اخباروگزارش های کارگری ۹ مهرماه ۱۴۰۲
– وضعیت بحرانی ۱۲ زندانی سیاسی تبعید شده به زندان قزلحصار
امتناع ۱۲ زندانی سیاسی تبعید شده به زندان قزلحصار از دریافت جیره غذای زندان در اعتراض به شرایط غیرانسانی حاکم در بند
– – یکشنبه های اعتراضی کارگران بازنشسته:
۱- یکشنبه اعتراضی کارگران بازنشسته تامین اجتماعی کشور نسبت به سطح نازل حقوق منجمله مصوبه مزدی ضد کارگری شورای عالی کار و وضعیت نامناسب خدمات بیمه درمانی بابرپایی تجمع
درشهرهای اهوازوکرمانشاه مقابل اداره کل تامین اجتماعی استان
وشوش مقابل اداره تامین اجتماعی شهرستان
۲- تجمع اعتراضی کارگران بازنشسته صنعت فولاد نسبت به سطح نازل حقوق منجمله اجرا نشدن همسازی،عدم پرداخت مطالبات معوقه وخدمات درمانی ناکافی مقابل صندوق بازنشستگی کارکنان فولاد استان های اصفهان و مازندران
– فراخوان تجمع بزرگ بازنشستگان صندوق بازنشستگی فولاد بتاریخ ۱۶ مهر
– تجمع اعتراضی جمعی از کارکنان مناطق نفتخیز جنوب، نسبت به اعمال سقف ظالمانه دستمزد، عدم پرداخت کامل پاداش سنوات بازنشستگی و سایر مطالبات مقابل مقابل مدیریت شرکت نفت در اهواز
– اعتصاب کارگران نگهداری خط و ابنیه فنی راه آهن لرستان و زاگرس در اعتراض به عدم پرداخت حقوق
– اعتصاب وتجمع کارگران پتروشیمی رازی دراعتراض به عدم پرداخت بموقع حقوق و حق بیمه
– تجمع اعتراضی اهالی دهستان عنافجه نسبت جمع آوری پل ارتباطی وجابجایی با قایق
– تجمع اعتراضی مشتریان کرمان موتور و آرین پارس موتورنسبت به گرانفروشی مقابل اداره کل تعزیرات حکومتی استان تهران
– بیانیه کانون صنفی فرهنگیان گیلان، در اعتراض به احکام صادر شده برای معلمان فرهیخته آقایان محمود ملاکی،محسن عمرانی،عبدالرضا امانی فر و اصغر حاجب، اعضای کانون صنفی معلمان بوشهر
– صدور حکم اخراج برای محمد دارکش در آستانه ۱۳مهر «روز جهانی معلم»
– عدم آزادی فروغ سمیعنیا، علیرغم ابلاغ وثیقه
– آزادی امید اسدی با تودیع قرار وثیقه
– وضعیت اسفناک برترین دانشگاه کشور!
– تفکیک جنسیتی از بدو ورود به دانشگاه
– تعلیق اساتید در پی اعلام حمایت از دانشجویان!
– نامه ۲۵۵ نفر از دانشآموختگان، مدرسان و دانشجویان علوم اجتماعی ایران (درباره بیانیه ۵۵ نفر)
– نامهٔ سرگشادهٔ انجمنهای علمی علوم ارتباطات، انسانشناسی، جامعهشناسی و سیاستگذاری اجتماعی دانشگاه تهران در نقد طرح جذب استادمحور در مقطع کارشناسی ارشد و دکتری
– جان باختن یک کارگر در فردیس براثر سقوط از ارتفاع
– جان باختن یک کارگرکارخانه فولاد کویر اردستان براثر گیر کردن بین نوار نقاله
– جان باختن کارگرکارخانه ریختهگری شهرک صنعتی کاوه پس از چند روز دست وپنجه نم کردن با مرگ دربیمارستان
*******
*وضعیت بحرانی ۱۲ زندانی سیاسی تبعید شده به زندان قزلحصار
امتناع ۱۲ زندانی سیاسی تبعید شده به زندان قزلحصار از دریافت جیره غذای زندان در اعتراض به شرایط غیرانسانی حاکم در بند
روز چهارشنبه ۲۹ شهریورماه، زندانیان تبعید شده به زندان قزلحصار، پس از هفتهها حضور در بند امن این زندان به واحد چهار منتقل شدند. این انتقال در محرومیت از حق تماس و ملاقات آنان صورت گرفت.
