برگی از تاریخ تقدیم به: مردم مبارز و انقلابی سنندج و سقز

برگی از تاریخ تقدیم به: مردم مبارز و انقلابی سنندج و سقز. 

برگرفته از خبرنامه کومه له، شماره ۶۱ – (۱۹ تیر ۱۳۵۹).

جنبش مقاومت عادلانه خلق کُرد پس از اشغال پاره ای از شهرهای کُردستان در سال ۵۹، بوسیله نیروهای سرکوبگر رژیم اسلامی که به قیمت کشتار عام، بمباران و خمپاره باران شهرها عملی گردید هم اکنون اشکال توده ای نوینی به خود گرفته است. مبارزات توده ای در این شهرها آغاز گردیده و هر روز دامنهٔ آن سریعتر می شود طوری که در این مرحله نیز پیروزمندانه و پربارتر از گذشته مبارزات دموکراتیک و ضد امپریالیستی زحمتکشان ایران را یاری خواهد داد.

مردم مبارز سنندج و سقز از همان فردای تسلط ارتش سرکوبگر و پاسداران رژیم ارتجاع، مقاومت پرشور و فعالی را آغاز نموده اند.

در سقز دهها جوان مبارز را به اتهام تلاش برای برپایی تظاهرات و نوشتن شعار های انقلابی بر روی دیوار کوچه و خیابانها دستگیر، شکنجه و زندان نموده اند. اما باز هم مقاومت توده ای تر می گردد. عكس ها و شعارهایی را كه پاسداران ارتجاع بر دیوارهای شهر نصب می کنند لحظاتی بعد اثری از آنها باقی نیست.

کودکان خُردسال این نونهالان پرورش یافته در آغوش خلقی رزمنده دست دسته در نزدیکی قرارگاه ها و محلهای انقلابی روزهای خوش آینده را در طنین صدای معصومانه و کودکانه شان نوید میدهند. صدها نفر از زندانیان سیاسی در سنندج اعتصاب غذا کرده اند، دهها مورد حمله به پاسداران و جاشها در كوچه و پس کوچه های سنندج و سقز از طرف کودکان، دانش آموزان، زنان و مردان گزارش شده است.

همهٔ تظاهرات، میتینگ ها و تشییع جنازه های دولتی اعلام شده تا کنون بطور کامل تحریم گردیده و تنها از طرف عده معدودی جاش، ارتشی و پاسداران برگزار شده اند. اما جوانان مبارز سنندج هیچ فرصتی را برای جمع شدن دور هم و برگزاری تظاهرات موضعی از دست نمی دهند.

در سنندج پس از حمله پیشمرگان به پادگان كه تعداد کشته و زخمی زیاد بوده پاسداران از مردم شهر دعوت کردند جهت اهداء خون به بیمارستان بروند اما با بی اعتنایی کامل مردم روبرو شدند، طوری که بار دوم دیوانه وار و خشمگین فریاد میزدند «پس چرای برای ضد انقلاب» دسته دسته می رفتند و خون می دادید.

به این اطلاعیه سپاه پاسداران در بانه به تاریخ ۴ / ۴ / ۵۹، توجه کنید:

«برای تشخیص خائنین از خادمین از ساعت ۵/۹ شب تا ۵/۵ صبح از رفت و آمد در شعر خودداری

کنید. ما مصمم هستیم اگر خانه ای و یا شهری در تصرف و اختیار ضد انقلاب گذاشته شود آن را 

واژگون خواهیم کرد.»

آری آنها به این شیوه میخواهند حاکمیت سرمایه داران و مرتجعین را در کُردستان مستقر سازند. خون آن دختر سنندجی که در حین بمب گذاری بوسیله پاسداران دستگیر و اعدام میگردد در رگهای دختران، جوانان و کودکان مبارز جاری میشود و به جای دستهای وی هزاران دست دیگر به بمب سازی و بمب گذاری مشغول خواهند شد.

حال این مبارزات رو به رشد توده ای را همراه و همزمان با مقاومت مسلحانهٔ سازمان یافته انقلابیون مسلح در نظر بگیریم که نیروهای ضد خلقی را در پایگاهها، پادگانها و جاده ها لحظه ای آرام نمی گذارند، متوجه خواهیم شد که سرکوبگران با حمله به کردستان در چه دام مهلکی گرفتار آمده اند و براستی خلق آگاه، مصمم و خشمگین را در زنجیر نگه داشتن امکان پذیر است؟

اگر وحشیگری ها، بمباران و خمپاره باران، اعدامها و جنایات تکان دهنده آخرین توان و تیرکش هیئت حاکمه ضد خلقی است، اما نمونه های مقاومت مردم هر روز وسیع تر و توده ای تر میشود و دریای خشم بیکران و مقاومت توده ای تر میشود و دریای خشم بیکران و مقاومت توده ای را پایان و فرجامی نیست.

زنان، مردان و جوانان رزمندهٔ کُرد!

جنبش مقاومت خلق کُرد وارد مرحلهٔ نوینی گردیده است. ما باید به این سرکوبگران ثابت نماییم که «هر قلبمان نارنجکی و هر خانه مان یک سنگری است» با تمام نیرو به مقاومت بپردازید، با هوشیاری کامل پخش تراکت و اعلامیه های انقلابی را ادامه دهید، اخبار و اطلاعات را با تمام وسایل ممکن در کوچه و خیابان و هر جا به مقاومت و اعتراض ادامه دهید.

از هر نظر سرکوبگران را تحریم نمائید، حتی از سخن گفتن با آنان بپرهیزید تا بفهمند قهر و خشم زحمتکشان تا کجا است. 

مقاومت و مبارزه شما اراده پیشمرگان تان را در ادامهٔ راهشان استوارتر می سازد. 

پیشمرگان قهرمان کُردستان!

تحمل توهین ها، شکنجه ها و خانه گردیهای پاسداران و ارتش در سنندج، خواندن سرودهای انقلابی از طرف خواهران، فرزندان و کودکانتان در شهر ها، ناشی از ایمان و راهی است که شما و آنان را بهم پیوند میدهد و هر ضربهٔ شما بر دشمن در گسترش مقاومت، تظاهرات و اعتراضات توده ای منعکس می گردد.

کارگران و زحمتکشان مبارز، انقلابیون و پرسنل انقلابی ارتش!

با تمام امکانات مادی و معنوی خویش از پیشمرگان و مقاومت توده ای در کردستان پشتیبانی نمایید. هم اکنون گذشته از تمام جنایات ذکر شده فوق معلمین و فرهنگیان کُردستان را دسته جمعی اخراج و سرکوب می نمایند، حقوق تمام معلمان و آموزگاران کردستان را قطع نموده اند و قصد خفه کردن فرهنگ و آموزش در کردستان را دارند و عملا با این سیاست هر نوع فعالیت آموزش و پرورش در این منطقه راکد مانده است.

ساطور قصابی رژیم برای اعدام مبارزین اسیر بکار افتاده است.

فریاد اعتراض خود را بر علیه این جنایات و وحشیگری های بلند نمائید.   

شمس الدین  امانتی

۲۲ / ۶ / ۲۰۲۴ 

Print Friendly, PDF & Email

Google Translate