اخباروگزارش های کارگری ۲۱ خرداد ماه ۱۴۰۳

اخباروگزارش های کارگری ۲۱ خرداد ماه ۱۴۰۳

– دوشنبه اعتراضی کارگران بازنشسته مخابرات کشورنسبت به کاهش قدرت خرید ،عدم پرداخت مطالبات و قطع خدمات بیمه تکمیلی درمان بابرپایی تجمع،راهپیمایی ،سردادن شعارها وبرافراشتن پلاکاردها مقابل یا درساختمان مرکزی شرکت مخابرات استان های

آذربایجان شرقی(شهرتبریز)

أصفهان(شهر أصفهان)

چهارمحال بختیاری(شهر کرد)

خوزستان(شهر اهواز)

زنجان(شهرزنجان)

کردستان(شهرهای سنندج وبیجار)

گیلان(شهررشت)

لرستان(شهرخرم آباد)

هرمزگان (شهربندرعباس)

واستان تهران در پایتخت مقابل ساختمان مرکزی شرکت مخابرات ایران در بلوار سردار جنگل  

– دریکشنبه اعتراض کارگران بازنشسته صنعت فولاد کشور نسبت به سطح نازل حقوق منجمله اجرا نشدن همسان سازی،عدم پرداخت مطالبات معوقه  وخدمات درمانی ناکافی مقابل صندوق بازنشستگی کارکنان فولاد اهوازهم تجمع برگزارشد

– دومین روزاعتصاب وتجمع کارگران کارخانه کربنات سدیم فیروزآباد دراعتراض به سطح پایین حقوق

– ادامه اعتراضات پرستاران کشورنسبت به سطح نازل حقوق ،عدم پرداخت بموقع مطالبات،کمبود نیرو و شرایط سخت کاری با برپایی تجمع پرستاران دانشگاه‌های علوم پزشکی استان فارس مقابل استانداری با شعارهای«پرستاربیداراست ازتبعیض بیزاراست»،«پرستار دادبزن حق توفریاد بزن»و…..

– تجمع اعتراضی جمعی از جوانان جویای کارهفت تپه نسبت به بیکاری وعده های توخالی مسئولان مقابل مجتمع کشت وصنعت هفت تپه ۴۱ روزه شد

– فراخوان به برپایی تجمع اعتراضی کارگران ارکان ثالث شرکت ملی حفاری نسبت به عدم پاسخگویی به مطالباتشان

– ادامه اعتراضات متقاضیان مسکن ملی اراک نسبت به کندی روند پیشرفت کار با برپایی تجمعی دیگر مقابل ساختمان معاونت عمرانی استانداری مرکزی

– اعتصاب و تجمع  تانکرداران حمل اسید رفسنجان در ابتدای جاده سرچشمه روبروی فرودگاه دراعتراض عدم افزایش نرخ کرایه توسط پیمانکاران

– احضار ۹ تن از فعالان صنفی استان کرمان به دادگاه کیفری

– دولت سیزدهم، پیشرو در نقض آشکار حقوق معلولان

حذف معلولان از عضویت در کتابخانه ملی ایران 

*******

*دوشنبه اعتراضی کارگران بازنشسته مخابرات کشورنسبت به کاهش قدرت خرید ،عدم پرداخت مطالبات و قطع خدمات بیمه تکمیلی درمان بابرپایی تجمع،راهپیمایی ،سردادن شعارها وبرافراشتن پلاکاردها مقابل یا درساختمان مرکزی شرکت مخابرات استان های

آذربایجان شرقی(شهرتبریز)

أصفهان(شهر أصفهان)

خوزستان(شهر اهواز)

زنجان(شهرزنجان)

کردستان(شهرهای سنندج وبیجار)

گیلان(شهررشت)

لرستان(شهرخرم آباد)

هرمزگان (شهربندرعباس)

واستان تهران در پایتخت مقابل ساختمان مرکزی شرکت مخابرات ایران در بلوار سردار جنگل  

شعارها :

«مشکل بازنشسته تاکی می خواد حل بشه»

« شرکت پر درآمد چه بر سر تو آمد»

« شرکت پر درآمد درآمدت کجا رفت»

«معیشت و خواربار بروز باید گردد»

«  خواربار ماهانه بروز باید گردد»

تصاویر:

بیجار:

خرم آباد:

سنندج:

*دریکشنبه اعتراض کارگران بازنشسته صنعت فولاد کشور نسبت به سطح نازل حقوق منجمله اجرا نشدن همسان سازی،عدم پرداخت مطالبات معوقه  وخدمات درمانی ناکافی مقابل صندوق بازنشستگی کارکنان فولاد اهوازهم تجمع برگزارشد

*دومین روزاعتصاب وتجمع کارگران کارخانه کربنات سدیم فیروزآباد دراعتراض به سطح پایین حقوق

براساس فیلم و تصاویر منتشره درشبکه های اجتماعی،روز دوشنبه ۲۱ خرداد برای دومین روز متوالی کارگران کارخانه کربنات سدیم فیروزآباد  به اعتصاب ئتجمعشان دراین واحد تولیدی در استان فارس دراعتراض به سطح پایین حقوق ادامه دادند وخواهان افزایش حقوق شدند.

