حضرت آقا، خشت اول چو نهد…

حضرت آقا، رهبر شیعیان جهان، امروز در خطبه روز عید چنین فرمودند:

« امّا خود رژیم خبیث که سر تا پا خبث و شرارت و خطا است، یک خطای دیگری هم بر خطاهای خودش اضافه کرد و آن، حمله‌ی به کنسولگری ایران در سوریه بود. کنسولگری و دستگاه‌های سفارت در هر کشوری که وجود دارد، به منزله‌ی خاک همان کشوری است که سفارت متعلّق به او است؛ وقتی به کنسولگری ما حمله میکنند، مثل اینکه به خاک ما حمله کرده‌اند؛ این عرف دنیا است. رژیم خبیث اشتباه کرد در این قضیّه؛ باید تنبیه بشود و تنبیه خواهد شد.» (نقل از سایت حضرت آقا).

جناب رهبر فراموش کرده اند که خود و همپالگی هایشان اولین خشت کج را، خودشان با دست خودشان، و با سلام و صلوات بنا گذاشتند، وقتیکه به خاک آمریکا، ببخشید، لانه جاسوسی، یورش بردند و بیچاره دولت بازرگان که در بی عملی دست همه را از پشت بسته بود، را مجبور به استعفا کردند تا راه برای یک دولت اسلامی باز شود.

البته در آن دوران خیلی ها، از جمله نیروهای سرنگونی طلب امروز که می خواهند سر به تن رهبر و جمهوری اسلامی نباشد، برای این تجاوز به خاک آمریکا هورا کشیدند و صفحه پشت صفحه سیاه کردند و شعار های گوش کر کن ضد امپریالیستی در صفحه اول درشت و پررنگ چاپ کردند.

مشکل این حضرات «آقا»یان در اینست که تا گردش  دوران بروفق مراد آنهاست، هیچ کاری حرام و محکوم نیست، ولی وای به روزی که یکی پخ بکند. چنان انشر و منشری به پا می کنند گویی که اینها، همان های دیروزی نیستند.

تا به آنجاییکه به این قلم بر میگردد، کنسولگری جمهوری اسلامی خاک وطن نیست، اما در مراودات دیپلماتیک، و تا زمانیکه کرسی ایران در ملل متحد توسط جمهوری اسلامی اشغال شده، حمله اسرائیل به کنسولگری محکوم است. همانطور که سالها پیش حمله به کنسولگری در اربیل را هم محکوم کرده بودم. کشته شدن سردار فلانی و سرباز گمنام بهمانی، کندن مویی از خرس است و البته که غنیمت است، اما به شرطی که این مو کندن کار نیروی انقلابی سرنگونی طلب باشد.

هورا کشیدن برای اسرائیل، بمثابه دعوت از اسرائیل برای ورود به پروژه در ابعاد گسترده تریست، که طبیعتا به جنگی خانمان سوز و ایران ویران کن می انجامد. آیا این به آن معناست که نگارنده این ستون بخشی از آنهاست که به «نه جنگ» باور دارد؟ پاسخ هم آری و نه است.
جنگ کلاسیک حل کننده هیچ مشکلی که نیست بماند، مشکلات عدیده بیشتری هم برای خلق ستمدیده به وجود می آورد، از جمله بقای نظام اسلامی. پس جواب به هر جنگی که با ادوات کلاسیک و ارتش در مقابل ارتش باشد، این قلم شدیدا مخالف و آنرا محکوم می کند. اما، جنگ بین خلق ستمدیده و فرزندان مسلح آنها که بمثابه چتر حفاظتی خیزش های اجتماعی عمل می کنند، کاملا درست و تا به این لحظه تنها راه است.

به نظر نگارنده، در این مقطع حساس، عناصر فعال سیاسی و سرنگونی طلب لازم است تا با تمام توان از شروع جنگ کلاسیک بین ایران و اسرائیل/غرب جلوگیری کنند. مخالفت با جنگ کلاسیک باید روشن و شفاف بیان شود، و درصورت داشتن امکانات، سازمانها/عناصر سیاسی باید با وکلای مجلس و سنا در کشور متبوعه ملاقات کرده و تبعات ناهنجار جنگ برای مردم ستمدیده ایران را تشریح کنند. در این تماس ها می بایست روشن بشود که یک نیروی سرنگونی طلب به کس نخارد پشت من، و یا به زبانی ساده تر، به استقلال عمل و سرنگونی تنها به دست فرزندان خلق باور دارد، و هر اقدام نظامی علیه ایران را شدیدا محکوم می  کند.

شاد باشید
علی ناظر
۲۲ فروردین ۱۴۰۳
۱۰ آوریل ۲۰۲۴ (ساکن در ساحل امن)

Print Friendly, PDF & Email

Google Translate