دو نوشته …”انتخابات” ورشکسته رژیم اسلامی و افق جنبشهای سرنگونی + مناظره دو اسکول سیاسی

مقدمه:

مضحکه “انتخابات” ریاست جمهوری رژیم اسلامی همانطور که قابل پیش بینی بود بخاطر تحریم فعال مردم در ایران به دور دوم کشیده شد. خود رژیم در صد شرکت کنندگان را به ۴۰ در صد اعلام کرده در حالیکه کسی تردید ندارد که این امار هم دروغست.

مناطقی که در طول قیام ۱۴۰۱ بیشتر فعال بودند  در طی دوران “انتخابات” بیشتر تحریم کردند از کردستان تا سیستان و بلوچستان تا خوزستام و تهران .

اعلام شده که این بزرگترین تحریم انتخاباتی ریاست جمهوری در تاریخ رژیم اسلامی بوده.

جامعه  روشن کرده که تنفرش از حکومت فروکش نکرده و فریب بازیهای جناحی حکومت را نخورده.تا همینجا شکست مضحکه انتخاباتی رژیم مشخص است .

تلاش رژیم برای بازی با قطبهای حامی روحانی و رئیسی نتوانست جامعه را فریب دهد و مردم با تحریم فعال تو دهنی بزرگی به حکومتی زدند که تمام تلاشش در داخل و خارج کشور  نشان دادن “اقتدار” و نمایشی از حمایت داخلی بود که سخت به ان نیاز داشت.

الان در همه دنیا  می دانند که این رژیم با همه امارسازیهایش نتوانسته انزوای خود را در ایران بپوشاند.

داستان “انتخابات ادامه دارد و همانطور که پیش بینی کردم  سعید جلیلی از سوی حامیان خامنه ای  و پزشکیان از سوی حامیان روحانی به دور دوم می روند.

در این مقاله نکاتی را  خدمت خواننده در حاشیه این ماجرا ارائه می دهم:

(۱)سرایت تضاد طبقاتی به درون جناح بندیهای حکومت اسلامی:

شکاف در اصولگرایان:

قانون قطب بندیهای طبقاتی در جامعه سرمایه داری در لبه قدرت نمی ایستد و درون نظامهای قدرت ادامه می یابد و شکافها را تشدید می کند.

در جریان این “انتخابات” دیدیم که ۶ نامزده دست چین شده نظام به دو قطب حامی روحانی و حامی رئیسی  تقسیم شدند و از میان حامیان رئیسی هم گرایشات حامی قالیباف در مقابل حامیان جلیلی قرار گرفتند.

در استانه رای گیری فشار زیادی از سوی حامیان قالیباف برای بیرون راندن جلیلی انجام شد حتی بخشی از رهبری سپاه پاسداران تلاش کردند در جلسات پشت پرده حامیان جلیلی را به کنار بزنند و قالیباف بشود نامزد  اصلی اصولگرایان اما نشد!

اصولگرایان نتوانستند بر تضادهای درونی خود غلبه کنند.گرچه دو فروند از نامزدها بیرون زدند و یک اخوند جانی رژیم که ماند و حامی پزشکیان هم بود ماند و ابرو ریزی کرد و کمتر از یک در صد رای اورد!

این دور انتخابات  علامت شکاف اشتی ناپذیر دو جناح اصولگرائی بود و دلیلش اینست که بخش بالا و  دزدتر رژیم که ریشه در اخوندهای رده بالا و سپاه دارد چنان از دیدیها فربه شده که جلوی بخش پائین تر رژیم را گرفته .جلیلی نماینده اون بخش “حزب اللهی گرسنه تر ” رژیم است که گرچه در قدرت وارد است و در سرکوبها حاضر اما در دزدیها  سهم کمتری داشته!

رژیم اسلامی مدلی کاملا شبیه نظام هیتلر ساخته که “طبقه بالائی ان نیروهای اس اس بودند و حقوق ویژه داشتند و در دوره ای ارتش هیتلر بر علیه اینها چندین بار تلاش کرد کودتا کند!

این “انتخابات” تا اینجا شکست جناح قالیباف اصولگرایان بود که پشت پرده در توافق با جناح روحانی بوده اند و حتی ظریف افشا کرد که قالیباف به او پیشنهاد وزارت داده بود!

(۲) امار منتشر شده حکومتی و توازن دو جناح اصولگرا و راست اصلاح طلب:

طبق امار منتشر شده پزشکیان نفر اول بوده و حدود ۸ میلیون رای را گرفته و سعید جلیلی نفر دوم با ۷ میلیون و قالیباف شکست جدی خورده و نزدیک به دو تا ۳ میلیون رای گرفته.

