توسعه بده و بستان حکومتهای اروپا و امریکا ، افق برجام بازی و بحران منطقه ای

نگاهی کلی:

آزادی اسدلله اسدی و انتقالش به ایران بعد ۵ سال ، برای ادمهای عاقل از همان زمان دستگیریش قابل پیش بینی بود  و شاید کمی دیر هم شد!

 این بحران اوکرائین و قیام ۱۴۰۱  اینجور چیزها مقداری آب و هوای بده بستان را موقتا خراب کرد و متاسفانه خیلی ها منجمله چپ ها هم جو گیر شدند و افتادند بدنبال راستها کاسه گردان در “کف خیابانهای اروپا و امریکا ” که مثلا سپاه را بگذارند توی لیست تروریستها و از اینجور حرفها.

از همان زمان که این اسدلله را گرفتند من گفتم که منتظر باشیم با یک فروند گروگانگیری رژیم اسلامی روند “مذاکره بر سر گروگانها و تعویض با تروریستها اغاز خواهد شد.با سفر این اوسکول رهبر عمان به تهران ظاهرا “پادرمیانی” شده و تعداد دیگری هم در صف هستند که “مبادله” شوند.

خوب! اینها را یاد داشته باشید تا برسیم به داغ شدن “روند توافقات مستقل رژیم اسلامی با حکومت بایدن” که گفتند “بیرون برجامست و اینها سازمانهای نظارت را دور زده اند و یواشکی دارند مذاکره می کنند! 

رسیدیم به سخنان خامنه ای در جمع اوسکولهای وزارت خارجه رژیم اسلامی که درس “نرمش بازی” داد که ناظران عاقل  گفتند دلیلش سوت اغاز برجام دیگر است!

خوانندگان متوجه شده اند که داستان اعدامهای داخل ایران همچنان ادامه دارد و هنوز هزاران نفر در خطر اغدام هستند و رژیم دارد هنوز زهره چشم می گیرد از معترضین  قیام سال ۱۴۰۱ و هنوز می لرزد که مبادا دوباره مردم اینبار وسیعتر دست به کاری بزنند!

داستان اینست که رژیم در حال سرکوبست و حکومتهای غرب و امریکا نگران عقب ماندن از تیم روسیه -چین و دلربائی از رژیم اسلامی که نگذارند رژیم اسلامی یک سره بیفتد تو دامن رقیب!

تا مدتی دیگر ایران رسما می شود عضو پیمان شانگهای که رقیب جهانی غرب است و روسیه و چین و برزیل و متحدین انها را در بر می گیرد و پیمانی سیاسی و اقتصادی است و گفته می شود این کمپ بیش از ۸۰ کشور را دورش جمع خواهد کرد.

همه تحولات بالا نشان از تسریع وقایعی دارد که این سال را به سالی مهم در تاریخ معاصر تبدیل خواهد کرد.سالی که نه تنها سرنوشت مردم ایران بلکه سرنوشت سالهای اتی جهان رقم خواهد خورد .

بله تاریخ در حال سرعت گرفتنست و جنگ اوکرائین سراغاز سرعت گرفتن قطب بندیهای جهانی و فرصت سازیها و فرصت سوزیها و این میان زحتمکشان ایران و دنیا هنوز حیران و نامتشکل و لذا مفعول وقابع!

بحرانهاو بحران سازیهای نظامی اطراف ایران(جنگی چند بعدی) :

داستان بحرانسازیهای رژیم اسلامی با همسایگان در شمال (آذربایجان)و غرب(طالبان) و “اقلیم کردستان”دارد بطور همزمان اتفاق می افتد .

ارتش رژیم در مرزهای شرقی اردوکشی کرده و سپاه پاسداران نقاطی را در غرب و منطقه کردستان عراق مورد حمله مجدد قرار داده و داستان بحران آذربایجان و ارمنستان و فعالیتهای پشت پرده حکومت صهیونیستی اسرائیل و حکومت اردوغان در منطقه آذربایجان تا حتی در افغانستان کنار نهادهای اطاعاتی پاکستان و اطلاعات امریکا و..همه و همه یک صحنه بسیار پیچیده و بقول برخی “جنگی چند بعدی” را ارائه می دهد .

بنظر می رسد رژیم اسلامی را غربیها و حکومت امریکا بشدت زیر فشار قرار داده اند و این رقابت جهانی سر خاورمیانه به نقطه حساسی نزدیک می شود.

آخرین خبرها اینست که رژیم اسلامی در حال تشکیل یک ناوگان دریائی مشترک با عربستان و بحرین است برای پاسداری از خلیج و انتقالهای نفتی! حتی عاقلان هم حدس نمی زدند چنین چرخشهائی را در این سال شاهد باشیم!

گریز از مرکزی وسیع نسبت به غرب و امریکا در منطقه خاورمیانه انجام می شود که هدفش ساختن پیمانهای منطقه ای زیر چتر چین و روسیه است. رهبران حکومتهای خاورمیانه احساس کرده اند امریکا دارد پشمش می ریزد و دیگر حامی  نیست بلکه تا کمتر از دهسال دیگر تبدیل می شود به انگلستان بعد جنگ دوم جهانی! 

