افسانه سازی دروغین نژادپرستی آریایی

افسانه سازی دروغین نژادپرستی آریایی

یک‌ نمونه از تاریخ سازی کاذب و افسانه سازی دروغین نژادپرستی آریایی، متن نوشته ی کاذبی است که در زمان محمد رضا شاه پهلوی تدوین شده و هنوز هم توسط ناسیونالیستها و نژاد پرستان به نحو بیشرمانه ای تکرار میشود. در متن اصلی و ترجمه شده ی “منشور کوروش” هیچ سخنی از آزادی بردگان، رهایی زنان نیست.

زیگموند فروید در کتاب “موسی و یکتاپرستی” به چگونگی پیدایش مذاهب ابراهیمی و فرهنگ دینی یکتاپرستی و رابطه ی پیدایش مفهوم خدای واحد می پردازد. او رد پای خدای واحد، مقتدر، قهار، بخشنده و… ادبیات، نوشته ها و افسانه های مذهبی را در متون سیاسی سنگ نوشته های کشف شده به قدمت ۱۳ قرن قبل از میلاد مسیح، یعنی ۶ قرن قبل از قدمت سنگ نوشته ی کوروش، نشان میدهد.. در متن کشف شده متعلق به ۱۳ قرن قبل از میلاد، کاربرد زبان تنها و بطور عمده سیاسی است.

همچنین پروفسور یان آسمن، محقق برجسته معاصر در کتاب “کاربرد زبان خشونت در ادبیات مذهبی و رابطه ی آن با “مفهوم خدای واحد”، از سنگ نوشته های بجای مانده و کشف شده از پادشاهان توسعه طلب آشوری در شمال عراق و یا مصر باستان که از امیران تحت سلطه ی خود وفاداری مطلق را طلب می کردند، نقل قول های عدیده می آورد. او به شیوه ی علمی- تاریخی پیوند مذاهب ابراهیمی, مفهوم خدای واحد و همچنین قیدهای انتسابی به خدای واحد‌، از جمله: انحصار طلب (تنها مرا بپرستید؛ من حقیقت و علت هستم بر تمام اشیاء- ملا صدرا)، حسود ( خدایان دیگر حق حیات ندارند) ، برتری طلب، قهار، بخشنده و بویژه کاربرد زبان قهر و سرکوبگر و همچنین کاربرد زبان خشونت در ادبیات مذهبی همچون تورات، انجیل و قرآن را نشان می دهد . البته یان اسمن بحث خود رادر این کتاب به نوشته های تورات محدود کرده است.

ولی می دانیم که تفاوت اساسی بین یهوه و الله نیست. در کتیبه باقی مانده از کوروش که هم فروید و هم آسمن به آن نیز اشاره میکنند، ما شاهد هستیم که پنج قرن پیش از میلاد، این کتیبه بر خلاف کتیبه های قدیمی تر از خود (۱۳ قرن قبل از میلاد) تنها و انحصارا سیاسی نیست بلکه مذهبی- سیاسی است. یعنی خدایی که شاه خدایان قلمداد میشود و مقامی بالاتر از شاه روی زمین دارد، نیز در این نوشته نقش دارد. خدای کوروش مردوک است که بی شباهت به الله خمینی نیست، همه ی اقوام دیگر را به تبعیت و فرمانبرداری از خود و نماینده اش روی زمین کوروش و خاندانش فرا میخواند. مردوک با پاهایش و یا لشکریانش “دشمنانش را زیر پایش له” می کند. داریوش، بردگان را به کار مجانی برای ساختن امارتها ی بزرگ، شهر سازی ها و ….(مترجم بردگان را کارگران بی مزد می نامد) مجبور می کند. جالب اینجاست که همین متن باقی مانده از کوروش- داریوش دوم-، توسط ناسیونالیستها و نژاد پرستان آریایی – ایرانی شاخ و بال ادبی- سیاسی داده میشود، تا به “روز” شود و به دروغ به مقام افسانه ای- عوامفریبانه ی “اولین سند تاریخی حقوق بشر!!” نائل آید!! همانگونه که داریوش با حمایت!! مردوک -شاه خدایان- شاه شاهان، شاه جهان علیه بردگان و اقوام ضعیف و امیران شکست خورده اعلام شده بود، همانگونه نیز خمینی و امثال او به مدد!! الله، جهل نهادینه شده در مردم، بیسوادی عمومی و البته شمشیر تیلسان سرمایه، شکنجه، سرکوب و حمایت گوادلوپ و……..رهبر شیعیان جهان و بت شکن زمانه ..‌ اعلام میشوند. شهریاری آریایی(شاه) یا شهریاری الهی (امام-فقیه) دو روی یک سکه ی نجس هستند. در این رابطه رجوع شود به ترجمه ی متن اصلی سنگ نوشته و مقایسه آن با دروغپردازی های شرم آور فوق و کتاب یان آسمن”یکتاپرستی و زبان خشونت در مذاهب ابراهیمی” و همچنین فروید ” موسی و یکتاپرستی


ارژنگ رحیم زاده

Print Friendly, PDF & Email

Google Translate