صهیونیزم جنایتکار و رقابت انتخاباتی در امریکا
در حاشیه سفر نتنیاهو به امریکا
مفدمه:
فرض من بر اینست که یک حکومت در سایه کلیت خط سیاسی و اقتصادی در کشورها را جهت می دهد به رفم اینکه تضادهای جناحی طبقه حاکمه کاملا جدی است و این تداخل منافع استراتژیک کلیت حاکمیت با منافع این جناح یا اون جناح از حاکمیت خودش از واقعیتهای حکومت از ابتدا بوده و هست. دقیقا از اینحهت هست که سازمانی را مثلا بنام دموکراسی ساخته اند تا این تضادها اشتی ناپذیر نشود و تغییر صندلی ها حدالمقدور ارام اتفاق بیفتد.
اما الان بتدریج وارد کوریدور انتخابات ریاست جمهوری امریکا می شویم در جالیکه بالاخره بایدن را حزبش کنار گذاشت و معاونش خانم هریس را کاندید کرد و طی شبه ۱۰۰ میلیون دلار وارد حاسب انتخاباتیش شد و پول است که از سوی سرکایه داران حزب دموکرات می بارد تا این ادم را تبدیل کنند به رقیب جدی ترامپ.
گزارشات مقدماتی و نظر سنجی ها هم نشان می دهد که اگر دو هفته پیش بایدن فقط ۳۰ در صد شانس پیروزی داشت الان خانم هریس شانس بیشتری از ترامپ در انتخاب شدن دارد.البته این نظر سنجی ها هنوز بسیار زود است اما در شناخت دینامیزم قدرت اهمیت دارد.
اینجا را داشته باشید تا برسیم به سفر نتنیاهو به امریکا و نطق پراکنی این جنایتکار درکنگره امریکا که خانم هریس در ان شرکت نکرد و هورا کشیدن زالوهای دموکرات و جمهوریخواه در کنگره برای او و بعد دیدارهای خصوصی او با ترامپ و خانم هریس و حرفهای علنی که از این دیدارها ارائه شده تا اینکه تصور بهتری از جایگاه تنیاهو و صهیونیزم جنایتکار در امریکا و سیاستش بیابیم.
نکته اخر و بسیار پراهمیت تر اینست که نزدیک به ۹ ماه حمله صهیونیستهای جنایتکار به غزه قهرمانی های مردم غزه جنان بوده که دنیا را به احترام واداشته و جنبش جوانان دانشگاهی در امریکا به هردو سوی نظام قدرت فشار اورده و اینها در استانه انتخابات مجبورند رای های جامعه را در نظر بگیرند و ما می دانیم در دموکراسی جناح های قدرت دورانی کوتاه رنگ مردمی می گیرند تا خرشان از پل بگذرد لذا مواضع کنونی این دو کاندید مرتجع دموکرات و جمهوریخواه ما را گول نمی زند اما انعکاس توازن قدرت در موضوع بحرانهای جهانی است.
اما چند نکته دیگر:
(۱)کاملا هریس- ترامپ و نتیاهو و بحران غزه:
خانم هریس و ترامپ در پزهای انتخاباتی خود دو گروه اجتماعی را می خواهند به صندوق رای بکشند.
اولی جوانان مخالف صهیونیزم در امریکا و دومی صهیونیستهای امریکائی.
واقعیت اینست که بیرون از این پزهای انتخاباتی دفاع حماسی مردم فلسطین و مبازات وسیع اجتماعی در امریکا و اروپا در دفاع از فلسطین تاثیرش را در سیاست امریکا گذاشته و حتی ترامپ را هم بتدریج دارد از سیاستهای صهیونیستها دور می کند چرا که صهیونیزم دیگر بسیار گران تمام می شود و از دید یک تاجر شارلاتان مثل ترامپ هم قیمت دفاع از صهیونیزم بسیار بالاست.
لذا بیرون در قند شکستنهای ترامپ برای نتیاهو هم بعید است تنیاهو اینده ای داشته باشد.
خانم هریس که تا همین دیروز در کنار بایدن بود و به حمایتهای نظامی مالی و سیاسی از صهیونیستها مشفول برای بردن در انتخابات تلاش می کند پز مترقی بگیرد که اینهم دستش خوانده است.
(۲)آینده صهیونیزم در جهان چند قطبی:
همانطور که در بحثهای قبلی ذکر کردم کلیت سیاست و مفاهیم سیاسی در پرتوی تغییر قدرت در جهان باید مجدد ارزیابی شوند و الان ما شاهد شیفت مهمی هستیم از “مسئله فلسطین” به “مسئله صهیونیزم”
منطقه خاورمیانه در مقابل این سوال است که باید با صهیونیزم چه کرد این بختک نژاد پرستی در قرن ۲۱.
از دید من نگه داشتن این سرطان برای امریکا و غربیها بسیار دردسر ساز شده و تلاش انها برای ماندن در منطقه خاورمیانه را بسیار مشکل کرده.
این در حالیست که رقیب یعنی روسیه و چین با اتحاد با رژیم اسلامی دارند منطقه خاورمیانه را بدست می گیرند هیچ منطقه شمال افریقا هم تحت تاثیر انهاست.
لذا امپریالیزم غرب کلا در مقابل این سوال قرار می گیرد که یا باید کنار صهیونیستها بایستد و دور خاورمیانه و افریقا را خیط بکشد یا صهیونیزم را بدهد برود.
اما این خلاص شدن از دست صهیونیزم بسیار مشکلتر است از خلاص شدن از دست حکومت اپارتاید افریقای جنوبی و این مسئله دقیقا مسئله امپریالیستهای غرب است!
در طی سالهای اینده این مسئله خلاص شدن از صهیونیزم به عنوان مسئله اصلی سیاست خارجی امریکا و غرب در خاورمیانه جلوه خواهد کرد.
از دید من صهیونیزم کارش تمامست و در جهان چند قطبی سودی برای سازندگانش ندارد.جهان چند قطبی جهانی صهیونیزم نیست بلکه جهانی است که مردمی در این منطقه اعم از مذهبشان کشوری بسازند و تکلیف حکومت مذهبی تماما تمام شود.
راه حل دو کشوری هم بیخ ریش سازنداگانش در دوران باستان!
