حزب ایرانیان کرد میهن پرست

حزب ایرانیان کرد میهن پرست

شنبه ۲۵ آذر ۱۴۰۲ خبر تشکیل یک حزب جدید در میدیای رسمی توجه ها را جلب کرد؛ پلاتفرم اعلامی این حزی می گوید: “ما خواهان ایرانی آزاد و کردستانی آباد هستیم و ما برای همه ایران مبارزه می کنیم.” در خبرها آمده است که “حزب ایرانیان کرد میهن پرست هفته گذشته در سالروز آزاد سازی و بازگشت آذربایجان به خاک ایران اعلام موجودیت کرده و خود را حزبی ملی گرا و پادشاهی خواه معرفی کرده که برای یک ایران آزاد و آباد مبارزه می کند.”

بنظر من، این پدیده منطق بردار و استدلال پذیر نیست؛ این یک پروژه است، پروژه سپاه پاسداران و اطلاعات علیه اپوزیسیون. لزومی ندارد که مسول مشکوک این حزب دست ساز، «مازیار ابراهیمی»، حتما مامور سپاه پاسداران باشد؛ همین که علیه اپوزسیون کردی باشد کافی است؛ همینکه سنگری باشد برای گردآوری نیروهای رژیم منفور اسلامی، که بوقت ضرور تغییر چهره و لباس داده و به آن درخزند، لو دهنده کل سناریوست.    

از هر لحاظ و زاویه ای به این باند نگاه بکنیم، متوجه پروژه بودن، نه توسط عوامل پنهان و ناشناس، بلکه بطور مشخص توسط سپاه پاسداران جنایتکاران اسلامی و اطلاعات، در برپا کردن این باند می شویم. صحبتهای مازیار در گفتگو با فرزان*، نود-درصد ۹۰٪ علیه حزب دموکرات، نه ۹٪ علیه کومه له (زحمتکشان)، و یک ۱٪ علیه جمهوری اسلامی است. بعنوان مثال، مقصر پدیده کولبری را نا امنی، و باعث ناامنی را احزاب کردی می شمارد، و نه حکومت فاشیسم اسلامی؛ همین یک فاکت نشان از دست ساز بودن این باند توسط اطلاعات و سپاه دارد. 

خود مازیار ابراهیمی دارای هیچ سابقه مخالفت (مبارزه بماند) با جمهوری فاشیسم اسلامی نیست؛ ایشان تاجر و فیلمبردار و مدتی هم با صدا و سیمای جمهوری اسلامی همکاری داشته است. مدتی زندانی و شکنجه می شود و وادار به اعتراف اجباری بر سر «ترور دانشمندان هسته ای» می شود؛ حکم اعدام می گیرد، و بعد آزاد می شود. این سابقه باعث می شود که پس از خروج از ایران و رفتن به آلمان، مورد توجه میدیا قرار گرفته و با شرح ماجرایش در ایران-اینترنشنال و بی بی سی-فارسی اسم و رسمی در بکند. تمام این سابقه و صحبتهای مازیار چه در مورد شرح شکنجه، چه در مورد اپوزسیون، سناریو بودن باندش را برملا می کند.

مازیار مدعی است که احزاب کردی، ضد کردند؛ این دقیقا نگاه اطلاعات و سپاه به کومه له و دموکرات است. به قاضی محمد و قاسملو توهین می کند؛ این هم باز نگاه اطلاعات و سپاه است و نه نگاه ناسیونالیسم ایرانی. اگرچه راست سلطنت طلب در لمپنیسم فردی و اخلاقی و سیاسی دست کمی از سپاهی و بسیجی و حزب الهی نداشته و ندارند، اما تمام گفتگو مازیار با فرزان ثابت می کند که موضع ایشان موضع حکومت اسلامی است. این باند سیاه دست ساز سپاه، اتاقی برای تجمع لمپنهای کردستان، علیه انقلاب مردم کردستان و مردم ایران، علیه جمهوری اسلامی است. علت اینکه این لمپنها این چنین دریده از اپوزسیون کردی حرف می رانند، نقش فعال این اپوزسیون در انقلاب زن-زندگی-آزادی بود. اطلاعات و سپاه می دانند که کومه له به ۵/۶ دسته تقسیم شده است و رقیب سیاسیش برعکس در همین مقطع انقلاب ژینایی بهم پیوسته و به فعالترین حزب در این مبارزات تبدیل شدند؛ لذا تمام تلاش برای تخریب این حزب متمرکز است. صد البته که جریان راست ناسیونالیسم ایرانی، از حضور پرچم خورشید نشان در دست فعالین حزب دموکرات بسیار رنجید، اما هنوز خود را در موقعیت چنین حملات سخیفی که سراسر شانتاژ است، نمی بینند. در نتیجه اگرچه پشت میز مازیار عکس رضا پهلوی قرار دارد، تمت این باند فالانژ دست ساز اطلاعات و سپاه است و نه ساخته سلطنت طلبان کرد. 

