رژوا در گرداب تضادهای امپریالیستی

رژوا در گرداب تضادهای امپریالیستی

مقدمه مترجم

از آنجایی که هنوز برخی از طرفداران مارکسیست-لنینست تشکیل “کمونها “ در رژوا را با کمون پاریس مقایسه کرده و تقدس خاصی برای این مبارزات قایل شده‌اند به ترجمه این مقاله اقدام کردم.

ضمن اینکه با خیلی از نکات گفته شده در مقاله زیر در مورد رژوا و آنچه در آنجا میگذرد‍ ٬ موافقم اما  اوجلان را هیچ‌وقت مارکسیست ندانسته و او هیچ وقت از یک ناسیونالیست فراتر نرفته است. 

این مقاله گرچه در سال ۲۰۱۷ نوشته شده است اما به لحاظ نظری هنوز معتبر است

 بدلیل اینکه از این دست آب تطهیر ریختن بر جنبش های اعتراضی و بزرگ کردن آن‌ها و جا زدن آن‌ها بعنوان یک انقلاب اجتماعی در جنبش کارگری ایران جایگاه خاصی دارد.

 باید گفت سنت انتقاد در مبارزات کارگری ایران بسیار کم است . گاهی مبارزات کارگران نیشکر هفت تپه آنجا که به رفرمیسم کشیده می‌شود بدلیل شرکت کننده های کارگری آن، مورد انتقاد پرلتری قرار نمیگیرد و گاهی مسله زن زندگی آزادی همه چیز می‌شود و مبارزات آگاه و متحد کارگران با این دیدگاه رفرمیستی که در ایران تحت یک حکومت دیکتاتوری بهتر از این نمیشود؛ و باید از یک مبارزه « دمکراتیک و ملی » استقبال کرد به فراموشی سپرده می‌شود و میهن، آزادی‌های مدنی و ملی، دموکراسی، مقررات ضد کارگری اتحادیه ها عمده مشود. بدین ترتیب مبارزات کارگری از یک‌سو با ضعف های خود طبقه استثمار شده و با اقدامات نیروهای مختلف بورژوازی که به دنبال سوء استفاده از این ضعف‌ها هستند، مهار و شکسته می شود. متاسفانه جنگ وگریز مردم در رژوا که تحت حکومت فکری ناسیونالیستی اوجلان است از یک دیگاه رفرمیستی-ناسیونالیستی پیروی میکند و ربطی به جنبش انقلابی پرلتری ندارد. (در اینجا بحث بر سر خط فکری عمده در رژوا است). 

آنچه از تاریخ تجربه مبارزات جنبش کارگری جهانی میتوان فهمید بدون مداخله مستقیم و سازماندهی جنبش آگاه و متحد کارگری و مبارزه علیه استثمار و  مناسبات بردگی مزدی هیچ مبارزه‌ای انقلابی نیست و کار مزدوری جدیدی را ایجاد میکند که بار دیگر کارگران را استثمار کرده و سرمایه داری را تداوم میبخشد.کشتار توده های مردم بدست دولت های سرمایه داری خارجی و داخلی زمانی به پایان میرسد که بساط سرمایه از جهان برچیده شود.

  

رژوا در گرداب تضادهای امپریالیستی

در طول چندین سال گذشته روژوا یا کردستان غربی که از نظر قانونی بخشی از سوریه است؛ توسط بسیاری از آنارشیستها ؛ آزادخواهان و حتی مارکسیستها به عنوان کانون یک انقلاب اجتماعی تلقی شده است. کانون انقلابی که همبستگی از سوی انقلابیون را می طلبد؛ و حتی به سبب اینکه این انقلاب مورد هدف حملات وحشیانه نظامی از سوی داعش(دولت اسلامی) و اکنون از سوی ترکیه اردوغان است؛ چیز بیشتر از این همبستگی را لازم دارد.   

از آنجایی که خاورمیانه امروز به معنای واقعی کلمه در میان آتش میسوزد و صحنه پاکسازی شریرانه قومی و مذهبی، و نبردهای خونین بین دولت ها و ارتش های امپریالیستی رقیب است، تعین کردن این که آیا با تشکیل کمونها در رژوا ما شاهد یک تهدید مرگبار برای سرمایه هستیم و آیا این کمونها ضد سرمایه داری هستند یا یک حمام خون بین امپریالیستی که در آن مردم برای خدمت به منافع سرمایه داری بسیج شده اند؟ از اهمییت بالایی برخوردار است.

