اخباروگزارشات کارگری ٨ بهمن ماه ١٣٩٩

اخباروگزارشات کارگری ٨ بهمن ماه ١٣٩٩

– تجمع روزچهارشنبه ۸ بهمن کارگران گروه صنعتی فولادایران(اهواز)

روز دوشنبه ۶ بهمن کارگران گروه صنعتی فولادایران(اهواز) مدیرعامل و دار و دسته اش را بیرون انداختند

– اعتصاب وتجمع کارگران میدان های نفتی پایدار غرب و آبان دهلران دراعتراض به عدم پرداخت بموقع مطالب و نامشخص بودن قراردادکار

– سومین روز اعتصاب کارگران شهرداری جاسک دراعتراض به تغییر ساعات کاری

– تجمع اعتراضی  معلمان حق‌التدریس آبادان نسبت به بلاتکلیفی استخدامی مقابل آموزش وپرورش

– تجمع  اعتراضی شماری از کارگران روزمزد ساختمانی زاهدان  نسبت به بیکاری و نداشتن ثبات شغلی

– پایان موفقیت آمیز اعتصاب ۱۰روزه کارگران و رانندگان معدن سنگ آهن آنومالی شمالی

– گزارشی درباره تجمع روزسه شنبه ۷ بهمن کارگران بازنشسته مقابل استانداری مرکزی

– گزارشی در رابطه با تجمع روز سه شنبه ۷ بهمن کارگران بازنشسته خرم آباد مقابل اداره کل کار استان لرستان

– درخواست سندیکای همبستگی فرانسه برای پیگیری وضعیت فعال کارگری مهران رئوف

– آزادی موقت افسانه عظیم زاده با تودیع قرار وثیقه

– هشتم بهمن، سالگرد دومین اعتصاب سندیکای کارگران شرکت واحد گرامی‌باد

– تجمع اعتراضی گوجه کاران هشت بندی نسبت به کاهش شدید قیمت گوجه فرنگی و جولان دلالان ومسدود کردن محور میناب به هشتبندی

– تجمع اعتراضی مینی‌بوس‌داران شهرستان سیریک نسبت به بلاتکلیفی معیشتی منجمله سوزاندن کارت‌های سوختشان از سوی شرکت پخش و پالایش فرآورده‌های نفتی مقابل فرمانداری

– تجمع اعتراضی اهالی روستای چشمه کبود بیستون نسبت به نحوه واگذاری و عملکرد اکتشافی بهره بردار معدن مقابل فرمانداری کرمانشاه

– تجمع اعتراضی اهالی روستای ورتون نسبت به واگذاری زمین‌های منابع طبیعی برای توسعه گردشگری مقابل استانداری اصفهان

– تجمع اعتراضی دوباره مهندسان استان البرز نسبت به عدم شفافیت مالی و حبس دستمزد ناظران مقابل سازمان نظام مهندسی

– اعتراض  مالباختگان مفتاح رهنورد نسبت به عدم تحویل خودروهای پیش‌خرید شده

– ادامه اعتراضات سهامداران باتجمع مقابل ساختمان بورس اوراق بهادار تهران

– نامه شوراهای صنفی دانشگاهای کشور  دررابطه با مسایل و مشکلات مربوط به آموزش مجازی

– جان باختن یک کارگر شهرک صنعتی قزوین بر اثر سقوط در مخزن مواد شیمیایی

– زنده زنده سوختن یک کارگر کارخانه سیمان بیجاردرآتش کوره

*تجمع روزچهارشنبه ۸ بهمن کارگران گروه صنعتی فولادایران(اهواز)

روز دوشنبه ۶ بهمن کارگران گروه صنعتی فولادایران(اهواز) مدیرعامل و دار و دسته اش را بیرون انداختند

به دنبال فراخوانی که دیشب(سه شنبه شب ۷ بهمن) از طرف عوامل وابسته به کارفرما منتشر میشود، امروز صبح هشتم بهمن تعدادی از نیروهای طرفدار مدیران خلع شده، با بنر حمایت از یوسفی و شعار «مرگ بر فتنه گر» مقابل تالار روابط عمومی تجمع میکنند.

