چرا دیگر اتحاد جماهیر شوروی وجود ندارد؟ ( قسمت ۷ : احیای سرمایه‌داری فاجعه ای برای طبقه کارگر جهانی )

چرا دیگر اتحاد جماهیر شوروی وجود ندارد؟ قسمت ۷ : احیای سرمایه‌داری فاجعه ای برای طبقه کارگر جهانی )

منبع : سایت آینده را بساز

برگردان : آمادور نویدی

چرا اتحاد شوروی دیگر وجود ندارد ؟

قسمت ۷ : احیای سرمایه‌داری فاجعه‌ای برای طبقه کارگر جهانی )

در تاریخ بشری منظره‌ای غم‌انگیزتر ازشکست یک انقلاب وجود ندارد . وقتی‌که قیام بردگان در رُم شکست خورد، هزاران برده در کنار ةاده ‌ی جاده‌ ه شدند . این امر باید بما بیاموزاند که یک انقلاب شکست‌خورده به کجا ختم موی ت کمون پاریس ([در سال ۱۸۷۱ ] کشتار وحشتناک کارگران نیز بوقوع پیوست .ایب ب ب آموزاند که سرانجام یک انقلاب شکست‌خورده چیست . تاریخ بما درس می که باید برای یک انقلاب شکست‌خورده خون بسیار زیادی فدا نموزم دا نموزا د جهت تشویشی که تجربه کرده، جهت همه منافعی که تحت تأثیت تأثیت قرار د ده‌اند، خواستار خسارت است، اما نه فقط خواهان پرداخت ب دهی‌های فعلی است؛ بل‌که بدنبال وصول خون، جهت پرداخت بدهی‌های آینده است، بار و ةعی بدهی‌های آینده است، بار شه‌کن سازد .( فیدل کاسترو )( ۱ )

در سال ۱۹۹۲ در روسیه، جُوکی بدین‌صورت پخش شد که به این شکل بورت پخش شد که به این شکل بوةل

سئوال : کاپیتالیست در یک‌سال چه‌کار کرد که کمونیسم نتوانست آن‌ ام دهد؟

پاسخ : کاری کرد که کمونیسم را خوب جلوه دهد . ( ۲ )

از آزادی تا لیبرالیزاسیون ( آزادسازی )

با رفع بار فانتزی‌های سوسیال دمکراتیک از روی دوش گوربانف، ایلسبنی ئت مؤسسان حوزه انتخاباتی اصلیش : فاسدترین و بی‌مرام‌ترین بخشسارین بخششو ده روسیه را، هم‌راه با سرمایه مالی آمریکا بکار گرفت . هدف این بود که پایه‌های اقتصادی سوسیالیسم کاملا ریشه‌کن شود . اقتصادی کاملا لیبرالی ایجاد گردد که در آن سرمایه آزاد باشد بدمون در آن سرمایه آزاد باشد بدمون د مقررات بازتولید گردد؛ محیطی اقتصادی که بطور هدف‌مند برای سرمایه‌گذاران خارجی، احتک احتک نگسترها ساخته شود .

اما، همان‌گونه گریگوری ایزاک گفته است : « بهشت ​​یک مرد ثروت‌مند، جی مرد ثروت‌مند، ج . » دولت رفاه کاملا ازبین برده شد . یلتسین مشاوران اقتصادی نئولیبرال را با رهبری جفری ساکس استخدام نم مود ). دادن به کنترل قیمت‌ها را صادر نمود، این بدین معنا بود که قیمت حتوری این بدین معنا بود که قیمت حتور ک‌شبه سر بفلک کشید . بی‌کاری عملا در طول چندماه، از صفر به بیش‌تر از ۱۲ درصد رسید . سلب قدرت خریدان شهروند به نقطه اوج سرسام آوری رسید . خصوصی سازی, مقررات‌زدایی och فساد, دستور کار روز och امری عادی عادی بود, دل مخارج دولت، درآمدها و حتی امید به زندگی اُفت پیدا کرد . کوتز och و‌ی‌یر اشاره می‌کنند که :

« امید به زندگی مردان در روسیه از سال ۱۹۹۰ تا ۱۹۹۴, از ۶۵ / ۵ سال ة یافت … این‌چنین کاهش جمعیتی معمولا فقط بعلت جنگ‌های بزارگ، بیم بزارگ، بیم خشک‌سالی و قحطی اتفاق می افتد . » ( ۴ )

