اخباروگزارش های کارگری ۱۴ شهریورماه ۱۴۰۲

اخباروگزارش های کارگری ۱۴ شهریورماه ۱۴۰۲

– سه شنبه های اعتراضی بازنشستگان کشوری نسبت به عدم اجرای قانون همسان سازی حقوق بازنشستگان(اجرا نشدن ماده ۳۰ قانون برنامه ششم توسعه)مقابل صندوق بازنشستگی کشوری در استان های

آذربایجان شرقی(شهرتبریز)

اردبیل(شهراردبیل)

البرز(شهرکرج)

استان تهران(شهرتهران)

خوزستان (شهراهواز)

قزوین(شهرقزوین)

کردستان(شهرسنندج)

کرمانشاه(شهر کرمانشاه)

گیلان(شهر رشت)

مازندران(شهر ساری)

همدان (شهر همدان)

ویزد(مقابل استانداری)

– تجمع اعتراضی کارکنان انتظامات شرکت بهره برداری مترو تهران نسبت به تغییر مدیر انتظامات و ادغام این واحد با یگان حفاظت مترو مقابل ساختمان شورای شهر تهران و یک ایستگاه‌ مترو

– اعتراض کارکنان شرکتی اداره پست گیلان نسبت به عدم پرداخت ۳ ماه حقوق وافزایش ساعات کاری

– دیدار تعدادی از معلمان مطالبه‌گر لنگرود با آقای عزیز قاسم‌زاده قبل از بازگشت به زندان

– بیانیه اعتراضی کانون صنفی فرهنگیان گیلان به مناسبت اتهامات انتسابی هیئت تخلفات اداره کل آموزش و پرورش استان گیلان علیه معلم جوان کنش‌گر صنفی آقای حسن نظریان

– بیانیه انجمن صنفی معلمان کوردستان (سقز و زیویه، دیواندره، مریوان و سروآباد، سنندج و کلاترزان) در رابطه با محکومیتِ احکام صادره علیه آقای سلیمان عبدی

– پرونده سازی جدید برای جعفر ابراهیمی معلم زندانی و کامیار فکور

– بیانیه شورای هماهنگی تشکل‌های صنفی فرهنگیان درباره وضعیت جسمی جعفر ابراهیمی

– بیانیه انجمن فرهنگیان هرسین در پی وخامت حال معلم زندانی جعفرابراهیمی

خشونت سیاسی نام دیگر ” ترور”.

– هجوم نیروهای امنیتی به منزل یک فعال دانشجویی

قطع همکاری بلافاصله پس از تمام شدن مرخصی زایمان

– اخراج استاد گروه نمایش دانشگاه تهران

– تشدید حکم بدلیل اجتناب از امضای تعهدنامه 

– محرومیت از ‌تحصیل بدون تشکیل پرونده انضباطی

پیام جمعی از کارگران و خانواده های هفت تپه به خانواده های کارگران سنگ معدن طرزه دامغان

– جان باختن یک کارگرپتروشیمی بوشهربراثر سقوط از ارتفاع بدنبال  ریزش متریال رویش

*******

*سه شنبه های اعتراضی بازنشستگان کشوری نسبت به عدم اجرای قانون همسان سازی حقوق بازنشستگان(اجرا نشدن ماده ۳۰ قانون برنامه ششم توسعه)مقابل صندوق بازنشستگی کشوری در استان های

آذربایجان شرقی(شهرتبریز)

اردبیل(شهراردبیل)

البرز(شهرکرج)

استان تهران(شهرتهران)

خوزستان (شهراهواز)

قزوین(شهرقزوین)

کردستان(شهرسنندج)

کرمانشاه(شهر کرمانشاه)

گیلان(شهر رشت)

مازندران(شهر ساری)

همدان (شهر همدان)

ویزد(مقابل استانداری)

شعارها:

«درد ما درد شماست مردم به ما ملحق شوید»

«بازنشسته بپاخیز برای رفع تبعیض»

«بازنشسته داد بزن حق تو فریاد بزن»

«معلم زندانی آزادباید گردد»

« گرانی تورم  بلای جان مردم »

«بازنشسته بیداراست از تبعیض بیزار است»

