اخباروگزارش های کارگری ۳ خرداد ماه ۱۴۰۲

اخباروگزارش های کارگری ۳ خرداد ماه ۱۴۰۲

– ادامه کنش های خانواده‌های زندانیان محکوم به اعدام برای توقف اعدام بستگانشان با تجمع مقابل ساختمان مرکزی قوه قضاییه وسردادن شعار«اعدام نکنید»

– شعارنویسی در اعتراض به صدور و اجرای احکام اعدام‌های ظالمانه؛ دانشگاه خوارزمی‌

– تجمع اعتراضی مشترک کارگران بازنشسته تامین اجتماعی اهواز و شوش نسبت به سطح نازل حقوق منجمله  مصوبه ضد کارگری شورای عالی کار و صدورحکم یکسال ونیم زندان برای فرزانه ذیلابی مقابل اداره کل تامین اجتماعی خوزستان

– تجمع همزمان مدرسان کانون زبان ایران استان های آذربایجان شرقی،اصفهان،تهران ،فارس وکرمان دراعتراض به سطح نازل حقوق

– گزارش تحلیلی انجمن صنفی معلمان سنندج – کلاترزان در خصوص تجمع ۱۹ اردیبهشت و اتفاقات سال تحصیلی جاری

– روایتی از ممنوع‌الورودی دانشجویان تعلیقی الزهرا

– بازداشت یک کارگر توسط نیروهای امنیتی  در عسلویه 

– قرار بازداشت موقت و پرونده سازی برای فعالین کارگری سنندج

اعتصاب رانندگان کامیون و کامیونداران در پایانه اصفهان برای سومین روز متوالی

– تجمع اعتراضی اهالی روستای هنیدر مفروزه نسبت به تخریب و انسداد کانال آب روستا مقابل فرمانداری سرپل ذهاب

*******

*ادامه کنش های خانواده‌های زندانیان محکوم به اعدام برای توقف اعدام بستگانشان با تجمع مقابل ساختمان مرکزی قوه قضاییه وسردادن شعار«اعدام نکنید»

براساس فیلم های منتشره درشبکه های اجتماعی روز چهارشنبه ۳ خرداد، خانواده‌های زندانیان محکوم به اعدام درادامه کنش های دامنه دارشان برای توقف اعدام بستگانشان برای باری دیگر مقابل ساختمان مرکزی قوه قضاییه درتهران تجمع کردند وخواستشان را با شعار«اعدام نکنید»فریاد زدند.

شعارنویسی در اعتراض به صدور و اجرای احکام اعدام‌های ظالمانه؛ دانشگاه خوارزمی‌

۲خرداد ۱۴۰۲

*تجمع اعتراضی مشترک کارگران بازنشسته تامین اجتماعی اهواز و شوش نسبت به سطح نازل حقوق منجمله  مصوبه ضد کارگری شورای عالی کار و صدورحکم یکسال ونیم زندان برای فرزانه ذیلابی مقابل اداره کل تامین اجتماعی خوزستان

روز چهارشنبه ۳ خرداد، کارگران بازنشسته تامین اجتماعی اهواز و شوش برای اعتراض به سطح نازل حقوق منجمله  مصوبه ضد کارگری شورای عالی کار و صدورحکم یکسال ونیم زندان برای فرزانه ذیلابی مشترکا مقابل اداره کل تامین اجتماعی خوزستان تجمع کردند.

شعارها:

«مرتضوی دروغگو مهار تورمت کو»

«ای وزیر دروغگو حاصل وعده هات کو»

«قانو کی شکسته دولت ورشکسته»

«حسین حسین شعارشون دروغ و دزدی کارشون»

«بازنشست می میر ذلت نمی پذیرد»

*تجمع همزمان مدرسان کانون زبان ایران استان های آذربایجان شرقی،اصفهان،تهران ،فارس وکرمان دراعتراض به سطح نازل حقوق

مدرسان کانون زبان ایران استان های آذربایجان شرقی،اصفهان،تهران،فارس وکرمان دراعتراض به سطح نازل حقوق مبنی بردریافت نصف چندغازحقوق رسمی همزمان دست به تجمع زدند.

برپایه گزارش رسانه ای شده بتاریخ ۳ خرداد،برخی از آن‌ها با سال‌ها سابقه کار در این کانون و با ۲۰ الی ۲۴ ساعت کار در هفته بین ماهی ۴ تا ۶ میلیون تومان دریافت می‌کنند. مدرسین کانون زبان ایران از سال ۹۰ که تحت پوشش کانون پرورش فکری قرار گرفته‌اند روز به روز حقوق و مزایای‌شان کمتر شده تا جایی که امسال با ۲۴ ساعت کار در هفته (به میزان کار تدریس یک معلم آموزش و پرورش) معادل یک سوم یک کارگر حدود چهار تا پنج میلیون در ماه حقوق می‌گیرد.

