سال نو مبارک

در ایام جشنهای انقلاب زمستانی امسال ما بار دیگر با فراخوانهای «جشن نگیریم» از سوی دو طیف مذهبی و چپ ظاهرا سمپات به قربانیان غزه در نسل کشی جاری اسرائیل روبرو شدیم. فراخوانی که بنظر من سکتاریستی – مذهبی است و هیچ بردی بجز ایجاد عذاب وجدان برای کسانی که جشن گرفتند و خود را همدرد قربانیان غزه میدانستند نداشت. باز با این سوال مواجه شدیم که آیا ایام موسوم به کریسمس و سال نو میلادی را در این شرایط یا اصولا باید جشن گرفت یا خیر؟ بار دیگر شاید مقدمه ای لازم باشد.

لغت كریسمس Christ-mass از ترکیب دو لغت  “نماز” و “مسیح” بوجود آمده است. رندی مسیحیان در این بوده است كه ۲۲۱ سال پس از  تولد فردی منتسب به مسیح، تاریخ تولد او را به روز جشن آغاز زمستان، روزی كه در تقویم رمی ٢۵ دسامبر است، چسباندند تا اعتبار این جشن را به حساب مسیحیت بریزند. در اینمورد بریتانیکا میگوید:«اصطلاح انگلیسی کریسمس (“عشای ربانی در روز مسیح”) منشأ نسبتاً جدیدی دارد. اصطلاح قدیمی Yule [در انگلیسی] ممکن است از واژه آلمانی jōl یا آنگلوساکسون geōl [یا Jul در زبان سوئدی] گرفته شده باشد که به جشن انقلاب زمستانی [یا انقلاب شتوی] Winter Solstice اشاره دارد.

منشأ دقیق تعیین ۲۵ دسامبر به عنوان تاریخ تولد عیسی نامشخص است. انجیل هیچ سرنخی در این زمینه ارائه نمی دهد. ۲۵ دسامبر برای اولین بار توسط سکستوس ژولیوس آفریقانوس در سال ۲۲۱ به عنوان تاریخ تولد عیسی مسیح معرفی شد [توجه کنید، ۲۲۱ سال پس از تولد مسیح] و بتدریج به تاریخ تولد پذیرفته شده او در سطح جهان تبدیل شد. یک توضیح فراگیر در مورد منشأ این تاریخ این است که ۲۵ دسامبر مسیحی کردن dies solis invicti nati («روز تولد خورشید») یک تعطیلات محبوب در امپراتوری روم بود. این روز که در آن انقلاب زمستانی را به عنوان نماد تولد خورشید [چرا که روزها پس از شب یلدا بلندتر میشوند] جشن می گرفتند، هنوز تسخیر نشده بود.

در واقع، پس از آن که ۲۵ دسامبر به طور گسترده به عنوان تاریخ تولد عیسی پذیرفته شد، نویسندگان مسیحی اغلب ارتباط بین تولد دوباره خورشید و تولد پسر را خلق کردند. اصطلاحات متناظر با این واقعه در زبان‌های دیگر – نویداد در اسپانیایی، Natale در ایتالیایی، نوئل در فرانسوی- احتمالاً همگی نشان دهنده ولادت هستند. کلمه آلمانی Weihnachten به معنای “شب مقدس” است.»

باین ترتیب اسم جشن آغاز زمستان (یلدا) را با عنوان كریسمس «تسخیر» یعنی ملاخور کردند.

بریتانیکا اضافه میکند:«از اوایل قرن بیستم، کریسمس همچنین یک تعطیلات خانوادگی سکولار بوده است که توسط مسیحیان و غیر مسیحیان به طور یکسان برگزار می‌شود‌ که سنتی عاری از عناصر مذهبی مسیحی است و با مبادله روزافزون هدایا مشخص می‌شود. در این جشن سکولار کریسمس، شخصیتی افسانه ای به نام بابا نوئل نقش محوری را ایفا می کند.»

امروزه روز درجۀ مذهبی یا غیر مذهبی بودن جشن آغاز زمستان تابعی از این امر است كه مجری مراسم چه كسی باشد. این ایام اولا توسط اغلب دولتها برسمیت شناخته شده است. پس دولتی كه سكولار باشد، مانند دولت سوئد، تا آنجا كه خواسته باشد از بار مذهبی آن زده است. ثانیا این ایام توسط نهادهای مذهبی جشن گرفته میشود. آنها نماز شام میخوانند و تغزیه راه میاندازند كه تماما مذهبی است. ثالثا این ایام توسط توده مردم جشن گرفته میشود. جشن آغاز زمستان از منظر عموم مردم، جشن نور در مقابل تاریكی زمستان است. مردم جلوه هائی از مراسم جشن آغاز زمستان را بزرگ میدارند كه به آنها احساس نزدیكی بیشتری میكنند، مثل دور هم جمع شدن، مشاركت كردن، پاس داشتن دوستی و رفاقت. چاشنی گرامیداشت تمام این جلوه های انسانی، شادی یا دقیقترفعالیتهای دسته جمعی ای كه فرح بخش و نشاط آورند.