«اجرای همسان سازی حق مسلم ماست»

« همسان سازی حق ماست  حق مسلم ماست»

« ننگ ما ننگ ما صدا و سیمای ما»

تصاویر:

تبریز:

سنندج:

کرمانشاه:

همدان:

*تجمع اعتراضی کارکنان انتظامات شرکت بهره برداری مترو تهران نسبت به تغییر مدیر انتظامات و ادغام این واحد با یگان حفاظت مترو مقابل ساختمان شورای شهر تهران و یک ایستگاه‌ مترو

روزیکشنبه ۱۲ شهریور،جمعی از کارکنان انتظامات شرکت بهره برداری مترو تهران برای اعتراض  به تغییر مدیر انتظامات و ادغام این واحد با یگان حفاظت مترو دست به برپایی تجمع مقابل ساختمان شورای شهر تهران و یک ایستگاه‌ متروزدند.

*اعتراض کارکنان شرکتی اداره پست گیلان نسبت به عدم پرداخت ۳ ماه حقوق وافزایش ساعات کاری

روزسه شنبه ۱۴ شهریور، اعتراض کارکنان شرکتی اداره پست گیلان نسبت به عدم پرداخت ۳ ماه حقوق وافزایش ساعات کاری،رسانه ای شد.

به گزارش یک منبع خبری محلی،از اداره‌کل پست استان گیلان خبر رسیده که تعداد زیادی از نیروهای شرکتی ۳ ماه است که حقوقی دریافت نکرده‌اند!

این در حالیست که برخی نیروهای اداره پست استان را وادار نموده‌اند بیشتر از ساعات موظفی قانون کار، در اداره حضور داشته که به اعتراض پرسنل و خانواده‌هایشان منجر شده است.

لازم به ذکر است در میان این کارکنان مادرانی هستند که کودک شیرخوار داشته ولی بعضا تا ساعت ۲۲ شب ناچارند از خانه و زندگی خود دور باشند!

*دیدار تعدادی از معلمان مطالبه‌گر لنگرود با آقای عزیز قاسم‌زاده قبل از بازگشت به زندان

شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران

*بیانیه اعتراضی کانون صنفی فرهنگیان گیلان به مناسبت اتهامات انتسابی هیئت تخلفات اداره کل آموزش و پرورش استان گیلان علیه معلم جوان کنش‌گر صنفی آقای حسن نظریان

هیئت تخلفات اداره کل آموزش و پرورش استان گیلان این بار با انتساب اتهاماتی واهی به کنش‌گر صنفی معلم جوان آقای حسن نظریان بازوی نیروهایی شده که در پی محدودیت و ایذای کنش‌گرانِ صنفی هستند. 

اینان یا نمی دانند عملکردشان به ضرر کل جامعه از جمله خودشان است یا می دانند ولی برای حفظ پُست و گذران زندگی وجدان شان را زیر پا می گذارند و چنین می کنند.

از زیر مجموعه وزیری که یا قانون اساسی حکومت مطبوع خود را نخوانده و با مواد آن  ( اصل سی ام : دولت موظف است وسائل آموزش و پرورش رایگان را برای همه ملت تا پایان دوره متوسطه فراهم سازد و وسائل تحصیلات عالی را تا سرحد خودکفائی کشور به طور رایگان گسترش دهد. ) آشنایی ندارد یا می شناسد ولی چون تفکر بازاری دارد و چون در موضع قدرت است به راحتی حقوق میلیون ها نفر از فرزندان قشرهای محروم جامعه را نادیده می گیرد و بی پروا امکان برخورداری مناسب از تحصیل را با خرید اتومبیل مقایسه می کند، انتظاری بیش از این می شود داشت ؟

معلمان فعال صنفی از آگاه ترین و دل سوز ترین مردمان جامعه هستند ، از جان و مال برای بهبود شرایط کار و زندگی ، بهبود اوضاع آموزش و پرورش کشور مایه می گذارند. آرزوی ایرانی بهتر و جهانی بهتر دارند و برای دست یابی به آن می کوشند.

