بازگشت خجولانۀ تئوری سه جهان؟

بازگشت خجولانۀ تئوری سه جهان؟

در مقالۀ «زیستگاهی مشترک، طبقاتی متخاصم بر سر دو راهی» از نشریۀ رنجبر شمارۀ ۲۲۲، پس از پرداختن به تاریخ مبارزه طبقاتی در ایران و جهان، مطالب تأمل برانگیزی نوشته شده:

«روسیه ذلیل شده‌ای که هیئت حاکمه آن تن به خفت دنباله روی از امپراطوری آمریکا داده بود و برای پیوستن به ناتو التماس می کرد امروز به مخالف سخت هژمون طلبی آمریکا تبدیل شده است. این چرخش بزرگ با مقاومت نظامی روسیه فدرال در برابر سیاست گسترش ناتو در اوکرائین شاید چرخشی بسیار مهم در اوضاع جهانی پس از فرو پاشی دیوار برلین و تبدیل شوروی به کشوری دنباله رو امپراطوری آمریکا باشد. علاوه بر این، بار دیگر حزب کمونیست چین در سپهر جهانی با تعرضی همه جانبه حضور یافته و این دو عامل مهم باعث جان گرفتن دوباره گرایش جهانی کشورها استقلال، ملتها آزادی و توده‌ها انقلاب شده است.»

یعنی از دید نویسندۀ مقاله، چیزی که منجر به جان گرفتن گرایشهای دمکراتیک و سوسیالیستی می شود نه آگاهی و تشکل کارگران و توده‌های تحت ستم، بلکه رقابت‌های امپریالیستی است. البته در خوش بینانه ترین حالت ممکن، چنانچه نویسنده اساساً روسیه و چین کنونی را امپریالیست بداند! متأسفانه شواهد نشان می دهد که اینطور نیست و نباید با خوش بینی به این نوشته نگریست، زیرا چند سطر بعد نوشته شده:

«… چین پس از بحران ساختاری ۲۰۰۸ آشکارا با گسترش میدانهای رقابتی خود در سطح جهانی آلترناتیو خود را بدور از بحران ساختاری سرمایه داری به جهانیان عرضه نمود …»

یعنی نویسنده چین را نه تنها امپریالیست، بلکه حتی سرمایه داری هم نمی داند! با چنین ادعاهایی، نویسنده هر چه را که دربارۀ مبارزۀ طبقۀ کارگر نوشته بود یکجا به دور می ریزد و خواسته یا ناخواسته سعی می کند کارگران را به پیاده نظام و پشتیبان گروهبندی‌های بین المللی امپریالیستی تبدیل کند.

چه فایده‌ای دارد که دربارۀ «سلطه رویزیونیسم خروشچفی بر حزب بلشویک و فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و عقب نشینی حزب کمونیست چین پس از مرگ رفیق مائو تسه دون از صحنه پر شور جنبش عظیم انقلابی جهان علیه رویزونیسم مدرن و سوسیال شووینیسم و امپریالیسم» قلم فرسایی شود، اما در نهایت همان راهی که انقلابهای روسیه و چین را به بیراهه برد، و در ایران نیز سازمان انقلابی و حزب رنجبران را دچار انحراف و سیاست‌های اشتباه کرد تجویز شود؟

نویسندۀ مقالۀ فوق از لحاظ ایدئولوژیک چیزی برای ارائه ندارد. دربارۀ اینکه چه چیز مترقی در جنگ روسیه و اوکرائین یا رقابت اقتصادی چین با بلوک غرب وجود دارد هیچ نمی گوید. گویا قرار گرفتن در مقابل بلوک آمریکا و متحدانش برای او کافیست. در این صورت چه چیزی جلوی پشتیبانی از حکومت فعلی ایران یا حتی جریانهای راست افراطی مخالف سلطۀ آمریکا (و البته طرفدار سلطۀ امپریالیسم خودی) را می گیرد؟

کنگرۀ دوم حزب رنجبران این گرایش انحرافی را طرد کرده بود و تصمیمات کنگرۀ سوم نیز در تضاد اساسی با چنین گرایش انحرافی بودند. ولی پس از مدتی، گرایش سه جهانی که قبلاً نتایج فاجعه آمیزی به بار آورده بود، اینبار بطور خجولانه و چراغ خاموش جلو آمد و حالا نتیجه‌اش حمایت آشکار از یک گروهبندی امپریالیست شده.

چنین نگرش‌هایی باعث آسیب پذیر شدن نیروهای چپ در مقابل تبلیغات عوامفریبانه می شوند و در صورت غالب شدن، آنها را به دنباله روی نیروهای مرتجع و امپریالیست تبدیل خواهند کرد، همانطور که بخشی از چپی که چنین نظرات آشفته‌ای داشت، در انقلاب ۱۳۵۷ به این سرنوشت دچار شد.

رفقای حزب رنجبران نباید به چنین دیدگاههایی تسلیم شوند یا با آنها سازش کنند. کسی که بجای تقویت استقلال، تشکل و آگاهی طبقاتی کارگران بخواهد آنها را نسبت به کشورهای امپریالیست متوهم کند نه کمونیست، بلکه نوکر امپریالیسم است. باید علیه چنین گرایش انحرافی مبارزه نمود و رفقایی که از روی ناآگاهی یا ساده اندیشی گرفتار آن شده‌اند را از خواب غفلت بیدار کرد.

فراموش نکنیم که اعضای صادق و مبارز سازمان انقلابی و حزب رنجبران، از جمله پرویز واعظ زاده و کاک ابراهیم (علی صادقی) در بدترین شرایط ، زیر حملات وحشیانۀ حکومت‌های سلطنتی و اسلامی به حزب، مبارزۀ ایدئولوژیک را رها نکردند، بلکه مبارزۀ عملی را بر بنیان مستحکم طرز تفکر پرولتاری استوار ساختند.

جواد راستی پور

۲۱ آذر ۱۴۰۲

Print Friendly, PDF & Email

Google Translate