واحد چهار مستقر در زندان قزلحصار، فاقد شرایط مشابه سایر بندهای عمومی و متشکل از سلولهایی بسیار کوچک و تکنفره است.
سعید ماسوری، جعفر ابراهیمی، لقمان امینپور، افشین بایمانی، سپهر امامجمعه، زرتشت احمدیراغب، محمد شافعی، سامان صیدی (یاسین)، حمزه سواری، احمدرضا حائری، رضا سلمانزاده و مسعودرضا ابراهیمینژاد، در شرایطی بحرانی و غیرانسانی به این سلولها منتقل شدند.
به دلیل شرایط موجود سلولها و نظارت شدید امنیتی بر آنان، این زندانیان، عملا از هرگونه ارتباط با محیط پیرامون خود محروم هستند و در شرایطی ایزوله و امنیتی به شکنجهگاههایی تک نفره تبعید شدند.
در این بین، عدم دسترسی به امکانات پزشکی و محرومیت از حق دسترسی به مراکز مجهز درمانی، جان آنان را در خطر قرار داده است.
جعفر ابراهیمی، معلم زندانی، علیرغم وجود گزارشات متعدد سازمان پزشکی قانونی مبنی بر عدم تحمل حبس، کماکان از آزادی و حق دسترسی به درمان، محروم است و افشین بایمانی، دیگر زندانی تبعید شده به قزلحصار، پس از گذشت ساعتها از وقوع حمله قلبی، تنها به بهداری زندان منتقل شده است.
این شرایط، با تداوم محرومیت از حق ملاقات و حق تماس تلفنی، اسفبارتر شده است. طی این مدت، بهرهمندی از کارت تلفن و برقراری تماس، کاملا بیبرنامه و بدون یک رویهی ثابت بوده است و قطع تماسهای تلفنی به عنوان یک اهرم فشار امنیتی مضاعف، علیه این زندانیان اعمال شده است. در واقعیت امر، از آنجا که تبعید این زندانیان به قزلحصار با دستور و فشار نیروهای امنیتی صورت پذیرفته است، عملا سازمان امور زندانها و خاصه مسئولان زندان قزلحصار، هر نوع برقراری حق تماس، اعزام به مراکز درمانی خارج از زندان، حق ملاقات با وکیل و … را در گرو کسب دستور از نهادهای امنیتی میدانند و با توسل به این رانهی امنیتی، سلب مسئولیت خود را توجیه میکنند.
تمامی این شرایط، موجب شده تا زندانیان، با عدم دریافت جیره غذای زندان، کماکان اعتراض خود را به تبعید و سرکوب مضاعف در زندان قزلحصار اعلام کنند و مطالبهی بازگشت به زندان اوین و متوقفسازی رویهی پروندهسازی امنیتی در زندان را با صدایی رساتر، اعلام کنند.
