اخباروگزارشات کارگری ۵ اسفند ماه ١٣٩٩
– یورش نیروهای انتظامی بفرمان شورای تامین وامام جمعه شهرستان اسفراین به کارگران معدن آلبلاغ وبازداشت ده ها نفروضبط وسایل کارشان بدنبال یک درگیری
– تجمعات اعتراضی اهالی خشمگین سراوان نسبت به کشته وزخمی شدن ده ها سوخت بر در مرز شمسر شهرستان سراوان توسط سپاه پاسداران
دوشنبه ۴ اسفند:تجمع تعدادی از سوخت بران سراوان مقابل پایگاه سپاه بازگشایی مرز و اجازه تردد به سوخت بران
دوشنبه ۴ اسفند: تجمع اعتراضی خانواده های سوخت بران نسبت به کشته وزخمی شدن عزیزانشان مقابل فرماندهی سپاه پاسداران سراوان
سه شنبه ۵ اسفند:تجمع جمعی از اهالی سراوان مقابل فرمانداری،شلیک بسوی تجمع کنندگان و مقاومت معترضان درمقابل یورش نیروهای امنیتی
– تجمع اعتراضی جمعی از معلمان و مربیان کشور نسبت به عدم تبدیل وضعیت مقابل مجلس
– سومین روز تجمع مربیان پیشدبستانی ایذه نسبت به بلاتکلیفی استخدامی وتعطیلی دفتر بهارستان نشین این شهرستان
– ادامه اعتراضات کارگران آب و فاضلاب روستایی خوزستان نسبت به عدم پرداخت ماه های حقوق وحق بیمه،بلاتکلیفی قرارداد کاری و وعده های توخالی مسئولان باتجمع مقابل استانداری
– تجمع اعتراضی کارگران اداره بنادر ودریانوردی بندرلنگه نسبت به عدم پرداخت ۱۱ ماه حقوق وقراردادکاری ناروشن مقابل ورودی ساختمان اداری مدیریت اداره بنادر و دریانوردی غرب استان هرمزگان
– عقد قرارداد وپرداخت حقوق معوقه وعیدی کارگران سنگ شکن شهرداری مراوه تپه پس از اعتصاب وتجمع اعتراضیشان
– حکمی جدید برای لیلا حسین زاده دانشجوی انسانشناسی دانشگاه تهران
– بازداشت پویا جانیپور، فعال صنفی دانشگاه علم و صنعت
– جان باختن کارگریک کارخانه سیرجان براثرسقوط به داخل دستگاه سنگشکن
*یورش نیروهای انتظامی بفرمان شورای تامین وامام جمعه شهرستان اسفراین به کارگران معدن آلبلاغ وبازداشت ده ها نفروضبط وسایل کارشان بدنبال یک درگیری
گزارش دریافتی:در واپسین روزهای بهمن ماه سال جاری (چهارشنبه ۲۹ بهمن)در پی درگیری در معدن آلبلاغ یک تن کشته و شش تن مجروح شدند. که در بین کشته شدگان حال یک تن دیگر وخیم گزارش شده است. این درگیری که درآن از تفنگ ساچمهزنی شکاری و آلات درگیری سرد مانند چوب و سنگ استفاده شده منجر به فوت یک تن و مجروحیت شش تن دیگر شد.
طبق اظهار نظر رییس هلالاحمر خراسان شمالی، بعد از تماس کارگران شاغل در معدن آلبلاغ واعلام وجود هفت مصدوم در منطقه، یک بالگرد جمعیت هلالاحمر خراسان شمالی به منطقه اعزام شد که به دلیل مساعد نبودن هوا نتوانست بر زمین بنشیند و پس از آن اکیپ های امداد ماشینی به منطقه اعزام شدند که به دلیل تاخیر در رسیدن به مجروحان یک تن از آنان فوت نمود.
