درس فاجعۀ نابودسازی لیبی
رأیگیری در سازمان ملل متحد در بارۀ وضعیت دریای سرخ: درسی از فاجعۀ نابودسازی لیبی
یوری باریسوف (YURI BORISOV)
ا. م. شیری
قطعنامۀ شماره ۲۷۲۲ (۲۰۲۴) شورای امنیت دربارۀ دریای سرخ به آمریکا حق تجاوز نمیدهد.
رأی کنونی در شورای امنیت سازمان ملل متحد دربارۀ وضعیت دریای سرخ در نگاه اول، تا حدودی یادآور این داستان بدنام است که چگونه روسیه و چین در سال ۲۰۱۱ «اجازۀ تجاوز» به لیبی دادند.
امتناع مسکو و پکن از رأی دادن به قطعنامه در آن زمان، راه مداخلۀ نظامی غرب علیه این کشور را باز کرد. به نظر میرسد امروز هم اتفاق مشابهی روی داده است. روسیه و چین بار دیگر به قطعنامۀ شورای امنیت رأی ممتنع دادند، نه رأی منفی. هرچند واسیلی نیبنزیا، نمایندۀ روسیه تاکید کرد که نویسندۀ این قطعنامه، یعنی آمریکا، نه آنقدر که برای تضمین امنیت دریای سرخ، بلکه، با عطف به ماسبق، برای کسب مشروعیت به اقدامات ائتلاف و دستیابی به تأئید دائمی شورای امنیت تلاش میکند.
چرا مسکو و پکن چنین تصمیم گرفتند و آیا واقعاً شبیه پروندۀ لیبی است؟ بلافاصله میتوان گفت که هیچ دلیل قانعکنندهای برای چنین استنتاج وجود ندارد.
روسیه با در نظر گرفتن مجموع شرایط، به سادگی نمیتوانست رأی دیگری بدهد. اگر به چنین قطعنامهای رأی منفی میداد، منافع اقتصادی جدی چین و تعدادی دیگر از کشورهای غیر غربی را که تجارت با اروپا از طریق کانال سوئز برای آنها اهمیت زیادی دارد، به خطر میانداخت.
اگر روسیه از چنین قطعنامهای حمایت میکرد، خود به خود در ردیف بدترین دشمنان متحد استراتژیک خود، یعنی ایران که به دلیل بالاترین اولویتهای سیاست امروزی جهان از عهدۀ آن برنمیآید، قرار میگرفت.
انگیزۀ اصلی تصمیم روسیه، حفظ موازنۀ قدرت جهانی و بیمیلی قاطع برای آسیب رساندن به آن به ضرر منافع راهبردی خود و همچنین منافع نزدیکترین شرکای خود در بریکس و سازمان همکاری شانگهای بود. دلیلی وجود ندارد که آن را کوته فکر تصور کنیم.
در مورد محکومیت اقدامات حوثیها علیه کشتیرانی بینالمللی و تثبیت بندِ «حق کشورهای عضو، طبق قوانین بینالمللی، برای محافظت از کشتیهای خود در برابر حملات، از جمله مواردی که حقوق و آزادیهای دریانوردی را تضعیف میکند» در قطعنامه، چیز جدیدی به هنجارهای فعلی حقوق بینالملل که دقیقاً همین را میگوید، اضافه نمیکند.
به هر حال، این واقعیت توسط لیندا توماس-گرینفیلد، رئیس هیئت آمریکایی نیز به رسمیت شناخته شد و گفت که ما در مورد اصل مبرهن حفظ آزادی دریانوردی در آبراههای حیاتی برای جریان آزاد تجارت جهانی صحبت میکنیم. او افزود، که مدتهاست این موضوع تثبت شده که دولتها حق دارند از بازرگانان و کشتیهای خود محافظت کنند.
به این ترتیب، آمریکای متجاوز مطلقاً هیچ ارزش افزودهای برای جاهطلبیهای خود دریافت نکرد. شورای امنیت سازمان ملل متحد نیز نمیخواست به یکی از طرفهای درگیری تبدیل شود و در تلاشهای غرب برای سرکوب دشمنانش در خاورمیانه، شانههای خود را به سکوی غربیها تبدیل کند.
این درست برعکس قطعنامۀ ۲۰۱۱ شورای امنیت سازمان ملل متحد در مورد لیبی است که با ایجاد حق مداخلۀ نظامی به معنای واقعی کلمه در این کشور، آمریکا بلافاصله از آن سوءاستفاده کرد. امروز هیچکس چنین حقی را به آن نداده است.
البته، آمریکا اگر بخواهد میتواند «حق حفاظت از آزادی دریانوردی» خود را به ویژه، شاید با توجه به مهمترین نکتۀ قطعنامۀ «محکومیت ارائه تسلیحات به حوثیها با نقض قطعنامۀ ۲۲۱۶ سال ۲۰۱۵»، به گونهای تفسیر کند، که شیاطین در جهنم نیز از آن بیمار شوند. بدیهی است که منظور از تدارکات ادعایی ایران به جنبش انصارالله، تسلیحات مختلف، از جمله موشکهای بالستیک و کروز است.
گذشته از این، در اینجا یک تفاوت ظریفتر از مو وجود دارد. نه اکنون سال ۲۰۱۱ است و نه ایران و متحدان منطقهای آن لیبی! بنابراین، آمریکا مجبور خواهد شد، صرف نظر از قطعنامۀ شورای امنیت سازمان ملل متحد، در این منطقه بسیار با احتیاط عمل کند تا با اقدامات عجولانۀ خود اوضاع را به هم نزند. درغیر این صورت، «بهای مسئله» برای آمریکا فوقالعاده بالا خواهد بود.
با در نظر گرفتن همۀ شرایط فوق، به نظر میرسد تصمیم فدراسیون روسیه و چین برای عدم مخالفت با این قطعنامۀ آمریکا هیچ جایگزین منطقی ندارد.
خوب، اگر واشینگتن، همانطور که انتظار میرود، این سند را به عنوان یک کارت سفید برای ماجراجویی نظامی بعدی خود تعبیر کند، آنگاه عواقب آن برای آمریکا میتواند به قدری وخیم تمام شود، که نه مسکو و نه پکن قطعاً به پشیمانی از رأی ممتنع مجبور نخواهند شد.
اولاً، به این دلیل که در آستانۀ انتخابات ریاست جمهوری آمریکا، این ماجراجویی میتواند برای دولت فعلی آمریکا مرگبار باشد. ثانیاً، آمریکا برای دست زدن به یک عملیات جدی در منطقه قدرت کافی ندارد. بخصوص اینکه نمیتواند با یک ناو هواپیمابر که خودش مورد حمله قرار میگیرد، زیاد بجنگند. آمریکا برای تقویت جدی گروهبندی خاورمیانهای حود، زمان کافی ندارد. زیرا، انتخابات نزدیک است.
