبعیض علیه بخشهای مختلف جامعه است که باید با این تبعیضات مقابله کرد و دست مذهب را از جامعه به عنوان مشوق تبعیض کوتاه کرد….
در مجموع میتوان گفت افتتاحیه المپیک پاریس دریچه جدیدی روی جهان گشود و یک پیام مشخص به جهان صادر کرد: «آنهایی را انکار کردید، تحقیر کردید و مورد نفرت پراکنی قرار دادید، اکنون با اتحاد ستمدیدگان کنار هم هستند و آمدهاند این نظم وارونه تبعیض را برهم زده و جهانی بر اساس برابری و عدالت اجتماعی را پدید بیاورند….
ووکاشین پاکروان