ماجرا از این قرار است که مدیران شرکت شفق و روابط عمومی شرکت پس از بیرون کردن مدیران فاسد، برای سیصد نفر از پرسنل که اخیراً از سوی شرکت شفق و به طور مشکوک استخدام شده اند، با محتوای حمایت از مدیران اخراجی پیامک میفرستد و آنان را برای تجمع دعوت میکند! اما با آغاز این تجمع فرمایشی که تعدادی از سرپرست ها هم مبلّغ آن بودند، معلوم میشود مهم ترین هدف این تجمع برگرداندن یوسفی و همدستانش به شرکت نیست، بلکه هدف اساسی مقابله با حرکت اعتراضی کارگران مستقل و باغیرت شرکت بوده است. توطئه ای که البته با هوشیاری و حضور به موقع جمعیت بزرگتری از کارگران آگاه خنثی شد.

شرح حال: عوامل کارفرمایی و امنیتی برای ایجاد تفرقه میان کارگران از نیروهای تازه استخدامی سو استفاده میکنند. در پیامک فراخوان به این نیروها وعده داده شد که اگر برای حمایت از نادر یوسفی تجمع کنید، وضعیت تان از قراردادی با شرکت شفق به قرارداد با گروه ملی تبدیل خواهد شد. این بار دوم است که عوامل مدیریتی شرکت که وابسته به ادارات فاسد دولتی و نظامی هستند، مانند ماجرای انتخابات فرمایشی شورای اسلامی کار، برای تضعیف حقوق کارگران توطئه چینی میکنند. برای این تجمع حتی پای نیروی انتظامی را هم به شرکت باز میکنند تا امنیت حامیان فساد و مافیا نیز تامین شود. به نظر میرسد نیروهای استخدامی به دلیل وضعیت ناامن شغلی گروگان گرفته شده اند تا در مواقع حساس و برای بیان مواضع مافیا و کارفرما از آنها رونمایی شود. اما این بار هم این برنامه ضدکارگری با سر به زمین خورد و کارگران مستقل در پی فراخوان دیشب مدیران شرکت، امروز در همان محوطه تجمع گسترده تری انجام میدهند و فضای متشنج و تفرقه انداز را به مکالمه و گفتگو تغییرشکل میدهند! بدین ترتیب که نماینده هایی از هر دو جناحِ تجمع به نوبت صحبت هایشان را در میان تمام کارگران در میدان روبروی تالار بیان میکنند.

در حقیقت، پرسنل شریف گروه ملی با در نظر گرفتنِ منافع مشترکِ کاری، صدای دروغین نیروهای حامی یوسفی را خاموش کردند و تریبون آزاد را به وجود آوردند. در میان ارائه دیدگاه ها، اسناد تازه ای از تخلفات درون شرکت رو میشود که به پول های در گردشی مربوط است که به چرخه کار نیامده. همچنین طیف مستقل کارگران با تایید اخراج مدیران فاسد، انتقادات صریح خود را درباره نحوه مدیریت ناکارآمد بیان میکنند و تمام کارگران را به جای حمایت از یوسفی و مدیریت، به «حمایت از تولید و بقای کارخانه زیر نظر کارگران» ترغیب میکنند. این اتفاقات در نهایت به اتحاد بیشتر صفوف کارگران تبدیل شد به طوریکه در نهایت شمار کثیری از آن گروه که حامی یوسفی شده بودند، اظهار پشیمانی و ناآگاهی نموده و با علنی شدنِ فسادها و تخلفات مدیریت، منافع تمام پرسنل را در یک جناح دیدند.

خسته نباشید و درود به همکاران باشرف و آگاه گروه ملی فولاد

درهمین رابطه:پرسنل شریف گروه ملی مدیرعامل و دار و دسته اش را بیرون انداختند!