پینوشت: عبدالمالک الحوثی، رهبر جنبش انصارالله یمن، با اعلام بسیج در اکثر استانهای کشور تحت نظارت خود، از حامیان خود خواست «علیرغم شرایط سخت، به آموزشهای نظامی، تظاهرات، راهپیماییها و کمکهای مالی» ادامه دهند. او افزود: «مردم ما در اکثر استانها به فعالیتهای بسیج نظامی روی آوردهاند و تعداد سربازان وظیفه به هزاران نفر رسیده است».
نقل از: بنیاد فرهنگ راهبردی
https://eb1384.wordpress.com/2024/01/13/
۲۳ دی- جدی ۱۴۰۲
جنگ علیه یمن، چرم دباغیشدۀ آمریکا
یوری باریسوف (YURI BORISOV)
ا. م. شیری
خلاصه تحلیلی در مورد تحولات اوضاع در خاورمیانه
به راستی که مشکل به تنهایی پیش نمیآید. و آمریکا نیز از این قاعده مستثنی نیست. به گزارش سیانان، لوید آستین، رئیس پنتاگون که به شدت بیمار شده بود، با استفاده از ارتباطات امن، از بیمارستان به حوثیهای یمن حمله کرد.
واکنش آمریکا پس از قطعنامه دو روز پیش شورای امنیت سازمان ملل متحد که به واشینگتن هیچ حقی برای تجاوز نظامی به یمن نداده است، با چنین وضعیت نامناسب و مفتضحانهای از سوی وزیر دفاع آمریکا مواجه شد.
با این حال، با توجه به نارسایی کلی سیاست فعلی آمریکا، روز قبل دقیقاً این سناریو را پیشبینی کرده بودیم و آن را برای خود آمریکا به شدت بیملاحظه میدانستیم:
«خوب، اگر واشینگتن، همانطور که انتظار میرود، این سند را به عنوان یک کارت سفید برای ماجراجویی نظامی بعدی خود تعبیر کند، آنگاه عواقب آن برای آمریکا میتواند به قدری وخیم تمام شود، که نه مسکو و نه پکن قطعاً به پشیمانی از رأی ممتنع مجبور نخواهند شد
اولاً، به این دلیل که در آستانۀ انتخابات ریاست جمهوری آمریکا، این ماجراجویی میتواند برای دولت فعلی آمریکا مرگبار باشد. ثانیاً، آمریکا برای دست زدن به یک عملیات جدی در منطقه قدرت کافی ندارد. بخصوص اینکه نمیتواند با یک ناو هواپیمابر که خودش مورد حمله قرار میگیرد، زیاد بجنگند. آمریکا برای تقویت جدی گروهبندی خاورمیانهای حود، زمان کافی ندارد. زیرا، انتخابات نزدیک است»
در همین حال، فرماندهی پنتاگون با خوشحالی در بارۀ «موفقیتهای نظامی» حاصله گزارش میدهد. سخنگوی وزارت دفاع آمریکا به «USNI News» گفت، که طبق گزارشهای رسمی، این حملات توسط نیروهای هوایی، سطحی و زیردریایی انجام شده است. در این حمله جنگندههای تهاجمی نیروی هوایی از پایگاهی در خاورمیانه و سوپر هورنتز از ناو هواپیمابر دوایت آیزنهاور (CVN-69) شرکت کردند. آمریکا همچنین، موشکهای تاماهاوک را از کشتیها در دریای سرخ و حداقل از یک زیردریایی شلیک کرد. اگرچه نام آن اعلام نشده، اما زیردریایی حامل موشک هدایتشوندۀ نوع اوهایو یواساس فلوریدا (اساسجیام- ۷۲۸) در ماه نوامبر وارد دریای سرخ شد. فلوریدا میتواند ۱۵۴ موشک «تاماهاوک» حمل کند.
فرماندهی مرکزی طی بیانیهای اعلام کرد، که این حمله تقریباً در ساعت ۲ و نیم بامداد به وقت محلی در ۱۲ ژانویه، حدود نیم ساعت پس از شلیک موشک بالستیک ضدکشتی توسط حوثیها به خطوط کشتیرانی در خلیج عدن انجام شد. مرکز نیروی هوایی آمریکا در بیانیهای اعلام کرد که آمریکا در ۱۶ مکان حوثیها ۶۰ هدف، از جمله، انبارهای مهمات، پستهای فرماندهی، تأسیسات تولیدی، سامانههای رادار دفاع هوایی و سایتهای پرتاب را هدف قرار داد. در بیانیه آمده است: «این حملۀ چندملیتی تعهد جامعۀ بینالمللی به آزادی ناوبری و دفع حملات مکرر حوثیها با موشکهای بالستیک ضد کشتی، هواپیماهای بدون سرنشین و موشکهای کروز به کشتیهای تجاری و نظامی آمریکا و ائتلاف در دریای سرخ را تقویت میکند» [معلوم نیست کدام قوانین قوانین بینالمللی این به اصطلاح تعهد بینالمللی را به عهدۀ امپریالیستهای آنگلوساکسونی گذاشته که آتش هیچ جنگی در هیچ کجای پهنۀ گیتی بدون کارگردانی، مشارکت و دخالت آنها برافروخته نمیشود. آیا وقت آن نیست که جامعۀ جهانی به گردن کلفتی آنگلوساکسونها نقطۀ پایان بگذارد؟ ا. ش.].
اما این شور و شوق مداخلهجویان را طرف مقابل کاملاً غیرموجه میداند.
بنا به گزارش حوثیها در مجموع، ۷۳ حمله به یمن صورت گرفته، تلفات جنبش انصارالله ۵ کشته و ۶ زخمی بوده است. تجاوزات آمریکا و انگلیس به هیچوجه بر تصمیم یمن برای حمله به کشتیهای اسرائیلی در دریای سرخ و کشتیهایی که عازم بنادر اسرائیل هستند، تأثیری نخواهد داشت. یحیی سریع، سخنگوی حوثیها وعده داد به حملۀ شبانه به کشورش پاسخ خواهند داد. در طول روز، این گروه موشکهایی را به سمت یک کشتی تجاری در خلیج عدن شلیک کرد، اما مهمات در فاصله تقریباً ۴۰۰ تا ۵۰۰ متری کشتی به دریا افتاد و آسیبی به آن وارد نشد.
