تشریح ساده انتصابات ( مهندسی) برای زمینگیر کردن مردم بوسیله خامنه ای
بدور از هیجان و پیش داوری تاریخ انتصابات و مهندسی پیشبرد ارکان دیکتاتوری برای برقراری یک سیستم مافیایی با هدف «زمین گیر کردن مردم »با خامنه ای را بنگریم !
ابتدا با هم مروری کنیم بر سال ۱۳۷۲ که بطور واقعی تنها و تنها از یک کشور هشتاد میلیونی بدون رقابت احزاب که از روز نخست حاکمیت جمهوری اسلامی بیرحمانه نابود شدند، « چهار نامزد » تایید صلاحیت شدند که از آن بین تنها احمد توکلی منتقد هاشمی رفسنجانی بود
دوران دوم خرداد و بعد از آن
اعضای نهضت آزادی و مقامات دولت موقت قصد داشتند در انتخابات خرداد ۱۳۷۶ شرکت کنند. این سومین انتخابات ریاست جمهوری حکومت خامنهای و اولین دورهای بود که او از کارت رد صلاحیت به طور جدی استفاده کرد.
عزتالله سحابی، نماینده دور اول مجلس، ابراهیم یزدی، وزیر امورخارجه دولت موقت، حبیبالله پیمان، عضو شورای انقلاب و علیاکبر معینفر، وزیر نفت دولت موقت، از جمله مهمترین رد صلاحیت شدههای این دوره بودند.
محمد خاتمی، وزیر ارشاد مستعفی دولت هاشمی رفسنجانی پیروز این دور از انتخابات شد که بعدها جریان دوم خرداد را به راه انداخت.. ادامه وقاحت ولی وقیح را بدون پیش داوری و هیجان و شور آنارشسیتی با هم مرور میکنیم
انتخابات خرداد سال ۱۳۸۰، چهارمین انتخابات دوره خامنهای بود. ۸۱۶ نفر در این انتخابات ثبتنام کردند که صلاحیت ۱۰ نفرشان از سوی شورای نگهبان تایید شد.
این بالاترین تعداد تایید صلاحیت نامزدها در طول عمر جمهوری اسلامی به جز انتخابات بهمن سال ۱۳۵۸ بود.
در این دور، صلاحیت ابراهیم اصغرزاده، از چهرههای اصلاحطلب و از «دانشجویان خط امامی» که از دیوار سفارت آمریکا بالا رفت و بهمراه حزب ابلهی ها آنجا را تسخیر کرده بودند، هم با وقاحت رد شد…. ادامه وقاحت ولی خود خوانده و وقیح
و اما طرحی مهندسی شده توسط مافیای حاکم در دور جدید….
«حکم حکومتی» سال ۱۳۸۴ بعنوان بالاترین قدرت خودخوانده حتی ( لری و ساده به سبک #لرساده بگویم ) در بالای سر قانون اساسی !!!👇🏻👇🏻
در پنجمین تجربه انتخابات ریاست جمهوری، خامنهای برگ جدیدی داشت. انتخابات سال ۱۳۸۴ نقطه آغاز جدایی هاشمی رفسنجانی از حاکمیت بود. نامزدی که در سال ۱۳۶۸ فقط یک نفر برای رقابت با او تایید شده بود، حالا شش نفر را در مقابل خود میدید. یکی از آنها، محمود احمدینژاد، چهره تازهواردی بود که حمایتهای خاصی هم از او در مقاطعی برای استفاده دستمال گونه میشد.…
حال بنگریم مرحله مهم تثبیت نظام مافیایی با هدف مشخص « زمینگیر کردن مردم» برای دویدن شب تا صبح و یا صبح تا بوق سگ ،برای لقمه نانی گذاشتن بر سر سفره خالی خانواده وووو
اما و اما 🥲🥲
آغاز گرانی دلار
آغاز شروع و غیر قابل بازگشت رودررویی با جهان غرب و گسترش انرژی اتمی با پول فروش شگفت انگیز نفت …. و بالاخص موضوع پوچ بی بهره برای مردم بنام «اسراییل » به بهانه کمک به فلسطین ووووو در کنارش فقر غیر قابل ترمیم و کمرشکن ما مردم و ما در یک کلام لری و ساده 🥲🥲🥲🥲ما« مردم بیپناه» و سرکوب شده پیشتازان کف خیابانمان در جنبشهای مردمی 👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻
انتخابات سال ۸۸ ششمین تجربه خامنهای بود؛ از جهاتی متفاوت با موارد گذشته.
