مرگ رییس جمهور دولت ۱۳م و رودررویی زودرس جناح های قدرت در ایران!

مرگ رییس جمهور دولت ۱۳م و رودررویی زودرس جناح های قدرت در ایران!

چه بحث رهبر در فقدان ناگهانی رییس جمهور دولت ۱۳م را بپذیریم و چه با یک منطق علمی نقش هر شخص را با قد و وزن سیاسیش در تاریخ موثر بدانیم، این نکته را نمی توانیم نادیده بگیریم که با مرگ ناگهانی رییس جمهور دولت ۱۳م «انتخابات» ریاست‌جمهوری دولت ۱۴م بناچار یکسال قبل از موعد مقرر انجام خواهد گردید!
با توجه به کهولت رهبران حاکمیت مذهبی ایران؛ که رییس ۹۵ ساله مجلس خبرگان رهبری با یک «جوان»تر ۹۳ ساله جایگزین می شود؛ جلو افتادن این «انتخابات» این امتیاز را دارد که بغیر از شخص رییس جمهور دولت ۱۳م، بقیه «رهبران» کماکان درقید حیات هستند، در صحنه سیاسی جامعه ملتهب ایران و منطقه حضور دارند و کوشش خواهند کرد انتخاب ریاست جمهوری دولت ۱۴م را مدیریت کنند.
همچنین توجه داشته باشیم که این نخستین بار نیست که شاهد تغییرات دو فوریتی و سریع السیر مقامات عالی حاکمیت ولایی ایران هستیم، استیضاح دولت ملی بازرگان، خلع رییس جمهور منتخب ابوالحسن بنی‌صدر ، جایگزینی سریع ابوالحسن بنی‌صدر با رجایی و در کمتر از یک ماه جایگزینی محمد علی رجایی با رهبر حاضر، همه و همه تجربیات جمهوری اسلامی ایران در جابجایی سریع مهره‌های قدرت، در کمترین زمان ممکن آنهم در عالیترین سطح سیاسی کشور است!
همچنین فراموش نکنیم که این همه در دورانی صورت گرفته است که بقول زنده یاد مهدی بازرگان:
«پیروی امروز ملت ایران از امام راحل، بیش از پیروی امت اسلامی از رسول خدا ست»!
در آن دوران حداقل ۸ شهروند از ۱۰ شهروند ساکن ایران، نقش امام راحل را در ماه می دیدند و برای بدعت جمهوری اسلامی نه تنها دعا می کردند بلکه جان و مال می دادند!
در چنان شرایطی هریک از این جایگزینی ها نه تنها برای امت اسلامی دردناک نبود بلکه موهبت الهی بحساب می آمد و باعث وحدت بیشتر در «کلمه» می شد!
اما امروز در اثر چرخش چرخ کبود و بحران اقتصادی، همه گیری فساد اداری، عدم تقسیم عادلانه ثروت و در اوج انزوای اجتماعی و سیاسی هسته اصلی قدرت و محور مقاومتش و به اعتراف کارشناسان خود حاکمیت در شرایطی بسر می بریم که کمتر از خمس جامعه از تداوم بدعت جمهوری اسلامی ایران دفاع می کنند، آیا این انتخابات زودرس آنهم در عرض کمتر از ۵۰ روز، بازهم یک موهبت الهی ست، به وحدت کلمه در بالا، ادامه وحشت از وحدت کلمه در پایین و تداوم بدعت جمهوری اسلامی ایران یاری خواهد رساند؟
و یا این مرگ ناگهانی و این انتخابات زودرس با عجله، پایان کار جمهوری اسلامی ایران را نزدیک‌تر خواهد کرد؟
اینها سوالاتی ست که جامعه مدنی ساکنان ایران با تجربه زیست چهل و شش ساله خود و صاحب این قلم با پیگیری تحولات اند ماه آینده ایران، پاسخ روشن آن را خواهند یافت و روش های رودررویی مناسب و منطق با شرایط جدید و دولت ۱۴م را کشف خواهند کرد و بکار خواهند بست!

زنده باد آزادی و برابری!

جواد قاسم آبادی
آموزگار تبعیدی

ghassemabadi@yahoo.fr

Print Friendly, PDF & Email

Google Translate