اگرچه در جنگ طرفین تلاش میکنند تلفات خود را کم اهمیت جلوه دهند و در مورد خسارات دشمن اغراق نمایند، ارزیابیهای حوثیها منطقیتر به نظر میرسد. تجربۀ تاریخی این واقعیت را تأئید میکند که کارآیی حملات آمریکا-آنگلیس به هیچوجه بالا نیست.
لازم به یادآوری است که در ۷ آوریل ۲۰۱۷ به دستور ترامپ، رئیس جمهور وقت آمریکا، پایگاه هوایی شعیرات سوریه با ۶۰ موشک کروز تاماهاوک مورد حمله قرار گرفت. یک موشک به دریا افتاد. بعد از آن، نمایندۀ رسمی وزارت دفاع روسیه به خبرنگاران گفت: نیروی دریایی آمریکا از ساعت ۳ و ۴۲ دقیقه تا ساعت ۳ و ۵۶ دقیقه به وقت مسکو، ۵۹ موشک کروز تاماهاوک از ناوشکنهای «Ross» و «Porter» مستقر دریای مدیترانه در نزدیکی جزیرۀ کرت به پایگاه هوایی شعیرات شلیک کرد. بر اساس دادههای عینی روسیه، تنها ۲۴ موشک به پایگاه هوایی سوریه اصابت کرد. محل سقوط ۳۶ موشک کروز دیگر مشخص نیست. بنابراین، اثرات حملۀ آمریکا بسیار ناچیز است.
منابع غربی گزارش دادند که روز بعد از حمله، پایگاه هوایی فعالیت خود را از سر گرفت و اولین هواپیماها از آنجا به پرواز درآمدند. به گزارش مرکز نظارت بر حقوق بشر سوریه، هواپیماهای نیروی هوایی جمهوری عربی سوریه شامگاه ۷ آوریل از فرودگاه پرواز کردند.
این را هم محض خاطر کسانی که فراموش کردهاند، اضافه کنیم، که این اولین بار نیست که آمریکاییها یمن را بمباران میکنند، اما امپریالیستها در سالهای ۲۰۱۵-۲۰۱۷ فقط بر غیرنظامیان پیروز شدهاند و دیگر هیچ!
و بیشتر. حتی بر اساس قوانین راهبردی آمریکا، برای تحمیل شکست تضمینی نظامی به کشوری مانند عراق در زمان صدام حسین، باید تا شش گروه ناو هواپیمابر متمرکز میکرد. اکنون آمریکا آن را حتی خواب هم نمیتواند ببیند. و یک یمن مسلح با بیش از ۳۰ میلیون نفر (با ویژگیهای تاریخی و جغرافیایی خاص خود!) و حتی با حمایت غیرمستقیم «محور مقاومت» در خاورمیانه، ضعیفتر از عراق در دورۀ صدام حسین نیست
با این وضع، هر آنچه از آنگلوساکسونها میبینیم و میشنویم، بیشتر شبیه این نمایش آشنا در سبک دیگری است که «مرا محکم بگیر، و گر نه، من مسئول خودم نیستم»!
و به طور کلی، در آستانۀ رویدادهای واقعاً جدی، یکی از دو ناو هواپیمابر موجود در صحنۀ نمایش به خانه اعزام نمیشود. ولی این فرستاده شد. و سپس لوید آستین، همانطور که در بالا ذکرش رفت، خیلی زود بیمار شد، به طوری که به جای برنامهریزی مناسب برای جنگ، تمام جهان سه روز به دنبال او بود.
پشت به جنگ. بروس ویلیامز، دستیار دوم فرمانده و یکی از خدمۀ بزرگترین ناو هواپیمابر آمریکایی «یو اساس جرالد فورد (سیویان- ۷۸)» با کشتی خود به خانه باز میگردد.
نقشۀ استقرار ناوهای هواپیمابر ضربتی و گروههای آبی خاکی تا ۱۱ ژانویۀ سال جاری تنها حضور یک ناو هواپیمابر آمریکایی در خاورمیانه را که برای انجام تجاوز در مقیاس بزرگ بطور کلی کافی نیست، تأئید میکند.
بر این باورم که تنها ناو هواپیمابر دوایت آیزنهاور باقیمانده در میدان در حال حاضر، از بیم حملات انصارالله، به صحنۀ جنگ وارد نمیشود و به عملیات اضطراری دست نمیزند. بنظر میرسد، این رفتار ناو هواپیمابر احتمالاً ناشی از این واقعیت است که اخیراً هیولای سطحی در تیررس پهپادهای غیردوست قرار گرفت.
بنابراین، با وجود حملات بیمعنا و تشنجآفرین به درههای کوهستانی و شمال یمن، وضعیت نظامی-سیاسی غرب بیش از پیش نامساعد میشود. هژمون سابق جهان به دلیل مواجه با افزایش روزافزون چالشها، مجبور است منابع مادی و نظامی محدود خود را که دیگر حتی برای حمایت از رژیم کییف کفایت نمیکند، در لایۀ نازک در سراسر کرۀ زمین پخش کند. در اینجا، اوکراین شوروی سابق، تایوان شورشی، بالکان (صربستان و جمهوری صربسکا) و البته، خاورمیانه (فلسطین، یمن، لبنان، سوریه، عراق، ایران…)، ونزوئلا، آفریقای مرکزی و همه و همه، چالشهایی هستند که هژمون سابق جهان با آنها مواجه است…
و با ظهور هر نقطۀ داغ جدید بر روی نقشۀ کرۀ زمین، شانس غرب برای حفظ هژمونی نامشروع خود، بدون کوچکترین احتمال برای بازسازی آن، مانند چرم دباغیشده کاهش مییابد.
پینوشت: قطعنامۀ اخیر شورای امنیت سازمان ملل در مورد دریای سرخ که از حوثیها میخواهد حملات به کشتیها را فوراً متوقف کنند، دقیقاً با حملات آمریکا و متحدانش به یمن نقض شد. واسیلی نیبنزیا، نمایندۀ دائم روسیه در سازمان ملل گفت: «این قطعنامه را نمیتوان بعنوان سند مشروعیت اقدامات ائتلاف متشکل از آمریکا و اقمار آن در دریای سرخ تلقی کرد».
نقل از: بنیاد فرهنگ راهبردی
https://eb1384.wordpress.com/2024/01/15
۲۵ دی- جدی ۱۴۰۲
آمریکا هوش مصنوعی را برای مقاصد نظامی توسعه میدهد
ولادیمیر پراخواتیلوف (VLADIMIR PROKHVATILOV)
ا. م. شیری
تحریک اعتراضات اجتماعی یکی از اهداف در کشورهای هدف است
در آمریکا، نسخههای جدید هوش مصنوعی مانند قارچ پس از باران در حال ظهور هستند. به این ترتیب شرکت آمریکایی «VERSES Research Lab» اخیرا مدل هوش مصنوعی خود را با ارائه نسخۀ آزمایشی دامنۀ هوش مصنوعی به نام ژینیوس (نابغه) به نمایش گذاشته است.
