در خانه شیشه ای سنگ پرتاب نمی کنند

در خانه شیشه ای سنگ پرتاب نمی کنند

نامه ای سرگشاده به محمود احمدی

با بهترین آرزوها برای رفیق محمود

با خودم گفتم گپ و گفتی با هم داشته باشیم. میتوانست  این یادداشت “نامه سرگشاده” نباشد. اما چون رفیق عزیز علنی یک چیزهای بیان میکنید که بسیار دور از واقعیت است و خطاب به بیرون هم منتشرمی کنید، این بود که حرفهای من شده یک “نامه سرگشاده” .

در آخرین یادداشت شما همان اول نوشتید که “متاسفانه جدال درون حزب ما بر سر مواضع رفیق حمید تقوایی به یك جدال ناخوشایندی تبدیل شده است.” اولا کدام جدال، دوما “جدال” بر سر چی؟ “واویلا ببین چه خبره!” این تنها عکس العمل ممکن یک بی خبر از همه جا با خواندن این جمله خبری شما از خود بروز میدهد. حقیقت این است  جدالی در کار نیست جز (خیلی ببخشید) مغلطه کردن از سوی محفل شما. حالا چرا “مواضع حمید تقوایی” ؟ یعنی خط رسمی حاکم بر حزب سوای آن چیزی است که حمید تقوایی میگوید؟ حمید تقوایی در این نزدیک به دو دهه ای که رهبری حزب را با رای رفقا در دست دارد و در  سمینارها، سخنرانی ها و پلنومها و کنگره ها و مکتوب به سنت صحیح و تثبیت شده در حزب کمونیست کارگری حرفش را مطرح کرده، چون میخواهد بقیه را قانع کند. فرمانی از بالا صادر نشده و نمیشود. این بحث ها شکل اسناد؛ قطعنامه ها و بیانیه ها حزب به خود گرفته، رای به آن داده شده واجرایی گردیده. ترسیم شما اما از فضای درون حزب تصویری است که بورژوازی از وقتی ازسوی بلشویکها مار گزیده شده تمام تلاشش بر این بوده که از احزاب کمونیستی تصویری حزب بسته و خفه و به چپ چپ و به راست و راست بدهد که همه مغزشان را تعطیل کرده اند و در اختیار رهبری حزب هستند. رفقای محفل شما انتقاداتی تکراری و ملال آور را مطرح می کنند که بارها و بارها جواب داده شده. البته اگر بتوان ادعاهای شما مبنی بر مارکسیسم زدایی از حزب و جاده صاف کن سلطنت طلبان شدن و… را بتوان انتقاد محسوب کرد. اینها بیشتر اتهام و افترا است. طی دو سال گذشته در رابطه با حزب مگر غیر از این انجام دادید.؟ اما حزب برای اینکهاینها مشغله اش نشود کارش را کرده است. کارهای بسیار مهمتری در دستور کار حزب است. بحث بر سر رهبری کل جامعه در حزب مطرح است و راههای رسیدن به این مهم؛ اما با این همه سعی شده جواب انتقادات شما داده شود شخص حمید تقوایی خواستار مناظره شد و برگزار شد. پس چرا سعی دارید به بیرون از حزب این تصویر را بدهید که یک جورهای در حزب دیکتاتوری برقرار است؟ این تصویر سازی ها اگر افترا نیست پس چیست؟اما بحث اخراج ؛ این خود شما هستید که رفته اید و دم درب خروجی ایستاده اید. یک پایتان را هم بیرون گذاشته اید و خطاب به ما هم نه بلکه به بیرون از حزب دارید داد میزنید: آهای ایهاالناس هتک حرمت می کنند، لجن پراکنی می کنند ما را دارند بیرون می کنند! و… من نمی دانم کی و کجا کاظم نیکخواه خواستار اخراج شما شده است. من مخالف اخراج شما هستم. بدتان نیاید چون دو روز دیگه بر میگردید! قصد طعنه زدن در میان نیست این گویایی واقعیتی است. حتما میپرسید چرا؟ چون یکبار قبلا به همین بهانه ها و با همین روشها رفتید و برگشتید.  وقتیهم برگشتید نگفتید که این حزب موضع رسمی اش به راست میزند، بلکه تاکید کردید که حزب کمونیست کارگری ایران بستر مناسبی برای پیشبرد کمونیسم کارگری است. ( البته شما را نمیدانم ولی علی جوادی را یادم است که چیزی تو این مایه ها مکتوب کرد)  و حالا می نویسید قضیه “خط سیاسی است كه شما ( این شما منظور کاظم نیکخواه است؛ البته قضیه گفتن به در و شنیدن دیوار است!)  با خود حمل میكنید. این خط است كه هر دوره آنتی تز خودش را بر مبنای اصول پایه ای كمونیسم كارگری شكل میدهد.”  من نمیدانم بیکار بودید و یا سرتان درد میکرد که به حزبیبرگشتید که خط سیاسی آن خلاف کمونیسم کارگری است. چون هم موقعی که رفتید و هم موقعی که برگشتید “مواضع حمید تقوایی” بر حزب کمونیست کارگری حاکم بوده.

