اخباروگزارش های کارگری ۵ مهرماه ۱۴۰۲

اخباروگزارش های کارگری ۵ مهرماه ۱۴۰۲

– تجمع اعتراضی والدین  دانش‌آموزان دبیرستان دخترانه فرزانگان ۱نسبت به تغییر مدیریت،ایجاد جوامنیتی و کنار گذاشتن معلمان مقابل آموزش و پرورش منطقه ۶ تهران

تجمع  همزمان دانش آموزان در مدرسه  وخودداری از حاضرشدن سر کلاس درس

– رقص و همخوانی کودکان دبستان کیمیای دانش  با ترانه «دافی» واخراج مدیر مدرسه 

– اعتراض کارگران بازنشسته تامین اجتماعی شوش نسبت به سطح نازل حقوق منجمله  مصوبه مزدی ضد کارگری شورای عالی کار‌ و وضعیت نامناسب خدمات بیمه درمانی باراهپیمایی در خیابان و برپایی تجمع  مقابل فرمانداری و دفتر بهارستان نشین شهرستان

– تجمع اعتراضی کارگران کارخانه فولاد خزر نسبت به ادامه بلاتکلیفی شغلی ومعیشتی وبی خیالی مدیران کارخانه و مسئولان استان

– حکم حبس، شلاق و جزای نقدی برای ۱۷ کارگر حق طلب گروه ملی صنعتی فولاد ایران

– حذف برخی اتهاماتِ از پرونده کارگران حق طلب آق دره وصدور حکم در دادگاه بعدی 

– یک سال از بازداشت ناعادلانه داود رضوی گذشت! 

نوشته‌ی زهرا رضوی در سالگرد دستگیری  پدرش داود رضوی

۳۶۵ روز از تماست می‌گذره… 

– کانون نویسندگان ایران:

لایحه‌ی «عفاف و حجاب»؛ 

سرکوب زنان، سلب زندگی، انکار آزادی

– عبدالله عبدالملکی با قید وثیقه آزاد شد 

– کامیار فکور به زندان اوین برگردانده شد .

– قول‌هایی که باد هوا بود

– انتقال به بهداری و نگرانی از بابت سلامت محمدمهدی وثوقیان

حکم ۴ ترم تعلیق و تبعید از دانشگاه!

– ممنوع‌ التدریسی و تعلیق از عضویت در هیات علمی

– جان باختن راه‌آهن گرمساربراثر تصادف قطار

*******

*تجمع اعتراضی والدین  دانش‌آموزان دبیرستان دخترانه فرزانگان ۱نسبت به تغییر مدیریت،ایجاد جوامنیتی و کنار گذاشتن معلمان مقابل آموزش و پرورش منطقه ۶ تهران

تجمع  همزمان دانش آموزان در مدرسه  وخودداری از حاضرشدن سر کلاس درس

روز چهارشنبه ۵ مهر،جمعی از والدین  دانش‌آموزان دبیرستان دخترانه فرزانگان ۱برای اعتراض به تغییر مدیریت،ایجاد جوامنیتی و کنار گذاشتن معلمان مقابل آموزش و پرورش منطقه ۶ تهران تجمع کردند وخواستار تغییر مدیریت فعلی دبیرستان شدند.

دانش آموزان هم همزمان با تجمع والدین دست به تجمع در این واحدآموزشی واقع در خیابان سرپرست زدند واز رفتن بر سرکلاس ها خودداری کردند.

یکی از والدین حاضردرتجمع به خبرنگاررسانه ای گفت:مدیریت جدید مدرسه معلم‌هایی که دانش‌آموزان با آن‌ها ارتباط خوبی داشتند کنار گذاشته، با معلم‌های مردی که در این مدرسه تدریس می‌کردند نیز قطع همکاری کرده‌ است.

او با بیان این‌که دانش‌آموزان به‌دلیل اعتراض در کلاس‌های درس حاضر نمی‌شوند، ادامه ‌داد: مدیریت جدید در بخش‌های مختلف مدرسه دوربین کار گذاشته بود، حتی در سرویس‌های بهداشتی مدرسه، اما وقتی با مخالفت دانش‌آموزان و خانواده‌ها مواجه شد مجبور به جمع‌آوری دوربین‌ها شد.

موقع تجمع اولیای این دانش‌آموزان مقابل آموزش و پرورش منطقه۶، دانش‌آموزان هم در حیاط مدرسه تجمع کرده بودند و خواستار تغییر مدیریت فعلی دبیرستان بودند.

*رقص و همخوانی کودکان دبستان کیمیای دانش  با ترانه «دافی» واخراج مدیر مدرسه 

در پی انتشار ویدیویی از رقص و هم‌خوانی کودکان با ترانه «دافی» در دبستان دخترانه کیمیای دانش  

کرمان مدیر این دبستان اخراج شد.

https://www.youtube.com/watch?v=lMaYQJYHZ8U

مدیرکل آموزش و پرورش استان کرمان در باره این رخداد گفت: مدیر مدرسه لغو ابلاغ و به هیئت تخلفات اداری معرفی شد.