پنج شنبه مصادف با سیام بهمن ماه جلسه شوارای تامین شهرستان اسفراین شکل میگیرد و علت درگیری را درگیری بین قاچاقچیان و سودجویان از معدن آلبلاغ معرفی میکنند. در جمعه یکم اسفند ماه امام جمعه اسفراین در خطبه های نماز جمعه ، اعلام میکند که به حسب اتفاق فوق الذکر در معدن آلبلاغ امنیت جامعه تحت خطر قرار گرفته است و از تمام دستگاه های نظامی و انتظامی میخواهد که امنیت را به شهر بازگردانند. وی در ادامه خاطر نشان میکند که شرکتی که مسئولیت معدن را به عهده گرفته است توانایی انجام این کار را ندارد و از دولت در خواست میکند که معدن را به قرارگاه خاتم الانبیا سپاه پاسداران بسپارد.
شنبه دوم اسفند ماه ، نیروی انتظامی با کمک هلال احمر و راهیاب های منطقه، که جزء بسیج روستاهای اطراف میباشند ۱۱۰ نفر را تحت کنترل قرار میدهد و به معدن آلبلاغ یورش میبرد. طبق اظهارات رییس نیروی انتظامی استان در این یورش ، بخشی از کارگران شاغل در معدن به بیابان های اطراف متواری میشوند و آندسته از کارگران که نتوانسته اند فرار کنند را بازداشت کرده اند. طبق بیانات رسمی عوامل دخیل در یورش ،تجهیزات جا مانده از کارگران متواری به عنوان اموال عمومی شناخته خواهد شد.
یکشنبه سوم اسفند،طبق گفته های رسمی؛ به دلیل بالا بودن تعداد بازداشت شده ها در یک عملیات ۱۱ ساعته،جمعی از کارگران بازداشت شده آزاد شدند و آندسته از کارگرانی که پیش از این در این منطقه مورد بازداشت قرار میگرفتند و یا جمعی از کارگران را مدیریت و سرپرستی میکردند همچنان در بازداشت بسر میبرند.
در جریان اتفاقاتی که بیان کردیم و اکثرا هم از دیدگاه مسئولان منطقه ای است تارنمایی و واژگونه نشان دادن اتفاقات رخ داده را شاهد هستیم بخصوص زمانی که این سخنپراکنی ها را صحبت های کارگران و بومی های محلی در کنار هم قرار میدهیم متوجه میشویم که با وضعیت وارونهای با آنچه مقامات و مسئولین ارایه میدهند روبرو هستیم.
در ابتدا برای درک دقیقتری از موضوع بهتر است با تاریخچه کوتاهی از معدن آلبلاغ آشنا شویم. معدن آلبلاغ واقع در خراسان شمالی و در فاصله ۲۵ کیلومتری شمال شرقی شهرستان اسفراین واقع شده است. این معدن در سالهای ۹۴-۹۵ کشف و در سال ۹۶ مورد استقبال بسیاری از کارگران منطقه قرار گرفت. سپس با حضور دولت روحانی مسئولیت راه اندازی معدن به شکل قانونی به شرکت ایمیدور از زیر مجموعه های شستا سپرده شد. اما در این سالها شستا هرگز قدمی برای رفع مشکلات و حتی راه اندازی قانونی معدن برنداشت و این کم کاری این معدن را به پر حادثه ترین معدن سال ۹۸ تبدیل کرد. در ادامه این روند _برای پاک کردن صورت مساله_ هیچ گونه خبری از حوادث کارگری این معدن در سال ۹۹ توسط مسئولین ذیربط گزارش داده نشد. مسئولین طوری وانمود کردند که گویا مشکلات معدن آلبلاغ بلکل حل شده است و فقط منتظر حضور شرکت ایمیدور هستند که البته پیش از این ، این خدعه و نیرنگ رژیم توسط کارگران منطقه افشا گری شده بود.
این حادثه غیر قابل کتمان و دهشتناک میتواند درسی بزرگ باشد برای دولتمردان جمهوری جهل و جور و به تبع آن برای مسیولین محلی استان خراسان شمالی که هیچ مساله ای را با پاک کردن صورت مساله نمیتوان حل نمود. البته اینبار هم در مورد آلبلاغ بر طبق رفتار چند سال گذشته با نسبت دادن عنوان قاچاقچی به کولبران آلبلاغ و کارگران این معدن و بیان این موضوع که درگیری بین قاچاقچیان بوده است و با یک رزمایش فراگیر که منجر به بازداشت کارگران و توقیف تجهیزات انان سعی مجدد در پاک کردن صورت مساله داشته اند.
