عروج افریقا بر علیه نئوکلونیالیزم امپریالیزم فرانسه و عوامل دخیل

بحران جهانی سرمایه داری  که به بخشی از آن حداقل به جنگ قدرت بین امپریالیستها و دوران گذار و افول امپریالیزم غربی توسعه یافته به تریج دارد به قاره های دیگر کشیده می شود.

خاورمیانه مهمترین این عرصه های نبرد ژئوپولیتیک و نظامی است و افریقا هم قابل پیش بینی بود و طبیعتا باید شاهد تشدید تنش ها در اسیا و امریکای جنوبی هم بود.

چند سالیست که کشورهای افریقا زیر پای امپریالیستهای غربی منجمله فرانسه می لرزند و مشکلساز شده اند.دزدی امپریالیستی منافع مردم افریقا و قراردادن حکومتهای دست نشانده بنام “دموکراسی” دیگر کار نمی کند .مردم بیشتر طعم فقر را می کشند و می بیینند این دست نشاندگان دموکراسی غربی مثل خانواده بونگو در گابون بیش از ۵۰ سالست بنام دموکراسی در قدرت نشسته اند و شیره جان مردم را می دوشند و با اربابان غربی خود شریک می شوند.

در اخرین تحولات کودتا در نیچر را شاهد بودیم و این هفته در گابون.این کشورها به چمع اتحادیه ضد فرانسوی پیوسته اند که در غرب افریقا متشکل شده اند .

در افریقا شاهد یک بلوک بندی بی سابقه و زئوپولیتیک هستیم که از سوئی امپریالیزم فرانسه و غربیها ایستاده اند و از سوئی حکومت روسیه و چین که طبیعتا پای خود را محکم می کنند و بنام دفاع از قیام مردم افریقا نفوذ استراتژیک خود را محکم می کنند.

بواقع روسیه و چین دارند مهندسی احتماعی “انقلاب مخملی” را “مهندسی معکوس” می کنند و همان متدها و شیوه های غربی ها را که در اروپا و خاورمیانه غربیها بکار می برند و خود را “حامی انقلاب” جا می زنند در افریقا بکار می گیرند.

در افریقا ارتش ها احزاب سیاسی قدرمندی هستند که به لیل دیکتاتوریهای به ظاهر “دموکراتیک” مورد حمایت غرب تنها راه مقابله با این حکومتهای دست نشانده اند.

ارتش های افریقا این روزها به سبک ارتش های دهه ۶۰ و ۷۰ میلادی به ابزارهای فروپاشی نظامهای پروغرب تبدیل شده اند و با همان شعار “دست فرانسه کوتاه” مردم را به حمایت از خود دعوت می کنند.

اگر پروژه های “انقلابی ” ارتش ها در دهه ۶۰ و ۷۰ با حمایت بلوک شرق شکست خوردند دلیلی نیست که این حرکات در این قرن هم نتیجه بیشتری داشته باشد.

حقیقت اینست که سرنگونی حکومتهای پر.غربی فاسد در افریقا پدیده ای بسیار خوبست اگر الترناتیوش انقلاب مخملی بلوک روسی -چینی نباشد و مردم بطور واقعی بتوانند در سرنوشت خود مداخله کنند و بیش از مهره های توی “کف خیابان” باشند.

مشکل در افریقا همانست که در ایران شاهدیم و شاید بدتر! فضای فرهنگ سیاسی و سازماندهی طبقه کارگر و رشد سیاسی جامعه دیکتاتور زده همواره مردم را به عروسکهائی برای جابجائیهای قدرت تنزل داده و در افریقا هم نگرانی است.

به هر رو زمین لرزه افریقا را باید جدی گرفت و “پروژه های انقلاب مخملی “مدل کودتا که بلوک روسیه و چین در افریقا دارد جلو می برد تا قطب امپریالیستی را بزند.

فرانسه یک پاشنه اشیل حکومتهای غربی است در افریقا و فشار روی فرانسه بی تردید در جنگ اوکرائین بسیار کارساز خواهد بود.فرانسه سنتا از ذخائر دزدی شده افریقا بسیار سود برده و شکوه فرانسویش را به قیمت دزدیها از معادن و منابع افریقا بدست آورده و برای قطب روسیه -چین بسیار حذابست که این تاریخ را به ابزار کشاندن مردم افریقا تبدیل کنند.

همیشه اینطور بوده.تضادها و بحرانهای داخلی شورشها را بدنبال داشته و از شورشها و قیامها حکومتهای امپریالیستی برای خود لباس دوخته اند.

اما این جبر تاریخ نیست .زمانی که انسانها اگاه و سازمانیافته به میدان بیایند همه این توطئه ها شکست خواهند خورد.این دقیقا راهی است که کمونیستها جلوی جامعه گذاشته اند و خواهند گذاشت.

دست امپرالیستها همه نوعشان باید از همه دنیا کوتاه شود .انسانیت راه پایان سرمایه داری را باید بپیماید و این مسری است که کمونیستها و رهبران مترقی طبقه کارگر در همه دنیا پیشنهاد می کنند و برایش می رزمند.

زنده باد مبارزه طبقه کارگر دنیا برای ازادی برابری و حکومت کارگری!

دست امپریالیستها و سرمایه داران از زندگی انسانها کوتاه باد!

Print Friendly, PDF & Email

Google Translate