در حاشیه ورود هواپیمای اموزشی یاک ۱۳۰ و نظامی گرائی بی انجام حکومت اسلامی

در حاشیه ورود هواپیمای اموزشی یاک ۱۳۰ و نظامی گرائی بی انجام حکومت اسلامی

از: سعید صالحی نیا

سوم سپتامبر ۲۰۲۳

مقدمه:

یک تئوری احمقانه و خطرناکی از سوی جناح پاسدار رژیم اسلامی و مدیای وابسته اش توسعه یافته که توسط سک چپ عقب مانده مثل جناب علیزاده از انگلستان به سمت ایران بازپخش می شود و آن اینست که “تا ایران قدرت نظامی نداشته باشد مقتدر نباشد نمی تواند صلح باشد و سعادت مردم در نظامی گریست و شرکت در مسابقه تسلیحاتی”

این تئوری یک روکش ناسیونالیستی هم دارد و مدعی است که حتی آزادی مردم را باید محدود کرد تا “اقتدار  ما” که دقیقا افتدار حکومت اسلامیست حفظ شود و لذا سرکوب قیامهای مردم واجب است بر هر ناسیونالیست خواهان سربلندی ایران!

بلندگوهای یوتیوبی رژیم اسلامی این روزها حتی به مخاطب “مخالف و سرنگونی طلب” ذو می کنند و از انها می خواهند که بحاطر “اقتدار ایران” به مبارزان سپاه پاسداران و ارتش مقتدر ایران بپیوندند.

این اراذل مدعی هستند که طی یک دهه اخیر حکومت ایران با توسعه قدرت موشکی و پهبادی توانسته اقتدار ملی را در منطقه توسعه دهد و ایران الان بهشت صلح و امنیت در منطقه است و لذا مردم ایران خفه شوند و دنبال رهبر بدوند چرا که “امریکائیها و ضهیونیستها پشت در ایستاده اند و اگر ما مرتب توسعه نظامی ندهیم کل ایران از دست می رود.

این پروپاگاندا امروز از اسلامیها فراتر می رود و مخالفین ناسیونالیست و حاملان شعار “جو ایران نباشد تن من مباد” را هدف قرار می دهد تا از جبهه سرمگونی طلبی به جبهه رهبر خامنه ای بپیوندند برای “سربلندی ایران”

جناب علیزاده در انگلستان نشسته و از “چر اقتدارترین  زمان تاریخ ایران” به یمن آقا خامنه ای دفاع می کند.او مدعی است که ایران زیر پرجم خامنه ای الان مستقلترین است در دنیا! و لذا “بی خیال سرکوب بی خیال حق مردم برای سرنگونی این رژیم چرا که “همه مخالفتها زیر سر امپریالیستهاست”!

من اینجا یک طرح مسئله کردم که روشنفکری کمونیستی و چپ باید بهش بپردازد و نگذارد این مهملات حتی در ذهن یک مخاطب بنشیند .

اما تمرکزم در این مقاله کوتاه بیشتر بحث توسعه نظامی حکومت اسلامی و استراتژیش و تاثیر واقعی این نظامی گری در دینامیزم درون حکومت و بین حکومت و مردمست:

(۱)داستان یاک ۱۳۰ در کانتکس تقویت نیروی هوائی رژیم اسلامی:

شاید دو دهه است که رژیم اسلامی به یک مسابقه تسلیحاتی بسیار کثیف با رژیم صهیونیستی و حکومت امریکا پرداخته که روز بروز بیشتر و بیشتر از ذخائر مالی ایران بدزدد و به جیب کمپانیهای تولیدی خارجی و داخل ایران بریزد تا بتواند با هر خبر  نظامی از طرف مقابل این ارزل اسلامی هم عقب نمانند و مانور بدهند و تسلیحات خود را به رخ بکشند.

این برخ کشیدنها هم مصرف داخلی دارد هم مصرف خارجی.هم مردم را فریب می دهد که اینها “مقتدرند” هم به مردم پیام می دهد که در “خطر خارجی هستند” لذا خفه شوند و بروند خانه و بگذارند پاسدارها و ارتش اقتدارشان را به قیمت مردم توسعه دهند.

در این کانتکس از انجا که تلاشهای تکنولوژیک رژیم اسلامی تا بحال نتوانسته یک صنعت نظامی هواپیمائی بسازد اینها مرتب بدنبال پروژه های مونتاژ مشنرک و خرید و وارد کردن هواپماها در دنیا پرسه زدند و پروژه های “بومی شان” هم بیش از هواپیمای نظامی سبک مشابه اف ۵ جلو نرفته و لذا حتی به ارتش پاکستان مراجعه کردند که خودش دارد هواپیمای نظامی چینی را مونتاژ می کند.