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
*یکشنبه های اعتراضی کارگران بازنشسته:
۱- یکشنبه اعتراضی کارگران بازنشسته تامین اجتماعی کشور نسبت به سطح نازل حقوق منجمله مصوبه مزدی ضد کارگری شورای عالی کار و وضعیت نامناسب خدمات بیمه درمانی بابرپایی تجمع
درشهرهای اهوازوکرمانشاه مقابل اداره کل تامین اجتماعی استان
وشوش مقابل اداره تامین اجتماعی شهرستان
شعارها:
«مادیگه رای نمی دیم عدالتی ندیدیم»
«حمایتی ندیدیم رای نمی دیم به مجلس »
«ما اشتباه کردیم مملکتو دودستی تحویل دزدا کردیم»
«لشکری کشوری تامین اجتماعی اتحاد اتحاد»
«اتحاد اعتراض علیه فقر وفساد»
«بازنشسته داد بزن حق تو فریاد بزن»
« فقط کف خیابون به دست میاد حقمون»
«تا حق خود نگیریم آروم نمی نشینیم»
«کار جدید دولت ایجاد رعب و وحشت»
«دشمن ما همینجاست دروغ میگند آمریکاست»
«زیربارستم نمی کنیم زندگی جان فدا می کنیم در ره آزادگی مرگ براین بردگی مرگ براین بردگی»
«حسین حسین شعارشون دروغ و دزدی کارشون»
«کومهار تورم دروغ می گید به مردم»
«پیام ما به دولت خجالت خجالت»
«مدعی عدالت خجالت خجالت»
«شش کلاسه دروغگو حاصل وعده هات کو»
«این همه بی عدالتی هرگز ندیده ملتی»
«مدیر بی کفایت خجالت خجالت»
«ننگ ما ننگ ما مخبر الدنگ ما»
«میرهاشم حیا کن سازمانو رها کن»
«میرهاشم موسوی استعفا استعفا»
«تامین غارت کردند مارو بیچاره کردند»
«تامین اجتماعی چه نام اشتباهی»
«سفره بی نان ما چی می خواید از جان ما»
«بازنشسته مظلومه از حق خود محرومه»
«ظلم وستم کافیه سفره ما خالیه»
«وعده وعید چه خوب بود ولی همش دروغ بود»
«خواسته ما این زمان معیشت است و درمان»
«نه دولت نه مجلس نیستند بفکر ملت»
«دولت خیانت می کند مجلس حمایت می کند»
«دولت ورشکسته دشمن بازنشسته»
«قانون کی شکسته دولت ورشکسته»
«حقوق ما ریالیه هزینه ها دلاریه»
«تورم اسفبار حاکم شده توبازار»
«گرانی تورم بلای جان مردم»
«بدون حقه بازی اجرای همسان سازی»
« اجرای همسان سازی بدون حقه بازی »
«درمان رایگان حق مسلم ماست»
«ننگ ما صدا وسیمای ما»
تصاویر:
اهواز:
شوش:
۲- تجمع اعتراضی کارگران بازنشسته صنعت فولاد نسبت به سطح نازل حقوق منجمله اجرا نشدن همسازی،عدم پرداخت مطالبات معوقه وخدمات درمانی ناکافی مقابل صندوق بازنشستگی کارکنان فولاد استان های اصفهان و مازندران
تجمع کنندگان در اصفهان شعار می دادند:«حقوق نصف نیمه سکوت کنی همینه»
مازندران:
فراخوان تجمع بزرگ بازنشستگان صندوق بازنشستگی فولاد بتاریخ ۱۶ مهر
یار دبستانی من، با من و همراه منی
چوب الف بر سر ما، بغض من و آه منی
حک شده اسم من و تو، رو تن این تخته سیاه
ترکه بیداد و ستم، مونده هنوز رو تن ما
دشت بی فرهنگی ما، هرزه تموم علفاش
خوب اگه خوب، بد اگه بد، مُرده دلای آدماش
دست من و تو باید این، پرده ها رو پاره کنه
*تجمع اعتراضی جمعی از کارکنان مناطق نفتخیز جنوب، نسبت به اعمال سقف ظالمانه دستمزد، عدم پرداخت کامل پاداش سنوات بازنشستگی و سایر مطالبات مقابل مقابل مدیریت شرکت نفت در اهواز
شورای سازماندهی اعتراضات کارگران پیمانی نفت:
امروز یکشنبه ۹ مهرماه ۱۴۰۲، گروهی از کارکنان مناطق نفتخیز جنوب، در اعتراض به اعمال سقف ظالمانه دستمزد، عدم پرداخت کامل پاداش سنوات بازنشستگی و سایر مطالبات شان، مقابل بلوک دوم ساختمان ۵ طبقه مدیریت شرکت نفت در اهواز تجمع کردند.
*اعتصاب کارگران نگهداری خط و ابنیه فنی راه آهن لرستان و زاگرس در اعتراض به عدم پرداخت حقوق
روزیکشنبه ۹ مهر، کارگران نگهداری خط و ابنیه فنی راه آهن لرستان و زاگرس(شرکت تراورس) برای اعتراض به عدم پرداخت حقوق دست از کارکشیدند.
گزارشی بقلم یک کارگر:
یکشنبه ناحیه زاگرس و لرستان اعتصابه کسی کار نمیکنه تا حقوق بیاد بحساب. تا جایی که ما متوجه شدیم فکر نکنم این هفته هم حقوق بحساب بیاد مگر با اعتصاب
*اعتصاب وتجمع کارگران پتروشیمی رازی دراعتراض به عدم پرداخت بموقع حقوق و حق بیمه
کارگران پتروشیمی رازی برای اعتراض به عدم پرداخت بموقع حقوق و حق بیمه دست از کارکشیدند ودراین مجتمع واقع در بندرامام تجمع کردند.