*ادامه اعتراضات پرستاران کشورنسبت به سطح نازل حقوق ،عدم پرداخت بموقع مطالبات،کمبود نیرو و شرایط سخت کاری با برپایی تجمع پرستاران دانشگاه‌های علوم پزشکی استان فارس مقابل استانداری با شعارهای«پرستاربیداراست ازتبعیض بیزاراست»،«پرستار دادبزن حق توفریاد بزن»و…..

براساس فیلم منتشره درشبکه های اجتماعی،روزدوشنبه ۲۱ خرداد اعتراضات پرستاران کشورنسبت به سطح نازل حقوق ،عدم پرداخت بموقع مطالبات،کمبود نیرو و شرایط سخت کاری با برپایی تجمع پرستاران دانشگاه‌های علوم پزشکی استان فارس مقابل استانداری در شیراز با شعارهای«پرستاربیداراست ازتبعیض بیزاراست»،«پرستار دادبزن حق توفریاد بزن»و…..ادامه یافت.

*تجمع اعتراضی جمعی از جوانان جویای کارهفت تپه نسبت به بیکاری وعده های توخالی مسئولان مقابل مجتمع کشت وصنعت هفت تپه ۴۱ روزه شد

روزدوشنبه ۲۱ خرداد، اعتراض جمعی از جوانان جویای کارهفت تپه نسبت به بیکاری وعده های توخالی مسئولان باتمع مقابل مجتمع کشت وصنعت هفت تپهچهل ویکمین روز را پشت سرگذاشت.

برپایه گزارش رسانه ای شده بتاریخ ۲۱ خرداد،در هفت‌تپه به دنیا آمده‌اند، آنجا بزرگ شده و درس خوانده‌اند اما در «هفت‌تپه» کار نمی‌کنند. بست‌نشینانِ جویای کار در «هفت‌تپه» بین ۲۰ تا ۳۰ سال سن دارند. خیلی از آن‌ها اولین بیمه‌اشان در شرکت هفت‌تپه به عنوان کارگر اورهالِ یا نی‌بُرِ فصلیِ پیمانکاری رد شده، اما حضور آن‌ها در این شرکت هیچ زمانیِ تداوم نداشته است: «با پیمانکاران می‌آمدیم و با پیمانکاران می‌رفتیم و با وجود اینکه اهالیِ همین منطقه هستیم و پدرانمان در همین شرکت کار کرده‌اند، ما هیچ وقت کارگرِ قراردادیِ شرکت نشدیم و دائم بیرونمان کرده‌اند.» 

همیشه کارگرِ موقتِ پیمانکاری بوده‌اند، چه در هفت‌تپه چه در عسلویه؛ بعضی‌هایشان تمام فازهای عسلویه را در سمتِ کارگرِ اورهالِ پیمانکاری تک به تک کار کرده‌اند و آنطور که خود می‌گویند رزومه‌ی کاریِ معتبری دارند و صنعت کشور را می‌شناسند. بین آن‌ها کسی هست که ۵ سال در آفریقای جنوبی تکنسینِ برقِ ابزار دقیق بوده و حالا به دلیل شرایطی که برایش پیش آمده، برگشته که اینجا کار کند. 

کار در «هفت تپه» را همیشه حق خود می‌دانستند اما هیچ وقت مانند این ۴۰ روزِ گرمِ سخت، بر این حق پافشاری نکرده بودند. خیلی از افرادی که اینجا مقابل شرکت می‌نشینند، راه دیگری جز کار در شرکتِ هفت‌تپه ندارند؛ نه می‌توانند برای کار به مناطق دور بروند و نه می‌توانند بیکار بنشینند. یکی از این بست‌نشینانِ جویای کار می‌گوید: «پدر و مادر پیری دارم و نمی‌توانم آن‌ها را رها کنم و بروم هزار کیلومتر آنطرفتر کار کنم، آن‌ها مراقبت می‌خواهند. ما فرزندان اینجاییم، پدران ما اینجا کار کرده‌اند و هشت سال جنگ را اینجا گذراندند و حالا بازنشست و پیر شده‌‍اند.» 