رابعا سرمایه داری این ایام را به فرصتی برای فروش کالاهایش تبدیل کرده است. منشأ تعطیل بودن روز ٢٦ دسامبر، یا باکسینگ دی، سنتی از بازار تجارت در بریتانیا در نیمه ی قرن بیستم است. این روز که امروزه به هفته تبدیل شده است، جشن فروشنده های كالاهای اغلب بنجل است. در این ایام خرید برای خرید به كارآكتر منفی ایام آغاز زمستان تبدیل شده است. سرمایه داری اما مهارت خارق العاده ای در بزک فرهنگی تجارت دارد.  بابانوئلی كه ما امروز میشناسیم، یعنی پیرمردی ریش سفید با روئی خوش و لباس تمام قد قرمز و كلاه بوقی كه تمام سال مشغول تولید و بسته بندی هدایاست تا آنها را در یك شب بكمك آهوهایش بین تمام كودكان در تمام جهان منتشر كند، ساختۀ كوكاكولاست! البته نه مفهوم بابانوئل بلكه شكل و شمائل امروزی او حاصل خلاقیت هنرمندانه ایست كه كوكاكولا برای تبلیغ كالایش بكار گرفته بود. داستان افسانه ای و دلنشین بابانوئل را خوب دقت كنید. كدام كوچك و بزرگی یافت میشود كه از این داستان دوران كودكی انسان لذت نبرد؟ بابانوئل افسانه ایست كه به مذاهب امروز ربط ندارد اگر چه این و آن شخصیت خود را به او نسبت میدهند. هیچ توافقی در مورد اصل و نسب بابانوئل بین مدعیان مختلف آن وجود ندارد. هنر مسیحیت این بوده است كه این افسانه را به نام خود ثبت كرده است همانطور كه اسلامیون سفرۀ هفت شین را بمنظور حذف اقلامی مانند شراب ملاخور كرده، به هفت سین تغییر دادند.

جشن زمستان در هرصورت ربطی به ملیت و مذهب و بطریق اولی، به ناسیونالیزم یا انترناسیونالیزم ندارد. این جشنها (festival) های منطبق بر فصول سال، منطبق بر تغییر حالات طبیعت، و از آن طریق منطبق بر مقاطع مختلف کار کشاورزی اند، که تا همین امروز برای بشر اهمیت حیاتی دارند. حتی اول ماه مه قبل از آنکه روز جهانی کارگر باشد روز یک جشن باستانی بهاره در اروپاست. این روز را بعدا در ۱۹۰۴ در ششمین کنگره انترناسیونال دوم بیاد جان باختگان تظاهرات کارگری سوم و چهارم مه ۱۸۸۶ در شیکاگو روز جهانی کارگر قرار دادند؛ همانطور که جشن زمستان را دو سده بعد به تولد عیسی یا جشن بهار را به معراج عیسی نسبت داده اند.

اما این ذهنیت که در دوران چریکیزم با «عید ما روزی بود کز ظلم آثاری نباشد» بیان میشد، امسال با فراخوان جشن نگیریم چون اسرائیل در غزه جنایت میکند تکرار شد. این تکرار  ذهنیت شدیدتر و غلیظ تر  نوروز سال ۲۰۱۸ است که مصادف با فجایع جنایتکارانه ترکیه در عفرین بود. این فراخوان پارسال در مصادفت با قتل و اعدام معترضین در ایران همراه بود و امسال علاوه بر مصادفت با نسل کشی اسرائیل در غزه انتظار میرود بخاطر حمله مجدد ترکیه به عفرین تکرار شود. این فراخوانها ربطی به کمونیزم ندارند بلکه از یک ذهنیت تماما مذهبی نشات میگیرند. ذهنیتی که جمهوری اسلامی نمونه های بارز آن را در دوران جنگ با عراق و هر ساله در ایام محرم و رمضان بدست داده است.

علیرغم تمام جنگها، قحطی‌ها، سرکوب‌ها، کشتارها، نسل کشی ها، بیکاریها، تبعیض‌ها، بی خانمانی ها، مریضی ها، بلاهای طبیعی … زندگی ادامه دارد برای اینکه ما ۸ میلیارد نفر با وجود تمام مصائب فوق زنده ایم.

سال نو مبارک

Print Friendly, PDF & Email

Google Translate