از این که می بینند بسیاری از فرزندان جامعه به دلیل فقر خانواده ها یا به مدرسه نمی روند و شده اند کودکان کار و یا از امکانات مناسب تحصیلی محرومند رنج می برند و نمی توانند آرام بگیرند.

معلمان حرف می زنند و می نویسند. گفته ها و نوشته هایی که این روزها تیتر بسیاری از روزنامه های کشور است اما مقامات امنیتی به کمک قوه قضاییه و هیئت تخلفات ادارات برای همین گفته ها و نوشته ها، همین معلمان دلسوخته دردمند را زندانی ، اخراج ، بازنشسته اجباری پیش از موعد ، کسر گروه ، انفصال موقت از خدمت… می کنند. 

کانون صنفی فرهنگیان گیلان به اتهامات انتسابی به آقای حسن نظریان و دیگر معلمان کنش‌گر صنفی معترض است و به مقامات هشدار می دهد که برف ها آب شده اند و سرهای تان نمایان است به هوش آیید و بیش از این خود را آلوده نابسامانی های کشور نکنید.

کانون صنفی فرهنگیان گیلان

۱۴۰۲/۰۶/۱۴

*بیانیه انجمن صنفی معلمان کوردستان (سقز و زیویه، دیواندره، مریوان و سروآباد، سنندج و کلاترزان) در رابطه با محکومیتِ احکام صادره علیه آقای سلیمان عبدی

همشهریان ارجمند، معلمان حق‌طلب، دانش‌آموزان عزیز و اولیای گرامی؛ درحالی بە استقبال سال نو تحصیلی می‌رویم کە اخبار نگران کننده‌ی برخوردهای حیرت‌آورِ غیرانسانی و فراقانونی با معلمان و اساتید دانشگاەها، فضای فکری جامعە را بە شدت ملتهب و نگران کردە است. متاسفانە امروزه به‌سُخره گرفتن قانون و حقوق شهروندان به یک رویه‌ی معمول از طرف مجریان و مسولان تبدیل شده است و وحشتاک‌تر اینکە انتظار دارند جامعە  این رویە را قبول کند و دم بر نیاورد!

   دولت سالهای مدیدی است اصل ۳۰ قانون اساسی، قانون مدیریت خدمات کشوری، قانون همسان‌سازی حقوق بازنشستگان، اصول ۲۶ و ۲۷ قانون اساسی و ده‌ها مورد دیگر را زیر پاگذاشتە و علاوە بر خودداری از ادای حق و حقوق شهروندان بە بی‌رحمانەترین شیوەها هر کسی را کە خواهان اجرای قانون و عدالت باشد سرکوب می‌کند. 

دستگیری، احضار، بازداشت، زندانی کردن، تنزل رتبە، قطع حقوق، تبعید و اخراج ده‌ها و بلکە صدها معلم عدالتخواە و باشرف در سال‌ها و خصوصا ماە‌های اخیر نمونەهایی از این برخوردهای غیرقانونی است. این در حالی است کە تنها خواستە این معلمان دلسوز و فعال اجرای اصول قانون اساسی و برقراری عدالت آموزشی برای دانش‌آموزان در اقصا نقاط ایران است.

در ادامەی این رفتارهای عدالت‌ستیزانە، شاهد هستیم کە آقای سلیمان عبدی از بهترین و دلسوزترین و وظیفەشناس‌ترین معلمان شهرستان سقز به ٨ ماه زندان تعزیری در دادگاە انقلاب این شهرستان محکوم شده‌اند حال آنکە بابت همین اتهامات در شعبە ١٠٥کیفری نیز قبلا بە ٨ ماە زندان و ۷٤ ضربە شلاق محکوم شدە بود (کە زندان وی بە ٨ ماە آموزش رایگان برای دانش‌آموزان بی‌بضاعت تبدیل شدە و ضربات شلاق  برای دو سال تعلیق شدە بود). تمام اتهامات واردە و احکام صادرە از سوی شعبە ١٠٥ و دادگاە انقلاب، بابت ٣ تا ٤ دقیقە صحبت کردن ایشان بە عنوان یک معلم در جهت التیام دل غمزدە خانوادە مرحومە ژینا امینی در مراسم عرفی پنجشنبە آخرسال بر سر مزار آن مرحومە و در جمع خانوادگی ایشان بودە است، سخنانی کە تنها هدفش دادن امید و انگیزە ادامە زندگی بە خانوادە داغدار مرحومە و کاشت بذر آشتی در دل آنها بودە است.