ابتدای امر باید بیان نمود که طبق گفته کارگران حاضر در منطقه اساسا مشخص نیست که تمام طرف های درگیر از کارگران این معدن بوده اند. زیرا اکثر کارگران از روستاهای دور و نزدیک منطقه می آیند، که این امکان را بوجود میآورد که این درگیری ادامه یک دعوای شخصی در این محل باشد. دوم حمل سلاح گرم چه ربطی به زحمتکشان این منطقه دارد؟ کارگرانی که برای بالا رفتن از کوه و آوردن سنگ ها باید به سبک ترین حالت ممکن بروند و حتی از بردن آب کافی وغذای مناسب هم به دلیل سنگین نشدن بار جلوگیری میکنند چرا باید با خود سلاح گرم بیاورند و آن را حمل کنند آن هم در منطقه ای که حمل سلاح گرم مسبوق به حادثه نبوده است! و دیگر آنکه طبق اظهارات مدیر کل محیط زیست آن استان در تابستان سال جاری که از حضور شکارچیان در محدوده آلبلاغ اسفراین ابراز نگرانی کرده بود این شایبه را گسترش میدهد که درگیری بین شکارچیان بوده است و نه کارگران معدن.
حال ما فرض را بر آن میگیریم که هر آنچه دستگاه های رژیم در مورد درگیری فوقالذکر معدن آلبلاغ گفته اند صحیح میباشد. سوالی اصلی اینگونه شکل میگید که چرا هزینه ناتوانی نیروی های انتظامی رژیم برای برقراری امنیت در منطقه کاری آلبلاغ را زحمتکشان آن معدن باید بپردازند؟ چگونه است که فرماندهی انتظامی آن استان با افتخار اعلام میکند که در یک عملیات یازده ساعته با کمک ۱۱۰ تن از پرسنل نیروی انتظامی ، بسیج و هلالاحمر امکان سرکوب و بازداشت صد ها کارگر و کولبر را داشته اند اما توان برقراری یک پاسگاه برای جلوگیری از رخ داد اینگونه حادثه ها را ندارند! در واقع شورای تامین آن شهرستان باید نیروی انتظامی و هلالاحمر را مقصر قلمداد میکرد که در یک محیط کاری وسیع و پر حادثه یک پایگاه انتظامی ، امدادی ندارند نه آنکه کارگران را سودجو و کولبران را قاچاقچی معرفی کنند.
اوج این کمدی سیاه آنجاست که امام جمعه شهرستان اسفراین از مرگ و مصدومیت این افراد کمال سواستفاده جناحی را میکند و با صدور دستور سرکوب کارگران آلبلاغ خواهان تقدیم معدن به قرارگاه خاتم الانبیا سپاه میشود. ایشان برای اولین بار در آن استان دستور حمله به یک محیط کاری را به نیروهای انتظامی میدهد و احتمالا پایه گذار یک سنت سرکوب جدید در استان میشود.
*تجمعات اعتراضی اهالی خشمگین سراوان نسبت به کشته وزخمی شدن ده ها سوخت بر در مرز شمسر شهرستان سراوان توسط سپاه پاسداران
دوشنبه ۴ اسفند:تجمع تعدادی از سوخت بران سراوان مقابل پایگاه سپاه بازگشایی مرز و اجازه تردد به سوخت بران
دوشنبه ۴ اسفند: تجمع اعتراضی خانواده های سوخت بران نسبت به کشته وزخمی شدن عزیزانشان مقابل فرماندهی سپاه پاسداران سراوان
سه شنبه ۵ اسفند:تجمع جمعی از اهالی سراوان مقابل فرمانداری،شلیک بسوی تجمع کنندگان و مقاومت معترضان درمقابل یورش نیروهای امنیتی
+روز دوشنبه ۴ اسفند، سپاه پاسداران با تیراندازی مستقیم به سمت سوخت بران در نقطه صفر مرزی «آسکان» شهرستان سراوان باعث کشته و زخمی شدن ده ها تن شده است.