دور فلکی یکسره بر مَنهَج عدل است

خوش باش که ظالم نبَرد بار به منزل

شرح حال: امروز ششم بهمن ۲۱ نفر از ورزشکاران بوکس با هماهنگی مدیریت به اسم نیروی استخدامی حراست وارد مهمانسرای شرکت میشوند. پس از مدتی حدود چهار و نیم بعدازظهر، تعدادی از پرسنل سراغ آنها رفته و درباره نحوه استخدام این افراد و وظایف آنها سوالاتی می پرسند. این افراد که ادعا میکردند از طریق آگهی موسسات کاریابی برای کار در شرکت آمده اند، در عین حال نمیدانستند آدرس یا حتی نام و تلفن موسسه چیست!

از طرفی دیگر، نادر جعفر یوسفی که گویا به دنبال مدارج عالی رانت خواری در ورزش نیز میگردد، قصد داشته در اقدامی کور و به بهانه تشکیل تیم بوکس در گروه ملی، این ورزشکاران عظیم الجثه را که به عنوان مزدور خود برگزیده، برای سرکوب کارگران به حراست بفرستد.

با در نظر گرفتن این مسائل، پرسنل معترض با خرد جمعی تصمیم میگیرند و تمام این افراد معلوم الحال را از کارخانه بیرون می کنند. بلافاصله سر و کله عامل خودفروخته ای به اسم پویامنش (رئیس حفاظت فیزیکی) با نیروهای حراست پیدا میشود. آنها به قصد برخورد با پرسنل می آیند اما کما فی السابق با استقامت فولادین کارگران مواجه میشوند طوریکه “پویامنش” این نیروی متعفن نیز از شرکت بیرون انداخته میشود!

با کنار زدن نیروهای حفاظت فیزیکی، پرسنل به سمت دفتر مدیرعامل پیش میروند و در حالیکه یوسفی و معاونانش جلسه گرفته بودند، با هجوم به آنها و برهم زدن جلسه، خواهان اخراج این مدیران نالایق می شوند. کارگران گروه ملی به دفعات نسبت به حضور آنها یعنی “نادر جعفر یوسفی” و “افشین محمدی” و “ابوالفضل جنتی” هشدارهای لازم را داده بودند و این بار نیز با قاطعیت به مدیرعامل اعلام میکنند که فوراً باید با تیم همراهش شرکت را ترک کند. مدیر حراست و نیروی انتظامی در این مقطع در نقش محافظان این مفسدان و سربازهای وظیفه شناس مفتخوران وساطت میکنند و ضمن تلاش برای کنترل محیط، خواسته های پرسنل را جویا میشوند. ولی پرسنل شرکت مجدداً بر مطالبه برحق خودشان یعنی لزوم اخراج این مدیران فاسد تاکید میکنند.

پس از این اتفاقات، دفتر مدیریت چند ساعت به بهانه های متعدد از جمله نماز و تلفن و… کارگران را معطل میکند غافل از آنکه این بار با پافشاری و پیگیری های نهایی پرسنل باغیرت روبرو هستند. سپس حوالی ساعت هشت و نیم شب از سوی مدیریت پیشنهاد مذاکره داده میشود. اما کارگران آگاه هیچ اعتباری برای این آقایان قائل نمیشوند. پس پیشنهاد دیگری مطرح میشود مبنی بر اینکه مدیرعامل تمایل به صحبت دارد. کارگران که دیگر توان تحمل یوسفی و معاونین را نداشتند، بعد از اینکه او با تعدادی از ماموران نیروی انتظامی به میان کارگران می آید، در مقابل تمام یاوه ها و صحبت های پوچش، سکوت مطلق اختیار میکنند!

این واقعه به خوبی نشان داد که مدیریت در بین نیروها دارای هیچ رسمیت و قدرتی نیست و این را یوسفی و اطرافیان پاچه خوارش به خوبی فهمیدند. به همین دلیل درباره استخدام های تازه اظهار بی اطلاعی کرد تا ترس خود را بپوشاند و ادعا کردند که این استخدام ها مشمول سهمیه های نیروی انتظامی میشود. مانند استخدام های مشکوک چند ماه پیش که با عنوان سهمیه سپاه و استانداری و شهدای حرم انجام گرفته بود. اما واقعیت این است که این حربه های ضدکارگری برای ما روشن شده است و پرسنل زحمتکش گروه ملی، صفِ طبقه کارگر را از صف نوکران و خوک های سرمایه داری تفکیک میکنند.