هر کدامشان مشکلاتی دارند؛ یکی پدرش سرطان دارد و برای تأمینِ هزینه‌های بیماری باید کار کند و وظیفه‌ی نگهداری از پدر را هم برعهده بگیرد. دیگری سرپرستِ خانواده است و خرج مادر و سه خواهرش را تأمین می‌کند. پدرانِ برخی نیز جانبازند و باید بمانند و از آن‌ها مراقبت کنند؛ «نمی‌توانیم برویم آفریقا یا عسلویه و تهران و خانواده‌های‌مان را به حال خود رها کنیم…» 

جبر زندگی آن‌ها را در هفت‌تپه نگه داشته اما تاکنون تلاششان برای کار در شرکت هفت‌تپه به نتیجه نرسیده است؛ «با وجود مدارک فنی و سابقه‌ی کاری که برخی از ما داریم، برای امرار معاش یا مجبوریم بمانیم و عسل از درخت بکنیم، ماهی بگیریم و کارگرِ عمله شویم یا به شهرهای اطراف برویم که به ناچار اولین گزینه را انتخاب کرده‌ایم.» 

بیش از  سال پیگیرِ کار در «هفت‌تپه» بوده‌اند و حالا چنان مستأصل شده‌اند که مجبورند از ۸ صبح تا هر زمان که گرما‍‌زده شوند روبه‌روی شرکت بنشینند تا بلکه بتوانند در «هفت‌تپه» کار کنند؛ یکی از آن‌ها می‌گوید: «دمای هوا نزدیک به ۵۰ درجه و به شدت شرجی است. بچه‌ها اینجا از شدت گرما از حال می‌روند و درمانگاهی می‌شوند، اما صبح روز بعد باز می‌آیند و مقابل شرکت می‌نشینند تا بلکه دری به روی‌شان باز شود.» 

تنها دودِ هفت‌تپه به ما رسید و دیگر هیچ

سهم‌شان از زندگی در مجاورتِ این کارخانه‌ی بزرگ و پُرسابقه، دودی است که به وقتِ آتش زدنِ مزارعِ نیشکر بر سینه‌هایشان می‌نشیند. خودشان می‌گویند از زندگی وسطِ مزرعه‌ی نیشکر و این همه شیرینی، تنها تلخی و سیاهی نصیبشان شده است: «فصل برداشتِ محصول که می‌رسد، از آتش زدنِ مزارع، خانه‌هایمان سیاه می‌شود، ساعت‌ها دود می‌خوریم و دوده‌ی نیشکر روی زندگی‌مان می‌نشیند. تصور کنید در هوای گرم و شرجیِ خوزستان یک مزرعه‌ی ۴ هکتاری چند ساعت بسوزد و حرارت بدهد، این یک جهنم محض است.» 

گرمای هوا در کنارِ آتشِ سوختنِ مزارع و دودی که از آن برمی‌خیزد و اصلا تمامِ آلودگی‌های احتمالیِ مجاورت با یک کارخانه‌ی به این بزرگی را سال‌ها تحمل کرده‌اند اما حتی کارگری کردن در کارخانه‌ی نیشکر هم نصیبشان نشده است.

آنطور که می‌گویند روزانه ۷۰ تا ۸۰ سرویس از شهرستان‌های مجاور به هفت‌تپه می‌آیند و با همان سرویس‌ها برمی‌گردند؛ به آن‌ها اما گفته‌اند شما تخصص ندارید و یا دیگر به کارگر نیاز نداریم. بست‌نشینانِ جویای کارِ هفت‌تپه اما می‌گویند: «هم تخصص لازم برای کار در شرکت را داریم و هم می‌دانیم که شرکت ظرفیت جذب ما را دارد، اما به راحتی ما را کنار گذاشته‌اند.» 

 «چه کار کنیم؟» این سوالی است که از سر استیصال بارها پرسیده‌اند و جوابی هم نگرفته‌اند. از روایت‌‎ها پیداست که شرکت نیشکر هفت‌تپه مسئولیت اجتماعی خود را به درستی انجام نداده است. مسئولیتی که در تعاریف چنین آمده: «مجموعه وظایف و تعهداتی که هر شرکت و یا کارخانه‌ای باید در جهت حفظ، مراقبت و کمک به جامعه‌ای که در آن فعالیت می‌کند انجام دهد.» این کمک و مراقبت اما نصیب حال هفت‌تپه‌نشینان نشده است. 