سپاه پاسداران با بستن و حفر چاله های بزرگ در نقاط صفر مرزی از تردد سوخت بران ممانعت کرده که با اعتراض آنها مواجه شده است.
تعدادی از سوخت بران با حضور در مقابل پایگاه سپاه خواستار بازگشایی مرز و اجازه تردد به سوخت بران شدند که با تیراندازی نیروهای سپاه پاسداران مواجه شدند.
هویت دو تن از سوخت بران که با تیراندازی نیروهای سپاه پاسداران کشته شدند، «انس صاحب زاده» اهل روستای حق آباد بم پشت و «رحمن» اهل روستای پرکن شهرستان مهرستان عنوان شده است.
همچنین هویت دو تن از زخمی شدگان، «عبدالستار دهواری» فرزند خیرمحمد اهل روستای کلپورگان و «سلمان» فرزند جنگهان محرز شده که سلمان بیهوش و به بخش آی سی یو منتقل شده است.
به گزارش یک منبع خبری محلی،سپاه پاسداران برای متفرق کردن سوخت بران از نیروهای مرصاد نیز کمک خواسته و آنها نیز با تجهیزات کامل در منطقه حاضر شده و سوخت بران بلوچ در محاصره نیروهای مرزبانی قرار دارند.
+به گزارش همین منبع،هویت ۱۰ سوخت بری که براثر تیراندازی مستقیم سپاه پاسداران جان باختند،بقرارزیراست:
۱- یحیی گنگوزهی فرزند علی خا
۲- عبدالرحمن شهرسان زه
۳- عبدی شهرسان زهی فرزند بهارشاه
۴- سلمان شهرسان زهی اهل مهرستان
۵- رحمان بخش دهواری فرزند بهارشاه اهل سوران
۶- عبدالوهاب دامنی اهل تابدیم
۷- انس صاحب زاده ساکن شمسر سیدآباد
۸- عبدالغفور توتازهی
۹- محمد میربلوچزه
۱۰- محمد نصرت زهی۱۷ ساله فرزند بشیر اهل سراوان.
همچنین هویت سوخت بران زخمی بقرارزیراست:
۱- بهزاد آزادی فرزند رسول بخش اهل مهرستان
۲- ادریس بلوچ زهی فرزند حسن اهل روستای بلبل
۳- محمد مندازهی سرجنگل کورین
۴- سلمان فرزند جنگهان اهل پرکن سوران
۵- عبدالستار دهواری فرزند خیرمحمد اهل روستای کلپورگان
برپایه گزارش همین منبع،بیمارستان رازی سراوان با کمبود شدید خون مواجه است و وضعیت سوخت بران زخمی وخیم است.
همچنین اینترنت در شهرستان سراوان دچار قطعی و اختلال و راه های ارتباطی با این شهرستان بسته شده است؛ به دلیل عدم دسترسی و اطلاع رسانی شهروندان، احتمال افزایش آمار کشته و زخمی شده ها وجود دارد.
روز سه شنبه ۵ اسفند،جمعی از اهالی خشمگین سراوان برای اعتراض به کشته وزخمی شدن عزیزانشان مقابل ساختمان فرمانداری این شهرستان تجمع کردند.
به گزارش یک منبع محلی،نیروهای امنیتی با گلوله های ساچمه ای و مشکی به سمت معترضان تیراندازی کردند.
بهدنبال تیراندازی ماموران امنیتی، گزارش ها تایید شده نشان میدهد معترضان نیز در واکنش به تیراندازی ها، ساختمان فرمانداری سراوان را تسخیر کردهاند.
به گفته منابع مطلع پس از تسخیر فرمانداری، درگیری ها به داخل خیابان های سراوان کشیده شده و معترضان خودروهای ماموران کلانتری را پس از توقیف به آتش کشیدند.
با تیراندازی ماموران امنیتی به سمت معترضان و پرتاب گاز اشک آور، شماری از تجمع کنندگان زخمی شدند.
