حمایت بیرنگ

در پی حمله به مقر مجاهدین در آلبانی که به جانباختن و مجروحین برخی از ساکنین انجامید، این  قلم فراخوان زیر را تنظیم و به تعداد قابل توجهی از فعالین سیاسی و حقوق بشر ارسال کردم. تنها  ۱۲ نفر از این فراخوان حمایت کردند. پیش از پرداختن به چرائی این نکته، نخست متن فراخوان که  بسیار رقیق و بیطرفانه نوشته شده، همراه با نام افرادی که از آن حمایت کرده اند، در زیر می آید:  

فراخوان – در محکومیت حمله به مقر مجاهدین در آلبانی 

سایت مجاهدین گزارش می دهد که بیش از ۱۰۰۰ پلیس به »اشرف ۳« حمله برده و در این اقدام غیر  قانونی، یک مجاهد »شهید« و بیش از ۱۰۰ نفر از ساکنین مجروح شده اند. پلیس در این اقدام  کامپیوترها را شکسته و برخی را با خود برده است.  

این اقدام هماهنگ با اقدام پلیس فرانسه که نشست همگانی شورای ملی مقاومت را ممنوع کرد،  بوده و در سالگرد رویداد ۳۰ خرداد ۱۳۶۰ انجام شده است. 

ما امضا کنندگان زیر حمله به پناهندگان سیاسی در آلبانی را شدیدا محکوم کرده، و از نهادهای  حقوق بشر می خواهیم که سریعا در ممانعت از حمالت بیشتر علیه مقر مجاهدین در آلبانی اقدام  کنند. 

۲۰ ژوئن ۲۰۲۳ 

علی ناظر، بهرام رحمانی، بیژن نیابتی، علی فیاض، مجید مشیدی، قاسم رضایی، محسن طحان،  حسین مهینی، زهره رضایی، عباس رحمتی ، بهمن اعتماد، امیر معصومی.  

اما چرا حمایت کمرنگ از این فراخوان؟ 

دریافت کنندگان فراخوان را به چهار گروه تقسیم می کنم. 

-۱ اولین و منطقی ترین گروه حامیان جمهوری اسالمی هستند. بطور مثال، شخصی با نام  فرهاد با ابراز خوشحالی از این حمله، ماهیت خودش را نشان داده است.  

-۲ هواداران شورای ملی مقاومت که با انتقادات علی ناظر از برخی از رفتار ها و پندارهای  شورای ملی مقاومت مشکل دارند، و نمی خواهند با حمایت از این فراخوان به »علی  ناظر« دست مریزاد بگویند. ساده اینکه، حاضرند این فراخوان که ترجمه و به نهاد های مدافع  حقوق بشر ارسال خواهد شد، در جنین بمیرد، اما »علی ناظر« دستت درد نکند نشنود.  -۳ نیروهای چپ و دموکراتی که اصوال با نقض حقوق بشر مخالفند، اما چون مجاهدین با آمریکا و  برخی شخصیتهای فاشیست نشست و برخاست می کند، از حمایت خودداری می کنند.  ساده اینکه، مجاهد ناجوانمردانه به قتل برسد، کلیه اصول حقوق بشر و پناهنده سیاسی زیر  پا گذاشته شود، اما بخاطر اختالفات سیاسی ، نقض حقوق بشر نادیده گرفته می شود.  -۴ افرادی هستند که مرگ مجاهد خلق، بخاطر سرطان، متالشی شدن با موشک قاسم  سلیمانی، و یا حمله پلیس آلبانی که علنا مورد حمایت آمریکا قرار گرفته است، برایشان  عادی شده است.  

باالخره مجاهد باید کشته بشود تا مجاهد باشد، و این قتل یا یورش وحشیانه هم یکی مثل  بقیه. اصوال خود مجاهدین هم باید عادت کرده باشند. از همان روز اول که مهدی رضایی به  قتل رسید تا به همین امروز… روز و هفته و ماه و سال و دهه نبوده که مجاهدین یکی و یا  