این انتخابات ۸ در صد از انتخابات پیشین رژیم کمتر شرکت کننده داشته.

این تقسیم بندی گرجه باید با سابقه دروغگوئی رژیم ضرب شود. اما تا همینجا نشان می دهد که درون حامیان رژیم گرایشات جدی هستند که سیاستهای دوران رئیسی را نمی خواهند چه در عرصه داخلی و چه خارچی.

این تضادها بین اینها طبیعتا در مورد سرکوب مردم نیست بلکه در مورد نحوه برخورد با حکومتهای غرب  در دوران درگیری وسیع جهانی بین امپریالیستهاست.

در همین وزن سیاستهای اقتصادی کلان گرایش نئولیبرال غرب گرا در مقابل سیاستهای دولتی سرمایه داری مدل چینی ایستاده که تفاوتی با نئولیبرالیزم در فقیر سازی جامعه و رشد طبقه سرمایه دار ندارد.

شکاف در “اصلاح طلبان”:

اصلاح طلبی در رژیم اسلامی  دچار قطب بندی شده و جناح موسوی  و تاجزاده و حتی خاتمی در این انتخابات شرکت نکردند و جناح راست اصلاح طلبان که با گرایشات روجانی متحد شده اند از میان خود پزشکیان شارلاتان را نماینده کردند.

در جریان این انتخابات گرایشات اصلاح طلب هم دچار شکاف جدی شدند و گرایشات موسوی تاجزاده عملا به تحریم کنندگان پیوسته اند.

اتحاد “اصلاح طلبان راست” با حامیان روحانی در این میان واضح بود.

بخش اصلی گرایشات “اصلاح طلب” به راست خارج کشوری و بگاه انترناشنال پیوسته اند. اینها دنباله روی سیاست امپریالیزم غرب هستند و خواهان رفرم رژیم با حداقل دخالت واقعی مردم و طبقه کارگر.

(۳)مرحله دوم  نمایش انتخاباتی رژیم به چه سو می رود؟

از زوایه جامعه سرنگون طلب مرحله دوم این انتخابات ادامه مرحله اول و تداوم استراتژی تحریم فعال خواهد بود.جامعه سر اشتی با رژیم اسلامی ندارد. تحریم مردم یک رکود دیگر در دور دوم  بجا خواهد گذاشت!

اما خود رژیم از دید من توان  بقدرت رسیدن پزشکیان و دنبالجه های روحانی را ندارد. برگشت به روحانی در سیاست  رژیم را بسیار سست تر خواهد کرد و مهمترین محل فرار این رژیم که همپیوندی با امپریالیزم روسیه و چین است را غیر ممکن خواهد ساخت.

در مقابل هم راه نزدیکی به امپریالیزم غرب بسیار ناهموار است و امپریالیزم غرب چیزی جز تسلیم کامل نمی طلبد و به رغم تلاشهای پشت پرده حکومت اسلامی نمی تواند با نزدیک شدن به غرب تداوم یابد.

لذا از دید من سعید جلیلی را از صندوقعا بیرون خواهند کشید هم از جهت سیاست خارجی و هم جمع کردن اقشار عقب مانده ای که عوامل اصلی سرکوب گری در ایران هستند و نیاز دارند با شعارهای توخالی پوپولیستی گرد رژیم بمانند.

رژیم اسلامی با وجود اینکه مدتهاست توسط طبقات رانت خور و دزد رهبری می شود اما سیاهی لشگرش در طبقات پائین جامعه را نمی تواند از دست بدهد که بلای پهلوی سرش بیاید.

از این رو سناریوی سعید جلیلی بهترین گزینه است و هر طور شده او را از صندوقها بیرون خواهند کشانید و از پزشکیان و حامیانش هم ابزار تبلیغاتی “شرکت در انتخابات” خواهند ساخت!

(۳)فرصت سازی و فرصت سوزی در کمپ جنبش انقلابی ایران در فضای “انتخاباتی”

قیام شکست خورده سال ۱۴۰۱ طبیعتا باید درسهای بزرگی برای انقلابیون داخل کشور می داشت. این فضای “انتخاباتی” رژیم با وجود فضای امنیتی شدید می توانست و می تواند فرصت سازی باشد می تواند به سازماندهیها کمک کند و می تواند از تحریم فعال به تلاش برای اعتصاب عمومی رسید.