طبق آخرین اطلاعات دریافتی، هم اکنون تنش بین نیروهای ضد شورش و معترضان افزایش یافته و معترضان در حال پیشروی به سمت قرارگاه قدس نیروی زمینی سپاه پاسداران هستند.
*تجمع اعتراضی جمعی از معلمان و مربیان کشور نسبت به عدم تبدیل وضعیت مقابل مجلس
روز سه شنبه ۵ اسفند،جمعی از معلمان و مربیان کشور(معلمان خرید خدمات، معلمان حقالتدریس سالهای ۹۲ تا ۱۴۰۰و مربیان پیش دبستانی، سرباز معلمها و معلمان برون سپاری سالهای ۹۱ تا ۱۴۰۰)برای انعکاس هرچه بیشتر صدای اعتراضشان نسبت به عدم تبدیل وضعیت دست به تجمع مقابل مجلس زدند.
بنابه گزارش رسانه ای شده،این معلمان و مربیان که تعداد آنها در سراسر کشور به هزاران نفر میرسد، خواهان روشن شدن تکلیف وضعیت استخدامی خود هستند.
آنها گفتند: با وجود اینکه معلمان و مربیان پیش از سال ۹۲ از لحاظ وضعیت استخدامی وضعیت بهتری دارند اما وزارت آموزش و پرورش برای تعیین تکلیف آنها مردد است.
این معلمان که تعدادی از آنها امروز در مقابل مجلس تجمع کردند، به مصوبههای دستگاههای مختلف مانند شورای عالی انقلاب فرهنگی اشاره میکنند که بر مبنای آنها استخدام دشوار میشود و در دستانداز میفتد چراکه شروطی مانند جذب از طریق دانشگاه فرهنگیان را الزام کردهاند.
آنها با اشاره به انفعال مجلس در مقابل عملکرد نامطلوب وزارت آمورش و پرورش در جذب آنها و مصوبههای شورای عالی انقلاب فرهنگی یادآور شدند: ارادهای برای تبدیل وضعیت استخدامی آنها وجود ندارد.
درهمین رابطه:بخش هایی از بیانیه مشترک معلمان خرید خدمات آموزشی سالهای ۱۴۰۰-۱۳۹۳،معلمان حقالتدریس سالهای ۱۴۰۰-۱۳۹۲،مربیان پیشدبستانی سالهای ۱۴۰۰-۱۳۹۱،سرباز معلمان سالهای ۱۴۰۰-۱۳۹۱ومعلمان برونسپار سالهای ۱۴۰۰-۱۳۹۱:
در چشمانداز ۵ سال آینده، عمدهترین چالش دولت و به تبع وزارت آموزش و پرورش مسئله ساماندهی هزاران نفر معلم غیر رسمی در وزارت آموزش و پرورش با درنظر گرفتن بازنشستگی ۴۰۰هزار نفری معلمان و عدم پاسخگویی ظرفیت سختافزاری و نرمافزاری تامین نیروی انسانی از طریق دانشجو معلم و کنکور سراسری است. سالهاست که طرحهای غیرکارشناسی و تصمیمات غیرمسئولانه، بحران تامین نیروی انسانی را نه تنها حل نکرده بلکه عمیقتر نیز نموده است. قربانیان تصمیمات غیراصولی و سلیقهای این وزیر و آن وکیل صرفاً آرزوهای بر باد رفته جوانان فرهیختهای بوده که به عشق معلمی مصائب را تحمل کردهاند. فقدان اراده حاکمیت در مواجهه با معلمان غیررسمی و تعیین تکلیف نیروهای بکارگرفته شده بعد از سال ۱۳۹۲ متاسفانه دور و تسلسلی ایجاد کرده که حاصل آن جز آشفتگی و درهم ریختگی و تبعیض و بیعدالتی مضاعف چیز دیگری نبوده است. امری که با هر اصولی اعم از اسلامی، اخلاقی و قانونی در ضدیت آشکار قرار دارد.