بر اساس گزارش‌ها، این آهنگ به‌مناسبت بازگشایی مدارس برای دانش‌آموزان پخش شده است.

دافی که ترانه‌ای برای یک برند آرایشی بود، در شبکه‌های اجتماعی به شدت مورد استقبال قرار گرفت که واکنش‌های متفاوت و انتقادی به آن، کار را به جایی رساند که در نهایت خواننده آن بازداشت و پس از مدت کوتاهی آزاد شد.

ترانه دافی پس از بازداشت مدیر بازاریابی برند دافی تا ۴۴ میلیون بار دانلود شده است .

*اعتراض کارگران بازنشسته تامین اجتماعی شوش نسبت به سطح نازل حقوق منجمله  مصوبه مزدی ضد کارگری شورای عالی کار‌ و وضعیت نامناسب خدمات بیمه درمانی باراهپیمایی در خیابان و برپایی تجمع  مقابل فرمانداری و دفتر بهارستان نشین شهرستان

شعارها:

«دولت ورشکسته خجالت خجالت»

«دولت شش کلاسه خجالت خجالت»

«نماینده بی کفایت استعفا استعفا»

«ننگ ما ننگ ما صدا وسیمای ما»

«تامین غارت کردند ماروبیچاره کردند»

«گرانی تورم بلای جان مردم»

تصاویر:

*تجمع اعتراضی کارگران کارخانه فولاد خزر نسبت به ادامه بلاتکلیفی شغلی ومعیشتی وبی خیالی مدیران کارخانه و مسئولان استان

روزپنج شنبه ۵ مهر، کارگران کارخانه فولاد خزر واقع در شهرک صنعتی رشت برای انعکاس صدای اعتراضشان نسبت به ادامه بلاتکلیفی شغلی ومعیشتی وبی خیالی مدیران کارخانه و مسئولان استان دست به تجمع زدند.

تعدادی از تجم کنندگان به خبرنگاررسانه ای گفتند: از ابتدای شهریورماه سال جاری تولید در این واحد تولیدی کننده انواع شمش‌های فولادی به بهانه مشکلات مالی متوقف شده و حدود ۴۰۰ کارگراین کارخانه وضعیت شغلی بلاتکلیفی دارند.

آنها افزودند:دلیل برپایی این اعتراض، بی‌تفاوتی مدیران کارخانه و مسئولان استانی در قبال درخواست کارگران برای ادامه فعالیت کارخانه و پرداخت مطالبات مزدی کارگران است.

این کارگران که سابقه کار چندین‌ساله در فولاد خزر را دارند، در تشریح مشکلات محل کار خود گفتند: کارفرمای کارخانه فولاد خزر به بهانه مشکلات مالی قصد فروش کارخانه را دارد بنابراین از شهریور ماه تولید در کارخانه را متوقف کرده و بدنبال توافق با یکی از متقاضیان خرید کارخانه است.

کارگران فولاد خزربا بیان اینکه ما کارگران صرفا برای حضور و غیاب وارد محل کار خود می‌شویم در ارتباط با مطالبات مزدی پرداخت نشده‌ی خود گفتند؛ یک ماه حقوق ویک ماه بیمه کارگران به همراه برخی مزایای حقوقی خودرا از کارفرما طلبکاریم اما نگرانی ما کارگران امنیت شغلی و وضعیت بلاتکلیف کارخانه است.

کارگران این واحد تولیدی در خاتمه تاکید کردند: با روند تعطیلی کارخانه هیچ تضمین برای اشتغال دوباره آن‌ها وجود ندارد. 

*حکم حبس، شلاق و جزای نقدی برای ۱۷ کارگر حق طلب گروه ملی صنعتی فولاد ایران

دادگاه انقلاب اهواز متعاقب گزارش مرجع انتظامی و شکایت شاکی پرونده کیفری «شرکت صنعتی و بازرگانی شفق راهیان اکسین» کارگران گروه ملی فولاد را محکوم کرد.

برپایه گزارش رسانه ای شده بتاریخ ۵ مهر،در پی شکایت کارفرمای شرکت گروه ملی فولاد ایران از تعدادی کارگر معترض این شرکت در اهواز، دادگاه برای این کارگران حکم شلاق و جریمه صادر کرده است. 

بنابر این گزارش، دادگاه انقلاب اهواز متعاقب گزارش مرجع انتظامی و شکایت شاکی پرونده کیفری «شرکت صنعتی و بازرگانی شفق راهیان اکسین» از جانب شعبه دوازدهم بازپرسی دادسرای عمومی و انقلاب اهواز پرونده، مبادرت به صدور رای بدوی درباره کارگران معترضی کرده است که سال گذشته به وضعیت مدیریتی شرکت و وضعیت حقوقی خود از جمله بحث‌عدم اجرای طبقه‌بندی اعتراض کرده بودند. 