بنا بهمین گزارش،مدرسان معترض گفتند:از زمانی که کیانی(غلامرضا کیانی از سال ۹۰ مدیرعامل کانون زبان ایران است)در اینجا منصوب شده برخی امکانات حذف شده و در فیش حقوق آن‌ها به جای حقوق نوشته می‌شود حق‌التدریس.

یکی از معلمان کانون زبان ایران نیزگفت: در آخرین بزرگداشت روز معلم در تهران که توسط کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان برگزار شده بود گفته شده مدرسی کانون زبان ایران شغل نیست. مدرسان این کانون معتقدند با وقتی که می‌گذارند و حقوق دریافتی آن‌ها و با توجه به خط فقر ۲۰میلیون تومانی، شرایط شغلی آن ها عادلانه نیست.

*گزارش تحلیلی انجمن صنفی معلمان سنندج – کلاترزان در خصوص تجمع ۱۹ اردیبهشت و اتفاقات سال تحصیلی جاری

(مطالعه این گزارش علاوه بر معلمان برای دانش‌آموزان، والدین و همشهریان گرامی خالی از لطف نیست)

بخش اول

ظلم ماری‌ست هرکه پروردش

اژدهایی شد و فرو بردش

                               “مکتبی شیرازی”

در سایه سیاستهای غلط و ضدآموزشی کاربدستان، هرساله بر مشکلات و مضایق مدارس و معلمان افزوده می‌شود به طوری که نظام تعلیم و تربیت را بشدت ناکارآمد نموده و این ناکارآمدی جامعه را با بحرانی عظیم مواجه کرده است. در این اوضاع حاکمیت به جای درک و استقبال از نقدها و نظرات سازنده، کمر همت به حذف و سرکوب منتقدان بسته و هر روز به شیوه‌ای و در گوشه‌ای از مملکت بگیر و ببند راه می‌اندازد. روزی نیست که خبر تلخ دستگیری، توبیخ، اخراج یا تبعید معلمی دلسوز و فداکار فضای جامعه را متاثر و ملتهب نکند.

   مطابق رسم نحس دیرینه “فشار بر فعالان صنفی در آستانه هفته معلم”، اوایل اردیبهشت نهادهای امنیتی ۷ نفر از فعالان صنفی و هیئت‌مدیره انجمن را احضار کردند تا شاید بتوانند از سازماندهی و شکل‌گیری تجمع هفتە معلم جلوگیری کنند. متعاقب آن در روز ۱۹ اردیبهشت مثلث نیروهای امنیتی، انتظامی و آموزش و پرورش در تداوم سیاست “یک بام و دو هوا” و در حالی که اجتماعات سایر شهرها با آرامش برگزار شد، تجمع قانونی و مسالمت‌آمیز معلمان سنندج را که به فراخوان شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران شکل گرفته بود به آشوب کشیدند و علاوه بر ضرب و شتم تعدادی از معلمان، آقایان فاتح عثمانی و فرزاد صفی‌خانپور را دستگیر و زندانی کردند.

   در خصوص این برخوردها و سایر اتفاقات روی‌داده مطالب و پرسش‌هایی به شرح زیر مطرح می‌گردد:

 الف- آیا شورای تامین استان و شهرستان سنندج به مسئولیت خود در قبال شهروندان واقف است؟ اگر پاسخ مثبت است به طور شفاف اعلام کند که برای تامین امنیت معلمان این شهر که در ۱۰ و ۲۶ خرداد و ۱۶ اسفند ۱۴۰۱ و ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۲ مورد حمله بی‌رحمانه و غیرقانونی نیروهای انتظامی و لباس شخصی قرار گرفتند چه اقدامی انجام داده است؟ اگر هم پاسخ منفی‌ست بفرماید که اساسا امنیت چه کسانی را تامین می‌کند و در مقابل کدام بخش از جامعه پاسخگوست؟