معلمان و مربیان غیررسمی بعد از سال ۱۳۹۱ (۱۳۹۲) در چهارچوب عقلانیت معتقدند اتخاذ تصمیم برای سامان بخشی به هر مجموعهای اساساً بدون همراهی بدنه آن مجموعه ناممکن خواهد بود؛ امری که غفلت از آن آسیبهای فراوانی به جامعه آموزشی کشور تحمیل نموده است. تامین نیروی انسانی آموزش و پرورش و چگونگی تبدیل وضعیت نیروهای قراردادی (معلمان خرید خدمات آموزشی، معلمان حق التدریس، مربیان پیش دبستانی، سربازمعلمان و معلمان برونسپار) در حال حاضر دیگر یک مشکل صرف نبوده بلکه به یک مسئله اساسی بدل گشته و قاعدتاً هر گونه طرح یا پیشنهادی هم که ارائه میگردد الزاماً بایستی معطوف به حل مسئله مورد نظر و در راستای گرهگشایی با همفکری و مشارکت این نیروها ارائه گردد. هیچ تصمیم و طرحی بدون اتکا به نظرات و دغدغههای این قشر از فرهنگیان قابل حصول نبوده و قاعدتاً از سوی ایشان پذیرفتنی نیست. دیدگاهی که فاقد مسئله محوری باشد بدون شک راهکار مناسبی نیز ارائه نخواهد داد. مجموعه افراد، نهادها و حتی نمایندگانی که بر جزئیات مسئله آگاهی و اشراف کاملی ندارند قطع به یقین جهت حل مسئله، قابلیت و توانایی لازم برای ارائه راهحلی عادلانه و کارشناسانه را ندارند.
در ادامه این بیانه به تاثیرپذیری ناآگاهانهی برخی نمایندگان مجلس شورای اسلامی اشاره و از انفعال نمایندگان در برابر برخی مصوبات بالادستی انتقاد شده است.
نویسندگان این بیانیه دیدگاههای دولت و به تبع آنعدم مسئولیتپذیری دولت و مجلس را مورد نقد قرار دادند و تاکید کردند که ورود نهادهای غیرمرتبط و مداخلات آنها در امور حاکمیتی آموزش و پرورش و همچنین اقدامات غیرکارشناسی برخی نمایندگان مجلس در جهت نگارش آییننامه برای مصوبهی ۳۱۷۷ شورای انقلاب فرهنگی و معرفی آن به عنوان طرح، آشفتگی بدنبال خواهد داشت.
نویسندگان این بیانیه در مورد راهکارها یادآور شدند: بر این باوریم تعامل میان گروههای یاد شده، وزارت آموزش و پرورش و کمیسیون آموزش، تحقیقات و فناوری تنها راه برون رفت از وضعیت فعلی بوده و معتقدیم بدون در نظر گرفتن دغدغهها و شرایط حاکم بر این معلمان، نه تنها مسئلهای حل نمیگردد بلکه سیکل معیوب استخدام-قراردادی همچنان به حیات پر از خود ادامه میدهد.
معلمان خرید خدمات آموزشی سالهای ۱۴۰۰-۱۳۹۳
معلمان حقالتدریس سالهای ۱۴۰۰-۱۳۹۲
مربیان پیشدبستانی سالهای ۱۴۰۰-۱۳۹۱
سرباز معلمان سالهای ۱۴۰۰-۱۳۹۱
معلمان برونسپار سالهای ۱۴۰۰-۱۳۹۱
*سومین روز تجمع مربیان پیشدبستانی ایذه نسبت به بلاتکلیفی استخدامی وتعطیلی دفتر بهارستان نشین این شهرستان
روز سه شنبه ۵ اسفند برای سومین روز متوالی، مربیان پیشدبستانی ایذه درادامه اعتراضات دامنه دارشان نسبت به بلاتکلیفی استخدامی دست به تجمع مقابل دفتربهارستان نشین این شهرستان دراستان خوزستان زدند که منجر به تعطیلی این دفترشد.