اگرچه این شرکت در ۶۰ شهر در سراسر جهان دفتر دارد، اما بنیانگذار و مدیر عامل آن گابریل رنه شهروند آمریکا است و در لس آنجلس زندگی میکند.
هنگام نمایش زنده، رباتهای مجازی کارلیتو، قابلیتهای ژینیوس را به نمایش گذاشتند.
گابریل رنه استدلال میکند که رباتها برای درک اشیاء مختلف، تعیین مکان آنها و انجام کارهای پیچیده مانند بازیابی موارد درخواستی در زمان واقعی، به آموزش قبلی نیاز نداشتند.
نیویورک تایمز در ۱۹ دسامبر، نامۀ سرگشادۀ گابریل رنه به هیئت مدیرۀ «Open AI» مشهور به ایجاد خط چت باتهای GPT را منتشر کرد.
رنه خاطرنشان کرد که «Open AI» سوگند خورده است که «اگر یک پروژۀ مبتنی بر ارزش و ایمنی، پیش از ما به ایجاد هوش جامع مصنوعی نزدیک شود، ما متعهد هستیم که رقابت با آن را متوقف کرده و به همان پروژه کمک کنیم».
رنه اظهار داشت: «ما معتقدیم که “VERSES” سزاوار کمک شماست. ما به سهم خود، کمکمان را ارائه میدهیم تا اطمینان حاصل شود که هوش مصنوعی جامع و اطلاعات فوقالعاده، به یک شیوۀ ایمن و مفید برای تمام بشریت توسعه مییابند و استفاده میشوند».
هوش مصنوعی جامع به هوش مصنوعی اطلاق میشود که قادر به انجام هر کاری به خوبی یک انسان باشد. و ابر هوش یک هوش مصنوعی فرضی است که از ذهن انسان پیشی میگیرد.
در حال حاضر دسترسی به نسخۀ دموژینیوس متوقف شده و ما نمیتوانیم تواناییهای هوش مصنوعی را از سوی شرکت «VERSES» ارزیابی کنیم. اما، کاملاً میتوان فهمید که این دامنه بر اساس چه اصولی کار میکند.
در بیانیههای مطبوعاتی «VERSES» گفته میشود که دامنۀ ژینیوس از نرمافزار کاملاً متفاوت نسبت به رباتهای چت مایکروسافت (GPT-4) و گوگل ((Bard استفاده میکند. پایه و اساس ژینیوس را تحقیقات کارل فریستون، محقق ارشد «VERSES»، پروفسور عصبشناس بریتانیایی در دانشگاه لندن تشکیل میدهد.
کارل فریستون پر استنادترین دانشمند عصر ماست. شاخص او دو برابر بیشتر از انیشتین است.
او ۵۹ سال سن دارد، هر شب و آخر هفته کار میکند و از آغاز هزاره تاکنون بیش از ۱۰۰۰ مقاله علمی منتشر کرده است. او در سال ۲۰۱۷، تحریر ۸۵ مقاله را رهبری و یا در تألیف آنها شرکت کرده است که تقریباً هر چهار روز یک مقاله منتشر میشد.
مجلۀ «Wired» مینویسد: مقالهای که در سال ۲۰۱۸ در «Nature» منتشر شد، پدیدۀ دانشمندان «بیش از حد پرکار» را تحلیل کرد و نویسندگان آنها را در ردیف دانشمندانی تعریف کرد که بیش از ۷۲ مقاله در سال تألیف میکنند.
عجیب است که کارل فریستون از سال ۲۰۱۰ تا کنون پانصد مقالۀ علمی تألیف کرده است، اما تنها در ۷۰ مورد از آنها از او به عنوان رهبر گروهی از دانشمندان نام برده میشود. فریستون به تنهایی هیچ مقالۀ علمی تألیف نکرده است.
رسانههای غربی کتاب او تحت عنوان «استنتاج فعال، اصول انرژی آزاد در ذهن، مغز و رفتار» را که با همکاری دو دانشمند دیگر تألیف کرده و اصول اساسی زیربنای هوش مصنوعی ژینیوس را تشریح نموده، تبلیغ میکنند.
در کتاب او دو اصل مورد بررسی قرار گرفته است: اصل استنتاج-استنباط فعال و اصل انرژی آزاد.
پس از مطالعۀ این اثر حجیم، معلوم میشود که «استنتاج فعال» فوقالذکر، چیزی نیست جز قضیۀ معروف بیز، که به نام توماس بیز، کشیش پروتستان قرن هجدهم نامگذاری شده است. این روش محاسبۀ اعتبار فرضیهها (گزارهها، پیشنهادات) بر اساس شواهد موجود (مشاهدات، دادهها، اطلاعات) است. سادهترین نسخه این است: «فرضیۀ اولیه باضافۀ شواهد جدید برابر است با فرضیه جدید و ارتقاء یافته».
از رویکرد بیزی برای جستجوی زیردریاییهای غرقشدۀ «اسکورپیون»، «ترشر» و یافتن بمب افکن بی- ۵۲ حامل یک بمب هیدروژنی که بر فراز اقیانوس اطلس ناپدیده شده، استفاده شد.
محققان هوش مصنوعی، از جمله، توسعهدهندگان هوش مصنوعی در گوگل، از نرم افزار بیزی استفاده میکنند. برنامههای بیزی «ایمیلها و هرزنامهها را مرتب میکنند، خطرات پزشکی و امنیت ملی را ارزیابی نموده و از دیانای رمزگشایی میکنند».
نیویورک تایمز در سال ۲۰۱۴ نوشت، که «آمار بیزی در همه چیز، از فیزیک گرفته تا تحقیقات سرطان، بومشناسی تا روانشناسی نفوذ کرده است». جان ماتر، فیزیکدان آمریکایی در سال ۲۰۱۶ ابراز نگرانی از این کرد که «ماشینهای بیزی میتوانند آنقدر هوشمند شوند که انسانها را از گردونه خارج کنند».
بنابراین، کارل فریستون به استفاده از «استنتاج فعال»، یعنی رویکرد بیزی، در مدلهای هوش مصنوعی اولویت قائل نیست.
آنچه به اصل انرژی آزاد (منظور از انرژی آزاد عدم قطعیت است)، مربوط میشود، چنین است که این، نام دیگر ضد آنتروپی ذهن انسان است که به دنبال خلاصی از ناشناختههای مزاحم از طریق اقدامات فعال است.