نوشتید که شما را “ممنوع التصویر و ممنوع مقاله کردن”؛ انصافا خودتان کلاهتان را قاضی کنید در یک همچین دوره و زمانی ای با وجود اینترنت و شبکه های اجتماعی که ارتباطات برای هرکسی با هر نظری ممکن و سهل الوصول است همچین کاری ممکن است؟ سایت روزنه نوشته های از رفقای محفل شما را در همینمدت  منتشر کرده. برنامه های تلویزیونی خود شما (رودرو- که انصافا برنامه خوبی هم هست)  در کانال جدید پخش می شود. انتظار ندارید نظرات کادرهایی  که رسما علیه خط رسمی حزب در رسانه هایی که وظیفه اصلی شان انعکاس نظرات و دیدگاههای خط رسمی حزب است، نظر اعضایی از حزب را که علیه خط رسمی موضع می گیرند و عمل می کنند، منتشر کنند.

به نظر می آید خودتان را عضو حزب کمونیست کارگری ایران میدانید و به صراحت همه جا گفتید و نوشتید پیرو مصوبات حزب هستید. لطف کنید توضیح بدهید درسایت “جهان تلگراف”( این سایت بخش “درباره ما” هم ندارد که بدانیم چه کسانی پشت این سایت هستند) که نشریه و نظرات شما را منعکس می کند چرا یک مقاله  و نوشته ای از رفقای حزبی و یا یک نشریه و یک بیانیه رسمی حزب موجود نیست ولی از اطلاعیه رسمی “حزب حکمتیست” و مقالات و یادداشتهایی که از اعضای این حزب است، هست؟ هوای آنطرف به سرتان زده خب بگید تا ما هم بدانیم.

ادعای ارتودکسی به منصور حکمت دارید!؟ باشه، قبول. شما ارتودوکس و ما هم لابد مرتد! اما انصافا نگاهکنید چه بلایی دارید سر منصور حکمت می آورید. این خیلی بدیهی که یک جایی برای کمک کردن به روشن شدن بحثی یا برای گسترش دادن بحثهای منصور حکمت از او نقل و قول و یادی شود. اما شما از همه لحاظ دارید منصور حکمت را از حیزانتفاع ساقط می کنید. کلیشه کردن و نخ نما کردن تلاشها و حتی کلام منصور حکمت وظیفه شب و روز تان شده. اسم این را هم گذاشتید ارتودوکسی. در بیست سال گذشته بعد از منصور حکمت حزب کمونیست کارگری ایران و شخص حمید تقوایی تمام تلاشش این بوده بر پایه مباحث کمونیسم کارگری و بالطبع بر پایه مارکسیسم هر چه بیشتر این مباحثرا گسترش دهد، بر همین پایه مباحث جدیدی متناسب با تحولات و نیازهای روز مطرح کند و سیاست خاصی را در دستور کار خود بگذارد ( میتوانید به انبوه مباحثات این دو دهه مراجعه کنید) بعد خیلی راحت از روی همه این تلاش ها با بولدزر رد می شوید و خط سیاسی حاکم بر حزب را خلاف کمونیسم کارگری میخوانید؟ بر پایه بحثهای منصور حکمت و مارکس ما ادعا داریم که باید در رابطه با حکومت به مثابه نماینده کل جامعه طرف شویم بعد علی جوادی به نمایندگی از محفل شما این را شکست رسمی کمونیسم کارگری اعلام میکند! من درک میکنم که مثلا پنجاهسال دیگر که تاریخ حزب کمونیست کارگری ایران را بررسی و تحلیل میکند به قطعنامه ها و بیانیه هایی که مصوب نشده خواهد پرداخت اما اصلا درک نمی توانم بکنم قطعنامه ای که در پلنوم رای نیاورده است چرا باید منتشر شود؟ چه پیامی با این کارتان به جامعه می دهید؟ لابد شنیدید کسی که در خانه شیشه ای نشسته است سنگ پرتاب نمی کند!

یاشار سهندی


Google Translate