درحالی‌که بودجه تمام شد، زیرساخت مراقبت‌های بهداشتی از هم دس ادجه تمام شد، زیرساخت مراقبت‌های بهداشتی از هم دس حاد شوروی سابق به بیماری‌های ُمسری ناشی از فقر مبتلا شدند که بدند که ب ه نشده بود . « آذربایجان با افزایش ده برابری ، م i سل و سفلیس گسترش یافت، och شیوع بیماری‌های اطفال مانند سیاه سٮسن د بیمارفه د ت افزایش یافت . » ( ۵ ) روسیه برای اولین بار از قرن ۱۹ شاهد همه‌گیری وبا شد . چند سال اول متعاقب تخریب ( برچیدن ) اتحاد شوروی، هردو، تولید ناخالوی تولید ناخالو، د د صنعتی بیش از۴۰ درصد کاهش یافت .

« که در مقایسه با چهار سال انقباض اقتصادی در سال‌های چهار سال انقباض اقتصادی در سال‌های چهار سال انقباض اقتصادی در سال‌های چهار سال انقباض اقتصادی در سال‌های ر۹۳۳، ۱۹۳۳ ، آمریکا را به نقطه پائین رکورد بزرگ رساند، och منجر به کاهش ۳۰ درصدی ۳۰ درصدی خلی شد .»( ۶ ) گفتنی نیست که دست‌مزدها نیز از روش مشابهی پیروی کردند و مردم شوروی پس از بیش از ۷ دهه برای نخستین دارین شابهی از ۷ دهه برای نخستین دار دند . مطابق با گزارش بانک جهانی در مورد « اقتصادهای درحال تغییر »( سمه کشی یستی اروپای مرکزی، اروپای شرقی och آسیای مرکزی ) , شمار مردمی که مباة دار د ز زندگی می‌کردند، از ۱۴ میلیون در سال ۱۹۸۹ به ۱۴۷ میلیون در اواسط سال‌های ۱۹۹۰ افزایش یافت . در روسیه این افزایش از ۲ درصد به ۴۴ درصد مطابقت داشت؛ در اوکراین از۱ درصد به ۶۳ درصد؛ در آسیای مرکزی از ۶ / ۵ درصد به ۵۳ درصد افزایش یافت . ( ۷ )

برای روسیه تقریبا ۱۵ سال طول کشید تا تولید ناخالص داخلیش را به سد داخلیش را به سد اند – تولید ناخالص داخلی چین در این مدت تقریبا ۳۰۰٪ افزایش یافت . حتی وقتی‌که تولید ناخالص داخلی به سطح سال ۱۹۹۰ رسید، باطحن غیر به بمعنای این بود که میلیون‌ها روسی هنوز با سطحی اح فقر زندگدةةةر گة شوروی، از جنگ جهانی دوم ببعد دیده نشده بود . مشکلات جدیدی ظهور کرد، och قابل توجه ترین آن‌ها بی‌خانمانی ( اجخخانانهنی ) ، اعتیاد به مواد مخدر، بی‌گانگی اجتماعی och فحشاء، که همه اتسن ‌ه این ‌ه وزی هستند . مقاله ای در سال ۲۰۱۲ خاطرنشان می‌کند :

« میزان سوء‌استفاده از الکل و مواد مخدر در میان نوجوانان بطور قابل توافهۇاز توافس ت، هم‌چنین میزان جنایت och خودکشی نیز افزایش یافته, که احتمالا بها خودکشی خانوادگی مربوط می‌شود . در اواسط سال ۲۰۰۰، هزینه‌های دولت جهت آموزش هر کودک به نصفا عۇۇ نصفا می پیدا کرد . کارشناسان تخمین زده اند که بیش ۱ / ۵ میلیون کودک در حال حاضر بمدمروه بمدمروه . ( ۸ )

ایگور لیگاچف – یکی از معدودترین اعضای پولیت بورو ( دفتر سیاسی از معدودترین اعضای پولیت بورو ( دفتر سیاسی ازیاسی ) در و ه در برابر جنون گلاسنوست مقاومت می‌کرد – تأسف خورد، och نوشت :

