مرگ قاضی مرگ،
قاضی مرگ در مرگی نابهنگام از مجازات حتمی در امان ماند. دستان طبیعت مرگی دهشت زا برایش در آستین داشت. چشمان خونبارش، زجه مرگ زودرسی را دیده در انتهایی بینهایت دور، دست و پا زدن بیهوده برای رهایی از سرنوشت مرگبار و بعد لحظه پایان.
اینها همه شاید دراو، میگویم شاید، تصاویر آنهایی را که به دستور او اعدام شدهاند، در نظرش زنده کرده باشد. تصویر
آن لحظات شور و هراس، ایستادگی و لرزش، لحظات غم بیپایان در جستجوی چراییی ها برای انسانی که حلقه طناب دار بر گردنش آویخته که همو برایش رقم زده، لحظه اعدام بهترین فرزندان آفتاب و باد.
او چه بسا زجه مرگی بیانتها و بدون انتخاب را تجربه کرده است. طبیعت اینگونه اعدام میکند!
فرزندان خاوران که در دل خاک جای دارید،
آی یاران خفته در خاک،
باد و باران، کوه و جنگل در آن لحظه به شما میاندیشیدند.
مه ۲۰۲۴
شهباز.