پس از تمام این حوادث همچنان پرسنل به تجمع و اتحاد خود ادامه دادند. مدیرعامل بی همه چیز و دارو دسته رانتی اش که فهمیدند دیگر جایی در گروه ملی صنعتی فولاد ندارند، سرانجام در برابر اعتراض شدید همکاران عزیز و جلوی چشم نیروها و با گردنی افتاده ، مجبور میشوند شرکت را ترک کنند تا نفرین ها و شعارهای کارگران بدرقه راهشان شود:

“کارگر میمیرد  ذلت نمیپذیرد”

درود به شرف کارگران آهنین و متحد گروه ملی که مدیران کثیف و بی کفایت را در مشت خود ذوب کردند و برای همیشه به سطل زباله فرستادند!

برگرفته از کانال صدای مستقل کارگران گروه ملی فولاد

*اعتصاب وتجمع کارگران میدان های نفتی پایدار غرب و آبان دهلران دراعتراض به عدم پرداخت بموقع مطالب و نامشخص بودن قراردادکار

روزدوشنبه ۶ بهمن، کارگران میدان های نفتی پایدار غرب و آبان دهلران (شرکت ایران افق) برای اعتراض به عدم پرداخت بموقع مطالب و نامشخص بودن قراردادکار دست از کارکشیدند ودرحل کارشان تجمع کردند.

روزسه شنبه ۷ بهمن،رییس اداره کار دهلران در این رابطه به خبرنگار رسانه ای گفت: فردا مشکل کارکنان ایران افق که روز گذشته اقدام به تجمع کرده بودند باحضور مسئولین ارشد شهرستان و نمایندگان شرکت ایران افق طی یک جلسه پیگیری و بررسی خواهد شد .

*سومین روز اعتصاب کارگران شهرداری جاسک دراعتراض به تغییر ساعات کاری

روز سه شنبه ۷ بهمن برای سومین روز متوالی، کارگران شهرداری جاسک دراستان هرمزگان برای اعتراض به  تغییرساعات کاری از رفتن برسرکار خودداری کردند.

براساس گزارشات رسانه ای شده بتاریخ ۷ بهمن،اخیرا  شهردار جاسک طی نامه ای از این کارگران خواسته که به صورت دو شیفت کار کنند(از شنبه تا چهارشنبه از ۶ صبح تا ساعت ۱۱ و از ساعت ۱۴:۳۰الی ۱۷ و پنجشنبه‌ها از ۶ صبح تا ۱۳:۳۰کارکنند.)، در حالیکه حقوق آنان یک شیفت لحاظ می‌شود.

یکی از کارگران به نمایندگی همکارانش گفت: اکثر ما از روستاهای اطراف به اینجا میایم و اگر بخواهیم دو شیفت کار کنیم و حقوق یک شیفت دریافت نماییم به اندازه کرایه رفت و آمد ما هم نمیشود.

بنا بهمین گزارشات،شهردار بندر جاسک نامه اخراجی کارگرانی را که هر کدام هشت سال سابقه کار دارند را صادرکرده است.

*تجمع اعتراضی  معلمان حق‌التدریس آبادان نسبت به بلاتکلیفی استخدامی مقابل آموزش وپرورش

روز دوشنبه ۶ بهمن،جمعی از معلمان حق‌التدریس آبادان برای انعکاس هرچه بیشتر صدای اعتراضشان  نسبت به بلاتکلیفی استخدامی مقابل آموزش وپرورش تجمع کردند.