در چند سال گذشته، در حالی که سوریه به جنگ داخلی ناشی از مداخله کشورهای امپریالیستی (ایران، ترکیه، روسیه و ایالات متحده آمریکا) سقوط کرد، روژاوا تحت کنترل PYD و مبارزان آن (YPG)،  شاخه ای از PKK سوریه (حزب کارگران کردستان \[sic.\]) به رهبری عبدالله اوجالان قرار گرفت. اوجالان که در اصل یک مارکسیست-لنینیست بود، اکنون در حبس ترکیه است،او در دوران زندان تغییر کرده و تحت تأثیر نوشته های آزادیخواه آمریکایی، موری بوکچین(Murray Bookchin ) به یک طرفدار «کمونالیسم» و «کنفدرالیسم دموکراتیک» تبدیل شده است. 

کافی است بگوییم که چه ادای احترامی به رئیس مائو یا به «شهرداری آزاد» اوجالان میشود، آنجا اوجالان و فقط اوجلان حکومت میکند (عکس او تقریباً در تمامی فضاهای «عمومی» روژاوا است) سخنان او  قانون محسوب می‌شود،در روژاوا، و بصورت مخفیانه در بسیاری از مناطق کردنشین ترکیه (حداقل در شب)، حزب کارگران کرد حکومت می کند. در روژاوا، PYD یک دولت تک حزبی ساخته است. ماهیت «دموکراسی» که پارتیزان‌های PYD، چه در غرب و چه در روژاوا، به آن اشاره می‌کنند، با ماهیت «دمکراسی‌های مردمی» در بلوک استالینیستی در طول جنگ سرد – صرفنظر از شعارها – تفاوتی ندارد. در واقع، حتی فمینیسمی که طرفدارانش نیز به آن اشاره می‌کنند،  زنان «جنگجویی» ، که   موهای پریشان در باد و تفنگ در دست دارند، شباهت عجیبی به عکس‌های لاپاسیوناریا

 (La Pasiónaria ) در صفحه اول مطبوعات استالینیستی در سال ۱۹۳۶ دارد که امپریالیسم روسیه به خوبی برای بسیج حمایت عمومی استفاده کرد. این واقعیت که خود روژاوا به طور وحشیانه ای هم از سوی داعش و هم از سوی رژیم AK ترکیه اردوغان مورد حمله قرار گرفته است، نمی تواند مبنایی برای هر نوع دفاع گرایی انقلابی باشد، همانطور که بسیاری در «دنیای آزادیخواه» خواستار آن هستند. 

مرز طبقاتی در جنگ بین امپریالیست  بر این اساس نیست که کدام طرف اولین گلوله را شلیک کرده است؛ کدام نیروهایی  برای اولین بار از مرز عبور کردند یا جنگ را آغاز کردند، یا حتی چقدر یک ارتش  جنگنده دست به وحشیگری میزند؛ اگر مبنا را بر این اساس بگذاریم ، انقلابیون همیشه باید یک دولت سرمایه داری، یک بلوک امپریالیستی یا دیگری را انتخاب کنند و بدین وسیله پیروزی و تحکیم سرمایه داری را تضمین کنند. و در نتیجه مانع هرگونه  مقاومت ممکنه و ابراز موضع سیاسی علیه آن میشود که میتواند مبنایی برای مقاومت واقعی در برابر امپریالیسم در هر دو طرف خط مقدم شود.

آیا ناسیونالیسم کردی PKK/PYD با ناسیونالیسم کردی کردستان عراق و مسعود بارزانی تفاوت دارد؟ قطعا ایدئولوژی متفاوت است.در کردستان عراق سرمایه داری تبدیل به یک هنجار و ارزشی شده است که در حال حاضر عملاً تحت الحمایه و پایگاه نظامی آمریکا است، جایی که از نظر سیاسی تمایز بین پیشمرگه های کرد مسلح و مجهز توسط ایالات متحده و نیروهای ویژه و نیروهای آمریکایی مستقر در اربیل دشوار است. با این حال، جدا از «گردشگران» غربی که در گذشته نزدیک به روژاوا آمده بودند تا در عمل یک «کمون آزادیخواه» را ببینند، روژاوا نیز مملو از ماموران سیا و نیروهای ویژه آمریکایی است. در واقع، زمانی که داعش تهدید کرد که پایگاه کردها کوبانی را تصرف خواهد کرد، نیروی هوایی آمریکا بود که این شهر را برای PYD نجات داد. نه از نظر ناسیونالیسم کردی و نه بسیج برای جنگ بین امپریالیستی در کنار ایالات متحده نمی توان از نظر ماهیت طبقاتی بین روژاوا و اربیل تفاوت قائل شد!

