گاوان و خران بار بردار، به ز آدمیان مردم آزار!
نظامی که برحیات مردم جامعهی ما حکومت میکنند،عوامل کارگزارش روزی نیست که پیر و جوان را به بند نکشانند و خانوادهای را با رنج و تعب روبرو نسازند. امروز سیمای نگران مادری که خود را از کویرکرمان برای دیدن فرزند زندانی به تهران رسانده بود درسطح شبکههای مجازی بارها پخش و دیده شد. این حکومت فرزند آن مادرنگران، بهنام محجوبی را روز روشن، در درون زندان، به جرم باور و عقیدهاش، آزار و شكنجه داده تا جایی که در زندان به کما رفت و جانسپرد، همچون دیگر جنایات شان به کسی نیزحساب پس نمیدهند!
زینب جلالیان قدیمیترین زن زندانی را هم در شرایط کرونایی از زندانی به زندان دیگر، منتقل و جابهجا میکنند. اما همزمان شرایط سومین مرخصی شبنم نعمت زاده، دختر وزیر سابق، قاچاقچی و محکتر داروهای عمومی از زندان اوین را فراهم میآورند. شبنم نعمت زاده با دو پروندهی فساد اقتصادی و قاچاق و احتکار دارو، یکی به ارزش یک میلیارد و ۲۰۰ میلیون تومان و دیگری به ارزش پنج میلیارد تومان، با ۲۰ سال حکم زندان به مرخصی میرود، اما آتنا دائمی با پایان حبس خود حتی برای اعزام به بیمارستان، یکبار هم از زندان خارج نشده است. این ابلهان سگ را گشادهاند و سنگ را بستهاند.
احضار پشت احضار؛ دانشجویانی که به جرم سردادن شعار « فرزندن کارگرانیم، کنارشان میمانیم» امروز در این جا و آن جا با تهاجم کورکورانه و وحشت آفرینی به منازل و در خیابانها، دستگیر و زندانی میشوند.
درشرایط سهمناک کرونایی، فعالان بازنشستهی سندیکای کارگران شرکت واحد، آقایان داود رضوی، عطا باباخانی وعلی قربانیان، با ابلاغیهی شعبهی ۲ دادسرای اوین، به پلیس امنیت احضار میشوند.
درادامهی اعمال فشار و بازداشت و احضارهای غیر قانونی و شرمآور، حکومت اینبار سراغ علی نجاتی، بازنشستهی سندیکای نیشکرهفت تپه، که با وجود بیماری و عمل جراحی قلب باز و بنا برگواهی پزشکیاش میباید سالهای آینده را در آرامش و آسایش زندگی کند، رفته حساب بانکیاش را مسدود و در رابطه با پروندهای که پیشتر مختومه اعلام شده، وی را مجدداً برای تحمل پنج سال حبس احضار کردهاند.
با توجه به فاجعهی قتلِ بهنام محجوبی که با وجود بیماری و تأکید پزشکی بر آزادی وی از زندان که با ممانعت مسئولین حکومت، منجر به کشته شدن او شد، اکنون تماس با علی نجاتی از جانب اجرای احکام، برای اجرای حکم ۵ سال زندان، نشانهی توحش و آدمی خواری این نظام اسلامی است که به وضوح قصد جان فعالین و زندانیان سیاسی را در این شرایط بحران کرونایی دارد.
به دلیل تشدید بیماری و حاد بودن وضعیت علی نجاتی، به تأئید پزشکی قانونی اهواز، به ویژه درشرایط حاد کرونایی جنوب کشور، او باید تحت معالجهی مستمر و روزانهی پزشکی و امور درمانی بیمارستانی باشد.
از دیگر سو و برای افزایش فشار بر این فعال بازنشستهی کارگری، در حالیکه هزینههای درمان و دارو به طور روزانه افزایش مییابد، مأموران زندان اوین در تماس با علی نجاتی، او را تهديد کردند كه درصورت عدم حضور دراین مرحله، حساب بانکیاش مسدود خواهد شد و مدتی بعد از این تماس، حساب بانکی او ازطرف زندان اوین مسدود نمودند. چنانکه اشاره شد این درحالیستکه با پیگیریهای به عمل آمده درشعبهی یک اجرای احکام زندان اوین، مشخص شد که پروندهی علی نجاتی و سپیده قلیان مربوط به اعتصابات کارگران نیشکر هفت تپه بوده که قبلاً مختومه اعلام شده بود.