ب- نیروهای امنیتی و انتظامی در برابر قانون اساسی، وجدان، افکار عمومی و جامعه معلمان مسولند و باید پاسخ بدهند که مطابق کدام قانون، مجوز و معیاری هربار به تجمع قانونی معلمان حمله می‌کنند؟؟ عجب است این نیروها چنان با اسلحه و تجهیزات در معابر و گذرگاههای منتهی به آموزش و پرورش سنگر می‌گیرند که انگار ارتش اسرائیل یا سپاه چنگیز به شهر حمله کرده است!! اگر معلمان تا این اندازه خطرناکند چگونه همین نیروها هر روزه جان و روان فرزندان خود را به دست معلمان می‌سپارند؟ مگر همین افراد لمس نکرده‌اند که آموزش پولی‌شده، کنکور زده و طبقاتی چه دماری از روزگار خود و فرزندانشان درآورده است؟ چگونه وجدان این ماموران اجازه می‌دهد که دلسوزترین معلمان شهر را زیر ضرب ساچمه و باتوم بگیرند؟ برخی از این ماموران هنگام دستگیری معلمان – برای اینکه شهروندان از آنها حمایت نکنند – در نهایت بی‌شرمی اعلام کرده‌اند که اینان مرتکب چندین فقره دزدی شده‌اند. مگر این ماموران بە حقوق شهروندی آگاه نیستند و آموزشی در این زمینە ندیدەاند کە اینگونە بە دیگران تهمت می‌زنند؟ آیا خود شنیدن چنین اتهاماتی را تاب می‌آورند؟

ج- آموزش و پرورش کردستان یکی از اسفناک‌ترین دورە‌های حیات خود را تجربە می‌کند و سیاهی این دوران هیچگاە از حافظه معلمان و مردم کردستان پاک نخواهد شد. جدا از شاخصهای آموزشی، مهارتی و تربیتی – که مجال جداگانه‌ای می‌طلبد – تنها در کمتر از یک سال ۱- حدود ۴۰ نفر از بهترین معلمان استان دستگیر و روانه زندان شدند و برای آنها پرونده قضایی تشکیل شد ۲- دهها نفر از معلمان به هیئت تخلفات اداری معرفی شدند و منتظر صدور رای هستند ۳- ۳۵۰ معلم به جرم تحصن و حمایت از امنیت دانش‌آموزان و مدارس با کسر حقوق و درج غیبت در پرونده مواجه شدند ۴- دهها مدرسه دخترانه آماج حملات شیمیایی قرار گرفت و مسولان آ.پ نه تنها نتوانستند امنیت مدارس را تامین کنند بلکه به جای عذرخواهی و دلجویی از دختران معصوم و خانوداده‌های آنها انگشت اتهام به سوی دانش‌آموزان و معلمان دراز کردند ‌۵- دهها مدیر و معاون از پست خود برکنار شدند و صدها معلم از انتصاب بە مدیریت و معاونت مدارس محروم شدند ۶- آقای لقمان افضلی معلم و فعال صنفی سنندجی با رای هیئت تخلفات آموزش و پرورش برای ۲ سال به اردبیل تبعید گردید ۷- ۴۸ نفر از هیئت‌مدیره انجمن‌ها و فعالان صنفی استان که خود از بانیان اجرای رتبه‌بندی بودند از مزایای رتبه‌بندی محروم شدند.

بخش دوم و پایانی

۸- درِ ادارات آ.پ که خانه فرهنگیان است به روی آنها بسته شد تا در خیابان بهتر در تیررس نیروهای انتظامی و لباس شخصی قرار گیرند. ۹- مسولان اداره کل با اقدام مضحک غیرقانونی اعلام کردن انجمن صنفی معلمان کردستان، بستن درِ گفتگو و مذاکره، و گشودن زبان زور، تهدید و پرونده‌سازی تلاش کردند اعتراض و مطالبه‌گری را به محاق ببرند. اما نه تنها نتوانستند مانع اجرای هیچ‌کدام از برنامه‌ها و فراخوان‌های اعتراضی بشوند بلکه با انتقال تجمعات از محوطه ادارات به خیابان، هم به هزینه‌های حاکمیت افزودند هم سبب پیوند و همسویی بیشتر شهروندان با معلمان معترض شدند. 

د- برخی از والدین، دانش‌آموزان و همشهریان هموارە همراه و حامی انجمن و فعالان صنفی بوده و با وسواس خاصی اوضاع معلمان زندانی، اخبار، اتفاقات و تصمیمات انجمن را رصد و اطلاع‌رسانی می‌کنند. این بزرگواران با حساس‌سازی اذهان جامعه و طرح مسائل صنفی و آموزشی در محافل و مجالس نقش مهمی در رفع موانع و اعتلای نظام تعلیم و تربیت ایفا نموده و خواهند نمود و انجمن با تمام وجود قدردان ملازمت و همدلی این عزیزان است. اگر شجاعت و رشادت این همشهریان نبود تعداد بازداشتی‌های تجمع ۱۶ اسفند و ۱۹ اردیبهشت بسیار بیشتر می‌شد. امیدواریم سایر والدین، دانش‌آموزان و همشهریان هم به این قناعت و باور که “فعالیتهای صنفی، مطالبه‌گرانه و آگاهی‌بخش معلمان تنها راه نجات آموزش و پرورش و جامعه است” برسند و با همدلی و حمایت خود به تسهیل‌ و تسریع‌ امور کمک کنند.