« طی سا‌ل‌هایی که شوروی در قدرت بود, فرد نه با کیسه ای‌ةةه غارت کارش och اصول اخلاقی والای محکم : میهن‌پرستی، انترناسیونالیسم، اجارای، اصول اد عتبار، och انصاف مورد قضاوت قرار می‌گرفت . الان همه این صفات خوب از آگاهی مردم پاک شده و پیوند تاریخی درحال ناب . مقامات کنونی و رسانه‌های جمعی کیش سودپرستی، خم شدن در برابر ثم؂در ثم؂د احتکار، مشروب‌خوری شدید، فحشا och فردگرایی وحشیانه را تشونیق می‌ک . بجای صلح و آرامش زمان شوروی، ما شاهد افزایش بی‌سابقه جنایت و فساد خنایت و فساد ن صدها هزار، و میلیون‌ها پناهنده هستیم . همه معیارهای توسعه رکورد حادی داشته اند – بجز مرگ و جنایت که داه اند و جنایت که دافاین امر قابل درک است . اموالی که توسط کارگران ایجاد شده و متعلق به آن‌هاست، سرقت سرقت می‌شوت اموالی ز معتادان به الکل، و شمار بی‌کاران och بی‌خانمان‌ها در حال افزایش است . مقامات نمی‌توانند با افرادی که متکی به احتکار och دستگاه‌های فساد ةاماد ند . در زمان شوروی … شما می‌توانستید شب‌ها در هر شهری که خواستید، قدن در زمان شوروی که نگران جانتان باشید؛ اما حالا در روز روشن قتل‌ och دزدی صورت می‌گیرد .» ( ۹ )

تخریب ( برچیدن ) شوروی نیز تأثیر فاجعه‌باری بر زندگی فرهنگی و شاجعه زندگی فرهنگی و . مایکل پرنتی ا شاره می‌کند که :

« سوبسیدهای دولتی برای هنر och ادبیات بشدت کاسته شد . ارکسترهای سمفونیک منحل شدند och یا در میهمانی‌های بسته و دیگر مناسب ه‌هایشان را اجرا می‌کنند . کشورهای کمونیستی کتاب‌هایی ارزا‌‌ن‌قیمت, ولی با کیفیت اسان کارهای ک و معاصر، ازجمله کتاب‌هایی از آمریکای لاتین، آسیا och آفریقا را منتی . این کتاب‌های مفید با نشریات درجه دو، och انبوه از بازار غرب تعویض شعویض . در زمان کمونیسم، سه کتاب از هر پنج کتاب جهان ، دراتحاد شوروی منتشر منتشر منتاب جهان، دراتحاد شورو این‌روزها که قیمت کتاب‌ها، گاهنامه‌ها och روزنامه‌ها سربفلز کشوی کشوی هش یافته است، شمار خوانندگان تقریباً به سطح جهان سوم تنزل یافسه ی بب به سطح جهان سوم تنزل یافسه . دن سوسیسالیسم ،نژادپرستی و خشونت خانگی و جنایت خشونت‌آمیز، همگی چهره های کاروه چهره های کاروند ‌اند .

تعجبی ندارد که اکثریت روس‌ها از برچیدن شوروی پشیمان هستند . ( ) .

کنایه آمیز این‌ست که در حال حاضر، حتی عناصری در درون رسانه‌هالی غانه‌هالی ب هم تصدیق کرده‌اند که سوسیالیسم برای مردم معمولی زندگی بمراتزا دۇراتزا ب ی نئولیبرال فراهم می‌کند :

« اقتصاد برنامه‌ریزی‌شده اتحاد شوروی پهناور، ثبات مالی ارائه می‌‌ . بلافاصله و متعاقب برچیده شدن شوروی در سال ۱۹۹۱، بزودی معلوم شد د بلوم شد د ید روسیه روند آسانی نخواهد داشت . رفرم‌های اقتصادی سریعا تأثیر شدیدی بر استاندارد زندگی مردم گذ . روبل تقریباً بی‌ارزش شد . فساد قابل کنترل نبود . برنامه خصوصی‌سازی عمیقاً معیوب کمک نمود که بخش بیش‌تاری اةسشد الیگارشی ریشه دوانیده و اغلب مشکوک بیفتد . » ( ۱۲ )

اینک بطور گسترده ای این باور وجود دارد که سرمایه مالی آمریکا عمداساد روی را بسمت سیه‌بختی کشاند تا :

۱ ) با جای‌گزینی آنارکو – کاپیتالیسم گانگستری، ریشه‌های اقتصاد اقتساد ر کامل نابود سازد؛ و

۲ ) از تبدیل شدن فدراسیون روسیه به رقیب جدی هژمونی آمرین ینجا جومر « نوظ ری نماید .