انجمن صنفی معلمان کوردستان، اعلام می‌دارد کە فعالیت‌های صنفی، حق‌طلبانه و قانونمدارانە سلیمان عبدی را که در راستای خیر و صلاح عمومی و اصلاح امور خصوصا در دستگاە آموزش و پرورش است، می‌ستاید. از قوه قضائیه هم انتظار دارد به مسئولیت ذاتی و قانونی خود رجوع نموده و ضمن عدم تایید احکام صادرە در دادگاە انقلاب و شعبە ١٠٥ کیفری شهرستان سقز، در مرحله تجدیدنظر نسبت به لغو احکام صادره اقدام نماید. مسولان قضایی کشور بهتر است بدانند که احکام و مجازاتهای سنگین نتوانسته است شعله مطالبه‌گری و حق‌طلبانه‌ی معلمان را کم‌سو کند بلکه باعث نورانی‌تر شدن آن شده است. لذا اگر دغدغه‌ی امنیت کشور را دارند بهتر است سراغ ریشه‌های ناامنی، که همانا مسولان فاسد، قانون‌شکن و ناکارآمدند، بروند. 

انجمن صنفی معلمان کوردستان (سقز و زیویه، دیواندره، مریوان و سروآباد، سنندج و کلاترزان)

١٤ شهریورماه ١٤٠٢

*پرونده سازی جدید برای جعفر ابراهیمی معلم زندانی و کامیار فکور

عرفان کرم ویسی وکیل جعفر ابراهیمی در توییتی از ثبت پرونده ای جدید برای جعفر ابراهیمی وکامیار فکور خبر داد : 

با شکایت اداره کل زندان های استان تهران علیه موکلم جعفر ابراهیمی پرونده ای جدید با اتهامات ١- اخلال در نظم و آسایش عمومی و ٢- توهین به مقامات و مامورین زندان در شعبه ٣ بازپرسی دادسرای اوین ثبت شده است.

امروز در خصوص موکل دیگرم کامیار فکور نیز طی شکایت اداره کل زندان‌های استان تهران علیه ایشان پرونده‌ای جدید با اتهامات

١- اخلال در نظم و آسایش عمومی و ٢- توهین به مقامات و مامورین زندان در شعبه ٣ بازپرسی دادسرای اوین ثبت شده است.

شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران

*بیانیه شورای هماهنگی تشکل‌های صنفی فرهنگیان درباره وضعیت جسمی جعفر ابراهیمی

معلم و کنش‌گر صنفی، جعفر ابراهیمی چند سالی است که درگیر بیماری گوارشی است و هرپزشک متخصص و متعهدی با بررسی شرایط ایشان می‌داند او نیاز مبرم به مداوای ویژه و مصرف منظم و پیوسته داروهای خاص دارد.

اکنون حدود ۱۶ ماه است که او  زندانی شده و از مراقبت‌های پزشکی لازم برخوردار نیست؛ طبیعتاً مصرف غذای بی‌کیفیت و نامطلوب زندان به همراه عدم پایبندی بخش درمانی زندان به مسئولیت‌های خاص درمانی، این معلم کنشگر را از حیث شرایط جسمانی در وضعیت حاد و بحرانی قرار داده است به گونه‌ای که تداوم این وضعیت، جان او را شدیدا به مخاطره خواهدانداخت.

همه کسانی که حتی چند ماهی را در زندان به سر برده باشند، می‌دانند کمتر کسی از زندان‌بانان به سلامت و جان زندانیان اهمیت می‌دهد و  کمتر پزشک متخصصی حاضر به همکاری با سازمان زندان‌هاست. آن‌چه بهداری زندان نامیده می‌شود تنها نامی  بی‌مسماست که حد اعلای کار آن به تزریق آمپول یا ارائه چند مسکن ختم می شود. روند اعزام بیمار به بیمارستان و مطب پزشک نیز با وجود آن که هزینه آن برخلاف قانون به‌طور کامل با زندانی است، خود پروسه‌ای طولانی و غالبا حکایت نوشداروی پس از مرگ سهراب است. مرگ نابهنگام بکتاش آبتین در اثر پیشرفت کرونا یکی از نمونه‌های این مدعاست. 