  ه- انجمن صنفی معلمان سنندج – کلاترزان گرم‌ترین سلام‌ها و سپاس‌های خود را تقدیم همکاران شجاع و ظلم‌ستیزی می‌کند که با حضور شرفمند خود در تجمعات سالهای گذشته و تجمع ۱۶ اسفند و ۱۹ اردیبهشت جنبش عدالتخواهی معلمان را قدرت و اعتلا بخشیدند. به علاوە، در سایه چنین حرکتهای تاثیرگذاری تجارب ارزشمندی به دست آمده است. از سویی حرکات و تصمیمات مطالبه‌گرانه نُضج‌یافته‌تر شده و از سویی دیگر دهها معلم توانمند قدرت مدیریت و رهبری خود را محک زده و به اثبات رسانده‌اند کە بعدها می‌توانند بە بهترین شیوە انجمن را ادارە کنند. بسیاری از این عزیزان در ۱۶ اسفند و ۱۹ اردیبهشت به محض دیدن اعضای هیئت مدیره انجمن و فعالان سرشناس در جمع خود از روی درک و مصلحت‌اندیشی اعلام می‌کردند که “مدیریت کار را به ما بسپارید و نگران هیچ مسئله‌ای نباشید” که این یک دستاور بزرگ است و نشان از بالندگی فعالان صنفی و اتحاد مابین آنهاست.

   همزمان این انجمن ناخرسندی خود را از همکاران منفعل و عافیت‌طلبی که سالهاست با رجحان ترس‌ها و یا منویات ناچیز خود بر منافع جمیع معلمان و مصلحت‌های جامعه و آیندگان، همکاران خود را تنها گذاشتەاند اعلام می‌دارد. همچنین از کسانی که همیشه یاور و همراه بودند اما اینک مرعوب برخی جوسازی‌ها شدە و یا به بهای متاع ناچیز رتبه‌بندی، سایر حقوق پایمال شده خود و اهداف متعالی جنبش عدالتخواهی معلمان را فراموش کردە و کنج عزلت و انفعال گزیدەاند گله‌مند است و به این عزیزان اعلام می‌دارد که چندرغاز رتبه‌بندی نه تبعیض ۳۰ ساله اعمال شده بر شما را جبران می‌کند و نه یارای رقابت با تورم عنان گسیخته خواهد داشت و به زودی اثر آن زیر چکمه‌های گرانی و تورم محو خواهد شد.

و- انجمن محدود بە هیئت‌مدیره یا گروه و فکر خاصی نبودە و نخواهد بود بلکه متعلق به همه معلمان است و خود را در برابر تمام همکاران بازنشستە و شاغل، دانش‌آموزان، همشهریان و آینده آموزش و پرورش این آب و خاک مسئول می‌داند. آبرو و اعتبار این انجمن حاصل رنج، شکنجه، زندان، تبعید و توبیخ صدها و بلکە هزاران معلم پاک و باشرف کردستان است. اگر دلاوری و مقاومت این عزیزان نبود ما چنین سرمایه اجتماعی و مدنی ارزشمندی نداشتیم. بر همین اساس هیئت‌مدیرە انجمن و همه عزیزانی کە در برابر انجمن و اهداف و آرمانهای آن تعلق و رسالتی احساس می‌کنند فارغ از کارشکنی‌ها، بدخواهی‌ها و غرض‌ورزیها بە پیمودن راه مبارک آن ادامە می‌دهند و ذره‌ای از این خواسته‌های مشروع، انسانی و مترقی عقب نخواهد نشست.

   انجمن قویا بر این باور است کە انتقاد و اعتراض جزء علائم حیاتی هر جامعه‌ای است و حتی در جوامعی که آزادی و عدالت برقرار است اگر روح مطالبه‌گری و انتقاد در رگهای آن جریان نداشته باشد به ابتذال ستم و تبعیض مبتلا خواهند شد. لذا در کنار توصیه‌ها، خیرخواهی‌ها و مکاتبات و مذاکرات معمول، حق نقد و اعتراض به کم‌کاریها، کژکاریها و بی‌عدالتی‌ها را برای خود محفوظ می‌داند و هر شخص و نهادی را که این حق مشروع و مسلم را سلب و سرکوب نماید دشمن قانون، حقوق بشر، آزادی و عدالت می‌داند.