صدتا صدتا جانباخته نداده باشند. بنابراین، فراخوان دادن و تظاهرات کردن و این قبیل حرکات  اصوال بی نتیجه است. برای این گروه بخصوص، همانطور که هر روز خورشید طلوع و غروب  می کند، و به یک امر عادی و طبیعی تبدیل شده است، قتل و کشتار مجاهدین هم یک امر  عادی ارزیابی می شود. چر ا باید وقت ارزشمند را برای مسائل عادی و روزمره تلف کرد؟  این نگاه، چپ و راست و میانه و شاه الهی نمی شناسد. این گروه به خاطر ژن سیاسی که  در فکر و طینت فرهنگی شان تعبیه شده، ناخودآگاه، مسخ شده اند. حتی اگر دلشان برای  وطن هم بسوزد، وقتی به مجاهدین می رسد ، از آن به راحتی می گذرند. برخی هم که ته  دلشان می گویند چشم مجاهدین چهارتا… 

قصد بی احترامی ندارم، ولی مخرج مشترک این چهار گروه یکی است.  

سیاست و حقوق بشر »شخصی« گرفته شده است. پیشنهاد می کنم که ما فعالین سیاسی کمی  به خود آییم و از خودمان بپرسیم »قبول، مجاهدین اخ… مجاهدین )بقول علی ناظر( با فاشیستها  نشست و برخاست می کند… مجاهدین به شاه و شیخ راه نمی دهد که بیایند و بچاپند و ثمره خون  ده ها هزار جانباخته سلحشور را به جیب بریزند… اصال… مجاهدین تروریستی که فکر و ذکرش…  صبح تا شب ترور عناصر و عوامل جمهوری اسالمی…. خب که چی؟ اینها به نقض حقوق بشر چه  ربطی دارد؟ «  

چرا سطح فرهنگ سیاسی تا به این حد پایین آمده که جلوی چشمانمان فرزندان خلق )نه! بی خیال  فرزند خلق( پناهندگان سیاسی را قلع و قمع و تار و مار می کنند و کک مان هم نمی گزد ؟ به راستی  مجاهدین تا به این حد بد هستند، که حاضریم اصولمان در دفاع از حقوق انسانها را نادیده بگیریم؟  

باور کنید… مساله من این نیست که از فراخوان من و دوستانی که امضا کرده اند، تا به چه حد  حمایت شده است… مشکل بسیار عمیقتر و بحرانی تر از این است. مشکل … به قهقهرا رفتن  فرهنگ سیاسی بسیاری از ماست.  

بیهوده نیست که غرب و شرق، همه با هم ، جمهوری اسالمی را رو دوش گرفته و حلوا حلوا می  ه زیادی خورده و بُکنند. بیهوده نیست که آمریکا گ جای خلق ستمدیده اعالم می کند که مجاهدین  نماینده مردم ایران نیستند. اگر نیستند، این را خود ملت شریف ایران می تواند با صدای رسا اعالم  

کند…. به تو چه! و یا رئیس جمهور بی مایه فرانسه که تا دیروز از جنبش زنان حمایت می کرد و امروز  پلیس تحت فرمانش اعالم می کند پناهنده سیاسی حق برگزاری نشست عمومی ندارد، آنهم بخاطر  مسائل ژئوپلیتیکی.  

ذات و طینت این اراذل بی مروت همیشه مشخص بوده است، اما تبعیدشدگان و پناهندگانی که خود  قربانی نظام اسالمی هستند، چرا؟  

به یاد داشته باشیم که در اینجا مساله »مجاهدین« نیستند… مساله حقوق بشر و حقوق  انسانی من و تو و او … و اعالم انزجار از پایمال کردن این حقوق است.  

از همه آنهایی که هنوز وجدان سیاسی خود را به فراموشخانه و تاریکخانه تاریخ نسپرده  اند، خاضعانه خواهش می کنم که خودشان یک فراخوان تنظیم کرده و این عمل شنیع و  وحشیانه را محکوم کنند. قول می دهم که نامم را اضافه نکنم که باعث کدورت برخی نشود.  

۳۰ خرداد گذشت، اما ۵ مهر می آید. وقتی آن بگذرد، ۱۹ بهمن می آید…. چرا که این راه ادامه دارد.  از سیاهکل تا ۳۰ خرداد ۱۴۰۲ و تا به آنروز که موتور کوچک بتواند موتور بزرگ را به حرکت آورد.  

با درود به تمام جانباختگان راه آزادی 

علی ناظر  

۱ تیر ۱۴۰۲ 

۲۲ ژوئن ۲۰۲۳

Print Friendly, PDF & Email

Google Translate