اکنون جعفر ابراهیمی شرایط جسمی بسیار نامناسب و نیاز فوری به مراقبت‌های پزشکی خاص دارد اما پس از گذشت دست‌کم دو هفته از وضعیت وخیم ایشان، به جای پاسخ  اخلاقی، انسانی و قانونی به درخواست مرخصی درمانی و اضطراری او، خبر می‌رسد که او را از زندان اوین به زندان قزل‌حصار منتقل کرده‌اند تا بر وخامت اوضاع ایشان افزوده شود  و …

جعفر ابراهیمی که همراه با هزاران معلم دیگر تنها بهبود شرایط آموزش و پرورش فرزندان این سرزمین را خواهان شده، به چه جرمی در زندان است و چرا باید از دریافت حداقل های خدمات مناسب پزشکی، محروم و با جان او بازی شود؟ 

اگر واقعا خصومتی در کار نیست و طبق اصول ۱۹ و ۲۰ قانون اساسی، همه آحاد ملت از حقوق یکسان برخوردارند، چرا درست در  روزهایی که جعفر ابراهیمی بیش از همیشه نیازمند به درمان و داروی مناسب است، باید جابه‌جا شود تا برای دسترسی به درمان مناسب در بیرون از زندان که بعد از گذشت دو تا سه هفته به نتیجه نرسیده، مجبور باشد مجددا در محل جدید، دور تسلسل را تکرار کند و بیش از این دچار رنج و آسیب جسمی و روحی شود؟

اگر داد این است، بیداد چیست؟

شورای هماهنگی تشکل‌های صنفی فرهنگیان خواهان صدور سریع مرخصی اضطراری برای رسیدگی فوری به وضعیت جسمی جعفر ابراهیمی در بیرون از زندان بوده و اعلام می‌دارد، مسئولیت هرگونه آسیب جسمی به این معلم دربند با مسئولان سازمان زندان‌ها و قوه قضائیه است.

شورای هماهنگی تشکل‌های صنفی فرهنگیان ایران

*بیانیه انجمن فرهنگیان هرسین در پی وخامت حال معلم زندانی جعفرابراهیمی

خشونت سیاسی نام دیگر ” ترور”.

مساله چیست؟؟

جعفر ابراهیمی بازرس شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیان ایران ، فعال صنفیِ راستگویی که همت و عزمش علیه کالایی شدن آموزش ، دغدغه اش سامان بخشی به کودکان کار و مطالبه اش اجرای کامل اصل ۳۰ قانون اساسی بوده و هست ؛به علت خوانش رسمی _ دولتی و البته ضدانسانی و اندیشگری از ” امنیت ملی” به جفا در زندان اوین محبوس است ( همچون بسیاری از معلمان و مردمان این سرزمین). 

وی ، به علت بیماری حاد دستگاه گوارش ودیابت ، بنا به تشخیص درمانگاه زندان به مداوا در خارج از زندان نیاز مبرم دارند ؛ اما ، ایشان را با هولناک ترین شیوه غیر انسانی به زندان(بخوانید اردوگاه) قزل حصار تبعید می کنند.

تبیین مساله :

حاکمیت از وضعیت ” اداره شده ” و دارای مدیر به وضعیتی ” کنترل شده ” و دارای نیروهای سرکوبگر تغییر پارادایم داده است.حکومت ردای پلیسی خشونت بر تن پوشیده و همه را در ” وضعیت استثنائی ” قرار داده ؛وضعیتی که در آن ، قوانین به سود حاکم ، به حالت تعلیق در می آیند و کشتن انسان ها برعهده ی هیچکس نیست جز ، دالی تهی به نام قانون!!!

این نوع قتل ها خصوصا در زندان به رویه ای فاشیستی تبدیل شده است.تداوم این روند ضد بشری مردم را به دقیقه عصیان نزدیک تر می سازد. این یک هشدارجدی است.