شایستگی واقعی توسعهدهندگان ژینیوس این است که چت رباتهای «Carlito» و «Dronito» از دادههای ثابت مانند جیپیتی-۳ و حتی از یک اشاره مانند جیپیتی-۴ استفاده نمیکنند، بلکه به طور مداوم در زمان واقعی آموزش میبینند.
با این حال، پیشرفت اصلی در هوش مصنوعی جامع یا حتی «ابر هوش» ممکن است در استفاده از نرم افزار ژینیوس بر اساس رویکرد به اصطلاح چند عاملی باشد و همانطور که نوشتیم در پروژههای پنتاگون «EMBERS» و مینروا استفاده شود.
هدف هر دوی این پروژهها برانگیختن اعتراضات اجتماعی در کشورهای هدف است و آنها عبارتند از توسعۀ برنامۀ نظامی ساختار بوم انسانی که در آن انسانشناسان، جامعهشناسان، دانشمندان علوم سیاسی و زبانشناسانی که طرحهایی را برای مدیریت ذهنیت مردم ایجاد کردهاند، شرکت میکنند. عراق و افغانستان در جریان تهاجم ارتش آمریکا به آنجا نمونه و ثمرۀ آشکار این پروژهها هستند.
در این پروژهها، هوش مصنوعی نقش یک ابزار مرتبسازی را برای صدها هزار عامل منبع بازی میکند؛ مدلسازی به اصطلاح چند عاملی روی میدهد. اما در نهایت خود انسان تصمیم میگیرد. با استفاده از روش تقریبهای متوالی (تکرار)، اسطورۀ جمعی (افراد و الگوریتمها) به اصطلاح پراسنجههای نظم را تعیین میکند – تعداد کمی از عوامل بحرانی که اگر «جوش بیاورند»، میتوانند «زغالهای نیمسوختۀ» اعتراضات را شعلهور سازند و به یک «انقلاب رنگی» در یک کشور خاص انگیزه بدهند. این تکنیک بود که زمینهساز راهاندازی «بهار عربی» در کشورهای شمال آفریقا و خاورمیانه گردید.
نرم افزار پلتفرم ژینیوس بسیار پیشرفتهتر است و حتی هنگام صحبت با کاربر، قادر به یادگیری است.
با توجه به این واقعیت که فریستون در کل سرگذشت علمی خود حتی هیچ اثری را بدون یک نویسندۀ شریک تألیف نکرده است، میتوان فرض کرد که او یک سازمانگر با استعداد تحقیقات علمی و با اهداف نظامی است. او خود این واقعیت را کتمان نمیکند که تحقیقاتش هدف نظامی دارد.
فریستون (مثل همیشه با نویسندگان مشترک) در مقالۀ منتشره در وب سایت مرکز ملی اطلاعات بیوتکنولوژی، یک مرکز تحقیقات نظامی برجستۀ آمریکا مینویسد: «دستاوردهای دهههای اخیر – در تقاطع علوم کامپیوتری، نِوروبیولوژی و سایر رشتهها – امکان پیادهسازی برخی از هوشها (یادگیری، استدلال) را در مصنوعات مهندسی فراهم کرده است. در نتیجه، گسترش سیستمهای هوشمند، از جمله، سلاحهای قادر به انجام عملیات مستقل یا همراه با [متصدیان] نظامی، پیشرفتها در حوزۀ هوش ماشینی را که مزیت رقابتی در تجارت و دفاع فراهم میکند، ضروری کرده است».
انتشار نامۀ سرگشاده تیم «VERSES» خطاب به هوش مصنوعی مایکروسافت، ممکن است به معنای اتحاد عمل تلاشهای همۀ شرکتهای فناوری اطلاعات غربی به منظور رقابت موفقآمیزتر با توسعهدهندگان هوش مصنوعی چینی باشد.
رابرت اوپنهایمر، فیزیکدان با استعداد، زمانی رهبری گروه بینالمللی «پروژۀ منهتن» اتمی را بر عهده داشت. به نظر میرسد کارل فریستون، عصبشناس با استعداد نیز برای به عهده گرفتن ریاست گروه بینالمللی پروژۀ هوش مصنوعی، که جهتگیری نظامی آن هنوز کاملاً پنهان است، آماده میشود.
برگرفته از: بنیاد فرهنگ راهبردی
https://eb1384.wordpress.com/2024/01/10/
۲۰ دی- جدی ۱۴۰۲
ایران بر این گمان است که اسرائیل عمداً به خود شلیک میکند
خاورمیانه بدون اینکه منتظر شرق دور باشد، منفجر میشود
دمیتری مینین (DMITRY MININ)
ا. م. شیری
جهان در روزهای آغازین سال جدید در انتظار نتایج انتخابات ریاست جمهوری تایوان در ۱۳ ژانویه متحیر از این ماند که در پی آن ممکن است به دلیل احتمال مداخلۀ چین، اوضاع در خاور دور متشنج و حتی قبل از خاورمیانه منفجر شود. ابتدا در دوم ژانویه در نتیجۀ حملات هواپیماهای بدون سرنشین چند تن از رهبران حماس در بیروت کشته شد و بلافاصله پس از آن در سوم ژانویه، یک حملۀ تروریستی بزرگ در ایران در گلزار شهدای کرمان، در نزدیکی مقبرۀ ژنرال قاسم سلیمانی، فرمانده سابق سپاه قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، که توسط آمریکاییها با همکاری اسرائیلیها ترور شد، رخ داد. در این حادثه چند صد غیرنظامی کشته و زخمی شد. اگرچه، در مورد اول، هیچکس واقعاً «دست موساد» را انکار نمیکند، اما مورد دوم، داعش مسئولیت آن را برعهده گرفت، ایران دلایل خاصی برای مشکوک شدن به یکی بودن طراح نهایی هر دو حادثه دارد.
آنها معتقدند که اگر به منطق کلی رفتار دولت راست افراطی کنونی اسرائیل در شروع درگیری و به رفتار تحریکآمیز آشکار آن در آستانۀ حوادث ۷ اکتبر نگاه کنید، انگیزۀ آن به راحتی روشن میشود. نتانیاهو به همراه همکاران بسیار متعصب خود مانند ایتامار بن گویر، وزیر امنیت ملی و بتسالل اسموتریچ، وزیر دارایی، تاکتیک «شلیک به خود» را اتخاذ کرد. و از آنجایی که میدانست «بازی کوچک» جواب نمیدهد، پس با جلب حزبالله لبنان و ایران به عملیات نظامی، در حالی که ارتش (اسرائیل) بسیج شده و آماده نبرد است، مخاطرات را افزایش میدهد. برای اسرائیل دشوار است که بدون دخالت گستردۀ آمریکا روی دستیابی به هدف خود یعنی «راه حل نهایی» مشکل فلسطین حساب کند. اما آمریکا به دلیل ملاحظات انتخاباتی، «با تظاهر به انساندوستی»، خواستههای مختلف «بشردوستانه» در مقابل اسرائیل مطرح میکند. اما وقتی که جنگ منطقهای شود و تهران و نیروهای نیابتی لبنانیاش درگیر شوند، واشینگتن خواه ناخواه مجبور به مداخله خواهد شد.