اینجاست که توسعه چنگهای چند بعدی و جبهه سازیهای جدید باعث می شود که ما شاهد بده بستانهائی بین رزیم اسلامی و غرب باشیم که خصوصا  بعد قیام ۱۴۰۱ برای بسیاری غیر قابل انتظار بوده.اینست که برخی دوستان تازه دارد دوریالیشان می افتد که به غربیها توسل کردند و حالا می بینند از دانمارک تا سوئ و پارمان اروپا و …همه دارند روز روشن رنگ عوض می کنند!

قضیه همانست! منافع استراتژیک حکومتها سیاست انها را ساخته می سازد و خواهد ساخت و چیزهائی مثل “حق مردم” و “حقوق بشر” مثل همیشه فقط ابزارهای فریب افکار عمومی هستند. بیشتر از همه این پهلوی چی ها و راستهای میانه و برخی چپ نماها هستند که بادشان خوابیده و بدچوری بور شده اند .کافیست نگاهی بیندازید به تلویزیون ارتجاع راست یعنی انترناسیونال!

نیاز به بازتعریف اهداف قیام در ایران و تقویت جبهه چپ رادیکال

خوب! تحولات بالا را لحاظ کنیم باید هم این تحولات را خوب بفهمیمم و هم تاکتیکها و استراتژی جبهه چپ و کارگری را در زمانی که راست پروغرب دارد پشمش می ریزد و امام زاده هایش مثل همیشه بی امام روی دستش می مانند ، بشود پرجم قیام در ایران.

روشن شد که رژیم اسلامی را با راهپیمائی در گف خیابان نمی شود سرنگون کرد روشن شد که کاسه گدائی به غرب و پارلمانهایش .

اینکه راست نمی تواند پاسخگوی نیازهای قیام مردم در ایران باشد اینکه بورژوازی نمی تواند پرچم رهبری قیام باشد اینکه طبقه کارگر نمی تواند علاف سرمایه داران بشود و باز دنبال تصحیح نظام سرمایه داری بدود . اینکه سازماندهندگان جوان در ایران بالاخره تکلیفشان را باید با “الترناتیو لیبرال” و اینجور مهملات روشن کنند دیگر مباحثی نظری نیست.در عمل راست در رهبری قیام ناکارامدی خود را نشان داد و فرستادن مردم بدنبال نخود سیاه و قبله عالمی که این روزها در دالانها  دنبال قراردادهای بیشتر با رژیم اسلامی است ، یک واقعیت عیانست حتی برای نسلی که سابقه مبارزاتی نداشت و فکر می کرد با “مدیای اینرنتی” و دویدن در خیابان می تواند زندگی غربی را به ایران بیاورد… همه و همه تجاربی شد که نسل جدید را بتدریج در کنار نسل قبلی انقلابی قرار داده.

نسل جدید دارد  خوب می فهمد که داستان اعدامهای سال های اول قیام ۵۷ منجمله سال ۶۷  عملا چه بوده و رژیم اسلامی بارها قیامهای کف خیابانی را سرکوب کرده. حالا نسل جدید ایران در زندانها دارد همانجور شکنجه و اعدام می شود.همانجور در انزوا و تنهائی سلولهای انفرادی استخوانهایش را می شکنند و بهش تجاوز می کنند و همانجور به نقطه ای می رسد که ارزوی مرگ کند! بی هویتش می کنند و اگر زنده بماند متنفر از هرگونه مبارزه راهی محله اش می کنند تا تا اخر عمر با بیماریهای روانی سرشاخ بماند.

رژیم اسلامی ضمن تلاش برای بند و بستهای بین المللی و لشکر کشی ها در مرزها ، ضمن سرکوبها و اعدامها دارد خود را برای فصل جدیدی از حکومت خود اماده می کند و دارد مثل یک افعی پیر دوباره پوست می اندازد. در عین ضعفهایش در عین کابوسهایش از قیام مردم ، نگاه به تاریخسازیهای اینده دارد. به خلاف ادعای بسیاری من این افعی را تمام شده نمی بینم و خود را فریب نمی دهم!

در این کانتکس است که چپ خصوصا در ایران و خصوصا در سطح جلوتر از انچه سازمانها و احزاب کنونی چپ با وردهای خسته کننده خود تصویر کرده اند ، باید در ایران دوباره نشست و دوباره درس گرفت و اماده رهبری قیام شد.قیام ۱۴۰۱ بخاطر نداشتن یک سر زنده و چپ بخاط سرگیجه هایش بخاطر ساده لوحی هایش تا بحال شکست خورده . اما تاریخ نمی ایستد و فرصت سازیهای تاریخ با اراده و سازماندهی امکان دارد.فرصتها از اسمان نمی بارند بلکه انها را باید سازمان داد باید ساخت! اگر قیامها  عموما با جرقه های فیر قابل پیش بینی اغاز می شوند بی تردید انقلابها تماما نتیجه اراده و طراحی ها هستند .

زنده باد مبارزه برای آزادی برابری و حکومت کارگری!

منابع بیشتر:

نگاهی به خیمه شب بازی “حق آب” و دعوای رئیسی و طالبان

www.azadi-b.com/?p=34578

دوران “فراامریکائی” و جایگاه رژیم اسلامی 

www.azadi-b.com/?p=33482

بحرانسازی حکومت امریکا و روند گذار به جهان چند قطبی

www.azadi-b.com/?p=32565

رژیم اسلامی بدنبال زدن و قلع و قمع کردن قیام ۱۴۰۱

www.azadi-b.com/?p=3304

Print Friendly, PDF & Email

Google Translate