این معترضان خوزستانی درمورد دلایل تجمع خود به خبرنگار رسانه ای گفتند: اصلی‌ترین خواسته صنفی معلمان خرید خدمت، تبدیل وضعیت استخدامی است. سال‌هاست که نمایندگان مجلس در این مورد وعده می‌دهند؛ اما تاکنون موفق نشده‌اند که مسئولان وزارت آمورش و پرورش را برای استخدامی پیمانی معلمان خرید خدمت قانع کنند و این وزارتخانه هم ما را به رسمیت نمی‌شناسد.

آن‌ها افزودند: در شرایط فعالی فاقد امنیت شغلی هستیم و خواسته ما استخدام و جذب در بدنه آموزش و پرورش براساس قوانین مصوب مجلس است. ما معلمان حق‌التدریس از دستمزد مناسب و امنیت شغلی بی‌بهره‌ایم و از آموزش و پرورش می‌خواهیم که به خواسته‌های ما رسیدگی کند.

*تجمع  اعتراضی شماری از کارگران روزمزد ساختمانی زاهدان  نسبت به بیکاری و نداشتن ثبات شغلی

روزدوشنبه ۶ بهمن، شماری از کارگران روزمزد ساختمانی زاهدان برای بنمایش گذاشتن اعتراضشان نسبت به بیکاری و نداشتن ثبات شغلی دست به تجمع زدند.

این کارگران با در دست داشتن پلاکاردهایی از بیکاری، نداشتن بیمه، امنیت شغلی و وضعیت بد معیشتی خود گلایه داشتند.

به گزارش یک منبع خبری محلی تجمع کنندگان گفتند:روزانه صبح اول وقت سر فلکه حاضر شده و تا ظهر بدون کار ایستاده و کار گیر شان نمیاد.

این کارگران نیزخطاب به مسئولین گفتند: ما مستاجریم، برای پرداخت اجاره خانه مجبور شدیم نصف وسایل خانه مان را بفروشیم و یک هفته است خانواده ما طعم میوه را نچشیدند.

این کارگران روزمزد، شیوع کرونا و بی توجهی مسئولین را عامل وضعیت بد معیشتی خود عنوان کردند.

همچنین عدم برخورداری از بیمه، بیکاری و افزایش مخارج زندگی به دلیل تورم، کارگران را با وضعیت نامناسب و بغرنجی گرفتار کرده است.

*پایان موفقیت آمیز اعتصاب ۱۰روزه کارگران و رانندگان معدن سنگ آهن آنومالی شمالی

روز سه شنبه ۷ بهمن، اعتصاب کارگران و رانندگان معدن سنگ آهن آنومالی شمالی بدنبال عقد قرارداد پس از ۱۰ روزخاتمه یافت.

بنابه گزارش رسانه ای شده بتاریخ ۸ بهمن،به نقل از روابط عمومی فرمانداری بافق؛ در جلسه ای که روز سه شنبه  و به درخواست کارگران و رانندگان معدن سنگ آهن آنومالی شمالی و با حضور فرماندار بافق ، پیمانکار و نمایندگان کارگران این معدن در محل فرمانداری بافق برگزار شد و مسائل و مشکلات کارگران و رانندگان مورد بررسی و تصمیم گیری قرار گرفت.

فرماندار بافق در پایان این جلسه از انعقاد قرارداد نیروها و بازگشت به کار کارگران آنومالی شمالی خبر داد.

درهمین رابطه: تجمع اعتراضی کارگران اعتصابی آنومالی شمالی بافق نسبت به ممنوع الورود شدن به معدن مقابل فرمانداری بافق

روزشنبه ۴ بهمن، کارگران معدن آنومالی شمالی بافق(شرکت شهداب)که از روزیکشنبه ۲۸ دی برای اعتراض به سطح پایین حقوق وقرارداد کاریشان در اعتصاب بسر می برند+ بدلیل ممنوع الورودشدن به محل کارشان دست به تجمع مقابل فرمانداری شهرستان بافق زدند.

به گزارش یک منبع خبری محلی،رانندگان شرکت شهداب مشغول به فعالیت در آنومالی شمالی که چند روزی است دست به اعتصاب زده اند، صبح امروز پس از آنکه اجازه ورود آنها به معدن داده نشد درب فرمانداری شهرستان بافق تجمع کردند.