پیش از این شکایت شرکت از کارگران در سال گذشته در پی تجدیدنظر دادگاه به قرار منع تعقیب ختم شده بود که شرکت مزبور دوباره در فقره دیگری اقدام به شکایت از کارگران معترض کرد. 

براساس این رای: آقایان ۱) مهدی ولی‌پور فرزند ۲) خالد شریفی ۳) رعید عبیداوی ۴) طارق خلفی ۵) سیدرسول حراگ ۶) نادر حردانی ۷) علی نادری ۸) مهدی نگراوی ۹) مسعود حیدری ۱۰) عبدالحسین حمیدی‌پور ۱۱) مصطفی عبیات ۱۲) عبدالکریم سیاحی ۱۳) کاظم حیدری ۱۴) علی الهی فر ۱۵) هادی وائلی زاده ۱۶) حسن جاوید حمودی ۱۷) غریب حویزاری، جملگی به اتهام «اخلال در نظم عمومی از طریق ایجاد هیاهو و جنجال» در جریان اعتراضات سال گذشته گروه ملی فولاد، با شکایت شرکت صنعتی و بازرگانی شفق راهیان اکسین و گزارش حراست شرکت گروه ملی فولاد ایران اتهام انتسابی به متهمین را محرز تشخیص داده و مستندا به ماده ۶۱۸ قانون تعزیرات و مواد ۸۶.۶۷، ۷۰.۷۵، ۸۱.۸۳، ۶۴ قانون مجازات اسلامی هر یک از نامبردگان را به پرداخت دو میلیون و ۵۰۰ هزار تومان جزای نقدی در حق صندوق دولت بدل از سه ماه حبس تعزیری، و تحمل ۷۴ ضربه شلاق تعزیری محکوم کرده است. 

در پایان این حکم آمده است: باتوجه به وضعیت خاص متهمین کارگر به لحاظ فقدان سابقه محکومیت کیفری، با احراز شرایط مقرر در ماده ۴۰ قانون مجازات اسلامی مجازات شلاق تعیینی هر یک از کارگران را به مدت سه سال به حالت تعلیق درآمده تا در صورت‌عدم ارتکاب جرائم، مجازات تعلیقی نیز نسبت به ایشان اجرا می‌شود. 

این رای ظرف مدت بیست روز از تاریخ ابلاغ واقعی قابل واخواهی در این مرجع و پس از انقضا ظرف مدت بیست روز قابل تجدیدنظر خواهی در محاکم تجدید نظر استان خوزستان است.

*حذف برخی اتهاماتِ از پرونده کارگران حق طلب آق دره وصدور حکم در دادگاه بعدی 

روز سه شنبه ۴ مهر، دادگاه کارگران حق طلب آق دره در شهرستان تکاب استان آذربایجان غربی برگزار شد.

بنا به گزارش رسانه ای شده،برخی اتهامات سنگین از جمله آدم‌ربایی و اقدام علیه امنیت از پرونده‌ی این کارگران حذف شده است وصدور حکم برای ۳۲ کارگر آق دره به جلسه‌ی بعدی موکول شده است.

*یک سال از بازداشت ناعادلانه داود رضوی گذشت! 

داود رضوی، عضو هیئت مدیره‌ سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه، ۵ مهر ماه ۱۴۰۱، با هجوم ماموران بازداشت شد. وی طی تماس تلفنی به خانواده خود اعلام کرد که بازداشت شده و در بند ۲۰۹ زندان اوین می‌باشد. کمی قبل‌تر در اردیبهشت ماه ۱۴۰۱ و در آستانه‌ی روز جهانی کارگر ماموران امنیتی به منزل ایشان هجوم برده و با شکستن درب منزل و رفتار خشونت‌بار شروع به تفتیش منزل و ضبط وسایل شخصی از جمله تلفن همراه دختر ایشان می‌کنند. این در حالی بود که خود شخص داود رضوی در منزل حضور نداشت. 

پس از گذارندن ۲۱ روز انفرادی در بند ۲۰۹ زندان اوین، داود رضوی به بند ۲۴۰ زندان اوین منتقل شد‌. در تاریخ ۲۷ آذر ۱۴۰۱ به صورت ناگهانی و بدون اطلاع قبلی به اندرزگاه ۶  زندان تهران بزرگ منتقل شد. در طی این مدت به صورت بلاتکلیف و با تمدید قرار بازداشت موقت زندانی بود. دادگاه وی در تاریخ ۱۵ اسفند ماه ۱۴۰۱ و از پس گذراندن ۵ ماه بلاتکلیفی در شعبه‌ی ۱۵ دادگاه انقلاب به ریاست ابوالقاسم صلواتی برگزارشد. اتهام داود رضوی اجتماع و تبانی علیه امنیت ملی به ایشان اعلام شد. 

