به مناسبت چهل و پنجمین سالگرد تاسیس سازمان راه کارگر

اعلامیه کمیته مرکزی سازمان راه کارگر
به مناسبت چهل و پنجمین سالگرد تاسیس سازمان راه کارگر
چهارم تیرماه سالروز تولد سازمان راه کارگر است. چند ماه پس از شکست انقلاب بهمن، سازمان ما با شعار « انقلاب مُرد، ضد باد انقلاب»، « فاشیسم ، کابوس یا واقعیت »، و … اعلام موجودیت کرد. تولد سازمانی نوین در آن شرایط انقلابی که اکثریت عظیمی از مبارزان سیاسی به سازمانهای موجود پیوسته و اکثریت بزرگی از آنان قادر به پذیرش شکست انقلابی بزرگ از درون نبودند، بسیار دشوار بود. دشوارتر آنکه، نقد روشها و رویکردها نیز به مذاق بسیاری خوش نمی آمد.
انقلاب ۱۳۵۷، انقلابی بود که همه مردمان ایران و جهان را با سرنگونی رژیم محمد رضا پهلوی شگفت زده کرده بود، شور و شوق ناشی از پیشروی سریع جنبش و سرنگونی ژاندارم خاورمیانه، به مانند معجزه ای همه را متعجب میکرد. خمینی با معجزه ای از جنس انقلاب و بند و بست های گوادلوپی و چهره سازی های رسانه ای امپریالیستی، با هزینه فداکاری ها و جان های بسیار مردمان، از نجف به پاریس و از آنجا با اسکورت میراژهای فرانسوی و لشگری از مشاوران و مزدوران به تهران رسید؛ با دور زدن اراده مردم انقلابی، برایشان دولت تعیین کرد، قول نفت و برق و اتوبوس مجانی و مقام انسانیت داد؛ شیفتگان به قدرت را مست کرد و در صحنه مستی و توهم توده ای، سر دستگاه قضایی مستقل را برید، حقوق زنان را سلب، اقلیت های دینی نظیر بهائیان را مهدورالدم، سایه وحشت اسلام ناب محمدی را با شعارهای “مستضعف پناهانه بهشت گونه” بر ایران برخاسته علیه استبداد فردی و نابرابری طبقاتی، تحکیم کرد.
در چنین روزهایی، زندانیان سیاسی آزاد شده از زندانهای اوین و قصر و عادل آباد و مشهد و…که سالهای طولانی از عمر و جوانیشان را بخاطر مبارزه برای آزادی و برابری و همبستگی های انسانی در زندانهای آریامهری گذرانده بودند، پس از بحث های طولانی و گفتگوهای متعدد به این نتیجه رسیدند که تشکیل سازمان راه کارگر را اعلام کنند.
بسیاری از فعالین و کادرهای قدیمی سازمان فدایی، مجاهدین مارکسیست، ستاره سرخ، گروه فلسطین، رازلیق و دیگر فعالین قدیمی چپ، سازمانی را بوجود آوردند که با انتشار کتابها و جزواتی در نقد رویزیونیسم حزب توده، تئوریهای مائوئیستی و سه جهانی، و نقد مشی چریکی و پوپولیستی، متد انقلاب اجتماعی اکثریت عظیم برای اکثریت عظیم و مجموعه کتابهای “فاشیسم ، کابوس یا واقعیت” ، شکست انقلاب ۵۷ را فریاد میکرد. “انقلاب مرد ،زنده باد انقلاب” ، شعاری بود که راه کارگر را از دیگران متمایز میکرد. ما خلاف جریان شنا میکردیم. جریانی بودیم که گامهای فاشیسم را می شنیدیم و کابوسی را که برای مردم ما ساخته و پرداخته می شد را به شیوه ای دقیق تحلیل میکردیم. بسیاری بر این باور بودند که انقلاب پیروز شده و بلوک “خرده بورژوازی و لیبرالها” به رهبری خمینی ضد امپریالیست، امپریالیسم آمریکا را از ایران بیرون انداخته است. برخی بر این باور بودند که انقلاب ادامه دارد و اسلامی شدن انقلاب را در نیافته بودند. توهم به روحانیت و نقش آن دریافته نشده بود. برای بسیاری از مردم، خمینی در ماه بود. دیو بیرون رفته بود و فرشته در آمده بود. انقلاب اسلامی پیروز شده بود و در تلاش استقرار حاکمیت “عدل علی” بود.