خود باند چی؟ اگر کردی میهن پرست باشد، میهنش کردستان است و نه ایران؛ اگر کردی بخواهد ملی گرا باشد، ملیتش کردی است و نه ایرانی. اگر کردی خواهان آزادی و آبادی باشد، هر دو را برای کردستان می خواهد؛ چرا فقط به آبادانی راضی شود. اگر کردی بخواهد برای خاک و میهن و وطن و سرزمین مبارزه کند، آن میهن و خاک کردستان است، نه ایران. اینها همه تناضاتی ذاتی این باند هستند؛ یعنی یک ناسیونالیست کرد، بدنبال کردایتی می رود و نه بدنبال ایرانگرایی. بعلاوه این حزب در سالروز جنایت حکومت پهلوی در کشتار خونین مبارزین جمهوری خودمختار آذربایجان برهبری پیشه وری، که در ۲۱ آذر ۱۳۲۵ شمسی رخ داد، اعلام موجودیت کرده است. انگار نه انگار که در همین دوران جمهوری خودمختار کردستان برهبری قاضی محمد هم سرکوب شد. انگار نه انگار تاسیس یک حزب در چنین روزی نه فقط نمی تواند حداقل نفوذی در جامعه کردستان بدست آورد؛ بلکه مورد تنفر مردم آذربایجان قرار گرفته و آنها را از پادشاهی خواهی دور بلکه مخالف خواهد کرد؛ مردم آذربایجان و کردستان خاطره شیرینی از یک سال حکومتهای خودمختار خود دارند، و خاطره بسیار تلخی از سرکوب وحشیانه آن توسط دولت پهلوی. در نتیجه، حمله به رهبران و مبارزین مردمی آن دوره از سوی این باند نمی تواند از سوی طرفداران آقای پهلوی باشد. این اشتباه کشنده سیاسی، می تواند مانند اقدامات غلط متعدد سیاسی که در طول انقلاب زن-زندگی-آزادی، از سوی رضا پهلوی و تیمش انجام گرفت، تلقی شود؛ این احتمال خیلی ضعیف است. اطلاعات و سپاه با تاسیس این باند، چندین هدف داشته اند: لمپنیسم را وارد فضای سیاسی کردستان کرده و باعث تفرقه هرچه بیشتر گردند. دوم، جامعه آذربایجان و کردستان را با حمله “یک حزب کردی” به مردم آذربایجان در دوره پیشه وری و جمهوری آذربایجان، در برابر هم قرار دهند. سوم، جامعه کردستان و آذربایجان را علیه ناسیونالیسم ایرانی تحریک و وانمود کنند که هرج و مرج سیاسی و جنگ داخلی محتمل ترین سناریو در صورت سرنگونی جمهوری فاشیسم اسلامی است؛ تا با این ترفند مردم را نا امید و به تسلیم در برابر وضع موجود وادارند.  

نتیجه گیری: فقط اسلام سیاسی نیست که میتواند انواع و اقسام باند جنایتکارانه را تولید و باتولید کرده و بجان مردم و جامعه و مدنیت بیندازد؛ ناسیونالیسم هم تماما از چنین پتانسیل فاجعه بار برخوردار است. پایه ومبنای اسلام سیاسی و موج تازه جهانی ناسیونالیسم، بعد از فروپاشی شوروی، بحران ذاتی سرمایه داری است. این بحران جهانی است اما در ایران موجب فاجعه هایی مانند اختلاس ۱۴۰ هزار میلیارد تومانی چایی-دبش و نپرداختن حقوق کارگران و بازنشستگان و فقر و فلاکت عمومی، شده است. ناسیونالیسم ایرانی و ناسیونالیسم قومی اگر محصول مستقیم این بحران نباشند، اما محصول واکنش به آن هستند. مونتاژ باند های ناسیونالیست توسط اطلاعات و سپاه حکومت فاشیسم اسلامی، نشانه پتانسیل این ایدولوژی منحط و ظرفیتش برای هر جریان فالانژ و فتشیست است. «حزب ایرانیان کرد میهن پرست»، یک باند سیاه، خاک پرست، ضد انسانیت و مدنیت و فضای سالم سیاسی است؛ امروز که حکومت اسلام ناب محمدی در حاکمیت است، فقط ناسیونالیسم و ناسیونالیستها از ظرفیت ایجاد فاجعه و جنایت در آینده جامعه ایران برخوردار هستند. 

اقبال نظرگاهی هیجده دسامبر ۲۰۲۳

ناسیونالیسم، خطری که از نو باید شناخت ۸۷

https://radis.org/%d9%85%d8%a7%d8%b2%db%8c%d8%a7%d8%b1-%d8%a7%d8%a8%d8%b1%d8%a7%d9%87%db%8c%d9%85%db%8c%d8%b9%d8%b6%d9%88-%d8%ad%d8%b2%d8%a8-%d8%a7%db%8c%d8%b1%d8%a7%d9%86%db%8c%d8%a7%d9%86-%da%a9%d8%b1%d8%af-%d9%85/

مازیار ابراهیمی متولد ۱۳۵۲ در تهران و اصالتاً سنندجی است. او صاحب یک شرکت موفق در سلیمانیه عراق بود. کار او فروش، نصب و آموزش تجهیزات تلویزیونی، رادیویی و سینمایی بود، و با بسیاری از شبکه‌های تلویزیونی، شرکتهای فیلم‌سازی و اجاره وسایل در خاور میانه به خصوص ایران و عراق، صدا و سیمای ایران، هم همکاری می‌کرده‌است.

Print Friendly, PDF & Email

Google Translate