۲۰ فروردین ۱۴۰۲ داود رضوی از زندان تهران بزرگ به بند ۶ زندان اوین منتقل شد و در حال گذراندن دوران حبس خود در همین بند می باشد. ۱۷ خرداد ۱۴۰۲ در شعبه‌ی ۱۵ دادگاه انقلاب حکم ایشان توسط دفتر قاضی صلواتی به وی اعلام شد. بر اساس حکم اعلامی، داود رضوی به ۵ سال حبس تعزیری و دو سال محرومیت از فعالیت در فضای مجازی و فعالیت در گروه‌های سیاسی و احزاب محکوم گردیده است. به دنبال اعتراض به حکم و ارائه لایحه به دادگاه تجدید نظر در تاریخ ۱۱ تیرماه حکم ۵ سال حبس تعزیری وی عینا در شعبه ۳۶ دادگاه تجدید نظر تایید شد. 

طی مدت یکساله‌ی حبس ناعادلانه‌ی داود رضوی، به دنبال شرایط سخت و مشکلات جسمانی که در زندان و به سبب گذران فشار بازجویی و انفرادی‌های طولانی برای ایشان به وجود آمد، بارها جهت پیگیری و درمان مشکلات از جمله خونریزی معده و مشکلات گوارشی به بیمارستان اعزام و بستری شده که پس از پیگیری‌های فراوان نهایتا بعد از مدتی به تعویق انداختن از سوی عوامل زندان، آندوسکوپی معده جهت تشخیص مشکلات گوارشی برای ایشان انجام شد. این کارگر زندانی همچنین دچار مشکلات زانو درد و آرتروز شده و طبق نظر پزشک زندان به جلسات فیزیوتراپی ارجاع داده شده است. همچنین چشم ایشان دچار مشکلات و ضعف بینایی شده که تحت دارو درمانی قرار گرفته است. 

داود رضوی کارگر سندیکایی تنها پیگیر مطالبات خود و همکارانش بوده است. مطالباتی که طبق قوانین رسمی کشور و مقاوله‌ نامه‌های سازمان جهانی کار، که ایران عضو رسمی آن است، از ایتدایی‌ترین حقوق همه‌ی کارگران می‌باشد. او مجبور به بازنشستگی اجباری شد اما از پیگیری مطالبات کارگری دست نکشید. داود رضوی با اتهاماتی کذب و حکمی ناعادلانه و با وجود شرایط سخت جسمانی در حال سپری کردن حکم خود در زندان اوین می‌باشد. همانند وی، حسن سعیدی و رضا شهابی، دیگر اعضای زندانی سندیکا، بیش از یک سال است که در زندانند، فقط به جرم پیگیری مطالبات‌کارگری.  

سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه خواهان آزادی فوری و بی قید و شرط داود رضوی، رضا شهابی، حسن سعیدی و‌کلیه کارگران، معلمان و فعالین مدنی زندانی می‌باشد.

به امید برقراری عدالت در ایران و سراسر جهان. 

سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه

۵ مهر ۱۴۰۲

نوشته‌ی زهرا رضوی در سالگرد دستگیری  پدرش داود رضوی

۳۶۵ روز از تماست می‌گذره… 

تماسی که پرایوت نامبر بود! اما صدای تو پشتش بود… صدای محکمی که هنوز توی گوشمه… “بابا نگران نباش من خوبم، منو گرفتن، ۲۰۹ام…” و نقطه‌ای که همه‌ی دستگیری‌های قبلی برام مرور شد…. 

یک ساله که به تماس‌های چند دقیقه‌ای… ملاقات‌های کوتاه از پشت شیشه‌های نرده زده شده…. و ماهی یکبار دیدن و در آغوش گرفتن‌های کوتاه عادت که نکردیم ولی کنار اومدیم تا توان ادامه دادن داشته باشیم…. 

یکساله به نگرانی مداوم، درگیر بودن، دادگاه رفتن، اعزام‌های پر استرس به بیمارستان، صدای زنی که وسط تماس‌های کوتاه یادآوری می‌کنه: “این تماس از زندان اوین می‌باشد”، مبتلا شدیم. پارسال که همین روز صداتو از پشت تلفن شنیدم فکر نمی‌کردم قرار باشه، آنقدر طولانی شه، هی امیدواری می‌دادم که کوتاهه، برای هیچ کاری نکردن که حکم نمی‌تونن بدن… ولی این جا برای هیچکاری نکردن هم حکم می‌دن… برای درخواست حقوق عادی هم حکم می‌دن، برای حرف زدن از واقعیت‌ها هم حکم می‌دن، برای جلوی ظلم ایستادن هم حکم می‌دن، 

این جا فعال صنفی و کارگری و…. مفهومش زندانه….

عزیزترینم…. هر لحظه‌ی این یکسال با رنج نبودنت کنار خودم و شرایط سختی که تجربه می‌کنی گذشته، اما نمی‌تونم منکر این بشم که هر لحظه بهت بیشتر افتخار کردم، به شهامت و شجاعتت…. 