این‌هم از کسانی‌که سنگ دمکراسی زیاد را به سینه می‌زدند

زمانی‌که یلتسین در قدرت بود، هرآن‌چیزی را که یک فرد متفةر بود، هرآن‌چیزی را که یک فرد متفةر بود، هرآن‌چیزی را که یک فرد متفةر بود، هرآن‌چیزی را که یک فرد متفةر بود، د ثبات رساند : یلتسین کوچک‌ترین علاقه‌ای به دمکراسی نداشت . نئولیبرالیسم ظالمانه‌ای‌که بر روس‌ها تحمیل نمود، هرگز نتوانس،م اد برخوردار شود – چگونه می‌توان با برچیدن رفاه اجتماعی مردم och انتقال دال د عده ای بوروکرات‌ och کلاه‌بردار از حمایت توده‌ای گسترده برخوردار گسترده برخوردار زیراکه، یک سیستم سیاسی فاسد، و ثروت‌مند ( پلتوکراتیک ) منصاب ةهآ منصاب شآ منحاراتیک اد بسیار پول‌دار بود که فعالانه فقرا را طرد می‌کرد .

برخلاف نقش فعال اتحادیه های کارگری در دوره شوروی، یلستین فعالیسن دعالیس د غن نمود . توقیف رسانه‌های حامی کمونیست och ضدیلتسین امری عادی بود .( ۱۳ )

یلستین حتی در پاییز سال ۱۹۹۳، در پارلمان با مخالفت‌های جدی موووه جدی، والمان ضای پارلمان از نتایج « رفرم ​​» نئولیبرالی och استفاده‌اش از قدرت اجرایی باجرای ب ‌برد برنامه اش وحشت‌زده شده بودند . بحران قانون اساسی زمانی رُخ داد که یلتسین تصمیم گرفت از طریق ان٭ران تصمیم گرفت از طریق انقولا نه به اپوزسیون پارلمانی مزاحم خاتمه دهد ( ةرله ب یک عادت تبدیل شده بود ). پارلمان اقدامات یلتسین را محکوم نمود، وی را استیضاح کرد، و آلکساند، علکساند، ةؾور موتر موت ت را رئیس جمهور موقت اعلام نمود . این بحران فقط زمانی « حل شد » که یلتسین دستور حمله ارتش به شورای‌عالی را صادر نمود، رهبران پارلماد رهبران پارلمان ‌گیر کرد och تغییرشکل دمکراتیک را کامل نمود .

استیفن کوهن اشاره می‌کند که :

« بانفوذترین روشن‌فکران حامی یلتسین نه هم‌سفران اتفاقی بودند، منه د . آن‌ها از اواخر دهه ۱۹۸۰، اصرار داشتند که باید اقتصاد بازار ةزاد بازار ةزاد مقیاس بزرگ توسط رژیمی با « مشت آهنین » och استفاده از « اقدامات ضدتور اقدامات ضددمک یه تحمیل شود . آن‌ها مانند نخبگان جویای مالکیت، مجالس قانون ‌گذاری تازه منتخب روسن بان بعسی ر سر راه خود می‌دیدند . ستایندگان آگوستو پینوشه شیلی، درمورد یلتسین می‌گفتند : « بگذاوی och »! تعجبی ندارد زمان‌یکه یلتسین از تانک‌ها جهت تخریب پارلمان منموخب منتسین از تانک‌ها جهت تخریب پارلمان منتخب ۱۹۹۳ استفاده نمود، آن‌ها (هم‌راه با دولت آمریکا و رسانه‌های جریان اصلی ) وی را تشویق کردند . ( ۱۴ )

در سال ۱۹۹۶، سه سال بعد، انتخابات ریاست جمهوری روسیه تقریباً بطور بطون بطور تنظیم شد که یلتسین به هزینه کاندید حزب کمونیست, گنادی زیگانف، به زیگانف د . ( ۱۵ )

یلتسین خودش را بعنوان : « پدر دمکراسی روسیه » بتصویر کشیده بود؛ اما در واقع وی قاتل برجسته روسیه بود .