در شرایط یک جنگ بزرگ، همانطور که مقامات کنونی اسرائیل تصور میکنند، آمریکا در مقابل روند اخراج فلسطینیها که از قبل آغاز شده، مانع ایجاد نخواهد کرد و هیچ کس در رسانههای غربی حتی متوجه آن نیست. این واقعیت که این امر برای آمریکاییها گران تمام خواهد شد، از نظر دولت راست افراطی اسرائیل اصلاً مشکل نیست. زیرا، بر این باور است که اکنون لحظۀ تاریخی حل مشکل موجودیت ملی کشور برای قرنهای آینده فرارسیده است. نتیجۀ انتخابات ریاست جمهوری در آمریکا، با توجه به چنین محاسباتی، تنها یک صحنۀ زودگذر است و برندۀ اجتنابناپذیر آن در چنین شرایطی، ترامپ، بسیار بیشتر از جو بایدن «خوابآلود» برای جناح راست اسرائیل مناسب است. دانیل لوی، مذاکرهکنندۀ سابق صلح اسرائیل میگوید: «دولت نتانیاهو خواهان پایان این جنگ نیست. از منظر سیاسی، نتانیاهو از فردای پایان جنگ با مشکل جدی مواجه خواهد شد. زیرا، بعد از آن تحقیقات دربارۀ ناکامیهای طرف اسرائیلی آغاز میشود». بنابراین، اگر کسی از پایان جنگ میترسد، چرا آن را طولانی نکند؟ چرا جبهۀ دیگری در شمال باز نشود، مردان و زنان بیشتری لباس متحدالشکل نپوشند تا کشور همچنان تحت حکومت نظامی بماند و شهروندان و سیاستمداران امکان طرح سؤالات دشوار نداشته باشند؟
تصادفی نیست که ارتش اسرائیل در آستانۀ عملیات در بیروت و حادثۀ تروریستی کرمان، خروج ۵ تیپ خود از غزه را ظاهراً با این توجیه که مقاومت اصلی در آنجا سرکوب شده و اگر حماس کاملا نابود نشده، اما به این زودیها به خود نخواهد آمد، اعلام کرد. برخلاف گزارش برخی آژانسهای غربی مبنی بر مرخص کردن این یگانها، این موضوع هنوز مطرح نشده است. این تیپها ظاهراً علیه حزبالله و ایران به شمال اعزام شدهاند. بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر در دیدار با آموس هوخشتاین، فرستادۀ ویژۀ آمریکا در ۴ ژانویه اعلام کرد که «اسرائیل به تغییر اساسی وضعیت امنیتی در مرزهای خود با لبنان متعهد است و امنیت در مرز شمالی باید برقرار شود تا تقریباً ۱۰۰ هزار نفر از ساکنان تخلیه شده از منطقه بتوانند به خانههای خود بازگردند و در امنیت زندگی کنند». او به هوخشتاین گفت: «ما تا رسیدن به این هدف متوقف نخواهیم شد، چه از طریق دیپلماتیک باشد که اسرائیل ترجیح میدهد و چه از راههای دیگر». چاک فریلیچ، معاون سابق مشاور امنیت ملی اسرائیل خاطر نشان کرد: «پس از حملۀ خونین ۷ اکتبر، اسرائیل مصممتر، جسورتر و متحدتر از همیشه است. ما به مرحلۀ سوم میرویم».
هم لبنان و هم ایران، تحقیقات رسمی در مورد حملات تروریستی را آغاز کردهاند. در پروندۀ قتل معاون رئیس دفتر سیاسی حماس، صالح العاروری و یارانش در بیروت، اسرائیل مستقیماً متهم شده است. در مورد کشتار مردم در گلزار شهدای کرمان ایران، اوضاع پیچیدهتر است. در اطراف کانال رسمی تلگرام داعش، اما نه در بستر اصلی آن، بیانیهای منتشر شده که این سازمان تروریستی انجام این عملیات را به عهده گرفته و در میان بازداشتشدگان این پرونده، واقعاً اعضای آن وجود دارند. اما غرب این را بهانهای برای اثبات این ادعا که اسرائیل هیچ ارتباطی با آن ندارد، قرار داده است. در عین حال، خبرگزاری تسنیم ادعا میکند که همۀ اینها بیشتر یک «پوشش» است.، زیرا، شواهد بسیاری دست اسرائیل را در پشت نشان میدهد. مثلاً، در سندی که ادعا میشود داعش ممنوعه در روسیه تهیه کرده، ایران با نام امروزیاش ایران خوانده شده، در حالی که بنا به دلایل اعتقادی «داعشیها» همیشه بدون استثناء آن را «پارس» یا «ولایت خراسان» میخوانند. شاید همانطور که ایرانیها معتقدند، موساد عمدا این اشتباه را مرتکب شده تا برای دنیا هیچ معنایی نداشته باشد و به روایت داعش ایمان بیاورد، اما تهران میداند که در واقع چه کسی «انتقام» ۷ اکتبر را از آن گرفت. اسرائیل میتوانست «در تاریکی» از «داعش» استفاده کند. به این ترتیب، اقدامات تلافیجویانۀ ایران مانند «تجاوز بیدلیل و ناموجه» به نظر میرسید و اسرائیل به هدف خود میرسید و دست «پاک» باقی میماند.
نجیب میقاتی، نخستوزیر موقت لبنان در یکی از آخرین تلاشهایش برای جلوگیری از کشاندن این کشور به جنگ، با سرلشکر آرولدو لازارو، رئیس هیئت سازمان ملل متحد (یونیفل) و فرمانده نیروهای صلحبان آن (حدود ۱۰ هزار نیروی حافظ صلح) دیدار کرد. نیروهای حافظ صلح سازمان ملل متحد مدتهاست که مرز بین اسرائیل و لبنان را کنترل میکند. اما تجربه نشان میدهد که در بهترین حالت میتواند به جای جلوگیری از یک درگیری دو طرفه در مقیاس بزرگ، فقط از خود دفاع کند. میقاتی در این نشست «نقض مکرر حاکمیت کشور از سوی اسرائیل» را محکوم کرد. او به رئیس نیروهای حافظ صلح گفت: «اسرائیل سالهاست که قطعنامههای سازمان ملل را نادیده میگیرد و خواستار حمایت جدی سازمان ملل از لبنان شد». اما، از نقطه نظر حزبالله، که جنوب لبنان را کنترل میکند، این کافی نیست. زیرا، تمام «خط قرمزها» زیر پا گذاشته شده است. مثلاً، در روز حمله به بیروت، مواضع آن در مرز بشدت گلولهباران شد و موجب تلفات زیادی گردید.