دوستان خیلی عزیز و نزدیکی از ما کل این یکسال زندان رو تجربه کردند و یا هنوز هم زندان‌اند، یا منتظر ابلاغ حکم، یا در حال سپری کردن حکم…. دیوار‌های بلند اوین، عزیزانی از ما رو توی خودش جا داده….  عزیزانی شریف و ارزشمند که باعث می‌شن، دنیامون اندکی حداقل جای بهتری برای زندگی همه باشه…

بابا می‌دونی که دوستت دارم. می‌دونی که باعث افتخارمی… می‌دونی که خیلی خوشحالم که دختر توام….

روزهای سختی بودن و هنوز هم هستن… توی یه متن و چند تا کلمه نمی‌تونم توصیفشون کنم، ولی ایمان دارم که تاریکی همیشه ادامه نداره…. محکم بمون برای روز آزادی…. برای برگشتن به خونه… برای تجربه‌ی دوباره‌ی روزهای معمولی و قشنگی که داشتیم…. برای اتمام زمستونی که یک ساله سرما و طوفانش، زندگی مارو تغییر داده…. 

محکم بمون، دوستت دارم.

انتشار در کانال سندیکای کارگران شرکت واحد

۵ مهر ۱۴۰۲

*کانون نویسندگان ایران:

لایحه‌ی «عفاف و حجاب»؛ 

سرکوب زنان، سلب زندگی، انکار آزادی

سرانجام در روزهای اخیر درست چند روز پس از سالگرد جنبش آزادی‌خواهانه‌ی مردم در شهریور ۱۴۰۱ نمایندگان مجلس شورای اسلامی لایحه‌ی «حمایت از خانواده از طریق ترویج فرهنگ عفاف و حجاب» را تصویب کردند و به شورای نگهبان فرستادند. این لایحه که در ۵ فصل و ۷۱ ماده تنظیم شده، ۱۲ وزارت‌خانه، ۶ سازمان و بسیاری از نهاد‌ها و «ستاد»‌های دیگر را به صف می‌کند تا «سبک زندگی اسلامی خانواده‌محور» و «فرهنگ عفاف و حجاب» را «تبیین» و حاکم کنند.

هر ماده و تبصره‌ی این لایحه ناقض اساسی‌ترین حقوق مردم است اما به عنوان مُشتی نمونه‌ی خروار می‌شود به این موارد اشاره کرد:

بند ۳، ماده‌ی ۱۰: «تهيه‌ی آیين‌نامه‌ی الگوی پوشش مناسب مبتنی بر فرهنگ اسلامی متناسب با شرایط سنی، اقليمی و جغرافيایی به ویژه مناطق روستایی و عشایری، به تفکيک برای دانش‌آموزان، معلمان و کارکنان»

بند ۳، ماده‌ی ۱۱: «ترویج سبک زندگی اسلامی خانواده‌محور و فرهنگ عفاف و حجاب از طریق تهيه و ابلاغ دستورالعمل‌های معيار (استاندارد) لباس اجتماعی در محيط‌های دانشگاهی»

بند ۷، ماده ۱۱: «در نظر گرفتن امتياز منفی برای مرتکبان هر یک از تخلفات یا جرائم موضوع این قانون، بر مبنای تشخيص کميته‌ی انضباطی دانشگاه در پرونده‌ی آموزشی و انضباطی دانشجو»

بند ۱، ماده ۱۲: «اجرای کامل قانون انطباق امور اداری و فنی مؤسسات پزشکی با موازین شرع مقدس»

بند ۳، ماده ۱۲: «طراحی چيدمان اداری در ساختمان‌های ستادی بيمارستان‌ها، دانشگاه‌ها و سایر مراکز مربوط به وزارت بهداشت بر اساس حفظ حدود حریم شرعی»

بند ۱، ماده ۱۴: «تهيه‌ی شناسنامه‌ی اجتماعی بر مبنای منطقه و آمایش سرزمينی با توجه به تنوع فرهنگ‌ها، اعتقادات جهت تقویت سبک زندگی اسلامی خانواده‌محور و فرهنگ عفاف و حجاب متناسب با آداب و رسوم»

بند ۲، ماده ۱۷: «حمایت و مراقبت از زنان آسيب‌دیده و در معرض آسيب، به منظور پيشگيری از ارتکاب رفتارهای نابه‌هنجار و غيراخلاقی»

بند ۱ ماده ۱۹: «ممانعت از واردات لباس ممنوعه و مجسمه، عروسک، مانکن و تابلو و سایر محصولات مروج برهنگی، بی‌عفتی، بی‌حجابی و بدپوششی نظير نقاشی، فرش، کتاب و مجله»

بند ۱ ماده ۲۱: «برنامه‌ریزی، طراحی و اقدام برای ترویج سبک زندگی اسلامی و ایرانی در ساختمان‌سازی‌ها به گونه‌ای که حریم خصوصی واحدهای مسکونی در معرض دید نامحرم نباشند»

