مقدمه:
داستان یورش پلیس البانی به قرارگاه اشرف سیوم اخر کار نبود و ظاهرا بار دومی هم چند روز پیش اتفاق افتاد که منطقا اینبار پلیس با دقت بیشتر دنبال تخلیه اطلاعاتی افراد و اسناد درونی این فرقه است.
گزارش شده که مریم بانو (رجوی) چند روز قبل از “تهاجم چند میلیونی پلیس البانی)به فرانسه فرار کرده بود و مثل تمامی تاریخ این فرقه سایر اعضای این فرقه را دوباره تنها گذاشت.در عراق و دورهای قبلی هم رهبران این فرقه با اعضایشان همین کردند.
دولت فرانسه هم بالاخره اجازه داده که فرقه رجوی در فرانسه یک تظاهراتی راه بیندازد تا مگر عده ای فکر کنند این فرقه مرده!
دولت امریکا هم متعاقب تهاجم اول پلیس البانی اعلام کرد که فرقه رجوی را نماینده مردم ایران نمی داند و مخالف برخورد قانونی به این فرقه نیست و فقط دوست دارد این فرقه در البانی بماند چرا که جای دیگری برای این سالخوردگان کامپیوتری پیدا نمی شود.
بنظر می رسد حکومت امریکا و غربیها در حالیکه دارند با رژیم اسلامی یک توافق محدود حول محدود کردن غنی سازی و برگشت برخی اموال ایران از غراق و کره جنوبی توافقی بکنند می خواهند فتیله فرقه رجوی پائین بیاید.کم سو شود و خفه بشود بطور موقت تا در فازهای بعدی از این فرقه استفاده های ابزاری مجدد بکنند.
در این مقاله من بیشتر متمرکز می شوم روی زوایای دیگری از این ماجرا و ذکر اینکه ماجرای این فرقه قرار نیست تمام شود و حتی خود رژیم اسلامی خوشش می اید این سالمندان را در هوا معلق نگه دارد و هر روز ثابت کند که چنین مخالفینی دارد! فرقه مجاهد برای خود رژیم اسلامی هم مائده اسمانی است!
(۱)اعلام رسمی شکایت قانونی دولت البانی بر علیه فرقه رجوی:
داستان تهاجم پلیس البانی در دو لایه قابل بحث است یکی لایه اول که بطور واقعی مخالفت دولت البانی است که فرقه رجوی قرارداد عراق را که توسط دولت اوباما و البانی و فرقه نوشته شد رعایت نکرده و از قرارگاه بعنوان ستاد جنگ اینترنتی استفاده کرده.
قرارداد عراق این بود که قرارگاه اشرف برای این به البانی منتقل شود که بتدریج اعضای فرقه بطور فردی در کشورهای دیگر “جذب” شوند. اما در دوران ترامپ این فرقه به حمایت بیشتر دولت امریکا و جناحی ترامپ پرست در حکومت البانی توانست قرارگاهی با تجهیزاتی وسیع دست یابد.
الان جناح مخالف ترامپ در امریکا قدرت دارد و اون جناح ترامپ دوست دولت البانی هم سرنگون شده و سابقه پیگرد قانونی سر دزدی و فساد دارد.بواقع اون کوزه شکسته و اون ماست ریخته و کشتیبان را سیاست دیگری آمده لذا حکومت امریکا تصمیم گرفته در شرایط حساس مذاکره مستقیم با رژیم اسلامی فتیله مجاهد را پائین بکشد.
لذا بحث نقض قوانین البانی و نقض قرارداد عراق را روی میز گذاشته اند و فرقه مجاهد هم امکانی دیگر ندارد بجز اینکه تسلیم این حکومتها باشد. اینها دو لایه اصلی ماجرای اخیر است.
(۲)پلیس البانی از اسناد قرارگاه فرقه رجوی دنبال چیست؟
فرقه مجاهد طی سالهائی که به البانی کوچ داده شده یک شبکه ارتش سایبری ساخته که هم بر علیه رژیم اسلامی است و هم بر علیه مخالفین رژیم .همینطور اسنادی که پولشوئیها و فعالیتهای مافیائی این فرقه منجمله با جناح ترامپی حکومت امریکا و البانی درش ثبت شده.
