حسرت به سلطانی 

حسرت به سلطانی 

شعر و متن از : شادی سابُجی

۱     دلا ای دل دلا ! دیدی که زیرک زاده ی حسرت به سلطانی، 

۲     برای سلطه بر ایران و ایرانی، که محروم است بر آن 

۳     این چنین اش چند سالی، چِل چل ِچندین ِ چن سالی، 

۴      چگونه می شود اول ترین عامل، برای تفرقه یا تفرقه سازی، 

۵     و می شیند به کُرسی ها و می گوید که می خواهد شود خود، 

۶     عامل  ِ اصلی برای اتحاد ِ اتحاد ِ اتحاد ِ هر رقم از نوع  ِ ایرانی ! 

۷      چنانش هست زیرک زاده ی اعلا و ارشد تر به این یکتا 

۸     سپهر تیره ی اکنون ! و خلاق است بسیاران برای دادن  ِ

۹     حرف و نظر، نوع  ِنظر پرداز ِ  ِبرترها، درخشان ها، وَ می خواهد خودش 

۱۰     تاج وُ کلاه  ِ پادشاهی را به سر گیرد بدون رفعه و دعوای  ِغاز و نان ! 

۱۱     تمام  ِ هم و غم  ِ او به این چِل سال و اندی قرن می باشد همین فقدان  ِشاهی ها ! 

۱۲     نظر دارد که او گردد یکی یک  “پادشاه  ِمنتخب از راه  ِصندوق ها ” ! 

۱۳     که ترکیبی است از نیمی به جمهوری و نیمی هم به سلطانی  ِسلطان ها ! 

۱۴     که یعنی او نباشد چون پدر یا آن جدش، دست ِ نشانده از سر  ِبالای والایان ! 

۱۵     توانایی ندارد که زن اش را در میان هاله ی بوسه وَ آغوش وُ کمی نرمش، به سیرابان ! 

۱۶     زن اش افتاده در کار ِ  ِ اجاره از برای بوسه و آغوش  ِ آقایان ! 

۱۷     بهانه می شود اما هنر اندر هنر بر کار  ِ یوگا و مربی جان  ِ یوگاها ! 

۱۸     زن اش گشته گدای ِ روی زیباروی  ِ مردان ِ “فرنگی -ورزشی کاران” ! 

۱۹     و نوش اش باد ، ما هم که بخیل  ِ عشق و آغوش  ِ محبت هم نمی باشیم اکنونان ! 

۲۰     غرض این است، اویش ادعا دارد که سیرابه کند مردم به آن ایران ! 

۲۱     ولی اما علیل وُ بدعلیلان است بر یک همسر و آن سه ، به فرزندان ! 

۲۲     خودش افتاده در آن مجلس  ِبلژیک و آن آمفی تئاتر  ِ استراسبورگان ! 

۲۳     به دنبال  ِکلاه  ِ پُر پَر  ِطاووس  ِتخت ناز  ِ طاووسان  ِ تهران است وُ

۲۴     روی اش هم چو روباهی به سوی  ِ مردم  ِ داغیده ی ایران ! و مایوس است از 

۲۵     دربار  ِ استعمار  ِ اربابان  ِ والایان ! وُ اکنون که به این ساعت، گل آلود است،

۲۶     بسیاران وُ بسیاران ! فضای  ِخاور  ِنزدیک وُ آن خاورمیان، غرقه به آن خونان، 

۲۷     به دنبال یکی صید است ، صید ِ تاج ! ، صیّاد  ِزرنگ  ِما ! رَوَد با خط ِ مامان جان ، 

۲۸     به سوی این رسانه آن رسانه، آن بُلن گوهای  ِ پُر بوق  ِ از آن  ِ جان  ِ اربابان ! 

۲۹      و صیّاد  ِزرنگ  ِما، فقط دنبال  ِتاج  ِخود، که حسرت مانده اما شاهی ایران ! 

۳۰      و شعرم رو به پایان است وُ آری مطمئن باشد که او میرد به تبعیدش دهان بازان! 

۳۱     به ناکامی  ِ شاهک جان ! نمی گردد شهنشاهی دگر ، در تارک ِ تاریک ِ آن ایران ! 

۳۲     که در اقبال  ِاو شاهی نمی باشد، به فردا رادیو، گوید مداوم ها، نمی خواهد ولی 

۳۳     “سهم  ِ چنان چربی برای خود” ! دوشنبه او سخن گوید از آن جمهور  ِ جمهوران ! 

۳۴    به یک آتش، سه شنبه یاد ِ او رفته است آن چیزی که ریسیده به شیوای کلام ِ

۳۵     آن یکی دیروز  ِ دیروزان ! جلوی مردم  ِ تبعیدی ایران ! یکی داده است او وعده ، 

۳۶      برای برق  ِ خورشیدی که مجانی شود توزیع در ایران  ِ ایرانی ! نمی گوید 

۳۷      مهندس های ایرانی همه خندند بسیاران به این “وعده-فریب  ِ” روبه شاهی ! 

۳۸      گرانگونه ترین برق است در دنیا ، همین یک برق ِ ناب ِ خوب ِ سبز وُ زرد ِخورشیدی !

۳۹     ولی محروم چون گشته است از شاهی، به حاتم بخشی پوچی دهد وعده به این سَبکی، 

۴۰     برای برق  ِخورشیدی ! که ناممکن بود، امر  ِمحال  ِعلمی  ِ توزیع  ِبرقش هم به مجانی ! 

۱۰ می  ۲۰۲۴  برابر با ۲۱ اردیبهشت ماه ۱۴۰۲ 

فرانسه ، در سایه سار دریاچه، حومه ی اندیشه ورزی برای ایران و ایرانی

پانوشت شعر:

=======================================================

از نظر زبان شناسی دو کلمه ی “فرنگی -ورزشی کاران” در مصرع ۱۸ با خوانش سکون در هر دو حرف ی، و “وعده-فریب  ِ” در مصرع ۳۶  با خوانش سکون در حرف ه، دو نو آوری این شعر و این شاعر گوشه نشین در حوزه ی زبان شناسی است که از ترکیب لولایی دو کلمه و سکون کردن حرف آخر در محل اتصال لولایی در بخش دیگری از کلمه روی داده است.  این نوآوری در راستای مفتضیات وزن شعر رخ داده است، ولی وظیفه ی اصلی هر شاعر قبل از تعهد اجتماعی و تاریخی، و بازی با وزن و قافیه، کار زبان شناسی و خلاقیت واژگانی است !

** کلیه حقوق این شعر محفوظ است و شامل قانون مالکیت روشنفکر ی می باشد، هر گونه کپی برداری و سرقت جزیی و کلی از آن اکیدا ممنوع است. این شعر متعلق به شاد ی سابُجی میباشد. باز نشر این شعر بدون هر گونه تحریف و ارجاع دهی به آن مجاز می باشد. هر متنی صاحب حقوق است، حقوق روشنفکر ی متن و خالقیت ادبی متن ، که آن را باید به رسمیت بشناسیم .

Print Friendly, PDF & Email

Google Translate