براساس خبر منتشره درشبکه های اجتماعی، دهها کارگر تجمع کننده اقدام به سردادن شعار علیه مدیرعامل این مجموعه کرده وضمن اعتراض به حقوق های نجومی و اعمال تبعیض خواهان رسیدگی به مطالبات خود شدهاند.
*تجمع اعتراضی اهالی دهستان عنافجه نسبت جمع آوری پل ارتباطی وجابجایی با قایق
روزیکشنبه ۹ مهر، اهالی عنافجه در شمال اهوازبرای اعتراض به جمع آوری پل ارتباطی این دهستان به شهر ملاثانی وجابجایی با قایق دست به تجمع زدند و اجازه ندادند که فرزندان آنها با قایق به مدرسه بروند و معلمها به این دهستان وارد شوند.
براساس گزارش رسانه ای شده،دهستان عنافچه با داشتن ۴۲ روستا و جمعیت ۱۵ هزار نفر از توابع شهرستان باوی و در ۳۱ كيلومترى شهر اهواز واقع است ، بین این دهستان و شهرستان باوی رودخانه کارون عبور میکند که مردم این منطقه برای تردد به شهرستان باوی و انجام امورات زندگی خود نیاز به احداث پل دارند.
*تجمع اعتراضی مشتریان کرمان موتور و آرین پارس موتورنسبت به گرانفروشی مقابل اداره کل تعزیرات حکومتی استان تهران
روزیکشنبه ۹ مهر، حوالهداران خودروهای جک و لاماری برای اعتراض به گرانفروشی کرمان موتور و آرین پارس موتورمقابل اداره کل تعزیرات حکومتی استان تهران تجمع کردند و خواستار بازگشت وجوه اضافه دریافتی طبق قیمت های مصوبه های ۵۴۳، ۵۶۶ و ۵۹۴ شورای رقابت شدند.
برپایه گزارش رسانه ای شده، تجمع کنندگان بنرهایی با عناوین «چرا زور هیچکس به خودروسازان متخلف و گران فروش مونتاژی نمی رسد؟«، «چه کسی پاسخگوی مال باختگان طرح یکپارچه تابستان ۱۴۰۲ است؟»، «تخلف آشکار و افزایش غیرقانونی همه محصولات کرمان موتور برای خریداران سامانه یکپارچه تابستان ۱۴۰۲ مشهود است»، «طبق مصوبه ۵۴۳ مورخ ۱۱ بهمن ۱۴۰۱ شورای رقابت، خودروسازان حق فروش محصولات، بدون مصوبه قیمتی شورا را نخواهند داشت»، را در دست داشتند.
*بیانیه کانون صنفی فرهنگیان گیلان، در اعتراض به احکام صادر شده برای معلمان فرهیخته آقایان محمود ملاکی،محسن عمرانی،عبدالرضا امانی فر و اصغر حاجب، اعضای کانون صنفی معلمان بوشهر
کانون صنفی فرهنگیان گیلان بیانیه ای بشرح زیر در اعتراض به احکام صادر شده برای معلمان فرهیخته آقایان محمود ملاکی،محسن عمرانی،عبدالرضا امانی فر و اصغر حاجب، اعضای کانون صنفی معلمان بوشهر،منتشرکرد:
در کفِ امروز نقدِ جانِ ماست
سودِ این سرمایه فردای شماست
با توجه به احکام صادرهی اخیر دربارهی فرهنگیان فعال صنفی، تردیدی باقی نمیماند که شوربختانه حاکمیت عزمش را جزم کرده تا به هر قیمتی شده، با صدور رایهای ناعادلانه نظیر آنچه که در مورد همکارانمان در بوشهر صادر شده، شاید بتواند هر صدای حقطلبانه و مطالبهگرانهای را خاموش کند.
خواب میبینیم یا رمان میخوانیم !!