درهمین رابطه:ادامه اعتراضات مربیان پیشدبستانی ایذه نسبت به بلاتکلیفی استخدامی با برپایی تجمع مقابل بهارستان نشین این شهرستان برای دومین روز متوالی
روزدوشنبه ۴ اسفند برای دومین روز متوالی، مربیان پیشدبستانی ایذه درادامه اعتراضات دامنه دارشان نسبت به بلاتکلیفی استخدامی دست به تجمع مقابل بهارستان نشین این شهرستان دراستان خوزستان زدند.
تجمع کنندگان به خبرنگاررسانه ای گفتند: تا زمانی که یک نفر در شهرستان پیدا نشود به حرف ما گوش کند و مطالبات ما را پیگیری کند، کوتاه بیا نیستیم. وقتی ما به فرمانداری شهرستان مراجعه میکنیم و سرپرست فرمانداری به ما میگوید چرا اینجا آمدهاید، مگر اینجا دفتر نماینده مجلس است، ما تکلیفمان با دیگر مدیران شهرستان روشن است.
یکی از این مربیان معترض گفت:چرا هر چه تلاش میکنیم تا با نماینده مجلس ملاقات داشته باشیم به ما اجازه نمیدهند؟ چطور مشکل مربیان پیشدبستانی باغملکی حل شده ولی مشکل ما قابل رسیدگی نیست! چگونه میشود که هیچکس در شهرستان ایذه نمیتواند او را ببیند؟
*ادامه اعتراضات کارگران آب و فاضلاب روستایی خوزستان نسبت به عدم پرداخت ماه های حقوق وحق بیمه،بلاتکلیفی قرارداد کاری و وعده های توخالی مسئولان باتجمع مقابل استانداری
روزسه شنبه ۵ اسفند، کارگران آب و فاضلاب روستایی خوزستان درادامه اعتراضات دامنه دارشان نسبت به عدم پرداخت ماه های حقوق وحق بیمه،بلاتکلیفی قرارداد کاری و وعده های توخالی مسئولان برای باری دیگر دست به تجمع مقابل استانداری این استان درکلانشهراهواززدند.
این کارگران که ۵ ماه حقوقشان پرداخت نشده است به خبرنگار رسانه ای گفتند:۲۰ ماه حق بیمه برای ما پرداخت نشده و ۹ ماه بدون هیچگونه دفترچه خدمات درمانی هستیم.
یکی ازآنها گفت: بعد از ادغام آب و فاضلاب روستایی با شهری هنوز قراردادهای ما تعیین تکلیف نشده است؛ بعضی از همکاران ما که سابقه زیادی در این شرکت دارند باید زیر نظر پیمانکار کار کنند.
آنها افزودند: از ابتدای سال جاری که بحث ادغام آبفا شهری و روستایی مطرح گردید مشکلات ما بیشتر شد، در چند ماه گذشته وعدههای زیادی برای پرداخت حقوق و بیمه از طرف مسئولان داده شد، ولی میتوان گفت به هیچکدام از آنها عمل نشد.
یکی از کارگران به نزدیکی شب عید اشاره کرد و ادامه داد: عید نزدیک است؛ وقتی چند ماه حقوقی دریافت نکردهایم حتی نمیتوانم برای بچههایم میوه بخرم، آیا مسئولان میتوانند این موضوع را درک کنند؟
*تجمع اعتراضی کارگران اداره بنادر ودریانوردی بندرلنگه نسبت به عدم پرداخت ۱۱ ماه حقوق وقراردادکاری ناروشن مقابل ورودی ساختمان اداری مدیریت اداره بنادر و دریانوردی غرب استان هرمزگان
روز دوشنبه ۴ اسفند، کارگران اداره بنادر ودریانوردی بندرلنگه برای انعکاس هرچه بیشتر صدای اعتراضشان نسبت به عدم پرداخت ۱۱ ماه حقوق وقراردادکاری ناروشن مقابل ورودی ساختمان اداری مدیریت اداره بنادر و دریانوردی غرب استان هرمزگان اجتماع کردند.