بند ۱ ماده ۲۴: «شناسایی اشخاصی که از طریق فعاليت در فضای مجازی یا غيرمجازی، با همکاری دولت‌ها، شبکه‌ها، رسانه‌ها، گروه‌ها یا سازمان‌های خارجی یا معاند، یا به صورت سازمان‌یافته، اقدام به ترویج فرهنگ برهنگی، بی‌عفتی، بی‌حجابی یا بدپوششی می‌کنند یا صوت، فيلم یا تصویر مرتبط با موضوعات فوق را به بيگانگان ارسال مي‌نمایند؛ جهت معرفی به مرجع صالح قضائی»

بند ۳ ماده ۳۰: «برنامه‌ریزی و هماهنگی جهت همکاری بسيجيان ضابط با سایر ضابطان جهت اجرای مفاد این قانون»

ماده ۳۵: «مردم می‌توانند گزارش ارتکاب جرائم صاحبان حرف، مشاغل و کسب و کارها و عدم رعایت این قانون توسط دستگاه‌هایی که در این قانون برای آن‌ها تکليف تعيين شده است را به سامانه مردمی فرماندهی انتظامی جمهوری اسلامی ایران (فراجا) گزارش دهند»

ماده ۴۳: «طراحی یا تبليغ لباس ممنوعه یا مانکن (که توسط کارگروه ساماندهي مد و لباس تعيين مي‌شود) یا اسباب‌بازی، مجسمه، عروسک، تابلو، نماد یا تصویر مروج برهنگی، بی‌عفتی، بی‌حجابی و بدپوششی (که توسط شورای فرهنگ عمومی تعيين می‌شود)، جرم است»

تبصره ۲ ماده ۵۲: «سکوهای تاکسی اینترنتی موظفند ظرف مدت دو ماه در سامانه‌های ارتباطی خود با مشتریان و رانندگان امکان گزارش‌دهی راننده خودرو درخصوص مسافران ناقض این قانون را تعبيه کنند. در صورتی که راننده گزارش نقض احکام این قانون توسط مسافر را به سامانه ارسال نماید از پرداخت جریمه معاف می‌شود. همچنين این سکوها موظفند ارتباط برخط مأموران فرماندهی انتظامی جمهوري اسلامی ایران (فراجا) با این سامانه را فراهم کنند.»

ماده ۶۲: «اشخاص حقوقی و حقيقی متولی ارائه‌ی خدمات به مردم از قبيل بانک‌های غيردولتی یا شرکت‌های حمل و نقل مسافر یا فروشگاه‌ها و صاحبان حرف و مشاغل و مسئولين محوطه‌ی شهرک‌ها یا مجتمع‌ها موظفند ضمن به‌روزرسانی دوربين‌های در اختيار به منظور ارتقای کيفيت تصویر، تصاویر دوربين‌های خود را به مدت حداقل بيست روز نگهداری و آنها را جهت شناسایی افراد ناقض این قانون در اختيار فرماندهی انتظامی جمهوری اسلامی ایران (فراجا) قرار دهند»

فصل پنجم این لایحه که «جرائم و تخلفات» نام گرفته نیز فهرستی است از انواع «مجازات‌ها» به قصد قلع‌وقمع آزادی؛ مجازات‌هایی از قبیل حبس، جزای نقدی، توقیف، ممنوعیت خروج از کشور، محرومیت‌های شغلی و تحصیلی و …

در حاکمیت اسلامی، سرکوب سیستماتیک زنان و هجوم همه‌جانبه به بدیهی‌ترین حقوق و آزادی‌های مردم، حکایت امروز و دیروز نیست. کافی است تاریخ را دوباره ورق بزنیم و حد و تعزیر و منع و تصفیه را به یاد بیاوریم. بازداشت و زندان، منع از اشتغال، تحصیل و تدریس، سلب کلیه‌ی حقوق اجتماعی با اتهام‌های «بی‌حجابی»، «بی‌عفتی» و«بدپوششی»، تبعیض سازمان‌یافته با «رتبه‌بندی» و به محاق فرستادن زنان، اعطای رانت و «امتیاز» به خودی‌ها، سانسور کتاب، مجله، مجسمه و عروسک، سلب آزادی با حصارکشی و دیوارکشی، کشاندن دامنه‌ی سرکوب به بیمارستان‌، مدرسه و دانشگاه، مخبرسازی و مخبرپروری، گزمه کردن مردم بر ضد مردم، دست به جیب مردم بردن با «جزای نقدی» و نیز فهرست بلندبالای «جرائم و تخلفات» برای مردم، و به‌ویژه زنان، آشناست و زخم این «امر و نهی»‌ها بر جان‌ بسیارانی مانده است. اکنون تنها سازوکار سیستماتیک سرکوب یکجا در این لایحه مدون و«قانونی» شده‌ تا هم به کار نمایشِ گردن‌کشی بیاید و هم بیش از پیش دست حکومت را برای تحکیم اختناق باز کند.