آیا همهی آن شنیدهها و رویدادها در ارتباط با سلاطین خودرو و فولاد و شکر و سکه، که برونداد آن اختلاس و انحصار و خروج سرمایه بود؛ پیگیری و رسیدگی شد!!؟؟ حالیا به توقیف اموال و حبس تعزیری آقایان: محمود ملاکی، محسن عمرانی، عبدالرضا امانیفر و اصغر حاجب از اعضای هیأت مدیره کانون صنفی معلمان بوشهر رسیده است؟
اموال و سرمایه معلمان، قلم است و کتاب و نقد و معرفت. بیان قانونمدارانهی مشکلات معیشتی فرهنگیان و طرح این نکته که خفگی اندیشه، کرختی آموزش را به دنبال دارد، بر کدام پایه حقوقی، فعل مجرمانه تعریف میشود!!؟؟
کانون صنفی فرهنگیان گیلان، طبق روال معمول، ضمن هشداری مشفقانه به دستاندرکاران صدور چنین احکامی، انتظار دارد که به این رویه ناعادلانه پایان داده شود تا فضای عمومی جامعه و به ویژه آموزش و پرورش در روزهای ابتدایی سال تحصیلی جدید به حالت تعادل برگردد و رنگ آرامش به خود بگیرد.
*صدور حکم اخراج برای محمد دارکش در آستانه ۱۳مهر «روز جهانی معلم»
وزارت آموزش و پرورش در تداوم رویه امنیتی چند ماه اخیر حکم اخراج محمد دارکش فعال صنفی معلمان و دانشجویان را صادر کرد.
محمد دارکش، معلم جوانی است که در طول ۶ سال سابقه آموزشی خود همواره از محبوبترین معلمان مدارس بوده است؛ پیشتر دانشگاه تهران هم موازی با وزارت آ.پ اقدام به پروندهسازی برای این فعال صنفی کرده بود.
حراست دانشگاه تهران، به این فعال صنفی و دانشجویی که دانشجوی دکتری جامعه شناسی دانشگاه است یشنهاد همکاری داده بود و تهدید کرده بودن در صورت عدم همکاری به وزارت آموزش و پرورش برای اخراج نامه خواهند داد که با رد پیشنهادها و در تداوم زیر فشار قرار دادن فعالین، گزارشهای حراست دانشگاه تهران و فعالیتهای صنفی را مبنایی برای صدور حکم اخراج این معلم قرار دادهاند.
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
*عدم آزادی فروغ سمیعنیا، علیرغم ابلاغ وثیقه
فروغ سمیعنیا، فعال حقوق زنان، تنها فرد بازداشتی پرونده فعالان زنان گیلان است که علیرغم ابلاغ وثیقه توسط دادسرای عمومی و انقلاب رشت، کماکان در بازداشت بهسر میبرد و با آزادی وی موافقت نشده است.
صبح روز ۲۵ مردادماه، ۱۲ نفر از فعالان حقوق زنان و سایر فعالان سیاسی استان گیلان در شهرهای رشت، انزلی، لاهیجان و فومن بازداشت شدند. تا با امروز، تمامی بازداشت شدگان این پرونده با تودیع قرار وثیقهی ۵۰۰ میلیون تومانی از بندهای مختلف زندان لاکان رشت آزاد شدند.
فروغ سمیعنیا، علیرغم دریافت ابلاغ قرار وثیقه طی ۵ روز گذشته، اما همچنان بهصورت بلاتکلیف در زندان لاکان رشت بهسر میبرد.
صبح امروز یکشنبه ۹ مهرماه، خانوادهی فروغ سمیعنیا جهت پیگیری وضعیت وی به دادسرای عمومی و انقلاب رشت مراجعه کردند، اما طبق گفتههای بازپرس، روز دقیقی برای آزادی وی وجود ندارد.
برگرفته از کانال بیدارزنی
*آزادی امید اسدی با تودیع قرار وثیقه
روز چهارشنبه پنجم مهرماه ۱۴۰۲، امید اسدی فعال کارگری و مدنی اهل شهر سنندج پس از ۱۸ روز بازداشت با تودیع قرار وثیقه دویست میلیون تومانی موقتاً و تا زمان پایان مراحل دادرسی از زندان آزاد شد.
روز یکشنبه ١٩ شهریورماه ١۴٠٢، نیروهای امنیتی شهر سنندج با یورش بە محل کار امید اسدی، بدون ارائە حکم قضایی اقدام بە بازداشت وی کردند.