راه کارگر باید متولد می شد و شکست انقلاب را فریاد میکرد. چرا که زایمان پردرد انقلاب، نوزادی عجیب الخلقه آفریده بود که تمام دستاوردهای انسانی و دمکراتیک و مدنی مردم ایران را نشانه گرفته بود. کاست حکومتی اما با مانورهای بناپارتیستی و ائتلاف ها و بند و بست های فراوان با لیبرالها و ملیون، قدرت را در دستان خویش تحکیم میکرد. اعدامهای سریع و بی محاکمه، سرکوب تظاهرات زنان علیه فرمان حجاب اجباری، حمله نوروز به سنندج و کردستان، سرکوب جنبش دهقانی شورایی خلق ترکمن، سرکوب جنبش صیادان انزلی، سرکوب خلق عرب توسط تیمسار مدنی و… هیچکدام نتوانسته بودند افکار عمومی را به تهدید بالقوه تحکیم یک حاکمیت فاشیستی هوشیار کند. اما خمینی و کاست روحانیت با استفاده از همه اهرمهای قدرت و مساجد و تکایا و حسینه ها و بازار، جای پای خود را محکم میکردند. آنان با سازمان دادن “مستضعفان و حاشیه نشینان” و تبدیل آنها به امت حزب الهی، و استفاده از همه تجربیات و حتی با بکارگیری بسیاری از کادرهای اطلاعاتی و نظامی دولت پیشین، با قدرت پیش میرفتند. کاست روحانیت با سازمان دادن سرکوب همه مخالفین و دگراندیشان، عروج ضد انقلاب اسلامی و تحکیم قدرت مطلقه خویش را سازمان میداد. کابوس فاشیسم و استبداد نعلین را به صدا در آورده بود. حکام شرع با شمشیر قوانین شریعت وارد میدان شده بودند و فضل الله نوری ها و کاشانی ها و نواب صفوی ها نامهای میادین و خیابانها را از آن خود میکردند تا نشان دهند که اگر سایه شاه رفته است، روح خدا با حزب الله و ثارالله و انصارش جایگزین آن شده است.
تولد سازمانی که فاشیسم اسلامی را واقعیتی عینی میدید و کابوس برآمده از تحکیم قدرت آن را پیش بینی میکرد. سازمانی که مبارزه ضد امپریالیستی را جدا از مبارزه طبقاتی نمی دید و ضد امپریالیسم اسلامی را ارتجاعی و ضد مردمی ارزیابی میکرد. پیروزی کاست روحانیت را شکست انقلاب ایران میدانست و خواهان واژگونی رژیم ضد انقلابی برآمده از انقلاب بود. سازمانی که وظیفه چپ را سازمان دادن توده زحمت و کار میدانست ؛ چپ را پرچمدار مبارزه برای آزادی و برابری؛ انقلاب را کار توده ها میدانست و علیرغم ارج گذاشتن به فداکاریهای بزرگ چریکهای فدایی خلق و سایر مبارزین چریک، نقد مشی جدا از توده را گامی اساسی برای پیوند دادن چپ به جنبش اجتماعی میدانست. کار و وظیفه نمیتوانست بدون فداکاریهای بزرگ و تلاشهای نظری و تئوریک فراوان به پیش رود. انتشار کتب و جزوات متعدد، و انتشار منظم و هفتگی نشریه راه کارگر آغاز این راهپیمایی طولانی بود. در سرکوب خونین دهه ۶۰ سازمان ما با تجدید سازمان نیروهای خود در داخل و کردستان و بلوچستان و… در نوار مرزی کردستان کوشید از طریق رادیوی صدای کارگر و نشریه ریگای کریکار، و نیز انتشار نشریات متعدد در کمیته های داخل کشور نظیر: پیام کارگر، کاری راه، زندگی نوین، نظم نوین، پیام زحمتکشان، شورا، پیک سرخ، کارگر به پیش، الکاده والحریه، به پیش، راه آهن و…. صدای بی صدای کارگران و مزدبگیران، صدای زندانیان سیاسی و خانواده های جانباختگان راه آزادی و سوسیالیسم ، صدای ملیتهای محروم و زحمتکش ایران باشد.