مسئولین امر!!، به مطالبه اعم فرهنگیان ، دانش آموزان و خانواده‌های ایشان ، از روی عقلانیت و تدبیر بیاندیشید ، تمهیدات لازم برای آزادی و معالجه جعفرابراهیمی این فعال صنفیِ ستمدیده فراهم سازید.

جهان اندیشه و خرد نظاره گر اعمال شما هستند. 

باشد که تدبیر کنید.

انجمن فرهنگیان هرسین

*هجوم نیروهای امنیتی به منزل یک فعال دانشجویی

پریسا صالحی، فعال دانشجویی دانشگاه الزهرا، امروز ۱۴ شهریور در صفحه شخصی خود از هجوم ماموران امنیتی به منزل شخصی‌ و تفتیش آن و ضبط گوشی موبایلش خبر داد.

با نزدیک شدن به سالگرد اعتراضات، دخالت‌های نیروهای امنیتی افزایش یافته و بسیاری فعالین دانشجویی تهدید و بازداشت شده‌اند.

*قطع همکاری بلافاصله پس از تمام شدن مرخصی زایمان

دکتر سارا ملکان استادیار دانشکده مدیریت دانشگاه امیرکبیر، پس از اتمام دوران مرخصی زایمان خود با نامه‌ی قطع همکاری مواجه شد. این استاد که پس پایان مرخصی به دانشگاه برای دریافت برنامه‌ی درسی مراجعه کرده، نامه‌ی قطع همکار دریافت کرد. 

لازم به ذکر است این استاد منتقد فضای مدیریتی و امنیتی‌سازی دانشگاه امیرکبیر بود.

*اخراج استاد گروه نمایش دانشگاه تهران

مهام میقانی استاد مدعو گروه نمایش دانشکدگان هنرهای زیبای دانشگاه تهران از اخراج خود از دانشگاه خبر داد. اخراج این استاد بدون هیچگونه ابلاغیه‌ی رسمی و تنها با تماس تلفنی صورت گرفته است.

گفتنی است این استاد در سال گذشته در حمایت از دانشجویان و در اعتراض به امنیتی‌سازی دانشگاه از برگزاری کلاس‌های درس خود امتناع کرده بود و در همان دوره نیز توسط حراست بازخواست شده بود.

*تشدید حکم بدلیل اجتناب از امضای تعهدنامه 

محمد‌حسین شعائی، دانشجوی کارشناسی علوم سیاسی دانشگاه علامه طباطبایی با حکم کمیته تجدیدنظر دانشگاه به ۲ ترم منع موقت از تحصیل محکوم شد.

گفتنی است حکم تجدیدنظر این دانشجو در تاریخ ۱۰ خرداد صادر شده بود اما دانشگاه در اقدامی عجیب، حکم را بصورت رسمی ابلاغ نمی‌کند و از دانشجو میخواهد تا تعهدنامه‌ای کتبی مبنی بر عدم تکرار تخلف را امضا کند. با اجتناب ایشان از امضای این تعهد بی‌مورد و غیرقانونی، حکم تجدید نظر از یک ترم اجرایی و ۱ ترم تعلیقی به ۲ ترم اجرایی تشدید می‌شود که در تاریخ ۱۲ شهریور ابلاغ می گردد.

لازم به ذکر است که جلسه شورای بدوی بدون حضور این دانشجو برگزار و حکم به صورت غیابی صادر شده است.

*محرومیت از ‌تحصیل بدون تشکیل پرونده انضباطی

سید علی حسینی دانشجوی کارشناسی رشته بازرگانی دانشگاه گیلان بدون تشکیل پرونده انضباطی، از تحصیل محروم شده و دسترسی وی به سامانه آموزشی قطع شده است. 

سال گذشته، پس از آزادی این دانشجو از بند و عفو وی و مختومه شدن پرونده قضایی، دانشگاه او را تهدید به اخراج می‌کند و از وی تعهد می‌گیرد. درحالی که این دانشجو در داخل دانشگاه هیچ اقدامی نکرده بود و پرونده قضایی ایشان نیز مربوط به خارج از دانشگاه می‌شد.