منبع:کانال اتحادیه آزاد کارگران ایران
*وضعیت اسفناک برترین دانشگاه کشور!
دیروز و پس از گذشت چند روز از آغاز ترم، بالاخره از سرویس دانشگاه رونمایی شد. هرچند عادت کردهایم به بدتر شدن همهچیز، اما اینبار باز هم شوکه شدیم.
مدیریت جهادی دانشگاه در تازهترین دستاوردش، سرویسهای دانشگاه را نیز تصفیه کردهاند. سرویس دانشگاه که در ترم گذشته دستکم دانشجویان را با اتوبوسهای جدید و مناسب جابجا میکرد، طی عملیات جهادی، با اتوبوسهای فرسوده و قدیمی جایگزین شدهاند. همچنین رانندگان سرویسها، کوچکترین اطلاعی از نحوه مواجهه با دانشجویان و روال سرویسها ندارند. گزارشهایی از برخورد بد با دانشجویان و همچنین ناآگاهی راننده از مسیر اتوبوسها بدست ما رسیده است.
همچنین به دانشجویان گفته شده که اتوبوسها نمیتوانند بیشتر از تعداد صندلیها دانشجو سوار کنند و بنابراین باقی دانشجویان باید منتظر سرویس بعدی شوند. این درحالی است که ساعت حرکت اتوبوسها، ۷:۲۰ اعلام شده و کلاس بسیاری از دانشجویان دانشکده فنی ساعت ۷:۳۰ دقیقه شروع میشود که یعنی با حرکت اولین سرویس هم دانشجویان به موقع سرکلاس حاضر نخواهند شد.
دستاورد مدیریت جهادی و صیانت از فرهنگ خودیها، تا به الان تنها محدودتر شدن امکانات رفاهی دانشجویان و پسرفت کیفیت زندگی دانشجویی بوده است. آنچه این مدیریت خوب آموخته است، جبران بودجه از طریق اخذ منابع مالی دانشجویان است.
برگرفته از کانال داشگاه تهران – دانشجو
*تفکیک جنسیتی از بدو ورود به دانشگاه
بنا بر گزارش دانشجویان دانشگاه تربیت مدرس، درب اصلی و شمالی این دانشگاه به دو بخش ورودی برادران و ورودی خواهران تفکیک شد. این اقدام در حالی صورت گرفته است که به واسطهی این تفکیک صفهای طولانی از دانشجویان برای ورود به دانشگاه در پیاده رو بین بزرگراه جلال و دانشگاه شگل میگیرد.
همچنین در ادامهی اقدامات کنترلی، حراست دانشگاه در پلاتوهای گروه تئاتر در دانشکده هنر و معماری دوربین و میکروفون برای نظارت نصب کردند.
*تعلیق اساتید در پی اعلام حمایت از دانشجویان!
در پی ادامه فرایند خالصسازی دانشگاهها از اساتید غیرهمسو، دکتر یدالله دادگر، عضو هیئت علمی دانشکده اقتصاد و علوم سیاسی و استاد نمونه دانشگاه بهشتی در سال ۱۳۹۲، در پی امضای نامه سرگشاده جمعی از اساتید دانشگاه خطاب به ریاست سابق دانشگاه در سال گذشته، در اعتراض به وقایع دانشگاه و اعلام حمایت از دانشجویان، تعلیق و تمام واحدهای درسی ایشان برای ابتدای نیمسال جاری، علیرغم حضور در برنامه از پیش اعلام شده، بدون هیچگونه توضیحی از سوی گروه اقتصاد این دانشکده از برنامه درسی حذف شد.
عموم دانشجویان دانشگاه بهشتی، خاصه دانشجویان دانشکده اقتصاد و علوم سیاسی، اعتراض و نارضایتی شدید خود را نسبت به تعلیق و حذف دروس ارائه شده از سوی این استاد فرهیخته و شریف ابراز و نگرانی خود در خصوص حذف اساتید برجسته و افت علمی دانشکدهها را اعلام میدارند و خواهان توقف موج برکناری اساتید دانشگاه میباشند.