آنطور که از گفته‌ها پیداست، قصد دارند به بست‌نشینی مقابل شرکت ادامه دهند و کاری را که از ۴ سال پیش شروع کرده‌اند، تمام کنند: «برای جنگ اینجا نیامده‌ایم، کار می‌خواهیم و نان. چرا از تمامِ این امکانات، تنها دود و بدبختی‌اش باید به ما برسد؟»

درهمین رابطه:سی وششمین روز تجمع اعتراضی جمعی از جوانان جویای کارهفت تپه نسبت به بیکاری وعده های توخالی مسئولان مقابل مجتمع کشت وصنعت هفت تپه

روزچهارشنبه ۱۶ خرداد برای سی ششمین روز متوالی، جمعی از جوانان جویای کارهفت تپه برای اعتراض به بیکاری وعده های توخالی مسئولان به تجمعشان مقابل مجتمع کشت وصنعت هفت تپه ادامه دادند.

*فراخوان به برپایی تجمع اعتراضی کارگران ارکان ثالث شرکت ملی حفاری نسبت به عدم پاسخگویی به مطالباتشان

روز گذشته(یکشنبه ۲۰ خرداد)، یکی از همکاران شجاع و آگاهمان، با انتشار یک ویدئو کلیپ، رو به کارگران ملی حفاری با اعتراض به وضع موجود، با توضیح شرایط سخت کار و با تشریح درد و رنج و تبعیض و بی حقوقی کارگران ارکان ثالث نفت که ساختار مافیایی و مدیران بی کفایت بر آنها تحمیل میکنند، با زیر سوال بردن قوانین و ناکارآمدی مدیران نفت، همکاران را در اعتراض به وضع موجود و مطالبات محقق نشده به برگزاری تجمع اعتراض‌آمیز در وقت مقرر فراخواند.

با دست به دست شدن این ویدئو کلیپ، در میان همکاران در فضای مجازی و در نهایت رسانه ای شدن آن، خشم و غضب مدیریت و حراست نفت و نهادهای امنیتی را سبب گردید که بواسطه آن با تمهیدات و دستورات از بالا، با دخالت و کارشکنی عوامل دست نشانده و شناخته شده، همه تدابیر لازم با قصد ایجاد تفرقه و اخلال در صفوف اتحاد میان کارگران ملی حفاری پیش کشیده شد.

این که صدای اعتراضی کارگری در شرایط سخت کار، توسط مدیریت نفت اقدامی سیاسی یا از قبل برچسب خورده و تکراری است بر ما کارگران پوشیده نیست و میدانیم در این ساختار سرمایه داری و مافیایی، که سودآوری تولید نفت و منابع عمومی در خدمت صاحبان قدرت و سرمایه است، کارگر میبایست ارزان باشد و خاموش…!

اما ما کارگران ارکان ثالث، در ادامه التیماتوم به مدیریت بی کفایت نفت اعلام میکنیم، هرگونه اقدام امنیتی بر علیه این همکار درد کشیده و زحمتکشمان، که شرافت و انسانیت و سختکوشی اش برای همه همکاران شناخته شده است برای ما قابل تحمل نبوده و هرگونه اقدامی را در فشار و تهدید نسبت به او پاسخ خواهیم داد.

ما کارگران ارکان ثالث نفت میدانیم، آنهایی که صدای اعتراض یک کارگر درد کشیده را اقدامی در جهت منافع سیاسی و سیاست از خارج میدانند همانهایی هستند که اتفاقاً با سیاست، ادامه فعالیت پیمانکاران مافیایی نفت که موجودیتشان با منافع صاحبان قدرت و سرمایه پیوند خورده است را تضمین کرده اند و با دست کردن در جیب کارگر و مردم تحت ستم نفت را چپاول و میان خود تقسیم کرده اند و از آگاهی ما کارگران امنیت فسادشان خدشه دار می‌شود، از آن هراس دارند و در این گونه مواقع قصد دارند آگاهی و اعتراض ما کارگران را با برچسب های سیاسی و از پیش تعیین شده به حاشیه ببرند و در آن اخلال ایجاد کنند.

اما آنچه لازم است مدیران و مسئولان بدانند این است که کارگران نفت مدتهاست از شرایط سیاسی که اتفاقاً این ساختار مافیایی و چپاولگر ایجاد نموده اند عبور کرده است و ما کارگران ارکان ثالث نفت، بر قرار خود مبنی بر از پیش گرفتن اعتراضات کارگری ایستاده ایم و صدایمان خاموش شدنی نیست.