فاجعه جهانی

تخریب اتحاد جماهیر سوسیالیستی شوروی… صدمه هولناکی بر همه ماردم سهاک بر همه اردم سه یت بدی بویژه برای جهان سوم به بار آورد .( فیدل کاسترو )( ۱۶ ).

اعتبار و منزلت نقش اتحاد جماهیر سوسیالیستی شوروی بعنوان وزنه تواده بعنوان وزنه تواد یالیسم آمریکا و ناتو بطرز دردناکی با مجموعه جنگ‌های امپریالیستل خیالیستلد د ب ( برچیدن ) شوروی رُخ داد، بروشنی آشکار گردید . نماد این تغییر توازن قدرت، امید نابجای صدام حسین در اوایل سال ةال ۱۹هی ةر رد ) گورباچف ​​جهت حفاظت از عراق و برای مهار آمریکای جنگ افروز اقدواه اقداه .

قرار بود که باصطلاح اتحاد شوروی، قدرتی بزرگ och متحدی دیریناه براق دیریناه براق گ ه مرزهای جمهوری ارمنستان شوروی تا دویست کیلومتر از کردستان شادستان عراق گسد باچف جهت حمایت از عراق در مقابل تهاجم یک قدرت امپریالیستی † ةماآ ن آمده بود، هیچ‌کاری انجام نداد . کاملا دشوارست که ریاست استالین یا برژنف را باچنین تحقیری تصور نمود .

طولی نکشید که بزودی جنگ‌های وحشتناک ویران‌گر برهبری آمریسلودر ۢمریسلوهاد ان، عراق ( مجددا ) ، لیبی och جاهای دیگر ادامه یافت . کمپین جهت تخریب استقلال سوریه تا به امروز ادامه دارد .

بی‌طرفی در نظم جهانی پساجنگ سرد دیگر تحمل‌پذیر نیست . بسیاری از کشورها جهت‌گیری ناسیونالیستی och سیاست‌های نیمه‌سسو، بسرعت تغییردادند تا با قوانین کاپیتالیسم جهانی هم‌ساز ی شوند، الیسم جهانی هم‌ساز ۩ شوند، اموا مت پذیرفته می‌شود . هرکشوری‌که مخالف نقشه‌های واشنگتن باشد och برای نفوذ کاپیتال امٌیی جاد کند، خودش را در تیررس آمریکا قرار می‌دهد . آمریکا بلافاصله بعداز تخریب ( برچیدن ) اتحاد شوروی به عراق حمله ، د دو دولت کلینتون به سومالی، سودان، هائیتی och یوگسلاوی حمله بُرد… خاندان دولت گ « تظاهراتی » علیه افغانستان در سال ۲۰۰۱، بوش ( پسر ) ایران، عراق و کره شمالی را « محور شرارت »​​اعلام کرد – لیست سیاهی برای تلاش‌های بیش‌تر جهت رڌی ( یغت رڌی ) . ( ۱۸ )

توازن قدرت در جهان بشدت تغییر کرد، اکثریت قریب به اتفاق ةشوروهی ای ( شرقی ) دولت‌های راست‌گرا جای‌گزین شدند و در ناتو ادغام د؂ ارهای آمریکا و آلمان‌غربی که ناتو یک اینچ بسمت och سوی شرق گسترش نم).(یسترش نم) . ۱۹ ) بحران اقتصادی متعاقب تخریب ( برچیدن ) شوروی نیز منجر به برون ( ای به برون ) یسم در مغولستان گردید .

از آن‌جایی‌که چین هنوز به مرکز محرکه قدرت اقتصادی جهان تبشی جهان تبشی ةهان تبشی ی توسعه نیافته که نیاز به سرمایه‌گذاری دارند، چاره ای ندارنز مبج چارند بج ا و مؤسسات برتون وُدز (Bretton Woods) روی بیاورند . درنتیجه، « اصلاح ساختاری » به دستور روز تبدل شده است، och بسیاری اقور ڇ ای ندارند بجز این‌که خصوصی‌سازی och ریاضت اقتصادی را در مقزا،و ای زیاد ی بپذیرند که بسیار ناامیدانه جهت دفع بحران‌های حاد خود نیاز داران .