*نامه ۲۵۵ نفر از دانشآموختگان، مدرسان و دانشجویان علوم اجتماعی ایران (درباره بیانیه ۵۵ نفر)
در آستانه گشایش دانشگاهها و در شرایطی که گروههای اجتماعی و فرهنگی مختلف در یکسالگی جنبش «زن، زندگی، آزادی» در برابر مجموعه گستردهای از تبعیضها و نابرابریهای نظاممند قرار گرفته اند، بیانیه ای از جانب ۵۵ عضو هیئت علمی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران منتشر شد که تأسف و خشم بسیاری از دانشآموختگان و دانشجویان علوم اجتماعی را برانگیخت. در این بیانیه، که به بهانه خبرساز شدن یک جلسه دفاع از پایان نامه کارشناسی ارشد انسانشناسی به نگارش درآمده، تعابیر و نکاتی به کار رفته است که هیچ نسبت و سنخیتی با تعهد و بینش جامعهشناختی ندارد و بیشتر به یک اتهام افکنی سیاسیِ همسو با جریان مسلط شباهت دارد. این بیانیه نه تنها دانشجویی را به سبب اظهارنظر در جلسه دفاع از پایاننامه اش که در محیط دانشگاهی برگزار شده است محکوم میکند و اقدام او را «در راستای اهداف دشمنان ملت» مینامد، که ظاهر او را نیز صرفا به دلیل آنکه با پوشش اختیاری حاضر شده است، «نامناسب» قلمداد میکند. لااقل اندک جای امیدواری بود که اگر هر دانشگاه و دانشکدهای، هنوز با آزادی پوشش مسئله دارد و آن را به نام «قانون» محکوم میکند، دستکم دانشکدههای علوم اجتماعی این مسئله را با خود و در خود حل کرده باشند، و اگر در این «مسئلهزدایی» پیشگام نیستند، لااقل از عُرف همان جامعهای که مدعی مطالعه آن هستند، عقبتر نباشند.
البته این کردارها تعجببرانگیز نیستند. خروجی سیاست پاکسازی و جذب گزینشی در دانشگاهها، جز این نمیتوانست باشد. راهاندازی پروژه اسلامی سازی علوم از جمله علوم اجتماعی، حذف و طرد بسیاری از فارغ التحصیلان ممتاز علوم اجتماعی ایران، به ویژه زنان به سبب استقلال فکر و عمل و تن ندادن به آپاراتوس ایدئولوژیک دولت، و درونیسازی شیوههای مصالحه و سکوت نزد آنهایی که به سازوکار یادشده گردن مینهند، وضعیتی در بدنه دانشگاهی علوم اجتماعی ایران ساخته است که نسبت به رنج، تبعیض و نابرابری کرخت شده است. این بیانیه را باید سویه دیگر بیعملی و سکوت بسیاری از اصحاب علوم اجتماعی ایران به ویژه طی یک سال گذشته دانست؛ دانشگاهیانی که حمایت از یکدیگر و جایگاه انحصاری خود را بالاتر و مهمتر از حمایت از حیثیت حرفهایِ خود و دانشجویانشان میدانند. ماجرای اخیر بار دیگر بهروشنی نشان داد که آزادیهای دانشگاهی تا چه پایه برای حیات دانشگاه ضروری است. گروههای دانشگاهی باید مصرانه از اعضایشان بخواهند هر آنچه را که حین پژوهش دانشگاهی دریافتهاند، آزادانه و بدون واهمه بیان کنند و در عین حال آماده شنیدن نقدهای جدی بر آرا و یافتههایشان باشند. بیاعتنایی به این ضرورتها، علوم اجتماعی دانشگاهی را بیش از پیش در معرض دستکاری نهادهای سیاسی و ایدئولوژیک قرار داده و آن را در برابر سیاستهای پاکسازی مطیعتر کرده است؛ مسئلهای که تبعات سنگینی برای نسلهای آتی دانشجویان علوم اجتماعی در ایران خواهد داشت.
