معرفی کتاب جدید «بهرام رحمانی» بهنام
انقلاب «زن، زندگی، آزادی» در ایران
نشر کتاب ارزان در سوئد – استکهلم، به مدیریت آقای نعمت علیمرادی این کتاب را منتشر کرده است.
انقلاب «زن، زندگی، آزادی» در ایران، شامل سیزده فصل و ۴۷۵ صفحه است.
جلد کتاب انقلاب «زن، زندگی، آزادی» در ایران
بهرام رحمانی نویسنده در مقدمه کتاب خود، از جمله نوشته است:
مهسا(ژینا) امینی، حدود ساعت ۶ عصر سهشنبه ۲۲ شهریور ۱۴۰۱ در نزدیکی ایستگاه مترو شهید حقانی در تهران در حالی بازداشت شد که برادرش کیارش امینی هم همراه او بود.
ساعاتی پس از کشتهشدن مهسا امینی جمعی از مردم در اعتراض به قتل وی در نزدیکی بیمارستان کسری تجمع کردند و شعارهای «مرگ بر دیکتاتور»، «گشت ارشاد: گشت کشتار»، «قسم به خون مهسا، ایران میگردد آزاد»، «خامنهای قاتله، حکومتش باطله» و «از کردستان تا تهران، ستم علیه زنان» سردادند. این اعتراضات با سرکوب و بازداشت معترضان مواجه شد. شماری از زنان در واکنش به هجوم نیروهای ضد شورش، روسری خود را برداشتند و شعار «بیشرف داعشی» سردادند. برخی مردم در خیابانها صدای بوق خودروهایشان را به نشانه اعتراض به صدا درآوردند.
صبح روز ۲۶ شهریور ۱۴۰۱، پیکر مهسا در گورستان «آیچی» سقز به خاک سپرده شد. در این بود که برای اولین بار شعار «ژن، ژیان، ئازادی» سر داده شد. زنان روسریها را برداشتند و زیر پایشان انداختند. نخستین ویدیوها از سقز نشان میداد مردم این شهر بعد از مراسم خاکسپاری مقابل فرمانداری تجمع کردهاند و عدهای بر اثر تیراندازی مجروح شدهاند. پس از آن، اعتراضات به سنندج نیز کشیده شد. در تهران برای دومین روز پیاپی تجمع اعتراضی با شعارهای علیه حاکمیت در میدان آرژانتین برگزار شد.
اعتراضات بهسرعت به شهرهای کوچک و بزرگ و حتی روستاهای دوردست کشور نیز کشیده شد. در روزهای بعد، انقلاب «زن، زندگی، آزادی» سراسر شهرهای ایران را فرا گرفت. ، بنابراین، دور از انتظار نیست که جنبش این انقلاب، همانگونه که انقلاب سال ۱۳۵۷ به سقوط حکومت پهلوی منجر شد، جمهوری اسلامی را نیز سرنگون کند. چرا که کمابیش رویکرد هر دو حکومت پهلوی و جمهوری اسلامی، جز سانسور و سرکوب، اختناق و خشونت، فلاکت اقتصادی و فقر فرهنگی، حاصل دیگری برای مردم به بار نیاوردند.
…
دانشجویان دانشگاههای خواجه نصیر، چمران اهواز، صنعتی شاهرود، دامغان، علوم پزشکی کردستان، علامه طباطبایی، آزاد تهران واحد علوم تحقیقات، اصفهان، شهید بهشتی، مازندران، یزد، علم و فرهنگ، تربیت مدرس، رازی کرمانشاه، سوره، گیلان، آزاد تهران مرکز و شیراز نیز تجمعات اعتراضی ترتیب دادند.
در این تجمعهای اعتراضی دانشجویان از جمله شعارهای «بهش نگین اعتراض، اسمش شده انقلاب»، «۱۵۰۰ نفر کشته آبان ماست»، «مامور قلدر نمیخوایم آخوند مفتخور نمیخوایم»، «دانشجوها غرق خون استادامون خفهخون» و … سر داده بودند.