حال و پس از گذشت چندین ماه، کمیته انضباطی بدون هیچگونه توضیح و اخطاریه‌ای، دسترسی وی به سامانه آموزشی را قطع کرده‌است. همچنین در پاسخ به پیگیری‌ها، کمیته بصورت تلفنی عنوان کرده‌ که حکم دو ترم تعلیق برای ایشان صادر شده است. این درحالی است که تابحال هیچ احضاریه رسمی، تفهیم اتهام و اساسا تشکیل پرونده‌ای انضباطی‌ای برای وی صورت نگرفته و در اقدامی آشکارا خلاف قانون، این دانشجو محروم از تحصیل شده است.

گفتنی است با اجرایی شدن حکم دو ترم تعلیق، این دانشجو در آستانه اخراج از دانشگاه قرار می‌گیرد.

منبع ۵ خبربالا: کانال شوراهای صنفی دانشجویان کشور

*پیام جمعی از کارگران و خانواده های هفت تپه به خانواده های کارگران سنگ معدن طرزه دامغان

با تاسف از خبر ریزش در معدن و مدفون شدن شش کارگر و جانباختن آنان مطلع شدیم و دگربار دردی در جسم و روان مان پیچید. هر روز شاهد اخبار جان باختن کارگران در محیط کار در چهارگوشه ایران هستیم. خود ما در هفت تپه کم از این موارد و حتی خودکشی زیر فشار کار  و بیحقوقی نداشته ایم. کارگر برای یک لقمه نان مثل برده های عهد قدیم هر روز به قربانگاهی به اسم محیط کار در کارخانه و معدن و ساخت و ساز و چاه و اورهال میرود و هر روز ممکن است روز آخر کارش باشد و فرزندان چشم براه دیگر نان آور خانه را نبینند.

ننگ و نفرت بر سرمایه دار ان که با شریف ترین انسان های کارکن مثل بردگان رفتار می کند. ننگ و نفرت بر نظامی که حرف اول و آخرش سود و سود است. ننگ و نفرت بر پیمانکاران زالو صفتی که از جان کارگران خرج می کنند تا جیب گشادشان را پر کنند. همین قوانین روی کاغذ از تامین ایمنی محیط کار و استاندارد بودن پروتکل های امنیتی صحبت می کند اما در عمل هیچ و در نتیجه فاجعه و نابودی خانواده های کارگری.

ما کارگران هفت تپه با هم طبقه ای هایمان در معدن زعال سنگ طرزه دامغان و خانواده های کارگران جانباخته آقایان “بهروز افروز، قربانعلی کمال، حسین غزائیان، حمید ایزدی، ابوالفضل غنایی و محمد نعیمی صفت” اعلام همدردی می کنیم و  مراتب تسلیت خود را اعلام میداریم. ما میگوییم این کارگران را پیمانکار و کارفرما کشتند. هر کارگری که در حین کار نقص عضو میشود و یا کشته میشود مقصری جز سرمایه دار و کارفرما ندارد. قاتل ها را حمایت می کنند و با گفتن «حادثه کار» روی شان را برمیگردانند و این داستان جان برای نان ادامه دارد. کارگران در سراسر کشور باید همت کنند و برای تامین استاندارد ایمنی کار و تحمیل و رعایت پروتکل های امنیت کار به کارفرمایان جلو بیایند. این تنها راه کاهش این فجایع و قتل های کارگری در محیط کار است. 

ما یاد کارگران جانباخته را گرامی میداریم و از مردم و کارگران کشور میخواهیم ضمن گرامیداشت عزیزان جانباخته، از حقوق سایر همکارانشان و از خانواده جانباختگان و همکارانشان در معدن طرزه حمایت کنند. 

از طرف جمعی از کارگران و خانواده های هفت تپه

*جان باختن یک کارگرپتروشیمی بوشهربراثر سقوط از ارتفاع بدنبال  ریزش متریال رویش

یکی کارگر متخصص داربست پتروشیمی بوشهر و‌ از نیروهای با سابقه‌ در پروژه‌های مختلف صنعت نفت بنام کاووس طهماسبیربراثر سقوط از ارتفاع بدنبال  ریزش متریال رویش جان خودرا ازدست داد.

akhbarkargari2468@gmail.com

Print Friendly, PDF & Email

Google Translate