ما با آگاهی کامل نسبت به شرایط کاری خود و نقشی که در تولید نفت و سودآوری سرمایه داریم پا به عرصه اعتراضات کارگری گذاشته ایم و میدانیم قدرت متحول کننده اعتراضات کارگران نفت دگرگون کننده وضعیت موجود است.

ما اتفاقاً برخلاف جریان و ساختار سیاسی و ضد کارگری از بالا و بیرون، همچنان که از پیش اعلام کرده ایم اعتراضاتمان به قوت خود باقی است و با تهدید و فشار بر ما کارگران، ما هرگز به شرایط قبل باز نخواهیم گشت و حقمان را با آگاهی و اقتدار کامل مطالبه خواهیم کرد.

شورای سازماندهی اعتراضات کارگران غیر رسمی نفت(ارکان ثالث) تشکل مستقل کارگری، ضمن اعلام پشتیبانی و حمایت از صدای اعتراضی همکاران، همه کارگران بخشهای مختلف نفت را به پیوستن به اعتراضات کارگری فرامیخواند.

دوشنبه ۲۱ خرداد ۱۴۰۳

*ادامه اعتراضات متقاضیان مسکن ملی اراک نسبت به کندی روند پیشرفت کار با برپایی تجمعی دیگر مقابل ساختمان معاونت عمرانی استانداری مرکزی

روزدوشنبه ۲۱ خرداد، متقاضیان مسکن ملی اراک درادامه اعتراضاتشان نسبت به کندی روند پیشرفت کار برای باری دیگر مقابل ساختمان معاونت عمرانی استانداری مرکزی تجمع کردند.

*اعتصاب و تجمع  تانکرداران حمل اسید رفسنجان در ابتدای جاده سرچشمه روبروی فرودگاه دراعتراض عدم افزایش نرخ کرایه توسط پیمانکاران

براساس فیلم منتشره درشبکه های اجتماعی،روزدوشنبه ۲۱ خرداد تانکرداران حمل اسید رفسنجان دست از کارکشیدند وبا تجمع در ابتدای جاده سرچشمه روبروی فرودگاه اعتراضشان را نسبت به  عدم افزایش نرخ کرایه توسط پیمانکاران بنمایش گذاشتند و خواهان پاسخگویی مسئولان این شهرستان دراستان کرمان شدند.

*احضار ۹ تن از فعالان صنفی استان کرمان به دادگاه کیفری

در ادامه تداوم فشار بر فعالین صنفی جنبش معلمان، ۹ فعال صنفی معلمان استان کرمان به منظور تکمیل دفاعیات، به شعبه‌ی ۵ دادگستری کل این استان احضار شدند. 

اسامی احضارشدگان:

#شهناز_رضایی

 #زهرا_عزیزی‌

 #میترا_نیک‌پور

 #فاطمه_یزدانی

#لیلا_افشار

 #مجید_نادری

#محمدرضا_بهزادپور

#حسین_رشیدی

#محمد_مستعلی‌زاده

این فعالین صنفی معلمان از سال ۱۴۰۰، در ادامه موج سرکوب معلمان، چندین نوبت با پرونده‌سازی‌های اطلاعات سپاه، پلیس امنیت و همچنین هیات تخلفات آموزش و پرورش مواجه شده‌اند. 

لازم به ذکر است آقایان مجید نادری، محمدرضا بهزادپور و حسین رشیدی در ۳۰ اردبیهشت ۱۴۰۱ با تودیع وثیقه از زندان آزاد شدند.

شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران

*دولت سیزدهم، پیشرو در نقض آشکار حقوق معلولان

حذف معلولان از عضویت در کتابخانه ملی ایران 

به گزارش کانال کمپین پیگیری حقوق افراد دارای معلولیت،کتابخانه ملی ایران عضویت افراد دارای معلولیت در این کتابخانه را حذف کرد

شرایط و آئین‌نامه عضویت در کتابخانه ملی برای اعضای ویژه، تخصصی و عمومی اعلام شد. براساس شرایط عضویت در آیین‌نامه جدید، افراد دارای معلولیت نمی‌توانند در این کتابخانه عضو شده و از امکانات آن بهره‌مند شوند!

تا پیش از این و در آئین‌نامه قبلی افراد دارای معلولیت می‌توانستند با عضویت در این کتابخانه، از امکانات آن استفاده کنند اما با حذف معلولان در آئین‌نامه جدید، این حق هم از آنان سلب شد!

دولت سیزدهم، پیشرو در نقض آشکار حقوق معلولان

akhbarkargari2468@gmail.com

Print Friendly, PDF & Email

Google Translate