خشونت خانگی شایع ترین نوع خشونت در سراسر جهان است …

خشونت خانگی شایع ترین نوع خشونت در سراسر جهان است که سازمان بهداشت جهانی از آن به عنوان اپیدمی سلامت عمومی یاد می کند.

بیش از یک میلیارد زن در سراسر جهان خشونت فیزیکی یا جنسی را تجربه کرده اند که به طور عمده توسط شریک جنسی یا زندگی آن ها رخ داده است.

به گزارش سازمان بهداشت جهانی تقریباً   از هر سه زن در جهان، یک زن در طول زندگی خود مورد نوعی ازخشونت قرار می گیرد.

این خشونت ها به طرز نگران کننده ای از سنین پایین شروع می شود تا جایی که آمارها نشان می دهد از هر چهار نفر زنی که خشونت فیزیکی یا جنسی را تجربه کرده اند یک نفر نوجوان بین ۱۵ تا ۱۹ ساله است.

نوامبر ۲۰۲۲ کنوانسیون شورای اروپا در مورد پیشگیری و مبارزه با خشونت علیه زنان و خشونت خانگی اعلا م کرد خشونت علیه زنان پدیده ای است در حال افزایش، که هیچ مرز جغرافیایی، محدودیت سنی یا نوار رنگی نمی شناسد.

این کنوانسیون اعلام کرد آمارها نشان می دهند که ۱۲ تا ۱۵ درصد از زنان در اروپا هر روز با خشونت خانگی مواجه هستند.

خشونت خانگی محدود به چهار دیواری خانه نمی شود بلکه خشونت به صورت کلی شامل خشونت جسمی، جنسی، روانی، کلامی و اقتصادی است و زنان بیشترین قربانیان خشونت در حوزه دولتی، اجتماعی و خانگی هستند .

در جوامع سنتی و مردسالاری مانند ایران، آموزه های اسلامی، خانواده را مقدس و ازدواج را امری قدسی تلقی میکند بستر شکل گیری آسیب های اجتماعی و خانگی فراهم تر است .

خشونت حکومتی علیه زنان عمری به درازای جمهوری اسلامی دارد، حکومت از ابتدا با ایجاد قوانینی، جنگ تمام عیار را با زنان به راه انداخت، از تحمیل حجاب اجباری گرفته تا قوانینی که بستر خانواده ها را تحت شعاع قرار داد.

دادن حق طلاق، فعالیت های اجتماعی و پوشش و حتی  حضانت فرزند به مرد  دست مردان برای تحمیل خواسته ها و افکارشان برزنان باز گذاشته است.

سیاست های ضد زن حاکم باعث افزایش شکاف های جنسیتی شده بطوری که بر اساس داده های رسمی آمار ایران به ازای هر صد مرد تنها حدود ۱۴ زن شاغل هستند. 

میزان مشارکت اقتصادی زنان از بارزترین جلوه های نابرابری جنسیتی در ایران است.

در سالهای اخیر نیز به بهانه متعادل سازی تعداد دانشجویان دختر و پسر در دانشگاه ها سهمیه پذیرش پسران را نسبت به دختران افزایش دادند.

از دیگر خشونت های حکومتی، دخالت بر بدن زنان در جهت فرزند آوری است، حکومت بخاطر افزایش جمعیت قدمی فراتر برای نقض حقوق زنان برداشته، سازمان غذا و داروی ایران توزیع رایگان یا یارانه‌ای اقلام مربوط به پیشگیری از بارداری را ممنوع اعلام کرده و گفته است «هرگونه ارائه داروهای جلوگیری از بارداری» باید با تجویز پزشک صورت گیرد.

با منع دسترسی از وسایل پیشگری بارداری، زنان و دختران مجبور به ادامه بارداری ناخواسته می شوند که به شدت تبعیض‌آمیز است.

حجاب اجباری اصلی ترین اهرم فشار بر زنان و ناقض حقوق آنان است. تحمیل حجاب اجباری نه تنها خلاف تعهدات بین المللی است بلکه به محرومیت سیستماتیک زنان در زندگی اجتماعی و فرهنگی منجر می شود.

نتایج مطالعات متعدد حاکی از آن است که خشونت های عاطفی، کلامی و روانی در ایران روز به روز در حال افزایش است که تاثیرات منفی و مخرب جبران ناپذیری به همراه دارد.

همزمان با اعمال خشونت حکومتی علیه زنان برای تحمیل حجاب اجباری و بارداری های ناخواسته قتل زنان در چهار چوب خانه و خانواده که باید برای آنها محل امن و امید باشد شدت گرفته است.

آمار و اخبار زن کشی و دختر کشی که اغلب با ادبیات قتل ناموسی و قتل زن خیانت کار و یا قتل زن بخاطر اختلاف خانوادگی در رسانه ها انعکاس می یابد، از بار هولناک این جنایت و بی توجهی عامدانه دستگاه های زیر ربط و خلاء قانونی، در جلوگیری از بروز آنها، می کاهد.

مردسالاری با الگوهایی که از مرد و زن خوب ارائه می دهد، زمینه را برای اعمال خشونت علیه زنان فراهم می کند.

اسید پاشی، خون بس و ناقص سازی اندام جنسی زنان خشونتی با ابعاد سنتی و فرهنگی است که با هدف نابودی آینده قربانی، در جوامع توسعه نیافته عمدتا مشاهده می شود.

هر چند مردان نیز هدف اسید پاشی قرار میگیرند اما بیشتر قربانیان این جنایت زنان هستند.

انزوای اجتماعی، کناره گیری از تحصیل، اشتغال، محدودیت تعاملات اجتماعی و محرومیت از فرصت های اجتماعی از مهم ترین پیامدهای اسید پاشی برای قربانیان است .

خون بس که یکی دیگر از خشونت های رایج فرهنگی علیه زنان در ایران است به آیینی گفته می شود که در آن، از زنان برای حل و فصل جنگ های طایفه ای استفاده می شود. به این صورت که زن را به ازدواج اجباری با یک مرد از قبیله مقتول وادار می کنند.

ختنه یا ناقص سازی اندام جنسی زنان از دیگر اشکال خشونت فرهنگی در نقاط مختلف جهان از جمله ایران است، در حالی که قرن بیست و یک سپری می شود همچنان باورهای نادرست فرهنگی و سنتی با عنوان پاکدامنی و حفظ آبروی خانواده وفاداری زن در بافت های سنتی جامعه ادامه دارد.

نظام سلطه نه تنها قانون و راه برون رفتی از این جنایت ها تصویب و ارائه نمی کند بلکه از تحقیقات و ارائه آمارهای واقعی در این زمینه جلوگیری می کند. 

از این رو به نظر نمی رسد پیشگیری نقض حقوق زنان زنان در ایران افق روشنی داشته باشد.

سران جمهوری اسلامی  با قتل و استثمار بدن زنان از خود محافظت و با از بین بردن اراده زنان خود را احیا می کند 

این بدان معنی است تا این حکومت و آمیزه های ایدولوژیکش بر سر کار باشد ؛نمی توان انتظار رفع مظاهر زن ستیزی و آپارتاید جنسی را در جامعه ایران متصور شد . البته این تنها قدم اول در این مسیر است و تغییرنگاه جامعه ؛ سنن منسوخ موجود و ذهنیت مرد سالار باید جزء رئوس اولیت های نظام سیاسی و اجتماعی آینده ایران باشد.

آزاده بارزاده 

۲۶/۱۱/۲۰۲۳

Print Friendly, PDF & Email

Google Translate