ما معتقدیم که چنین بیانیهای را نباید بهآسانی فراموش کرد یا با پذیرش توجیههای مختلف امضاکنندگان، ابتذال باورنکردنی چنین عملی را کمرنگ جلوه داد. همدستی و همسخنی طیفهای مختلفی از بدنه علوم اجتماعی دانشگاهی در این بیانیه، خود لحظه نمایان شدن پیوندها و آشکارگی حقیقت است که گرچه تلخ و دردناک مینماید، اما بهتر آنکه دردناک بودنش را بپذیریم و با صراحت بیشتری در برابر آن بایستیم. چه آنکه اگر ماهیت نقاد علوم اجتماعی از آن زدوده شود و پاسخ یک پژوهش دانشگاهی- با هر رویکرد و کیفیتی- در رسانههای دولتی داده شود، دیگر چیزی جز ظواهر دانشگاه باقی نمیماند. اینک در آستانه این ویرانی ایستادهایم؛ لایههای پیچیده و متلون گفتارهای قدرت در جسم و جان علوم اجتماعی ایران تنیده شده است و تنها باید کوشید دانشجویان امروز و فردا را یاری کرد تا درون و بیرون دانشگاه، با گفتارها و کردارهای انتقادی بدیل همراه شوند.
بهاستثنای اقلیت اعضای هیئت علمی علوم اجتماعی در دانشگاهها که کماکان تن به ابتذالِ وارونهنمایی حقایق نسپردهاند، پس از این، شفافسازی همدستی های بدنه علوم اجتماعی دانشگاهی با گفتارهای حاکم و مبارزه برای دفاع از ارزشهای متکثر، مترقی و انتقادی علوم اجتماعی، و نیز نقد تمامعیار سیاست های گزینش و جذب اعضای هیئت علمی در گروههای علوم اجتماعی، مسئولیت خطیر و همگانی ما خواهد بود.
با ۲۵۵ امضا
*نامهٔ سرگشادهٔ انجمنهای علمی علوم ارتباطات، انسانشناسی، جامعهشناسی و سیاستگذاری اجتماعی دانشگاه تهران در نقد طرح جذب استادمحور در مقطع کارشناسی ارشد و دکتری
بخشی از این نامه؛
«بهنظر میرسد که طرح «استادمحور» از همین ابتدا، دچار کژکاردیهای متعددی شدهاست که حتی اهداف مذکور در آیيننامه را نیز تأمین نمیکند.
مطابق مادۀ ۳ ابلاغیه وزارت عتف، متقاضیان استفاده از این طرح باید واجد شرایط مادۀ ۳ آییننامۀ ۱۷/۱۰/۱۴۰۱ استعدادهای درخشان باشند؛ یعنی متقاضیان دکتری باید حداقل ۶۰ امتیاز از مجموع ۱۰۰ امتیاز فعالیتهای آموزشی و پژوهشی و مصاحبه را داشتهباشند تا تحتنظر استاد میزبان پذیرفته شوند. از سوی دیگر طبق ادعای آییننامه، چنین طرحی در اصل با هدف کاربردیکردن پایان نامههای دانشجویی برای رفع مشکلات موجود طراحی شدهاست اما در عمل نحوۀ اجرای این طرح بههیچوجه نوید تحقق بندهای آییننامه را نمیدهد…»
گفتنی است با اجرایی شدن این طرح در دانشگاههای کشور، گامی جدی در تصفیه دانشگاه و گزینشی شدن دانشجویان برداشته خواهد شد.
*جان باختن یک کارگر در فردیس براثر سقوط از ارتفاع
روزشنبه ۸ مهر،یک کارگر حین کار در یکی از ساختمانهای نیمه کاره منطقه شهرک ناز شهرستان فردیس براثر سقوط از ارتفاع دردم جان باخت.
*جان باختن یک کارگرکارخانه فولاد کویر اردستان براثر گیر کردن بین نوار نقاله
روزیکشنبه ۹ مهر،یک کارگر ۴۵ ساله کارخانه فولاد کویر اردستان دراستان اصفهان متاهل و دارای دو فرزند دختر و پسر براثر گیر کردن بین نوار نقاله ودر دم جان خودرا ازدست داد.
*جان باختن کارگرکارخانه ریختهگری شهرک صنعتی کاوه پس از چند روز دست وپنجه نم کردن با مرگ دربیمارستان
یک کارگر کارخانه ریختهگری شهرک صنعتی کاوه شهرستان ساوه بنام رسول رضوانی فرکه چند روز پیش بر اثر حادثه انفجار کوره ذوب دچار جراحات و سوختگی ۹۰ درصدی شده بود، در بیمارستانی در تهران جان باخت.