درست است که فرقه مجاهد دستاوردهای جاسوسی خود در ایران را به اطلاعات امریکا و عربستان و اسرائیل منتقل می کرده اما بسیاری از وجوه این اطلاعات هنوز می تواند مورد استفاده زیادی از قطبهای این دعوا بین حکومت اسلامی و حکومتهای غربی ، قابل استفاده است.
منجمله حکومت بایدن نیاز زیادی دارد از روابط مالی این فرقه با امثل پومپئو و رفقای ترامپ بداند همینطور حکومت کنونی البانی می خواهد این اسناد را بر علیه جناح پوپولیست حکومت البانی بکار ببرد.در این میان اطلاعات رژیم صهیونیستی و عربستان و حتی حکومت ایران می توانند از این اسناد استفاده بکنند و برایش پول هم بدهند.
لذا می بینیم که پلیس البانی همچنان دنبال اسناد فرقه مجاهد هست و بازجوئی ها از سالمندان کامپیوتری این فرقه ادامه دارد.
(۳)قرار است با قرارگاه اشرف ۳ چه بکنند؟
بنا به تاریخ امپریالیستها هرگز ابزارهای خود را دور نمی ریزند بلکه انها را بنوبت و فراخور استفاده می کنند و بعد در اب نمک می خوابانند برای فاز بعدی.
در طی چند دهه اخیر اینکار را هم با فرقه رجوی و هم با سایر اپوزسیونهای خود فروخته منجمله ملی گرایان کورد و تورک و بلوچ تا خود شازده کرده اند.
با وجود چنین تاریخی پیش بینی من اینست که فتیله مجاهد را پائین می کشند اما این فرقه را در نمک نگه می دارند.
دمشان را کوتاه می کنند اما رهبریشان را دستگیر نمی کنند و می گذارند این فرقه در سطحی پائین تر ادامه دهد.حتی جابجائی این فرقه از البانی مثلا به افریقا کمتر احتمال دارد.
همانطور که گفتم رژیم اسلامی از ماندن فرقه رجوی در همین وضعیت استفاده بسیار بیشتری می برد تا اینکه اینها در کت بسته تحویل بگیرد.
تخفیف مخالفین رژیم اسلامی به حامیان رجوی و شازده پهلوی یکی از بهترین ابزارهای تبلیغاتی رژیم اسلامی بوده.رژیم به چنین مخالفینی نیاز دارد!
لذا توافقی عملی بین رژیم اسلامی و حکومتهای عربی سر نگه داشتن فرقه رجوی در این وضعیت وجود دارد .
به خلاف هیاهوهای فرقه رجوی و برخی احمق تر هائی که خود را مخالف رژیم می دانند این فرقه رجوی به هیچ وجه “بزرگترین اپوزسیون رژیم نیست” بلکه فرقه ای مهجور است که از دنده راست اسلامیها بیرون امده و هم از جهت مذهبی و هم جهت گیری سیاسی اقتصادی تفاوتی با حکومت ایران ندارد. تاریخ فرقه مجاهد بخشی است از تاریخ اسلام سیاسی در ایران.
با کنار هم قراردادن فاکتهای بالا بیشترین احتمال اینست که جریان بازرسی قرارگاه فرقه رجوی ادامه خواهد یافت تا اینها را تخلیه اطلاعاتی کنند و امکاناتشان را برای سازماندهی ارتش سایبری ببندند (حداقل در فاز کنونی) و اعضای این فرقه هم مثل هر نوکری مجبور است کمر خم کند و هر انچه ارباب بگوید بپذیرد.
این صحنه را باید بدقت دنبال کرد و اطلاعات بدست امده و افشا شده را منتشر کرد.این بخشی از وظایف جنبش ازادیخواهی برابری طلبی است که خواهان برچیدن سرمایه داریست.
منبع دیگر:
چرا بعنوان یک کمونیست ، به جنجال “حمایت از فرقه رجوی” نمی پیوندم؟