رژیم اسلامی حتی با تحریم فعال تکان نمی خورد  بلکه نیاز به یک فشار وسیع و همه جانبه میلیونها انسان اماده برای سرنگونی هست تا پایه هایش را لرزاند.

اینکه دنیا بفهمد که کسی در انتخابات شرکت نمی کند کافی نیست.

تحریم فعال را باید به فرصتهای بیشتر و فرصت سازیها تبدیل کرد وگرنه فرصتها خواهند سوخت.

رژیم اسلامی بعد انتخابات منزوی تر و قطبی تر خواهد بود و جناح بندیهای درونیش باعث ریزشهای بیشتر خواهد شد.

گرایشات میانه رژیم بیشتر به بیرون رژیم پرتاب خواهند شد و هسته رژیم لاغر تر خواهد شد.بخشی از نیروهای سرکوبگر رژیم هم ریزش خواهند کرد.

موازنه قدرت میان مردم و رژیم بیشتر به سمت مردم خواهد چرخید اگر هوشیار باشیم و فرصتها را استفاده کنیم وگرنه رژیم دوباره خود را بازسازی خواهد کرد و خصوصا به همپیوندی وسیعتر با قطب امپریالیزم روسیه و چین دستهای اقتصادیش بازتر خواهد شد و با استفاده از صعف کمپ صهیونیستی در منطقه  بیشتر بر منطقه خاورمیانه تسلط خواهد داشت.

جنبش انقلابی طبقه کارگر در ایران دشمنی نه در سطح ایران بلکه کلیت نظام سرمایه داری در مقابل دارد و باید خود را برای پیکارهای بزرگ اماده کند. اگر فرصتها بسوزند نسلهای بعدی ما را نخواهند بخشید!

منابع بیشتر:

دو قطبی روحانی-رئیسی و اعتراف علیزاده در مورد ماهیت یکسان اینها

www.azadi-b.com/?p=45606

سعید جلیلی و جنب و جوش حکومت اسلامی برای “انتخابات ریاست جمهوری”

www.azadi-b.com/?p=44989

از: سعید صالحی نیا

۲۹ زوئن ۲۰۲۴

_______________________________

مناظره دو اسکول سیاسی “نامزدهای ریاست جمهوری  ” امریکای در حال سقوط

از: سعید صالحی نیا

۳۰ ژوئن ۲۰۲۴

مقدمه:

چند روز پیش اولین مناظره دو “نامزد” انتخابات ریاست جمهوری امریکا در شبکه سی ان ان انجام شد که حتی با استانداردهای دموکراتهای شارلاتان شرم اور نامیده شد!

ظاهر قضیه مناظره بین یک پیر مرد دچار دمانس از حزب دموکرات بود با شارلاتانی بدتر از او بنام ترامپ! اما این کمدی تلخ که امروز بعنوان “نامزده های ریاست جمهوری” بخورد مردم امریکا و دنیا داده شدند لایه های عمیقتری دارد و کنایه از معضلات بزرگتریست.

امپراتوری امریکا در حال سقوط است و هیچ صجنه ای زیباتر از این مناظره سقوط همه جانبه رهبری مفلوک امریکا را بهتر نشان نمی داد.

ترامپ شارلاتان را مدتهاست من در مقالاتم نقد کرده ام.او همان نژاد پرست فاسیست و ضد کمونیست و ضد طبقه کارگر بود که هست. اتفاقا بهش یاد داده بودند که مراعات بایدن کند و اعصاب بایدن را در هم نریزد پون بایدن خودش به خودش خواهد خرابید!

هر دو نامزد در اصول سیاست داخلی و خارجی عقب ماندگی احزاب دوقلوی امریکا را از واقعیات و فرار این احزاب از پاسخگوئی به مبرم ترین مسائل جهان و داخل امریکا را نشان دادند.

سقوط احزاب دوقلوی امریکا بی پاسخی بورژوازی فربه و جنایتکاریست که به اخر خط رسیده و حرفی جدی برای گفتن ندارد.این فقط بایدن نبود که بخاطر گیجی مهمل می گفت ترامپ هم با ذهن تیزترش همان کرد!

اما اینجا مقداری بیشتر به زوایائی از این مناظره خواهم پرداخت:

(۱)چرا مناظره زودتر از معمول سازمان داده شد؟

این اولین بار است که منازه نامزدها اینچنین زود اغاز می شود.اونهم با رهبری دموکراتها و توافق ترامپیستها.

مهمترین امکان اینست که حزب دموکرات با توافق ترامپیستها این مناظره را زود برگزار کرده تا اگر قرار باشد بایدن با فرد دیگری تعویض شود وقت کافی باشد.