یک پروزه ای رژیم اسلامی دنبال می کرد که بتواند هواپیمای جنگی سوخو ۳۵ را وارد ایران کند که یکسالی است دچار نوسان و شل کن و سفت کن شده و حتی رژیم برای این هوایپما یک پایگاه زیر زمینی ساخت اما هواپیما از روسیه وارد نشد!

پشت پرده ماجرا  معلوم نیست اما داستان به کمدی درام تبدیل شد تا رسیدیم بالاخره به ورود ۳ فروند هواپیمای سبک اموزشی یاک ۱۳۰ که در این هفته وارد ایران شد که می گویند این هواپیما قرار است هم اموزش خلبان باشد برای هواپیمای سوخو ۳۵ و هم در ایران مهندسی حمایتیش را سازمان دهد.

این احتمال بالا گرفته که بالاخره تعدادی هواپیمای سوخوی ۳۵ طی چند ماه اینده وارد شود که می گویند سفارش برگشتی از مصر است.

حکومت ایران اعلام کرده که نیروی دریائیش و نیروی دفاعیش روی زمین کاراست و تسلیخات پهبادی و موشکی قدرتمند ساخته اما نظام هواپیمائی جنگیش ضعیف است و کهنه شده و فانتومها و میگهای قدیمی دیگر کارساز جمله احتمالی اسرادیل و امریکا نیستند و لابد فکر می کنند ۳۰ تا ۴۰ فروند سوخوی ۳۵ معجزی خواهد کرد!

خلاصه در میان ابلهان “جنگ پژوه” این روزها شادمانی است که بله با این افزوده شدن سوخوی ۳۵ دیگر نظام مقتدر می شود و در مقابل حمله نظامی اسیب ناپذیر!

این داستان بسیار قدیمی که مسابقه تسلیحاتی می تواند حکومت را از سرنگونی نجات دهد کلید رمز جانیان حکومتی است و هر قدر خطر سرنگونی حکومت بدست مردم افزایش می یابد اینها بیشتر به طبل این مسابقه می کوبند!

(۲)تاریخ در مورد اثر بخشی مسابقه تسلیحاتی در ماندگاری حکومتها چه می گوید؟

در حال حاضر ما کره شمالی را داریم که مدل رژیم اسلامیست.این کره شمالی کلا یک پادگان نظامی است که حکومت مردمش را به گروگان گرفته و حجم اصلی در امد این نظام از فروش تسلیحات و شرکت در قاچاق و انواع پولشوئیهاست و مسابقه تسلیحاتی و دیگر هیچ و مردم مفلوک کره شمالی یا مغزشوئی شدند یا در استیصال کامل ناشی از سرکوب و ناسیونالیزم کره شمالی این روایت را تکرار می کند که برای ماندگاری ما باید قدرتمند شویم! 

در کره شمالی یک پادگان نظامی ملی وجود دارد که با سرکوب با توسعه فقر و نابرابری بدست مشتی جنایتکار مدعی “کمونیزم کره ای” اداره می شود که در کوتاه مدتی اگر حکومت چین پشتش نباشد سرنگون خواهد شد. 

رژیم اسلامی دارد این مدل را دنبال می کند.

سوال اینست که مسابقه تسلیحاتی در تاریخ چه کرده؟ بهترین نمونه نظام بلوک شرق است و شکست بلوک شرق یک دلیلش همین نظریه بود که اقتدار حکومت از طریق توسعه قدرت نظامی حاصل می شود لذا این بلوک سقوط کرد بخاطر عدم توائی حکومت به پاسخگوئی به نیازهای اولیه مردم. الان اون بلوک خودش به دو بلوک تقسیم شده و بخش مهمیش وایسته به پنتاگون و بخشیش دوباره همان مسیر را می رود و طبیعتا به همان اینده ختم خواهد شد.

(۳)توسعه مسابقه تسلیحاتی علامت بی پاسخی حکومت به نیازهای مردم و متزلزل شدن بیشتر حکومت:

تاریخ نشان داده که مسابقه تسلیحاتی به نابودی منابع مالی می انجامد به افزایش فقر می انجامد به افزایش فساد درون حکومتی دامن می زند و در بدترین حالت به جنگ می انجامد که نمونه اش در اوکرائین دیگر زمینی نیست که شخم بمب نخورده باشد و نسلها باید تاوان بدهند یا همین غراق همسایه ایران که هنوز کمر راست نکرده از مسابقه تسلیحاتی صدام و تحاحم امریکا.