ابراهیم رئیسی، رئیس جمهور ایران گفت: «دشمنان معتقدند که میتوانند از طریق اقدامات تروریستی به اهداف غیرقانونی خود برسند. اما، مردم ایران ثابت کرده است که چنین جنایاتی نمیتواند انسجام، امنیت و استراتژی آنها را خدشه دار کند». رئیسی در گفتوگوی تلفنی با اردوغان، رئیسجمهور ترکیه گفت: «جنایات صهیونیستها نتیجهای نخواهد داشت». وی ابراز امیدواری کرد، که «با همکاری، هماهنگی و رایزنی تهران و سایر کشورها ماشین جنگی اسرائیل هر چه زودتر متوقف شود و وضعیت فاجعهبار غزه به پایان برسد».
ناظران عرب به این سؤال فکر میکنند که آیا حزبالله و تهران این «طعمۀ آشکار» را تا آخر خواهند بلعید؟ اکنون رایزنیها و تبادل هیئتهای نظامی بین آنها جریان دارد. ظاهراً، ضرورت و احتمال پاسخ تند چندان مورد بحث نیست. بلکه، شیوههای آن مورد بحث قرار میگیرد.
خطر یک جنگ گسترده در خاورمیانه در حال تبدیل شدن به واقعیت است. در تلاش برای جلوگیری از این خطر در شرایط مبارزات ریاست جمهوری آمریکا که برای کاخ سفید بسیار نامطلوب است، انتونی بلینکن، وزیر امور خارجۀ ایالات متحده، برای چهارمین بار متوالی در چند ماه اخیر به منطقه سفر کرد. اگر او توسط اسرائیل، وفادارترین متحدش آشکارا نادیده گرفته شود و مورد بیاعتنایی قرار گیرد، پس چگونه میتوان از احترام شرکای عرب به رئیس دیپلماسی آمریکا صحبت کرد؟
برگرفته از: بنیاد فرهنگ راهبردی
https://eb1384.wordpress.com/2024/01/12/
۲۲ دی- جدی ۱۴۰۲
اسرائیل در خاورمیانه در هفت جبهه
والری بورت (VALERY BURT)
ا. م. شیری
دشمنان دولت یهود بیشتر، شانس پیروزی آن کمتر و کمتر میشود.
هنگامی که در ۷ اکتبر سال گذشته، ارتش اسرائیل در پاسخ به حملۀ جنبش تندرو اسلامی حماس وارد نوار غزه شد و به تخریب همه چیز در آنجا دست زد، تنها یک دشمن داشت. از آن زمان، تعداد دشمنان دولت یهود در حد قابل توجهی افزایش یافته است. به گفتۀ یوآو گالانت، وزیر دفاع، اسرائیل در هفت جبهه عمل میکند. اما این امکان وجود دارد که لیست دشمنان او باز هم افزایش یابد.
ارتش اسرائیل با شدت تمام در غزه میجنگد و تلاش میکند نیروی انسانی و ساختار نظامی حماس را از بین ببرد. سازمان شیعی حزبالله لبنان در حال انجام حملات موشکی از سمت شمال به اسرائیل است که پاسخهایی به دنبال دارد. یهودیه و سامره در کرانۀ باختری بشدت ناآرام هستند و خطر خارج شدن اوضاع از کنترل وجود دارد.
اسرائیل سوریه را از بلندیهای جولان که از کنترل ارتش بشار اسد خارج است، گلوله باران میکند و طی این حملات، شبهنظامیان طرفدار ایران را که از حزبالله حمایت میکنند، هدف قرار میدهد. رویارویی اسرائیل با خود ایران تاکنون فقط به اظهارات تهدیدآمیز از هر دو طرف محدود مانده است. پس از کشته شدن سید رضی موسوی، مشاور عالیرتبه سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در حومۀ دمشق، صدای دیگری از تهران به گوش رسید. به گفتۀ طرف ایرانی، این ضربه توسط اسرائیل وارد شده و پاسخ آن داده خواهد شد.
روزنامۀ اینترنتی تایمز اسرائیل مدعی شد که ژنرال موسوی، هماهنگکنندۀ همکاریهای نظامی ایران و سوریه و مسئول تأمین تسلیحات برای حزبالله بوده است. ظاهراً او شخص مهمی بوده است. زیرا، گزارشهای مربوط به کشته شدن او، باعث قطع برنامههای عادی تلویزیون دولتی تهران گردید.
حوثیهای جنبش انصارالله یمن از جمله دشمنان جدی اسرائیل هستند که به خاک این کشور یهودی حمله میکنند. اکنون آنها در منطقۀ دریای سرخ کشتیها را هدف آتش خود قرار میدهند. بسیاری از شرکتها به بهانۀ فعالیتهای دزدی دریایی، به تغییر مسیر مجبور شدهاند. با این حال، حوثیها دولت یهود را قطعا آرام نخواهند گذاشت.
جنبش شیعی «مقاومت اسلامی عراق» چند روز پیش خبر داد که به «اهداف حیاتی اسرائیل» در دریای مدیترانه حمله کرده است. پیش از این نیز مسئولیت حملات به پایگاههای نظامی آمریکا در سوریه و عراق را به عهده گرفته بود.
این جنبش میگوید به حمایت از مردم فلسطین در نوار غزه و پاسخ به «جنایتهای اسرائیل» ادامه خواهد داد. از امکانات این جنبش اطلاعی در دست نیست، اما ممکن است بیانیۀ آنها اعلامیهای بیش نباشد.
با این حال، غزه همچنان منبع اصلی نگرانی تلآویو است. به گفتۀ فرماندهی ارتش اسرائیل، روحیۀ نظامیان بالا است، به عملیات موفقیتآمیز دست میزنند، به ویژه، اکثر تونلهای حماس منهدم شده، صدها شبهنظامی به اسارت در آمده و برخی رهبران جنبش کشته شده است.
با این وضع، اهداف اصلی عملیات اسرائیل محقق نشده است. طرف مقابل بشدت مقاومت میکند و گروگانها را همچنان در دست دارد. علاوه بر این، اسراییل متحمل خسارات جدی شده است. البته، نه حیاتی، بلکه آسیبهایی که جامعه به خسارات وارده شدیداً واکنش نشان میدهد.
