سود چرخاندن “حاج سعید قاسمی” برای رژیم اسلامی

مقدمه:

همه می دانند که به طبیعت، رژیم اسلامی از گرایشات بسیار و گاها متضادی تشکیل شده و می شود.این سرنوشت همه گرایشات سیاسی است خصوصا وقتی بقدرت می رسند.قانون مبارزه طبقاتی به قطب بندیهای مداوم می انجامد و مثل موش کور درون گرایشات اولیه “شاخه ها” و تفاوتها و بعدها جناح ها و دشمنها سرمی آورند.

اسلام سیاسی در ایران از همان ابتدا جناح اخوندی داشت و جناح مکلا بعد بقدرت رسیدن جناح بندیها تداوم یافتند و تشدید شدند و گاها یکطرف  مخالفش را زیر آب می کرد و به “دشمن کافر” نسبت می داد.

جناح مکلا و “لیبرال” از بازرگان به بنی صدر رسید و گرچه از قدرت بطور رسمی بیرون انداخته شد اما در طایفه رفسنجانی و خاتمی و بعد روحانی ادغام شد. حامیان خمینی ابتدا “خظ امام” ساختند و بعد مفهوم “حزب الله ” که ابتدا قرار بود توی حزب جمهوری اسلامی متمرکز شود به پدیده ای سیال بدل شد و در سپاه پاسداران بصورت حزبی نظامی سازمان یافت.گرچه “احزاب” طی یکی دو دهه اخیر امدند و به ظاهر شدند “اصلاح طلب و اصول گرا” اما دعوای اصلی درون رژیم همچنان دعوای “حزب الله و گرایشات پروغرب” مانده و بعید نیست با مرگ خامنه ای سپاه پاسداران گرچه بطور موقت هم که شده سر جناح پروغرب را زیر آب کند.

گرچه گرایشات مختلف رژیم اسلامی بطور ظاهری خود را سر سپرده “رهبر و امام” می دانند اما اون جناح جزب الله همواره مدعی بوده که جناح پروغرب نوکر امریکا و غربیهاست و خائن است و هدفش “نابودی انقلاب” .

البته می دانیم میان این دوگرایش انچه مشترک بوده و هست اتفاقا نابودی انقلاب مردم بوده از بدو بقدرت رسیدن حکومت.همه جنایات رژیم اسلامی تلاش مداوم این دو جناح برای حفظ قدرت  طبقه حاکم بوده که بطور مداومی به ثروت اندوزی و سازماندهی اقتصاد سرمایه داری مشغولست و تا حدی که اکنون دیگر امیدی برای “حزب اللهی های خالص” برای ساختن حکومت عدل علی وجود ندارد و اینها بواقع بجامانده های دوران اول حکومت اسلامی هستند که در رویاهای خود می چرخند.

سوال اینست که آیا این موجودات بجا مانده و “سردارهای جنگ با صدام” سودی برای تبلیغات رژیم اسلامی دارند یا نه؟

در این مقاله من به این نکته می پردازم و بهترین نمونه را همین “حاچ سعید قاسمی” می بینم که برنامه های متعدد تلویزیونی چرخانیده می شود و مدعی هستم رژیم اسلامی در دوران کنونی به این دایناسورها نیاز دارد:

(۱)روانشناسی امثال “حاج سعید قاسمی”:

از خوانندگان خواهش دارم به فیلم “عروسی خوبان” ساخته مخملباف نگاهی بیندازند.در این فیلم نمونه ای از یک حزب اللهی بیمار از جنگ تصویر شده که از محیط بعد جنگ سردر نمی آورد و نهایتا به جبهه برمی گردد.

این موجود “موجی” سرکوبها جنایتهای رژیم در زندانها لاجوردیها و حتی مکانیزمی که شارلاتانها را به قدرت اقتصادی رسانده  نامعلومست . این جاجی سعید قاسمی کپی هموم موجود موجی است.

در ذهنیت حاجی قاسمی دو تا امام هستند که کار مردم ایران اینست که به آنها اقتدا کنند تا پرچم را بدهند به دست امام زمان! این وظیفه و سرنوشت مردمست در مقابل امام اقا سعید!

اما این روانشناسی این حل شدگی در ولایت شیعه که حتی در تاریخ شیعه هم من در آوردیست چه ریشه هائی دارد؟ 

روانشناسی اجتماعی این پدیده را به عواملی مثل نبود عقل فردی و ناتوانی در تفکر مستقل نسبت می دهند.ادمی که دنبال رهبر می دود خودی ندارد در رهبرش حل شده چرا که از تفکر مستقل و از آزادی تصمیم گیری هراس دارد.

این حزب اللهی نه تنها خود بلکه کلیت جامعه را ابزارهای رهبر و تفکرش می بیند. تاریخ معاصر ایران تاریخ جنایتهای این حزب الله و رهبرانش بوده و نهایتا از این حزب الله همان استفاده را می کنند که از لاجوردی در زندانها و نه بیشتر!

حزب الله یک سگ هار است که بجان مردم بیندازند و این سگ حتی در تصمیم گیریها هیچ نقشی ندارد!

(۲)اهمیت برحسته کردن  امثال حاج سعید قاسمی در شرایط کنونی:

حاج سعید در منابری که شرکت می کند تلاش دارد به تاریخ “انقلاب اسلامی” برگردد و جوانان را به یاد گرفتن روایت موهوم اسلامیها اشنا کنند.در ذهن علیل امثال او مشکل نارضایتی جو.انان همین ندانی است!

