از وریا غفوری تا رویا حشمتی

کمتر از یک سال پیش در مقاله ای تحت عنوان ”احزاب کرد در بزنگاهی تاریخی” ، به این نکته اشاره کردم که ”…..احزاب کرد بار دیگردر یک بزنگاه حساس تاریخی قرار گرفته اند و در صورت ادامه مشی بی عملی کنونی ، نیرو های جوان رادیکال ، این خلا را پر خواهندکرد ، زیرا تحمل توده های به پا خاسته و ملتهب جامعه ، نامحدود نیست ، در آن صورت ، قدمت سال های مبارزه هیچ گونه مشروعیتیبرای هیچ فرد یا حزب و جریانی ایجاد نخواهد کرد ، بلکه در مقاطع تاریخی ، این تصمیمات رادیکال ، هوشمندانه و به هنگام است کهتوده ها را حول خود ، متشکل خواهد کرد ….” .

در آن روز ها جوان شجاع و پر شوری از تبار ملت کرد ، به نام وریا غفوری ، با اتخاذ مواضع اعتراضی در برابر حکومت آخوند ها ،توانست توجه افکار عموی و رسانه های داخل و خارج را جلب کند تا جایی که تماشاگران استادیومی بزرگ ، یک صدا ، او را فریاد زدند: وریای با غیرت / حرف تو حرف ملت.

و امروز ، دخترجوان و پر شور دیگری از همان تبار ، به نام رویا حشمتی با روایت افشاگرانه خود از شکنجه کاه و دژخیمان حکومت ،یکی دیگر از ستون های حکومت را می لرزاند ، او بابیانی بی پیرایه ، کوبنده و اثر گذار ، راوی اجرای مجازات شلاق حکومت در موردخود ، به جرم بد حجابی است ، و عوامل و شکنجه گران حکومت را تحقیر و دخمه های قرون وسطایی آن ها را عریان می کند ، اولین بارکه نوشته اش را خواندم ، بی اختیار زیر آن نوشتم :

کاوه آینده ایران زن است ”/ زنده باد شیر زن ”،

فراز هایی از روایت اش را با هم به خوانیم :

”……رفتیم شعبه یک اجرای احکام ، مأمور گفت روسریت را سر کن،گفتم اومدم بابت همین شلاقم را بزنید ،سر نمی کنم ، ….، قرآنت رابر دار زیر بغلت و بزن ، و روی تخت دراز کشیدم ، ….و زیر لب میخواندم :به نام زن به نام زندگی / دریده شد لباس بردگی/ شب سیاه ماسحر شود/ تمام تازیانه ها تبر شود …. اومدیم بیرون ، نذاشتم فکر کنن حتی دردم اومده ، حقیر تر از این حرفان …….قاضی گفت ماخودمان خوشحال نیستیم از این قضیه ، ولی حکم باید اجرا بشه ، جوابش را ندادم ، گفت اگر می خواید طور دیگری زندگی کنید میتوانید خارج کشور باشید ، گفتم کشور ما همه است ، گفت بله ، ولی قانون را باید رعایت کرد ، گفتم : قانون کار خودش را بکنه ، ما همبه مقاومت مون ادامه می دیم ”

این بارقه های همان نسل ملتهبی است که در شروع این نوشته ، به آن اشاره رفت .

نسلی که در صورت ادامه انفعال کنونی احزاب کرد ، خود رادیکالسم جامعه را با اراده سترگ اش، هدایت خواهد کرد .

قطعا درمقطع زمانی کنونی ، کسی انتظار ندارد که احزاب کرد پرچم کردستان مستقل را بر فراز شهر ها ی کرد نشین ، به اهتزاز درآورند ، اما ، تشکیل مرکزی پویا ، متشکل از نمایندگان همه احزاب ، مبتنی بر مناسباتی دمکراتیک ، حداقل توقعی است که می توان ازآن ها داشت ، ابن مرکز می تواند از جمله برنامه عملکرد مشترک احزاب کرد را در آینده ناروشن جامعه معترض و متشنج امروز ایران ،در صورت وقوع تغییر ات غیر منتظره ،تدوین کند . همان کاری که احزاب آلمان بعد از جنگ جهانی دوم و تقسیم آلمان توسط غرب ، انجامدادند و تا سقوط دیوار برلین و اتحاد مجدد دو بخش آلمان ، آن مرکز فعال بود . همان کاری که احزاب اپوزیسیون فرانسه ، به رهبریشارل دوگل ،بعد از اشغال فرانسه توسط نازی ها صورت دادند .

اما ، در چشم اندازی وسیع تر : طبق نظریه تکامل داروین و بر اساس انتخاب طبیعی ، موجودی که نتواند خودش را با محیط تطبیق دهدمحکوم به انقراض است ، این اصل ، قابل تعمیم به سیاست هم هست : نظام سیاسی که تغییر پذیر نباشد و نتواند خود را با جامعهپیرامونی و جهان ، هماهنگ کند ، دیر یا زود ، محکوم به انقراض است .

نظام سیاسی امروز ایران ، هم در ترکیب و ساختار جامعه کنونی ، و هم در چرخه مناسبات بین المللی ، مهره ای منزوی و طرد شدهاست ، و نمی تواند خود را با شرایط امروز جهانی هم سو نماید ، بنابراین محکوم به سقوط است

و طومار آن توسط همین نسل با هوشی که به نام ” زد ” می شناسیم ، بسته خواهد شد ، این نسل ، بنیان حکومت آخوند ها را بر بادخواهد داد و خاک حکومت شان را به توبره خواهد کشید و بر خرابه های آن ، جامعه ای با شالوده مدرن – که شایسته همین نسل است – بنا خواهند کرد .

متبرک باد نام تو .

ژانویه ۲۰۲۴

بهڕوز قبادی

Print Friendly, PDF & Email

Google Translate