دزدان سر گردنه درهفت تپه که در تبانی آشکار با اسدبیگی و شرکاء، تشویق امثال رضا رخشان و شورای اسلامی کار، تحت حمایت مقامات دولت روحانی و معاون دزد او اسحاق جهانگیری، در معیت دستگاه قضایی ابراهیم رئیسی، قاضی مرگ، انبارهای شکر هفت تپه را در برابر چشمان کارگران آن سامان خالی میکنند تا با ارز خارجی ،دربازار بعنوان شکر وارداتی به مصرف کننده برسانند.سراغ سازمانگران اعتصاب واعتراض هفت تپه میافتند،حالا حساب جاری دوران بازنشستگی علی نجاتی را خالی میکنند، تا بدلیل مضیقهی مالی، داروهای مصرفی این پایهگذار سندیکای نیشکرهفت تپه، قطع گردد و او را با مرگ تدریجی روبرو گردانند. این شیوهی غیر انسانی آزار یادآور کلام سعدی شیرین سخن است که: «گاوان و خران بار بردار، به ز آدمیان مردم آزار»
ستون وعمود خیمهی نظام ضد کارگری جمهوری اسلامی، دزدیست و دزدی، ذات نظام سرمایهداری، دزدی از کارگران و ارزشهای تولیدی آنان به نفع سرمایهداران و مالکانی که مالکیتشان از بنیان غصبی و دزدی است. سالهاست که این نظام با همهی ابزارهای سرکوبگری برای استثمار و بهره کشی غیرانسانی کارگران اعم ازبازنشسته وغیره، زندگی آنان را به تباهی کشیده، میلیونها تن را از کار، بیکار نموده است. بسیاری از آنها را از حقوق اجتماعی خود محروم کرده تا جایی که طبقهی کارگر ایران امروز در شرایط بسیار سخت و طاقتفرسایی زیر خط فقر مطلق زندگی میکنند.
بی هیچ اغماضی باید فریاد برآورد که نظام اینک جان ارزنده و زندگی سازندهی علی نجاتی را هدف گرفته. میخواهد هزینهی سنگین فعالیت سندیکایی را برای کارگران با تنبیه او نشان دهد. بر تمامی لایههای اردوی کار و زحمتکشان ایران است که متحد و یکصدا از این فعال بازنشستهی کارگری و سندیکایی حمایت کرده و بساط آزار جانوران درنده خوی حکومت اسلامی را برچینیم و مانع از آسیب رساندن به علی نجاتی و دیگر فعالان کارگری باشیم. این توطئهی حکومت را با اتحاد و پشتیبانی ازعلی نجاتی، به عنوان نماد کارگر مقاوم و سازمانده که اینک با بستن حساب بانکیاش، حاصل اندوختهی عمرش را نیز مانند سایر بازنشستگان به غارت بردهاند، در هم بشکنیم.
به سامان رساندن زندگی این نیروی عظیم اجتماعی در گرو اتحاد و تقویت صف همگرایی برای شکستن قفل زندانهای کشوراست. در انجام این راه و مبارزهی همگام با مردم ایران، خاصه طبقهی رنج و کار جامعه، باید همهی مدافعان تداوم وضع نابسامان و تخریب کنندهی موجود را در هر لباسی که هستند و با هر توجیهی که به میدان میآیند، رسوا نمود و به منتهی الیه جامعه راند.
بیش ازهرروز، همچون کف دست برای مردم ما امروز روشن شده است که تنها راه رهایی از فقر و نداری، از نکبت و سیاهی، فریاد در کف خیابان است!
چهارشنبه ۲۹ بهمن ۱۳۹۹ برابر با ۱۷ فوريه ۲۰۲۱
http://karegari.com/