امروز، درگیری بین دولت‌های امپریالیستی و متحدان محلی‌شان ، خاورمیانه را به گورستان واقعی تبدیل کرده است که در آن تحسین روژاوا را دیگر نمی‌توان ساده‌لوحانه یا از نظر سیاسی بی‌گناه دانست، بلکه باید بیشتر آنرا فرو رفتن به گرداب ایدئولوژیک امپریالیسم دانست. طوریکه، دیگر هیچ توجیه ای برای آن ممکن نیست. بنابراین، اجازه دهید نگاهی به درگیری عمیق بین امپریالیسم های رقیب در خاورمیانه بیندازیم، جایی که متحدان می توانند با یک چرخش دست به دشمن تبدیل شوند و شروع آن برخورد بین امپریالیسم روسیه و آمریکا در منطقه میباشد. روسیه پوتین از طریق پایگاه های دریایی و میدان های هوایی خود در سوریه اسد، تحت سلطه اقلیت علوی که دفاع از آنها برای حفظ نفوذ و قدرت روسیه در منطقه و روابط نزدیک با شیعیان ایران ضروری است، در خاورمیانه جای پایی دارد.

 ایالات متحده اکنون داعش را به عنوان یک تهدید جدی برای قدرت خود در منطقه می بیند، حتی به قیمت حمایت دولت شیعه در عراق. در واقع، اگرچه هنوز خیلی زود است که بگوییم، اما این احتمال وجود دارد که توافق هسته ای با ایران در آینده ای نه چندان دور، روند تنش زدایی را با تهران آغاز شود، به ویژه اگر متحدان سنی سنتی واشنگتن (عربستان سعودی، کشورهای خلیج، اردن) تمایلی به رهبری و ارائه نیروی زمینی برای سرکوب داعش نداشته باشند.

سرخوردگی فزاینده آمریکا از متحدان سنی خود،در مورد ترکیه سنی و دولت اردوغان  که رژیم اسد را دشمنی می بیند که باید نابود شود،  همراه با ناسیونالیسم کردی که تمامیت ارضی ترکیه را در استان های شرقی آن تهدید می‌کند صدق میکند. همان ناسیونالیسم کردی که یکی از محور استراتژی آمریکا در عراق و سوریه است. اردوغان اکنون نیروهای خود را به آن سوی مرز به روژاوا فرستاده است تا شاید PYD و YPG را در آنجا درهم بشکنند و در عین حال هر دو ادعای حاکمیت سوریه و همچنین دشمن سنتی آنکارا، روسیه، حامی اسد را به چالش بکشند.

و همزمان، روسیه و آمریکا به دنبال «آتش‌بس» در سوریه هستند که امیدوار است به روسیه اجازه حمله به داعش را بدهد، حتی در شرایطی که به نظر می‌رسد اسد با کمک روسیه حلب و شاید اکنون ادلب را نیز پس بگیرد.بدین ترتیب جریان آن جنگ داخلی طولانی را از طریق کشتار جمعی غیرنظامیان  توسط بمباران بی امان روسیه تغییر داد. تاریخ مملو از چرخش های دراماتیک در کشمکش های بین امپریالیستی است، و ما ممکن است اکنون در آستانه  یکی از آن باشیم.

با این حال، هر چرخشی که ممکن است رخ دهد، یک چیز واضح است: آنهایی که اصرار دارند روژاوا را از دریچه انقلاب اجتماعی می ببیند، چشم خود را  به کشتار دایمی بین امپریالیستی میبندد که به معنای واقعی کلمه رویدادها را در آنجا شکل می دهد. وقتی از همان طرفی که سیا حمایت میکند، حمایت می‌کنید، آیا واقعاً به نقشه‌های گوگل نیاز دارید که به شما بگوید از مرزطبقاتی عبور کرده‌اید؟

برون:Internationalist Perspective  Posted on April 30, 2017

 برگردان: ف.نصیر ۳۰-۰۸-۲۰۲۳

Print Friendly, PDF & Email

Google Translate