بدون شک اعتراضات کنونی ماهیت انقلابی دارند. انقلاب هم بهمعنای واقعی آن، یعنی براندازی جمهوری اسلامی و برپایی سیستم سیاسی و اجتماعی جدیدی است که کاملا ماهیت دموکراتیک و سکولار داشته و دغدغهاش بهبود زندگی مردم و تامین آزادی همگان است. بنابراین اهداف انقلاب «زن، زندگی، آزادی»، هم ماهیت اجتماعی دارد و هم اقتصادی و هم سیاسی. انقلابیون خواهان برپایی جامعه نوینی هستند که ضمن رفع نابرابریها و تبعیضهای موجود، نه تنها زنان بهمعنای واقعی در آن جامعه از حقوق برابر برخوردار گردند، بلکه استثمار انسان از انسان نیز از بین برود تا همه اقشار اجتماعی و همه مردم از شهرنشینان تا روستاییان بتوانند از یک زندگی آزادتر، بهتر، شادتر و بدون تبعیض و استثمار برخوردار باشند.
مرگ دردناک و دلخراش زن جوان مهسا(ژینا) امینی نه تنها در ایران، بلکه افکار عمومی جهان را تحت تاثیر قرار داد تا آنجا که هشتگ مهسا امینی به ترند اول توییتر تبدیل شد.
از خاکسپاری ژینا در سقز به بعد، هیچ روزی نبوده که تجمعی اعتراضی در ایران برگزار نشود؛ در بیش از ۱۸۰ شهر بزرگ و کوچک، در همه استآنهای کشور.
شعار «زن، زندگی، آزادی»(به کردی: ژن، ژیان، ئازادی) شعاری سیاسی و اجتماعی است که نخستین بار توسط زنان مبارز کرد در کردستان ترکیه و سپس در انقلاب روژاوا(کردستان سوریه) سر داده شد. این شعار به سایر تجمعات اعتراضی سطح جهان نیز راه یافت.
در ایران، پس از جانباختن مهسا(ژینا) امینی، شعار «زن، زندگی، آزادی»، نخستین استفاده از این شعار توسط معترضان در ایران به اعتراضات سراسری در ایران، در واکنش بهجانباختن مهسا امینی بازمیگردد. این شعار نخستین بار در مراسم تدفین مهسا امینی در گورستان آیچی شهر سقز سر داده شد و سپس در اعتراضات شعر سنندج پس از مراسم تدفین مهسا. این شعار بهسرعت به اعتراضات دانشجویان در دانشگاه تهران و پس از آن به اعتراضات سایر شهرهای ایران نیز راه یافت.
…
خیلی از هنرمندان و ورزشکاران و دیگر چهرههای مشهور هم که معمولا در حمایت از حکومت حرف میزدند مدتها است راهشان را از حاکمیت جدا کردهاند. آنهایی هم که در حکومت هستند و صحبت میکنند صدای واحدی ندارند.
جمهوری اسلامی ایران، ۴۴ سال جنایت پشت جنایت میآفریند. مرگ «کیان پیرفلک» در کنار دو کودک ۱۴ و ۱۳ ساله دیگر در شهر «ایذه» به تعداد کودکان کشتهشده این روزها اضافه کرد. کیان پیرفلک، کودک ایذهای، در وقایع اخیر این شهر کوچک کشته شده است. از او ویدئوییهایی در شبکههای اجتماعی وجود دارد که مادرش پیشتر در صفحه شخصی خود قرار داده بود. هرچند ویدئو کشتهشدن این کودک ۹ ساله که مادرش از همسایه بهدنبال یخ برای جنازه تیرخوردهاش است، همه را متاثر کرد…
هنگامی که بدانیم ۳۰۰۰ وظیفه ایجابی بر عهده ۲۶ دستگاه اجرایی گذاشته شده تا حجاب و عفاف را در جامعه تقویت کنند؛ شاید به عمق سرکوب سیستماتیک زنان پی ببریم.
…
انقلاب «زن، زندگی، آزادی»، ویژهها و مختصات زیادی دارد و آن را با انقلابات و حتی اعتراضات پیشین نیز متمایز میکند. حضور گسترده زنان و نقش رهبری فعالین آنها در این انقلاب، بینظیر و تحسینبرانگیر است. همچنین مشارکت بخشهای مختلف کارگری، دانشجویان، دانشآموزان و اصناف و بازار در اعتراضات بوده است.