حملاتی که از انتخابات سال ۱۳۸۴ تا سال ۱۳۸۸ به هاشمی رفسنجانی شد، تا آن زمان بیسابقه بود.
از طرفی عملکرد احمدینژاد که از سوی رقبا ناشیانه تعبیر میشد فضا را ملتهب کرده بود. به خصوص روند خصوصیسازی و تصمیماتی که درباره حذف یارانهها گرفته شده بود از یک سو و از سوی دیگر و در عرصه بینالملل، اصرار جمهوری اسلامی به پیشبرد برنامه هستهای، شرایطی ویژه ایجاد کرده بود.
در این شرایط میرحسین موسوی بعد از مدتها حاشیهنشینی وارد میدان شد.
سخنرانی روز اول سال ۱۳۸۸ خامنهای در مشهد که در آن به بیطرفی در انتخابات تاکید کرد، از سوی محافل منتقد، چراغ سبز برای حضور مخالفان احمدینژاد تعبیر شد.
بستن شمشیر از روی عبا در این مرحله رقم خورد و زدن گردن یاران دیرین توسط ولی وقیح؛
در انتخابات سال ۱۳۹۲ رفسنجانی همان «« اکبر شاه »»» هم رد صلاحیت شد.
شورای نگهبان در سال ۱۳۹۲ هاشمی رفسنجانی را هم بطور واقعی که سهم رهبر کردن خامنه ای غیر قابل انکار بود را هم رد صلاحیت کرد…. و کرد هر آنچه بظاهر نباید میکرد !!!!.
هاشمی رفسنجانی تنها کسی نبود که در هفتمین تجربه علی خامنهای در برگزیدن رییسجمهوری، رد صلاحیت میشد.
اسفندیار رحیم مشایی، همکار و دوست احمدینژاد که بابت او با خامنهای هم وارد چالش شده بود، دیگر چهرهای بود که در این دور انتخابات صلاحیتش تایید نشد.
محمد شریعتمداری، از چهرههای اقتصادی وزارت اطلاعات، فرزند معنوی محمد محمدی ریشهری، وزیر اطلاعات سابق و از دستاندرکاران قتلهای زنجیرهای به همراه علی فلاحیان، دیگر وزیر اطلاعات، رد صلاحیت شدند.
این میان ابراهیم اصغرزاده، دانشجوی خط امامی که پیشتر هم رد صلاحیت شده بود، مسعود پزشکیان، وزیر بهداشت دولت خاتمی و علیرضا زاکانی نیز رد صلاحیت شدند.
ساده بسبک #لرساده 😉😉😉
احمدینژاد که از سال ۱۳۸۴ تا سال ۱۳۹۲، توانست چهره هاشمی رفسنجانی را از استوانه نظام، به «خواص بی بصیرت» تبدیل کند، از سال ۱۳۸۸ و پس از جنبش سبز، با خامنهای بر سر موضوعاتی مثل انتخاب وزیر اطلاعات و اصرار بر معاون اولی رحیم مشایی به چالش برخورده بود.
او در انتخابات سال ۱۳۹۶ به همراه حمید بقایی که بعد از رحیم مشایی از یاران صمیمی احمدینژاد بود، ثبتنام کرد.
احمدینژاد پیشتر از سوی خامنهای از حضور در انتخابات منع شده بود.