براساس گزارش رسانه ای شده،این کارگران معترض در نامهای خطاب به قاسم عسکری نسب مدیر اداره بنادر و دریانوردی غرب هرمزگان آوردهاند: اینجانبان جمعی از کارکنان قرارداد کار معین شاغل در اداره بندرلنگه، دارای یک سری مشکلات در مورد نحوه قراردادها و حکمهای سال ۹۹که تا کنون بسته نشده و پیگیریهای لازم هیچ ثمری نداشته و هیچ کس پاسخگوی مسایل و مشکلات فراوان که به این علت به وجود آمده نیست لذا با توجه به اینکه پیگیری های مستمر اینجانبان از کلیه مجاری قانونی واداری داخل اداره کل بنادر با گذشت حدود یکسال به هیچ نتیجه ای نرسیده وامورات به حال خود رها شده، خواهشمندیم دستور فرمایید، هرج و مرج و نابسامانی و عدم پاسخگویی موجود در امورات جاری مربوط به ما که باعث آسیب به زندگی و روح روان اینجانبان گردیده مورد بررسی قرار گیرد و ضمنا حق و حقوق پرسنل از اسفند ۹۸ پرداخت نشده است.
*عقد قرارداد وپرداخت حقوق معوقه وعیدی کارگران سنگ شکن شهرداری مراوه تپه پس از اعتصاب وتجمع اعتراضیشان
بدنبال عقد قرارداد کارگران سنگ شکن شهرداری مراوه تپه دراستان گلستان پس از اعتصاب وتجمع اعتراضی روز دوشنبه ۴ اسفندشان، حقوق معوقه وعیدیشان هم پرداخت شد.
به گزارش ۵اسفند یک منبع خبری محلی، روز گذشته تجمع کارکنان شرکت سنگ شکن شهرداری مراوه تپه خبر ساز شد و خروجی این تجمع که با نشست شهردار و معاون فرمانداری مراوه تپه و نمایندگان کارکنان شرکت خاتمه یافت؛ نشست امروز با بگ جانی، مسئول شرکت پیمانکار برای حل مشکل کارکنان بود.
بگ جانی در خصوص مشکل کارکنان سنگ شکن، گفت: مشکل کارکنان سنگ شکن شهرداری مراوه تپه عدم پرداخت معوقات بود که مطالبات آنان پرداخت و فیش حقوقی به آنها تعلق گرفت.
وی ادامه داد: قرارداد کاری هم با کارکنان بسته شد و طبق قرارداد حقوق بهمن و عیدی نیز پرداخت شد.
وی در خصوص حقوق اسفند کارکنان سنگ شکن شهرداری مراوه تپه هم تصریح کرد: در صورتی که پیمانکاری سنگ شکن به ما واگذار شود، حقوق اسفند را تا قبل از سال، پرداخت خواهیم کرد.
*حکمی جدید برای لیلا حسین زاده دانشجوی انسانشناسی دانشگاه تهران
بنا به گفته ی امیر رئیسیان وکیل دادگستری، شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب تهران حکم پرونده جدید
لیلا حسینزاده را صادر کرد. پنج سال حبس به اتهام «اجتماع و تبانی برای ارتکاب جرایمی علیه امنیت». از مصادیق این اتهام«تبریک تولد به یک دانشجوی دیگر!»
حسینزاده همچنین به ۲سال محرومیت از فعالیت در فضای مجازی محکوم شده است.
*بازداشت پویا جانیپور، فعال صنفی دانشگاه علم و صنعت
پویا جانیپور از فعالین صنفی دانشجویی و دبیر اسبق کمیسیون اسکان شورای صنفی دانشگاه علم و صنعت، شب ۴ اسفند طی حمله ماموران امنیتی به منزل شخصی اش بازداشت شده است.
گفتنی است از علت بازداشت، نهاد بازداشت کننده و محل نگهداری این فعال صنفی اطلاعی در دست نیست.
منبع ۲خبربالا:کانال شوراهای صنفی دانشجویان کشور
*جان باختن کارگریک کارخانه سیرجان براثرسقوط به داخل دستگاه سنگشکن
کارگریک کارخانه سیرجان براثرسقوط به داخل دستگاه سنگشکن جانش را ازدست داد.