انجمن صنفی معلمان کوردستان(سنندج – کلاترزان) ۱۴۰۲/۳/۳

*روایتی از ممنوع‌الورودی دانشجویان تعلیقی الزهرا

مولود صفری دانشجوی رشته نقاشی و تعداد دیگری از دانشجویان در تاریخ ۳۰ اردیبهشت از ورود به دانشگاه منع شدند.

صفری از سوی کمیته انضباطی به اتهام رعایت نکردن حجاب در محیط دانشگاه به ۲ ترم تعلیق محکوم شده و همان روز برای تجدیدنظر به کمیته انضباطی مرکزی مراجعه کرده بود. براساس قانون باید از اجرای حکم تا زمان رسیدگی کمیته مرکزی به پرونده جلوگیری می‌شد.

حکم خانم صفری براساس عکسی صادر شد که ناواضح بوده و انتساب آن به وی مشخص نبوده است. پیش از این دانشگاه اعلام کرده بود درصورت تعهد کتبی خانواده تعلیق وی منتفی خواهد شد.

اما ناگهان حراست دانشگاه جلوی ورود او و تعدادی دیگر از دانشجویان را به دانشگاه گرفته و به ایشان اعلام کرد تا زمانی که خانواده‌شان از شهرستان رسیده و آن‌ها را “تحویل” بگیرند، باید بیرون دانشگاه بایستند و حق جمع‌آوری وسایلشان را نیز نخواهند داشت.

پس از ۶ ساعت انتظار به این دانشجویان تنها اجازه‌ تخلیه خوابگاه داده شد که آنهم مشروط به همراهی نگهبانان حتی در زمان جمع آوری وسایلشان بوده‌ است.

*بازداشت یک کارگر توسط نیروهای امنیتی  در عسلویه 

سجاد خسروی، کارگر اهل ایذه توسط نیروهای امنیتی  در عسلویه بازداشت و به مکانی نامعلوم منتقل شد.

تاکنون از دلیل بازداشت، اتهام انتسابی و محل نگهداری این شهروند اطلاعی در دسترس نیست.

برگرفته از کانال کمیته پیگیری ایجاد تشکل های کارگری ایران

*قرار بازداشت موقت و پرونده سازی برای فعالین کارگری سنندج

ماموران اداره اطلاعات سنندج شامگاه چهارشنبه ۲۷ اردیبهشت ۸ تن از فعالان کارگری و مدنی سنندج را در منزل پدر هومن عبداللهی، از جان‌باختگان اعتراضات سراسری، پس از ضرب و شتم، بازداشت کردند.

فرشید عبداللهی، پدر معترض کشته‌شده، که میزبانی این فعالان را بر عهده داشت نیز از سوی ماموران امنیتی مورد ضرب و شتم قرار گرفت.

اسامی فعالان کارگری و مدنی بازداشت‌شده کمال کریمی، شادمان عبدی، عبدالله خیرآبادی، سیروان محمودی، اقبال پیشکاری، هاجر سعیدی، خبات محمودی و حبیب‌الله کریمی است.

در پی پیگیرهای خانواده فعالین دربند، دادگاه سنندج به آنها اعلام کرده است که برای آنها قرار بازداشت موقت صادر شده است و تا تمام نشدن تحقیقات آزاد نخواهند شد. آنچه مشخص است، دستگاه‌های سرکوبگر اطلاعات سنندج در حال پرونده سازی برای این فعالین کارگری و مدنی است.

منبع:کانال اتحادیه آزاد کارگران ایران

*اعتصاب رانندگان کامیون و کامیونداران در پایانه اصفهان برای سومین روز متوالی

براساس گزارش ۳ خرداد کانال اتحادیه آزاد کارگران ایران، اعتصاب رانندگان کامیون و کامیونداران در پایانه اصفهان برای سومین روز متوالی ادامه دارد.

*تجمع اعتراضی اهالی روستای هنیدر مفروزه نسبت به تخریب و انسداد کانال آب روستا مقابل فرمانداری سرپل ذهاب

به گزارش ۳ خرداد کانال اتحادیه آزاد کارگران ایران،اهالی روستای “هنیدر مفروزه” از توابع شهرستان سرپل ذهاب کرمانشاه با برپایی تجمع مقابل فرمانداری این شهرستان خواهان رسیدگی به مطالبات خود و عدم تخریب و انسداد کانال آب روستا شدند.

akhbarkargari2468@gmail.com

Print Friendly, PDF & Email

Google Translate