حکومتهای توتالیتر و دیکتاتور طبیعتا بدنبال مسابقه تسلیحاتی می روند چرا که صاحبان این مسابقه ارتشیان و نظامی ها هستند و درون حکومت اسلامی این به معنی افزایش نفوذ سپاه و ارتش است که بواقع زیر فرمان سپاه است که مهمترین حزب مسلح ایرانست و زیر کنترل باند خامنه ای.

لذا شعار توسعه مسابقه تسلیحاتی منطقا به اون جناحی تعلق دارد که خواهان نظامی کردن ایرانست و پرچمدار سرکوبهای دوران اخیر.

بواقع شعار توسعه مسابقه تسلیحاتی شعار حکومت است در مقابل قیام مردم و برای پاکسازی جناح غربگرای حکومت که سازش با غرب را راه حل می دانند.

مسابقه تسلیحاتی به علاوه یک “صنعت بزرگ نظامی” در ایران ساخته که طبیعتا نان خورهای این صنعت مجلورند حامی این نظام باشند و نان خور هستند و اگر حکومت ازادیخواه بیاید اینها ول معطل می شوند .دقیقا همانکه در زمان پهلوی اتفاق افتاد .حکومت با نظامی گری دنبال ساختن قشر حاشیه ای خود است.

اینها سودهای توسعه مسابقه تسلیحاتی برای حکومت ایرانست اما ایا این مسابقه ربطی به “اقتدار ملی ” دارد؟

(۴)”اقتدار ملی” و مسابقه تسلیحاتی:

 حکومتها و طبقات حاکم یک دروغی ساختند بنام اقتدار ملی.منظور از این کلمه اینست که حکومت در منطقه و دنیا زور نشان دهد و زور ابزار اصلی اقتدار است.سابقه این مهمل تاریخی بسیار طولانیست.

برداشت از اقتدار با زور اساسا برداشتی عقب مانده و ضد انسانی است و بیشتر و بطور واقعی “اقتدار حکومتی است” حکومتها همواره خود را “ملت” نامیده اند و لذا وقتی از اقتدار ملی حرف می زنند منظورشان حفظ و توسعه قدرت طبقه حاکمه است.

وقتی ما در نظام ارزشی دیگر یعنی وضعیت انسانها زندگی ادمها به مسئله اقتدار نگاه کردیم انزمان دنبال توسعه تسلیحاتی نمی رویم و دنبال توسعه انسانی دنبال ازادی و برابری می رویم و تثبیت قدرت زحمتکشان که اکثریت مطلق جامعه هستند.

لذا بنا به خواستگاه طبقاتی  مفهوم اقتدار معانی متضاد می یابد و ابزارهای متضاد نیاز خواهد داشت.

دفاع از مرزهای کشور دفاع از جامعه ازاد حق مردم است که نیازی به توسعه و مسابقه تسلیحاتی ندارد.تاریخ نشان می دهد که کوبا براحتی در زیر ناف امریکا دوام اورد دقیقا به این دلیل و نه توسعه تسلیخاتی و رقابت تسلیحاتی با امریکا!

خلاصه کنم:

این مسبر توسعه و رقابت تسلیحاتی بارها توسط دیکتاتورهای دنیا طی شده از پهلوی بگیرید تا بلوک شرق و همه جای دنیا.این سیاست طبقه حاکمه است برای فرار از پاسخگوئی به مردم ابزار ساختن طبقه حاشیه ای است که در سرکوب حکومت شریک شود ابزار دزدیهای بیشتر است و فریب افکار عمومی و نگه داشتن مردم زیر پرچم اسیونالیزم کثیف و ضد انسانی.

ورود سوخود هم راه حل رژیم اسلامی نیست همانطور که ورودش به بریکس و شانگهای.

اکثریت مطلق مردم در ایران در سرنگونی رژیم راه حل خود را می جویند مشکل الان بکارگیری راهکارهاست و زمان و سازماندهی.اگر وضعیت ایران الان اینگونه معلق شده طبیعتا نمی تواند ادامه یابد.

رژیم اسلامی به خیال خود را میلیتاریزه کردن خود و تکان دادن “خطر حمله امریکا و اسرائیل” دارد راه حل نشان می دهد.حکومتهای امپریالیستی و صهیونیستها هم در این میمون بازی شریکند.

راه حل همانست که بارها تکرار کرده ام و خسته نخواهم شد.راه حل سازماندهی چپ و طبقه کارگریست که برای سوسیالیزم و سرنگونی انقلابی وارد صحنه شود و کار را تمام کند.

زنده باد مبارزه برای آزادی برابری و حکومت کارگری!

Print Friendly, PDF & Email

Google Translate