آیا پدیده حمید نوری پایان یافت

حمید نوری که به اتهام جنایت علیه بشریت و متهم در اعدم زندانیان سیاسی در سال ۱۳۶۷ توسط دادگاه سوئد به حبس ابد محکوم شده بود بالاخره با توافق دولت های ایران و سوئد مبادله شد و در تهران آزاد شد.

این موضوع از یک سو توسط رژیم ایران به عنوان پیروزی جشن گرفته شد و از سوی دیگر توسط اپوزیسیون به عنوان شکست ماتم گرفته شد.  اما به نظر من اهمیت پرونده نوری در حبس یا آزادی فیزیکی خود نوری نیست. من انتظار دیگه ای رو از پرونده در سر دارم. سمت نگاه من به دادگاه نورنبرگ است. دادگاهی که مقطع جدیدی در تاریخ حقوق و سیستم قضایی بشر شد. من این هسته را مد نظر دارم.

نتیجه و اهمیت دادگاه نورنبرگ صدور احکام اعدام و حبس برای سران نازی نبود، بلکه در این بود که دادگاه نورنبرگ به یک نقطه گذار مهم در سیستم حقوقی بدل شد، گذار از قوانین کلاسیک به قوانین بین المللی معاصر ، مقطع زایش تعریف نوین سیاسی و حقوقی از جنایت علیه بشریت.

در دادگاه نورنبرگ، دسته بندی جنایت ها و ساختار دادگاه در پروسه دادرسی ها، بعدها توسط سازمان ملل به الگویی برای دادرسی جنایت جنگی و جنایت علیه بشریت تبدیل شده و پایه تشکیل دادگاه بین المللی جنایی لاهه بدل شد.

بعبارتی  اهمیت دادگاه نورنبرگ پیش از اینکه در مجازات متهمین باشد در مسئول قرار دادن جامعه جهانی در قبال جنایت علیه بشریت بود. دادگاه نورنبرگ جرم  و کیفر و دادرسی و قضاوت را از فردی به جهانی گره زد. کار مهم دادگاه نورنبرگ در این بود که جنایت علیه بشریت را به شعور پایه در جهان قرار داد. کاری که ما باید در قبال دادگاه نوری انجام میدادیم و نکردیم. آنقدر در شوق دستگیری و حبس و مجازات فردی نوری ذوب شده بودیم که آزادی اش چرت ما را پاره کرد. همانگونه که با صدور حکم دادگاه پرونده نوری نه تنها برای دادگاه بلکه برای شاکیان، قربانیان و بشریت نظاره گر این پرنده، بسته شد. نوری حبس گرفت و ما مسرور از پیروزی به خانه هامان بازگشتیم. و این میتواند بزرگترین خطای سیاسی ما شاکیان عنوان شود. که با یک حکم مجازات فردی از یک پرونده بسیار مهم و حساس تاریخی و حقوق بشری راضی شدیم. پرونده ای که میتوانست و میبایست نتایج زیرو رو کننده تر سیاسی حقوقی گسترده تری در عرصه بین المللی و حقوق بشری داشته باشد.

به نظر من اهمیت پرونده نوری در حبس یا مجازات یا آزادی و فرار از مجازات فردی نوری نیست. نه زندان بودنش و نه آزاد بودنش نمیتواند روندهای سیاسی و قضایی را بنفع عدالت و انسان گرایی تغییر دهد. حتی اگر نوری تا ابد در زندان میماند هنوز عدالت اجرا نشده بود. عدالت باید به تغییر عادلانه روندی در حیات بشر بدل شود. عدالت باید مکانیسمی را خلق کند که تکرار جرم و جنایت ظلم و بی عدالتی را کاهش دهد.

ما می توانستیم و هنوز می توانیم و باید دادگاه نوری را به سطح جدیدتری از مسئولیت جهانی در قبال جنایت علیه بشریت بکشانیم. دادگاه نوری خود پدیده جدیدی در عرصه حقوق بین الملل و پیگرد بین المللی جنایت علیه بشریت بود. و این دادگاه باید فونداسیون جدید حقوقی سیاسی شکل دهد که تکلیف پیگرد جنایتکاران در قدرت را مشخص کند.

باید دادگاه نوری به نقطه گذار جدیدتری در عرصه حقوق بین الملل و جنایت علیه بشریت بدل شود. کشتار ۶۷ باید وظایف جدیدتری را روی دوش جامعه جهانی در قبال جنایت های دولت در قدرت بگذارد. دادگاه نورنبرگ دادگاه سران رژیم شکست خورده و ساقط شده بود دادگاه نوری باید راهی باز میکرد که  مشخص میشد با سران در قدرت که تحت حمایت دستگاه و سیستم حمایت دولتی و بین المللی هستند، چه باید کرد؟

هنوز این موضوع بعنوان یکی از مهمترین گرهگاهها و نقطه کور حقوقی در عرصه حقوق بین المللی مطرح است که مکانیسم مشخص و تعریف شده ای برای مسئولیت جهانی در قبال جنایت علیه بشریت که توسط سیاستمداران در قدرت مرتکب میشوند، تعریف نشده. دادگاه نوری باید گره گشای این نقطه کور شود.

این پرونده به باور من  هنوز باز است، بجای ماتم و اندوه و تف و لعن به این و اون باید پرونده را دست گرفت و آن را به نورنبرگ جدیدتری بدل کرد. نورنبرگ تعیین تکلیف با جنایتکاران در قدرت دولتی که اختیارات حقوقی قانونی داخلی و بین المللی را در حمایت از خود دارا میباشند.

Print Friendly, PDF & Email

Google Translate