به گزارش خبرنگار شبکۀ تلویزیونی «Nil Dvori»، ارتش اسرائیل برای تغییر استراتژی خود در نوار غزه آماده میشود و به جای عملیات فعال، به نبردهای کندی دست میزند. این روش، ظاهراً با خواستههای آمریکا مبنی بر کاهش بمبارانهای هوایی سنگین و عملیات زمینی در مناطق شهری مطابقت دارد.
ارتش قصد دارد منطقۀ حائل را گسترش دهد تا از نزدیک شدن رزمندگان غزه به دیوار مرزی به نام دیوار آهنی جلوگیری کند. حملات هدفمند اسرائیل از آنجا انجام خواهد شد. اما حضور نیروها در این بخش بسیار کمتر از تعداد کنونی خواهد بود.
تغییر استراتژی بمنظور خسته کردن حماس انجام میگیرد. اما، رسیدن به پیروزی نهایی به زمان بسیار زیادی نیاز دارد. این مدعا را هرزی هالوی، رئیس ستاد کل نیروهای دفاعی اسرائیل تأئید کرد. او گفت: «این جنگ اهداف ضروری و دشواری دارد. این در قلمروهای پیچیده، در میان ساختمانهای متراکم، که در آن تروریستها لباس غیرنظامیان به تن میکنند، انجام میشود. به همین دلیل است که جنگ ماههای زیادی ادامه خواهد داشت و ما به روشهای مختلف عمل خواهیم کرد».
یولی ادلشتاین، رئیس کمیتۀ امور خارجه و دفاع، طی سخنرانی اخیر خود در نشست کنست، گفتۀ او را تکرار نمود. وی خاطرنشان کرد که «اسرائیل در حال حرکت از مرحلۀ دوم به مرحلۀ سوم عملیات نظامی در غزه است و مردم باید برای یک جنگ طولانی آماده شوند».
آیا اسرائیل از این جنگ جان سالم به در خواهد برد؟ از نظر اخلاقی، شاید. زیرا، مردم از مقامات میخواهند که تروریستها را از میان بردارند. اگرچه بسیاری از شهروندان هم اکنون برای حفظ جان نظامیان و بازگرداندن گروگانها آماده موافقت با توافق صلح با حماس هستند. اما این سؤال بشدت عذابآور است: آیا آنها زنده هستند؟..
اسرائیل هرگز در تاریخ موجودیت خود چنین جنگ طاقتفرسا و سخت به راه نیانداخته است. و هرگز با چنین دشمنان قدرتمند، پیچیده و جدی روبرو نشده است. دولت کوچک به چنان پول زیادی نیاز نداشته است. در ماه اکتبر، «Calcalist»، با استناد به دادههای وزارت دارایی اسرائیل، گزارش داد که عملیات شمشیرهای آهنین بیش از ۵۰ میلیارد دلار برای دولت هزینه خواهد داشت. اما محاسبه بر این اساس انجام گرفته که جنگ بیش از یک ماه طول نکشد و تنها به غزه محدود شود.
در عین حال، درگیریها برای مدت طولانیتری ادامه داشته و از نوار غزه فراتر رفته است. بلومبرگ با استناد به پیشبینی وزارت دارایی گزارش میدهد، که اسرائیل مجبور است هزینههای دفاعی خود را در سال آینده حداقل ۳۰ میلیارد شیکل یا ۸ میلیارد و ۳۰۰ میلیون دلار افزایش دهد.
اما در اینجا هم لازم به ذکر است که محاسبات بر اساس این انتظار انجام شده که جنگ با حماس در سه ماهۀ اول سال ۲۰۲۴ به پایان برسد. حتی اگر این اتفاق بیفتد، ۱۰ میلیارد شیکل دیگر (۲ میلیارد و ۷۰۰ میلیون دلار) برای تخلیۀ حدود ۱۲۰ هزار نفر از مناطق خطرناک مرزی اسرائیل، بازسازی شهرکهای ویران شده در اثر حملات رزمندگان فلسطین و افزایش بودجۀ نیروهای انتظامی لازم است.
با این حال، حتی چنین هزینههای هنگفتی ممکن است کافی نباشد و همچنان کمک آمریکا لازم باشد. اما معلوم نیست واشینگتن چقدر پول خواهد داد. زیرا، اوکراین مانند یک بار سنگین بر گردنش آویزان است. از این رو، زلنسکی و همکارانش وقایع خاورمیانه را دقیقاً زیر نظر گرفتهاند و از مصداق این ضرب المثل معروف: «طمع را نباید که چندان کنی که صاحب کرم را پیشمان کنی»، میترسند.
حتی اگر اسرائیل در نهایت به شکست حماس موفق شود، این شکست آن را از حل دشوارترین مشکلاتش نجات نخواهد داد. اما در اینجا به چند سؤال مهم باید پاسخ داده شود: عاقبت غزه چه خواهد شد، چه کسی آن را اداره خواهد کرد؟ و چگونه میتوان در این بخش به صلح و ثبات دست یافت؟
گسست از غزه خطرناک است؛ ممکن است گروههای دیگر نزدیک به حماس جای آن را پر کنند. حزبالله نفوذ خود را در غزه افزایش خواهد داد و سایر تندروها از ایران، سوریه، عراق و … به آنجا سرازیر خواهند شد. و پس از مدتی، ممکن است اسرائیل دوباره در معرض تهدید تروریستی قرار گیرد.
در حاشیه، ایدۀ انتقال کنترل این بخش به کشورهای عربی مخالف اسلامگرایان تندرو مورد بحث قرار گرفته است. مصر، بحرین، اردن، امارات متحدۀ عربی و عربستان سعودی به عنوان گزینههای مناسب مطرح شدند. با این حال، بعید است که آنها چنین بار سنگینی را بر عهده بگیرند.
اشغال غزه توسط اسرائیل نیز بهترین راه حل مشکل نیست. بعید است که ساکنان آن، که قبلاً و حتی اکنون با یهودیان دشمنی داشتند و دارند، آنها را با آرامش تحمل کنند. این بدان معنا است که خطر یک شورش جدید وجود دارد.
با این وجود، اسرائیل تا حل مشکلات پس از جنگ فاصلۀ زیادی دارد و دشمنانش به طور روزافزونی آن را آزار میدهند. انتقاد از رهبری دولت یهود در جهان همچنان در حال افزایش است. زیرا، تعداد کشتهها در غزه دائماً افزایش مییابد. اسرائیل هرگز چنین فشار اخلاقی را تجربه نکرده است. این کشور به شدت از جنگ خسته شده است…
برگرفته از: بنیاد فرهنگ راهبردی
https://eb1384.wordpress.com/2024/01/08/
۱۸ دی- جدی ۱۴۰۲