…
کتابی که در مقابل خود دارید ایدهها، ابتکارات، اهداف و فکر نو نیروهای جوان ایران و در پیشاپیش همه زنان و دختران در طول شش ماه انقلاب «زن، زندگی، آزادی» را به رشته تحریر درآورده است. نیمه دوم سال ۱۴۰۱ برای اکثریت مردم ایران، با عمیقترین دردها و غمها، همزمان شادی و امیدهایی همراه بوده است. بخش عظیمی از مردم ایران، با شور و شوق، قدرت و شهامت و اعتماد به نفس بیسابقهای، به این نتیجه رسیدهاند که قادرند جمهوری اسلامی جهل و جنایت و ترور و بچهکش را سرنگون کنند و جامعه نوین آزاد و برابر و عادلانه خود را با معیارها و ارزشهای جهانشمول انسانی قرن بیست و یکم بسارند!
…
همانطور که در فصلها و صفحات مختلف این کتاب مطالعه خواهید کرد جامعه ما و همچنین جامعه جهانی در شش ماه آخر سال گذشته، از طریق هزاران خبر، گزارش، تحلیل و فیلم، قهرمانیها، جانفشانیها، حقطلبیها و مبارزهجوییهای نوجوانان و جوانان انقلابی ایران را دیدهاند و انقلاب «زن، زندگی، آزادی» را تحسین کردهاند که چگونه انقلابیون ایران برای رسیدن به آزادی و برابری با قامتی استوار و تحسنبرانگیزی در مقابل نیروهای تا دندان مسلح و خشن و بیرحم جمهوری اسلامی، جسورانه میجنگند.
نام «مهسا امینی» اکنون نماد دستکم بیش از ۴۴ سال مبارزه زنان ایرانی در دوران جمهوری اسلامی است. همچنین نام مهسا امینی، نامهای زنان ایرانی بسیار دیگری را هم نمایندگی میکند: دختران خیابان انقلاب، ندا آقاسلطان، سحر خدایاری(دختر آبی)، سپیده قلیان، زینب جلالیان، نسرین ستوده، سپیده رشنو، نرگس محمدی، گوهر عشقی، فرنگیس مظلوم و …
برجستگی نقش زنان در این اعتراضات فقط در شعار و اهدافش یا طرحها و پیامهایش نیست؛ زنان و دختران با حضور پررنگ و شجاعانه خود، صحنههای بیسابقهای را در اعتراضات ایران به نمایش گذاشتند؛ از تولید فرهنگ و سیاست گرفته تا قرار گرفتن در صف اول اعتراضات و برداشتن یا سوزاندن روسریها تا رقصیدن در میانه میدان و مواجهه تن به تن با نیروهای سرکوب و حتی فریاد زدن بر سر آنان. این آگاهی و توانایی و «شجاعت» بیسابقه دختران و زنانی که اکثریت آنان در دوران جمهوری اسلامی به دنیا آمدهاند، با همراهی، حمایت و پشتیبانی مادران و پدران و همچنین مردان و پسران هم مواجه شده است.
این امر نشان میدهد که مطالبات قدیمی زنان نسل انقلاب ۵۷ ایران، چهل و چهار سال بعد، بهطور عمیقتری در نسلهای پس از انقلاب ریشه دوانده و جدایی بیشتری بین جامعه ایران و حکومت جمهوری اسلامی افتاده است.
علاوه بر قرائت مردسالارانه از «زن» در جمهوری اسلامی، حکومت ایران اساسا «زندگی آزادانه» چه برای زن چه برای مرد را هم یک برنامه «دشمن» خود میداند و بارها با عنوآنهای مختلف از جمله «تهاجم فرهنگی» به جنگ آزادیها در زندگیهای فردی و اجتماعی رفته است.
…
انقلاب «زن، زندگی آزادی»، با وجود این همه سرکوب و وحشیگریهای جمهوری اسلامی و نیروهای سرکوبش به عناوین مختلف ادامه دارد بهطوری که «دانشآموزان انقلابی تهران» نیز با پخش شبنامهای در خیابانها خواستار ادامه انقلاب شدند.
متن شبنامه:
«یا در خیابان برای اعتراض
یا در خانه برای اعتصاب
همه با هم برای انقلاب
انقلاب از رگِ گردن نزدیکتر است.»
چهارشنبه بیست و دوم شهریور ۱۴۰۲-سیزدهم سپتامبر ۲۰۲۳
علاقهمندان میتوانند این کتاب را از آدرس زیر تهیه کنند:
Kitab-i Arzan
Helsingforsgatan 15
164 78 kista- Sweden
+46 8 752 77 09
+46 70 4926924(mobil)