حاج قاسم در جریان جنگ ایران و عراق سالها فعال بوده و تبلفات جنگ اهمین بسزائی برای نسل چوانی دارد که اون دوران را ندیده .

شغل امثال حاج سعید اینست که یک توهمی از حکومت اسلامی بسازد که عادلست و اگر مشکلاتی هست علتش تعدادی خائن غربگرا هستند که راه آقا و امام را نمی روند !

نقش آقا سعید اینست که رژیمش را مظلوم بخشی از حاکمیت نشان دهد که دارند می برند و می خورند!

این نقش بسیار حساب شده است همان نقشی است که زمان پهلوی هم بازی می شد که “اعلیحضرت از ظلمها خبر ندارد” در حالیکه پهلوی بطور مستقیم کنترل ساواک را بدست داشت!

لذا تبلیغات دوران چنگ و “سحنرانیهای اقا سعید قاسمی” یوتیوب را پر می کند کنار امثال رائفی پور که همه اینها مدعی هستند که نه اصلاج طالب هستند و نه اصول گرا فقط دنبال آقا هستند!

یادمان باشد که هم رائفی پور و هم حاج سعید از سرکوب مردم در تمامی قیامهای ضد رژیم حمایت کامل می کنند و این قیامها را نتیجه دخالت غرب در ایران وانمود می کنند!

(۳)آقا سعید قاسمی سردار سازندگی و حزب اللهی خالص!

آقا سعید قاسمی را سردار می نامند که گرچه با دارو دسته سپاه نزدیک است اما کارش “جهاد سازندگی است” و با تعدادی حزب الله به روستاها می رود و نانه می سازد  با ذکر اینکه با سوبسید شده “استاد  دانشگاه معماری” و با کمکهای مالی “مردم” خانه و مسجد می سازد و در تلویزیونها نشان می دهد که “مردم اگر هم با رژیم مخالفند به آقا اعتماد دارند و پول می دهند حاچی خونه بسازد!

اینهم یک کلک حساب شده برای جدا کردن بخشی از احمقهای طبقه متوسط است که انها را از میان ناراضیان ضد حکومت کنار بکشد و به “سازندگی” امیدوار کند!

در سخنرانیهایش حاج آقا گاهی گریه می کند که مسئولین مملکت حتی در زمان رئیسی (که او حمایت می کند) همان غربگراها هستند! و خیانت می کنند!

ظاهرا ایشان می خواهد به جامعه بقبولاند که در نظامی که امام حاچ اقا رئیسش هست بواقع دست او نیست که چه بشود؟ همانکه در رژیم شاه خواستند مردم بپذیرند! که شاه خوبه دورو بریاش بدند!

حاج اقا نمی تواند پاسخ دهد که گذشته از جنایاتی که بدستور خود امام ایشان انجام شده چگونه است که اقای ایشان هم حاکمست هم دهنه غربگراها را باز گذاشته! جز اینست که در قانون اساسی این ولی فقیه مسئول همه اینهاست؟ 

از دید من مخاطب این حاجی اقا عقب مانده ترین اقشار جامعه هستند و این طبیعت گرایش “حزب الله” است که تنها بعنوان ابزار سرکوب و تیر خلاص زن حکومت استفاده می شود و بس! امثال حاج سعید قاسمی باقیمانده امثال لاجوردیها هستند که وقتی دورانشان تمام شد به بیرون حکومت پرتاب شدند .

خلاصه کنم:

بررسی فعالیتهای امثال حاج سعید قاسمی و ابعاد تبلیغاتی او در این دوره زمانه که حکومت اسلامی بیشتر از هر زمان متزلزل است و پایه های ایدئولوژیکش بر باد ، اهمیت ویژه دارد.او را تابلوئی کردند تا مردم را دوباره بفریبند و زمینه بسازند تا شاید در فازهای بعد توجیه کودتائی سراسری برای زدن جناح مقابل بشود.

اینکه سپاه پاسداران یک حزب تمام عیارست و بعد خامنه ای نقش بسیار مهمتری بازی خواهد کرد و دستهای پلیدش در همه شئون مردم دراز شده دیر یا زود باید به بر سیاسی توسعه یابد.امثال ظریف و سیاسی کارانی که هم اکنون توسط حاج سعید قاسمی مورد حمله زبانی قرار می گیرند  هدف بعدی این گرگهای حزب اللهی هستند.

همانطور که هیتلر نهایتا با حامیان احمقش تنها شد حکومت اسلامی هم با همین حزب اللهی هایش لحظات اخرش را طی خواهد کرد.حاج سعید قاسمی یک سمبل است از بجامانده های دوران خمینی که تارخش گذشته و بزور توی ویتیرین نگهش داشته اند برای فازهای بعدی و نمایشهای او برای فریب مردم و فراخوان بو به گذشته نورانی امام خمینی زوزه های گرگی پیر است که دمهای اخرش را تجربه می کند! این وظیفه ازاد اندیشان و بربری طلبانست که امثال این بابا را هم رسوا کنند و جلوی مسموم کردن جامعه را توسطشان بگیرند.

زنده باد مبارزه برای آزادی برابری و حکومت کارگری!

Print Friendly, PDF & Email

Google Translate