اما شتاب در تصویب این لایحه خبر از هول و هراس نیز می‌دهد. جنبش آزادی‌خواهانه‌ی شهریور ۱۴۰۱ خواسته‌های زنان و مردم به‌جان‌آمده را به‌روشنی نشان داده است. شهریور ۱۴۰۱ به آبان ۹۸، دی ۹۶ و دیگر اعتراض‌های مردمی گره می‌خورد. زنان پیشگامان آزادی‌خواهی‌ شده‌اند، زنانی که در اسفند ۵۷ نیز ضرورت بنیادین آزادی را فریاد زدند و هشدارشان این بود که جامعه بر پایه‌ی سرکوب، تبعیض سیستماتیک و آزادی‌کشی به قهقرا خواهد رفت. اکنون در جامعه‌ای که در آن کارد جان‌گزای فقر و تنگدستی به استخوان رسیده است، مردم در تامین آب و نان خود درمانده‌اند، خشکیدن دریاچه‌ها و سوختن جنگل‌ها به اخبار روزانه‌‌‌ بدل شده‌ و پاسخ هر اعتراضی به این وضعیت هولناک جز گلوله و زندان نیست، تصویب چنین لایحه‌ای هم خبر از عزم حکومت برای سرکوب هر چه بیش‌تر می‌دهد و هم خبر از دستی که حالا دیگر از هر ابزاری جز سرکوب خالی شده است.

 

*عبدالله عبدالملکی با قید وثیقه آزاد شد 

 عبدالملکی از معلمان بازنشسته قروه‌ کردستان  کە در سالگرد ژینا امینی با اتهام اقدام علیە امنیت ملی دستگیر شدە بود با قرار وثیقە ٤٠٠ میلیونی موقتا آزاد شد.

شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران

*کامیار فکور به زندان اوین برگردانده شد .

سروناز احمدی در تماس تلفنی با خانواده‌اش خبر داده که همسرش کامیار فکور را به زندان اوین برگردانده‌اند.

امروز بعد از بازگشت کامیار فکور به زندان اوین ، ملاقات کوتاهی میان وی و همسرش ، سروناز احمدی انجام شده است .

کامیار فکور ، هم اکنون در قرنطینه زندان اوین می باشد .

از دیگر زندانیان تبعید شده به زندان قزل حصار خبری در دست نیست و این زندانیان کماکان از تلفن و ملاقات با خانواده هایشان به دستور رییس زندان  قزل حصار محروم هستند.

شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران

*قول‌هایی که باد هوا بود

پارسال در همین ایام و بعد از تجمعات و اعتراضات نسبت به تفکیک جنسیتی سالن‌های غذاخوری، معاونت دانشجویی وقت، دکتر ابوالحسنی در جمع تعداد زیادی از دانشجوها بعد از شنیدن خواسته‌هایشان قول هایی برای پیگیری داد:

https://t.me/shariftoday/17903

https://t.me/shariftoday/17903 

حرف‌هایی که همان موقع هم می‌شد حدس زد اراده‌ای برای اجرایشان وجود ندارد و برای آرام شدن جو اعتراضی دانشگاه گفته می‌شود.

ابوالحسنی آن روزها قول داد با همکاری شورای صنفی، سازوکاری مورد توافق همه دانشجوها برای مشخص شدن آمار تعداد افرادی که خواستار حذف تفکیک جنسیتی سالن‌های غذاخوری دانشگاه هستند ایجاد شود و پس از مشخص شدن درصد دانشجوهای خواستار این مطالبه، این خواسته را از نهادهای بالادستی (وزارت علوم، نهاد نمایندگی رهبری و شورای عالی انقلاب فرهنگی) پیگیری کند و ظرف ۲ هفته بعد از شروع پیگیری، نتایج آن را به دانشجوها گزارش دهد.

برگزاری نظرسنجی، آن هم به صورت رسمی از طرف دانشگاه، در مواردی مانند حذف تفکیک جنسیتی سلف غذاخوری دانشگاه که انگار از پارسال به تابوی دیگری در کنار هزار تابوی دیگر مملکت بدل شده، کار خطرناکی‌ست. دانشگاه نهایتا حق دارد میزان رضایت‌تان از اساتید یا ترجیح‌تان برای رشته‌های ورزشی را بپرسد. انگار بالایی‌ها هم می‌دانند که چه نتیجه‌ای از این نظرسنجی حاصل می‌شود و اگر بخواهند به آن احترام بگذارند، از فردا رعیت پررو می‌شود و درمورد مسائل مهم‌تر از نظرسنجی و احترام به نظرم مردم حرف می‌زند. ابوالحسنی هم به خوبی اینها را می‌دانست، با این حال قول محکمی داد و درخواست کرد همان‌جا حرفش را صوتی و تصویری ضبط کنند تا فردا زیرش نزند.

با همه این‌ها، نزدیک یک‌ سال از مهلت دو هفته‌ای که خودش تعیین کرد گذشت و نه خبری از نظرسنجی شد، نه آیین‌نامه رفتاری مورد توافق همه گروه‌های دانشجویی. مسئولان دانشگاه هم به نظر می‌آید خیال‌شان فعلا راحت است و با شروع ترم جدید، سالن‌های غذاخوری را به روال سابق برگردانده‌اند.

