تقدیم به جانْ فدا
( رفیق بهروز عبّاس زاده دهقانی )
زمان را
از اُتاقَکِ هر فانوسِ دَریایی ،
که شاهد باشید
کِشتی ها و دود کِش هاشان ،
پیغام ها دارند
به وَقتِ لَنگر :
نامه ها
و اجناسِ گوناگون
خالی می شوند
مَلوان ها …
با چَشمانی نَمکْ اَندود و
بازوانی پُرآشوب اَند
که مَعشوقه ای شَهوانی تَر از نان را
بی اختیار ،
انتظار می کِشَند
امّا بَندرگاه
خانه ای بَرایِ زیستَن ،
نیست
# اورهان ولی کانیک
# ترجمه
# امید آدینه