متاَسفانه تشدید سرکوبهای سیاسی بعد از سی خرداد ۶۰ فرصت کافی برای انکشاف بیشتر و رشد تشکیلاتی را نداد و بسیاری از رفقای ما به زندان افتادند. صدها تن از کادرها، اعضا و هواداران سازمان ما توسط جمهوری اسلامی در دهه خونین شصت اعدام شدند. از جمله ۱۰ نفر از اعضای کمیته مرکزی سازمان و دبیر اول کمیته مرکزی سازمان علیرضا شکوهی از جانباختگان این کشتار گسترده ای بودند که هزاران نفر از کادرها و اعضای فعال سازمانهای چپ و کمونیست و مجاهد و مبارز را در مقابل جوخه های مرگ قرار داد.
سازمان راه کارگر علیرغم نقاط مثبت فراوان، از بدو شکل گیری، از کمبودها و اشتباهات سیاسی، نظری و تشکیلاتی متعددی رنج میبرد که متاسفانه دو انشعاب بزرگ را نیز در سالهای ۶۷ و ۸۸ بر ما تحمیل کرد. جدایی هایی که میشد با پذیرش حق گرایش نظری، پرهیز از سازمان تک صدایی و تعمیق مناسبات دمکراتیک تشکیلاتی، از آن حذر کرد. با این همه و علیرغم این انحرافات و کاستی ها، سازمان راه کارگر بویژه در یک دهه اخیر، سعی کرده هم در حوزه نظری و هم در حوزه تشکیلاتی، دائما به خانه تکانی بپردازد و ضمن وفاداری به رادیکالیسم انقلابی جنبش کمونیستی، به نقد همه جانبه استالنیسم و همه خوانش های غیردمکراتیک از سوسیالیسم از جمله پدیده های مخربی چون دولت ایدئولوژیک و “حزب – دولت” … بپردازد و بیش از پیش به اهمیت دمکراسی مشارکتی و شورایی برسد و آنرا در پراتیک سازمانی، جاری و ساری کند.
اکنون در شرایطی بسر می بریم که سرمایه داری جهانی و رقابت های ویرانگر قطب های سرمایه داری، جهان ما را بسوی تراژدی های وحشتناک میراند. شرایطی که مردمان جهان، شاهد نسل کشی مردم غزه با حمایت بی شائبه امریکا و متحدین غربی اش از اسرائیل و احتمال گسترش جنگ به لبنان و درگیر شدن طرفهای تازه تری در این جنگ، ادامه و تشدید جنگ در اکراین و درگیر شدن مستقیم ناتو در این جنگ، رشد و عروج نیروهای نئوفاشیست و راست افراطی در غرب و برخی نقاط دیگر جهان، تشدید مسابقه تسلیحاتی و گسترش بحرانهای زیست محیطی در دنیا، نابودی دستاوردهای انقلابی و اجتماعی مردمان در بسیاری از مناطق جهان هستیم. گر چه شاهد اعتراضات خیابانی گسترده برای صلح و علیه نسل کشی مردم فلسطین هستیم؛ اما همچنان، فقدان یک افق و چشم انداز انقلابی و دمکراتیک در جهان، موضوعی است که چپ در عرصه جهانی با ان درگیر است و باید برای آن تلاش کند.