فقط اگر مسئولی از رعایت قانون و آیین‌نامه مصوب سال ۱۳۶۶ شورای عالی انقلاب فرهنگی درباره حفظ حدود و آداب اسلامی در دانشگاه‌ها گفت که بند ۱۱ آن به تفکیک جنسیتی سلف‌های غذاخوری اشاره دارد، به او یادآوری کنید که این آیین‌نامه بندهای دیگری هم دارد؛ مثلا استفاده مسئولان مرد از منشی مرد یا نشستن دانشجوهای دختر و پسر در ردیف‌های جداگانه در کلاس‌های درس و … که امروزه خنده‌دار به نظر می‌رسد.

 https://rc.majlis.ir/fa/law/show/100899

برگرفته از کانال شریف تودی

*انتقال به بهداری و نگرانی از بابت سلامت محمدمهدی وثوقیان

محمدمهدی وثوقیان دانشجوی هوشبری و نائب دبیر شورای صنفی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان که روز ۲۹  شهریور بازداشت شده بود، امروز به بهداری زندان منتقل و مجددا به انفرادی منتقل شد. 

علت انتقال او به بهداری مشخص نیست اما لازم به ذکر است، این دانشجو پس از گذشت ۷ روز همچنان هیچ تماس مسقیمی با خانواده‌ی خود نداشته است و همچنین دادسرا از پیگیری خانواده جلوگیری می‌کند. 

سلامت و جان این دانشجو در خطر است و مسئولیت آن بر عهده‌ی نهاد بازداشت کننده می‌باشد.

*حکم ۴ ترم تعلیق و تبعید از دانشگاه!

ارژنگ مرتضوی دانشجوی علوم کامپیوتر دانشگاه خوارزمی با حکم کمیته‌ی مرکزی وزارت علوم به اتهام ایجاد بلوا و آشوب در دانشگاه به ۴ نیمسال منع موقت از تحصیل و تغییر محل تحصیل از دانشگاه خوارزمی به دانشگاه دامغان، محکوم شد. 

گفتنی است این دانشجو در تاریخ ۲۶ آذر سال گذشته توسط نیروهای امنیتی بازداشت و ۲ اسفند از زندان آزاد شده بود. همچنین این دانشجو در هنگام برگزاری جلسات بدوی و تجدید نظر در زندان به‌سر می‌برد.

*ممنوع‌ التدریسی و تعلیق از عضویت در هیات علمی

محسن برهانی عضو هیات علمی گروه حقوق دانشگاه تهران در صفحه‌ی توییتر خود، خبر از ممنوعیت از تدریس و تعلیق از عضویت در هیات علمی خبر داد. ایشان همچنین عنوان کردند که این تعلیق غیرقانونی بوده است.

هتک حرمت معلمان مالک اراضی حصار سرخ  شاندیز با تخلیه تانکرهای مدفوع انسانی بر سر راه آنان  

جمعی از فرهنگیان شاغل و بازنشسته مالک اراضی حصار سرخ شاندیز، پلاک ۸۹ اصلی بخش ۶ مشهد، در نامه‌ای نسبت به بی‌توجهی مسئولین در قبال افراد سوجو گلایه‌هایی مطرح کرده‌اند.

در بخشی از نامه آمده است چند سالی است افرادی سودجو و از خدا بی‌خبر، با عنوان کارآفرینی و سوءاستفاده از شعار سال، تحت عنوان ایجاد اشتغال، با گرفتن وام‌های کلان، در زمین خریداری شده معلمان تبادکان در سال ۱۳۷۴ را دیوار کشی نمودند و اقدام به تصرف و غصب آن نمودند که شرح آن در سوابق حقوقی و اراء صادره در محکومیت زمین‌خوران موجود است. حال که از مجرای حقوقی و قضایی به بن‌بست رسیده و شکست خورده‌اند، وقاحت و بی‌شرمی را به جایی رسانده‌اند که در روز جشن شکوفه‌های کلاس اولی و بازگشایی مدارس در روز نخست مهر دانایی که دانش‌اموزان ایران اسلامی با زنگ مهر به خانه دوم خویش روانه مدرسه می‌شوند تا درس زندگی بیاموزند، این شاگردان همیشه رفوزه و تقلب‌کاران حیله‌گر، درست سر راه ما، چند تانکر مدفوع انسانی‌خالی کرده‌اند.

منبع ۳ خبربالا:کانال شوراهای صنفی دانشجویان کشور

*جان باختن راه‌آهن گرمساربراثر تصادف قطار

در روزهای گذشته،یک کارگر۳۵ راه‌آهن گرمسار بنام رحمان جورابلوبراثر برخورد لکوموتیو قطار با وی جان‌ خود را از دست داد.

پیش از این نیز دو کارگر راه‌آهن گرمسار در دو حادثه جداگانه در روز‌های ۲۶ آذر ماه سال ۱۴۰۱ و ۹ اردیبهشت ماه  سال جاری بر اثر برخورد لکوموتیو با آنها جان خود را از دست داده‌اند.

akhbarkargari2468@gmail.com


Google Translate