مهر ماه سال ۱۳۹۵، خامنهای در جلسه درسی گفته بود: «خب بله، یک نفری، یک آقایی آمده پیش من، من هم به ملاحظه صلاح حال خود آن شخص و صلاح حال کشور به ایشان گفتم که شما در فلان قضیه شرکت نکنید. نگفتیم هم شرکت نکنید، گفتیم صلاح نمیدانیم ما که شما شرکت کنید. … خب حالا این مایه اختلاف بشود بین برادران مومن، یکی بگوید فلانی گفته، یکی بگوید نگفته، یکی بگوید چرا پشت بلندگو نگفته؟ خب حالا این هم پشت بلندگو.»
با وجود این سخنرانی، احمدینژاد باز هم در انتخابات سال ۱۳۹۶ به همراه بقایی ثبتنام کرد. اما هم او، هم بقایی، هم محمد هاشمی، برادر اکبر هاشمی رفسنجانی و هم محمد غرضی رد صلاحیت شدند.
علیرضا زاکانی هم که به باور خود برای نجات نظام به ارث رسیده از خمینی بعنوان غنیمت ، برای دومین بار در انتخابات سال ۱۳۹۶ رد صلاحیت شد…..
اما زهی خیال باطل که بتوانند زره ای خلل در اراده سلطان علی خامنه ای که کل غنیمت ایران و منابعش را یکجا برای مافیای نظامی سیاسی خود میخواهد ، بتواند زره ای به اندازه نوک سوزن وارد کنند ….
Infoga bild
نوبت به سال ۱۴۰۰ یعنی یک سال قبل از جنبش «زن ،زندگی ،آزادی» رسید و ووو
در بین رد صلاحیتهای سال ۱۴۰۰، یک رد صلاحیت بیشتر از همه به چشم آمد: علی لاریجانی، رکورددار ریاست مجلس( مرکز پاسداریزه شده) ، رد صلاحیت شد.
برادر علی لاریجانی، صادق، در همان زمان که او رد صلاحیت شد عضو شورای نگهبان بود.
رییس سابق قوه قضاییه که پیشتر ابراهیم رئیسی، رییس جدید قوه قضاییه با پرونده اکبر طبری او را آزرده بود، رد صلاحیت برادرش را تحمل نکرد و استعفا داد.
با وجود این سخنرانی، صلاحیت لاریجانی در آن انتخابات تایید نشد اما او مصر بود دلایل رد صلاحیتش اعلام شود. در نهایت نامهای از دلایل رد صلاحیت لاریجانی منتشر شد که به نظر نمیرسد از هفت دلیل آن، هیچ یک در این سه سال و در فاصله سالهای ۱۴۰۰ تا اکنون که خرداد ۱۴۰۳ است، تغییر کرده باشد.
برای ولی هرچند « وقیح » لری و ساده بگویم ، شاید اگر آن نامه مندرج در پیوست این مقاله که برای مسئولین محترم سایتها ارسال شده و مورد ومشورت با شما همراهان عزیز ، منتشر نشده بود، تایید صلاحیت لاریجانی در حال حاضر ۱۴۰۲ آسانتر بود.
مگه نه؟
حال از آن نگرش فقه شیعه که باور ملایان حاکم خود را سوار بر اسب آن میداند !
چه چیزی تغییر کرده از عدم تعیین مشخص تعریف « رجل» که چهار زن کاندید باید بروند خانه و « به حکم حکومتی ولی وقیح »خانه داری کنند …
از هفت موردی که بابتش لاریجانی را در سال ۱۴۰۰ رد صلاحیت کردند، کدام مورد تغییر کرده است؟ اگر هیچ یک تغییر نکرده، بنابراین اتهام «مهندسی انتخابات» در جمهوری اسلامی چندان هم اتهام بیراهی نیست. اتهامی که نه بر اساس احساس عمومی که بر اساس منطق و شواهد و عملکرد شورای نگهبان به خامنهای وارد است.
ساده تر از این نمیتوان تاریخ سراسر نکبت رژیم ؛
نه جمهوری
نه اسلامی
نه ایرانی
را به باورم تشریح کرد و به زیر تیغ یک ، نقد چالشی «همه کس فهم »کشید .
–
با سپاس
فعال سیاسی حقوق بشر در تبعید
یدی جدیدی لرستانی