مقدمه:
مناف فلکی فر مقاله ای در توضیح شعار “نان ، مسکن، آزادی و استقلال نوشته (*) از قول چریکهای فدائی خلق در پیام فدائی که متاسفانه ثابت می کند که این چریکهای فدائی خلق حای یک قدم از زمان پیدایششان جلو نیامده اند که این خود یک پس رفت استراتژیک است برای کسانی که خود را کمونیست می دانند.
البته من بخیل نیستم و از انجا که در طول عمرم خیلی ها را مدعی کمونیزم دیده ام اینجا هم ایرادی نمی بینم که اینها همچنان خود را کمونیست بدانند.اما ما می دانیم که کمونیزم مثل سایر نظریات سیاسی از سوی جنبشهای مختلفی و لایه های مختلفی نمایندگی شده و می شود.
این درک که یک اعتقاد یا یک نظریه لزوما به یک طبقه مرتبط است از ایرادات چپ قدیم ایرانی بود و بیشتر چهره اون چپ را کمدی می کرد که دائم در اثلات اینکه “اون یکی ها خائن هستند به کمونیزم” می کوشید!
(۱)داستان کمونیزم ایرانی و سرنوشت فدائیزم:
در مقالات قبلیم توضیح دادم که کمونیزم ایرانی چندین نسل را پشت سر گذاشته و در هر نسل شعباتی دارد.از توده ایزم تا فدائیزم تا رسیدیم به استانه قیام ۵۷ که سرو کله کمونیزمی پیدا شد که بالاخره سوسیالیزم و پایان سرمایه داری را بخشی از استراتژی واقعی و تاکتیک های روزمره خود قرار داد که کمونیزم نسل سوم باشد و در اوجش رسید به کمونیزم کارگری که متاسفانه الان دارد ثابت می کند که این گرایش هم مشمول زمانست و تابع تحولات طبقاتی و اجتماعی و لذا لایه بندی و انشقاق گردن این کمونیزم کارگری هم گرفته و لذا منطقی است که کمونیستهای رادیکال دنبال سازماندهی کمونیزم نسل بعدی باشند.
اما گیر اصلی کمونیزم توده ایستی و فدائیستی ماندگاری در بخش چپ ناسیونالیزم ایرونی بود و لذا همواره اینها شعار “استقلال ” را بخشی از شعارهای استراتژیک خود کنار آزادی (گاها با ترکیب عدالت اجتماعی یا شعار نان و کار قرار داده و طبیعتا نوعی فرار از شعار حکومت کارگری و خواست پایان سرمایه داری در شعارهاشان مشترک بوده و هست.
توده ایزم از سوئی تکیه به سنت کمونیزم بلوک شرقی داشت و فدائیزم تکیه به گرایشات چریکی با مایه های چریکیزم امریکای جنوبی و مائوئیزم که می خواست شهرها را از دهات محاصره کرده و موتور بزرگ را با این موتور چریکی روشن کند! که بالاخره قیام ۵۷ به دادشان رسید و از زندانها ازادشان کرد اما متاسفانه بسیاری از زندانهای ذهنی خود ازاد نشدند .
تراژدی چریکیزم فدائی بعد قیام ۵۷ این بود که بخش اصلیش به حزب توده پیروست و بخش اقلیتش معلوم نیست به چند شاخه تقسیم شده که الان بقایایش اینجا و اونجا سو سو می زند.
(۲)دلیل فرار توده ایزم و فدائیزم از شعار حکومت کارگری و سوسیالیزم چیست؟
طبیعتا توده ایزم و فدائیزم دلیلی دارند که شعارهاشان رنگی از حکومت کارگری و نفی سرمایه داری ندارد و ترکیبهای بامزه مثل نان و کار و ازادی و استقلال را بجایش می گذارند.اتفاقی نیست!اینها تئوری دارند!
تئوریش این بوده و هست که “الان فاز سوسیالیزم نیست” طبقه کارگر هنوز کم است و اساسا “جامعه اماده سوسیالیزم نیست” یک چیز من در اوردی دارند بنام “فاز دموکراتیک” که فرماسیون نیست اما چندین نسل این “فاز” را ساختند تا اینکه از شعار سوسیالیزم فرار کنند.
هم توده ایها و هم فدائی ها یک توهمی دارند که “الان فاز مبارزه ضد امپریالیستی” است و بورژوازی و خرده بورژوازی در مبارزه ضد امپریالیستی متحد باشد و اینجور چیزها!
خوب این تئوری بافی ها چند نسل است تکرار شده و هنوز هم توسط بقایای توده ایزم و فدائیزم تکرار می شود. مناف فلکی فر اینجاست که در حال توضیحات است که ثابت کند رژیم اسلامی زیر زیرکی با امپریالیزم کار می کند و ضد امپریالیست نیست!
من همواره گفته ام که اساسا توهم اینکه رژیم اسلامی ضد امپریالیست هست خودساخته است و اما دلیلی دارد که فلکی پور نمی گوید!
اینکه نمی شود اساسا در دوران ما ضد سرمایه داری نبود و ضد امپریالیست بود! نمی شود شعار سوسیالیزم را زیر فرش گذاشت و بجاش یک کامیون شعار نخ نما قرار داد!
استقلال را گذاشت تا حکومت کارگری نباشد.نان و کار را گذاشت تا از زیر سوال اینکه این دو در چه ساختاری قرار است بدست طبقه کارگر برسد؟
خوب من فکر نمی کنم بقایای فدائی ناشی باشند اشتباه کرده باشند!
این چسباندن کلمات همه هدفی دارد روی استراتژی استوار است. ادعای من این بوده که اینها ربطی به کمونیزم رادیکال و ضد سرمایه داری و حامی حکومت کارگری از اول نداشتند هنوز هم ندارند!
چه خوب شد نسل سوم کمونیزم به اون دوره پایان داده و چیزهائی که زمانی معضل تئوریک بود دیگر روشنتر از افتابست!
این چند کلمه را نوشتم تا مبادا کسی فکر کند که این مقوله فدائیزم یا توده ایزم که گرد و خاکش را گرفته اند و به جلوی ویترین قرار داده اند کالای جدیدی است! خیر همان کالاست که از دهه ۴۰ بوده و تلاش دارند بازیافتش کنند خوب نمی شود!
اینهم از من گفتن!
(*) منبع:
درباره مفهوم شعار “نان،کار، مسکن،آزادی و استقلال(مناف فلکی فر)”!