در شرایطی که مردمان ایران شاهد خیزش های بزرگ دی ماه ۹۶، ابان ۹۸، خیزش انقلابی ژینایی “زن زندگی آزادی” بوده اند و همواره با سرکوبی سخت و پرهزینه روبرو شده اند، اما همچنان رویکرد انقلابی برای هر گونه تغییر در کشور ما جاریست. همچنان خواست تغییر و بهبود بنیادی اوضاع سیاسی و اقتصادی و اجتماعی از دریچه انقلاب و تغییرات بزرگ اجتماعی، از خیابان میگذرد. باید باز و باز گفت که انقلاب امری اجتماعی و طولانی مدت و زنجیروار در همه عرصه های اجتماعی و سیاسی است. انقلاب برای پیروزی بیش از هر امری به سازمان دادن تشکل های مستقل توده ای، به روشن شدن چشم اندازهای اجتماعی ،‌ به گفتگوهای بزرگ و همیاری ها و همکاری های بزرگ انقلابی نیاز دارد. سازمان ما ضمن استقبال از وحدت نظری و حزبی با هر جریان کمونیستی که با آن به توافق برسیم، با جدیت برای پایان دادن به تفرقه و پراکندگی هم در جنبش کارگری و هم جنبش سوسیالیستی تلاش میکند. در راستای این تلاش بوده است که سازمان ما همراه و همگام با چند سازمان و حزب چپ و کمونیست از جمله اتحاد سوسیالیستی کارگری، حزب کمونیست ایران ، حزب کمونیست کارگری – حکمتیست، سازمان فدائیان اقلیت و هسته اقلیت، با تشکیل شورای همکاری نیروهای چپ و کمونیست، سال هاست همکاریهای پایدار سیاسی را در اشکال گوناگون سامان داده اند. همکاری هایی که تلویزیون ۲۴ ساعته ماهواره ای یکی از اشکال اصلی آن بوده است. طبیعی است که این آغاز تلاش برای اتحادهای وسیعتر نیروی چپ و کمونیست و کارگری است. ما خواهان گسترش دامنه همکاری نیروهای چپ انقلابی ایران هستیم، همه نیروهایی که برای آزادی و برای سوسیالیسم مبارزه میکنند و تمام کوشش خود را برای سرنگونی رژیم اسلامی از طریق یک انقلاب اجتماعی و عبور از استبداد و سرمایه داری معطوف کرده اند. طبعا همچنان موانعی برای رشد این قطب انقلابی وجود دارد، اما با تاکید روی اشتراکات و بحث و گفتگوهای علنی و متمدنانه روی اختلافات و با پرهیز از سکتاریسم و در راستای افق های بزرگتر اجتماعی است که میتوان این همکاریها و اتحاد های پایدار سیاسی را ایجاد کرد. خیزش انقلابی زن –زندگی -‌آزادی این فرصت بزرگ را برای ما، برای پیوند دادن نسل های گوناگون این جنبش بزرگ ایجاد کرده است.
بار دیگر به همه راه کارگریها و همه هواداران آزادی و سوسیالیسم چهل و پنج سالگی راه کارگر را تبریک میگوییم. اینک که این کلمات بر متن سالروز تشکیل سازمان ما جاری میشود، چهره ها و خاطره ها و نامهاست که در مقابل مان رژه میروند. میدانیم برای تک تک شما نیز این چنین است. شما که با آنان زیسته اید، زجر کشیده اید، مبارزه کرده اید، رویاهایتان را تقسیم کرده اید، نامهایشان را برگزیده اید و امیدها و آرزوهای آنان را برای نبرد نهایی در پرچم هایتان حک کرده اید. امید که دست در دست هم آینده را با امیدهای شادمانه و انسانی بسازیم و شاهد تحقق خواسته ها و آرزوهایی باشیم که جاوید نامان این سالهای سخت، سالهای نبرد علیه بی عدالتی و تبعیض و ستم سرمایه داری و استبداد اسلامی برای آن جان داده اند.

سرنگون باد رژیم اسلامی سرمایه داری
زنده باد آزادی، زنده باد سوسیالیسم
کمیته مرکزی سازمان راه کارگر
تیرماه ۱۴۰۳

Print Friendly, PDF & Email

Google Translate