اما این “:وقت کافی” کافی نخواهد بود و هیچ امکانی نیست که بشود باید  را با جانشینی تعویض کرد که بخواهد و بتواند از کارنامه بایدن دفاع کند!

بنظر می رسد که حزب دموکرات با وجود اینکه دمانس بایدن از مدتها قبل مشخص بوده اصرار داشته که بایدن را کاندید نگه دارد اما سوال اینست که چرا؟

چه سودی حزب دموکرات از نگه داشتن یک زهبر دچار دمانس می توانسته ببرد؟ 

(۲)کامالا هریس و قضیه همسر بایدن:

در اخبار امده که اوباما و بخشی از حزب دموکرات بعد مناظره با بایدن تماس گرفتند و از او خواستند کناره گیری کند.

گفته شده بعد دیدار اوباما همسر بایدن اعلام کرده که “تحت هیچ شرایطی این پیر مرد دچار دمانس حاضر به ترک صحنه نیست!”

از سوی دیگر حزب دموکرات نگرانست که اون اوسکول دیگر که کاملا هریس نام دارد و معلوم نیست چگونه میان نامزده های شکست خورده حزب دموکرات بالا کشیده شد و طی دوران معاونت راست جمهوری مهملترین معاون ریاست جمهوری امریکا بوده قرار است جانشین بایدن شود؟ !

بامزه تر اینست که خبرنگار سی ان ان بعد مناظره با کاملا خانم مصاحبه کرد و او بطور بامزه ای همچنان از اربابش دفاع کرد و مدعی شد که بایدن در مناظره پیروز شده!

خنگی سیاسی یعنی همین!

(۳)بن بست حزب دموکرات و دستگاه حاکمیت امریکا در تعویض بایدن:

بلافاصله بعد مناظره امارها نشان داد که ترامپ  ۶۷ در صد در نظر سنجی ها پیروز این مناظره بوده و حتی بسیاری از حامیان حزب دموکرات انها که پول برای این حزب خرج می کنند از ادامه حمایت پس کشیده اند.

اعضای کنگره و سنای امریکا رسما خواستار برکناری بایدن شده اند و طبق قاونین امریکا باید اجماعی در سنا و کنگره باشد که بتوانند بایدن را به رغم خواست خودش بخاطر ناتوانی مغزی و بدنی از ادامه مناظره ها و پیکار ریاست جمهوری باز دارند.

بنظر می رسد رهبری حزب دموکرات در موقعیت اره گیر کرده و هر سو بکشد زخمی می شود و شکست می خورد!

)تبانی حزب دموکرات با حزب جمهوریخواه برای برگشت ترامپ؟:

چند سال قبل بعد سرنگونی ترامپ پیش بینی کردم که کار ترامپیزم تمامست. اما طی سالهای گذشته مشخص شد که رهبری پشت پرده حکومت امریکا بسیار مستاصل تر است از انچه فکر می کردم.

این رهبری بین نئوکانیزم و ترامپیزم بدجوری گیر کرده و راه حل دیگری ندارد لذا مثل ماشینی که فقط دو دنده دارد در بستر بحران درونی و جهانی امپریالیزم امریکا ناچار شده دوباره ترامپ را بالا بکشد مگر این امامزاده به توسعه بحران دهنه بزند!

اینست که می بینیم با وجود علائم بسیار از مدتها قبل حزب دموکرات همچنان روی اسب در حال موت شرط بسته ! چرا  که رهبری پشت پرده امریکا عملا خواهان برگشت ترامپیزم است و انرا “نجات ” می بیند!

اینست که یک سناریوی شکست خورده را اینها بازی کرده اند بازی سقوطی قابل پیش بینی و کنترل شده.

به رغم فشارهای قانونی و حقوقی بر ترامپ که تاکتیکی شکست خورده بود چرا که توان اجرائی در نظام قانونی برای دستگیری و زندانی کردن ترامپ نداشتند نهایتا ترامپ و حامیان احمقش با توافقی پشت پرده بعنوان راه حل به جلو فرستاده شده اند.

(۵)پیروزی مجدد ترامپیزم و توسعه بحران سقوط امپریالیزم امریکا:

در دوره اول ریاست جمهوری ترامپ شاهد عروج جنبشهای وسیع اعتراضی زحمتکشان در امریکا بودیم.ترامپیزم  در بیرون کشیدن از اروپا خلائی ایجاد کرد و می کند که به هجوم کمپ روسیه و چین کمک می کند.