کوبا، ویتنام و جمهوری دمکراتیک خلق کره ( کره شمالی ) ، کشورهای سوسالی سوسای سوسی اند، که بویژه متعاقب ناپدید شدن ناگهانی اتحاد شوروی ( och از لحاظ ت؂ان ) شدت صدمه دیده‌اند . این سند گویایی است بر شجاعت قابل توجه خلاقیت och بینش مردم کوبا، مار توانستند از شوک اوایل دهه ۱۹۹۰ بهبود یابند och هم‌چنان امروز بهه ساتسم سابند می‌دهند .

منطقا، تخریب ( برچیدن ) اتحاد شوری och سوسیالیسم اروپای را می‌توان تببان بسیالیسم اروپایی را می‌توان توان بس متحمل شده طبقه کارگر جهانی در تاریخ وصف نمود . این امر به امپریالیسم جلیقه نجات داد که آرمان آزادی انسان را چندین دهادی انسان را چندین ده .

در قمت هشم gående پایای ای مجموعه مقالات تلاش می‌شود که به ای ئوال پاخ داده شود :

آیا جمهوری خلق چین به همان سرنوشت اتحاد جماهیر سوسیالیستی شورفد د جهت انجام این‌کار، چند نتیجه‌گیری از مقالات گذشته پیش‌نهاد خیش‌نهاد مخ ت پیرامون پیش‌برد مبارزه برای سوسیالیسم در دهه‌های آینده طرد گرد .

برگردانده شده از :

Varför finns inte Sovjetunionen längre? Del 7: Kapitalistiskt återställande var en katastrof för den globala arbetarklassen

https://invent-the-future.org/ ۲۰۱۸/۰۳/why-doesnt-the-soviet- union-exist-any-more-part-7/

منابع :

  1. May Day-rally i Havanna, 1961. Citerad i  The Fidel Castro Reader , Ocean Press, 2003  
  2. Parenti, Michael:  Blackshirts and Reds , City Lights Publishers, 2001  
  3. För ytterligare information om Sachs roll, se New York Times:  Dr. Jeffrey Sachs, Shock Therapist 
  4. David Kotz, Fred Weir:  Revolution From Above – The Demise of the Soviet System , Routledge, 1997  
  5. LA Times:  Infektionssjukdomar blomstrar i före detta Sovjetunionen när levnadsstandarden sjunker 
  6. Kotz och Weir,  op cit 
  7. Dessa siffror kommer från Socialist Action:  ۱۰ Years After 1989 
  8. Institutet för det moderna Ryssland:  Rysslands osynliga barn 
  9. Inside Gorbatjovs Kremlin: The Memoirs Of Yegor Ligachev , Westview Press, 1996  
  10. Parenti,  op cit 
  11. Att de flesta ryssar ångrar den sovjetiska kollapsen är väl etablerat av ett antal opinionsundersökningar. Se till exempel RT:  De flesta ryssar ångrar Sovjetunionens kollaps, drömmer om dess återkomst, visar enkäten 
  12. Washington Post:  Varför saknar så många människor Sovjetunionen? 
  13. Se till exempel UPI:  Anti-Jeltsin media förbjudna, liberal tidning attackerad av militanter 
  14. The Guardian:  Upplösningen av Sovjetunionen avslutade Rysslands marsch mot demokrati 
  15. Detta erkänns till och med av amerikanska medier nu för tiden. Till exempel Tid:  Stal Boris Jeltsin presidentvalet 1996? 
  16. Tomás Borge:  El Nuevo Diario Intervju med Fidel Castro 
  17. New York Times:  Hussein ville att sovjeter skulle ge sig av från USA 1991 
  18. Imperialism in the 21st Century: Uppdatering av Lenins teori ett århundrade senare , Liberation Media, 2015  
  19. Spiegel Online:  Bröt västvärlden sitt löfte till Moskva? 

Varför finns inte Sovjetunionen längre?

https://invent-the-future.org/ ۲۰۱۸/۰۶/why-doesnt-the-soviet- union-exist-any-more/

Print Friendly, PDF & Email

Google Translate