در عرصه بین المللی:

ترامپیزم با ناسیونالیزم خود بواقع پذیرش دنیای چند قطبی را هموار می کند.این انتخابی اخلاقی برای حکومت امریکا نیست بلکه تنها انتخاب است اگر چنگ اتمی و جنگ وسیع جهانی را انتخاب نکنند.

نئوکانیزم  بایدن امریکا را الان به لبه جنگ جهانی و جنگ اتمی کشانده و حکومت امریکالیستی امریکا راهی بجز تسلیم دنیای چند قطبی و عقب نشینی در عرصه قدرت جهانی ندارد.

از دید من در مرحله اول بالا کشیدن ترامپیزم نشان از پذیرش سهم و جایگاه جدید حکومت امریکا در جهانست.اینها در حال پوست اندازی هستند و نمی خواهند باقیمانده توان خود را در جنگی ویرانگر نابود کنند.

فشار وارده در خاورمیانه در اوکرائین و تایوان بطور همزمان بیشتر از تحمل حکومت امریکاست.عروج مجدد ترامپ بواقع این ارزیابی است از سوی حکومت پشت پرده امریکا.

ترامپیزم در عرصه داخلی:

ترامپیزم در عرصه داخلی یعنی توسعه فاشیزم و سیاست مهاجر ستیزی یعنی دشمنی علنی با تشکلهای کارگری و سیاست ضد کمونیستی یعنی سیاست ضد ازادیهای فردی و سرکوب و دستگیری و زندان مخالف.

در امریکا حکومت امریکا همان می کند که در ایران شاهد انیم!

سعید جلیلی را می اورند تا سرکوب کند تا سیاستهای حکومتی را رحت تر در شرایط بحران حکومتی رهبری کند.

ترامپ را هم دقیقا با همان مدل در امریکا می اورند.

سمت و سوی ترامپیزم در امریکا سرکوب طبقه کارگر و ازادیهای اجتماعی توسعه ارتجاع مذهبی و عقب ماندگی است.

ترامپیزم یعنی اموزش مهملات انجیل و مذاهب در مدارس بجای علم و شعور و عقل یعنی بازسازی تاریخی جعلی که دوران برده داری را در شکل جدیدی به نسلهای جدید بیاموزد!

ترامپیزم در امریکا خبر بسیار بدیست برای اکثریت زحمتکش امریکا اما درون خودش نیروی متضادی را می پرورد که نتیجه قانون مبارزه طبقاتی است!

(۶) نتیجه نهائی پیروزی ترامپ در انتخابات ریاست جمهوری چه خواهد بود؟

از دید من چه در سطح سیاست خارچی و چه سیاست داخلی ترامپیزم یک قدم بزرگ حکومت امریکا را سقوط خواهد داد.اگر بایدن شارلاتان و دچار دمانس با نئوکانیزم این مسیر سقوط را پیمود ترامپیزم به این سقوط تسریع خواهد بخشید.

در سیاست خارچی پذیرش جهان چند قطبی و عقب نشینی حکومت امریکا که تنها چاره است اگر جنگ جهانی و اتمی را کنار بگذاریم ، در سیاست داخلی سرکوب و عقب راندن طبقه کارگر سیاست ترامپیزم است که همانطور که در دور قبلی او دیدیم به رشد جنبشهای اعتراضی پاسخ خواهد گرفت.

لذا حکومت امریکا با نشان دادن این مناظره بین دو شارلاتان و عقب مانده سیاسی نشان داد تا چه حد دستش خالی است از ارائه راه حلهای انسانی و عقلانی!

این دو نامزد نتوانستند ساده ترین سوالها در موارد سیاست داخلی و خارجی را پاسخ گویند و مثل دو گربه ذلیل و مستاصل به هم پریدند و صحنه مشمئز کننده ای جلوی جامعه قرار دادند.

نتیجه نهائی این بازیها بدست مردم زحمتکش و طبقه کارگر امریکاست.

همانطور که کورنل وست گفت مردم امریکا نیاز به تشکل و حزبیت خود دارند.طبقه کارگر امریکا که اکثریت مطلق اون جامعه است باید سرنوشت خود را بدست گیرد.

جابجا کردن مهره های دموکرات با جمهوریخواه به اخر خط رسیده و این مناظره این پیام را دارد!

منبع:

نتیجه مناظره بایدن و ترامپ

https://www.cnn.com/2024/06/28/opinions/performance-analysis-cnn-debate-graham/index.html

Print Friendly, PDF & Email

Google Translate