یکی از رانندگان گفت: راننده فوق سنگین با پایه حقوق ۱ میلیون و ۹۰۰هزار تومان در این معدن مشغول بکار است.

وی افزود: دریافتی ما ماهیانه ۳ میلیون و ۵۰۰ تا ۴ میلیون تومان و نهایتا ۵ میلیون تومان است.

این کارگر با بیان اینکه قرارداد کارگر ساده برای رانندگان با مشقت کاری تنظیم می شود و به اجبار باید امضا شود تصریح کرد: ۹ ماه است فقط با وعده و وعید کار خود را ادامه داده ایم.

او خاطر نشان کرد: رانندگان در سه شیفت کاری با فقط ۲۰ دقیقه استراحت کار می کنند.

این کارگر جوان اضافه کرد: با دامپتراک ۱۰۰ تنی و بیل هزار و ۵۰ تنی باید کار کنیم و با کارانه بسیار ناچیز.

وی با اشاره به اینکه در قراداد ما کلمه” آموزشی” قید شده است مگر امکان دارد راننده با ده سال سابقه هنوز آموزشی باشد در حالی که کلاس های آموزشی به مدت۱۵ روز بدون ریالی دریافت حقوق سپری شده است.

یکی دیگر ازکارگران معترض این معدن گفت: مدیر عامل این شرکت بر سر ما منت می گذارد که اگر نان شما بریده نمیشد حتما از اینجا می رفتم خواهش می کنم به او بگوئید اگر برایش صرف نمی کند برود!!

وی افزود: در حال حاضر هیچ قراردادی را امضا نمی کنیم تا اینکه مسوولین شهر آنچه براساس قانون است را اجرایی کنند.

او ادامه داد: منت اجرای طرح طبقه بندی زودتر از موعد هم بر سرمان است که تا به امروز اقدامی نشده است.

بنابه گزارش همین منبع،آنومالی شمالی زیر نظر مجتمع معادن فلات مرکزی و شرکت نوظهور در حال بهره برداری است.

دومین روزاعتصاب کارگران معدن آنومالی شمالی بافق دراعتراض به سطح پایین حقوق

روز دوشنبه ۲۹ دی برای دومین روز متوالی، کارگران معدن آنومالی شمالی بافق(شرکت شهداب) واقع در بیست کیلومتری شهرستان بافق برای اعتراض به سطح پایین حقوق از رفن برسرکارشان دراین واحد استخراج سنگ آهن در استان یزد خودداری کردند.

*گزارشی درباره تجمع روزسه شنبه ۷ بهمن کارگران بازنشسته مقابل استانداری مرکزی

بیش از ۳۰۰نفر از بازنشستگان تامین اجتماعی در مقابل استانداری مرکزی تجمع کردند و خواستار رسیدگی به وضعیت مالی و معیشتی شان شدند.

یکی از بازنشستگان با اشاره به اینکه بهمراه مادر و همسر خود در این تجمع شرکت کرده است، به خبرنگار رسانه ای گفت: با چنین حقوق هایی نمی توان زندگی کرد. با این تورم حقوق دو میلیون و ۲۰۰هزار تومانی به چه دردی می خورد، با این حقوق چگونه باید اجاره خانه، هزینه بیماری، خوراک و آب و برق و گاز را پرداخت کرد؟

وی که همسرش بازنشسته شرکت پتروشیمی شازند است، با تاکید بر اینکه مادر من در سن بالا با این حقوق نمی تواند هزینه زندگی اش را تامین کند، گفت: باید متناسب با تورم حقوق افزایش پیدا کند، اگر نمی توانند حقوق را افزایش دهند باید تورم را کاهش دهند تا حداقل بتوان یک زندگی معمولی داشت.

یکی دیگر از شرکت کنندگان در این تجمع که روز گذشته(۷بهمن) برگزار شد، بیان کرد: مشکلات بسیار زیاد است، اما مطالبه اصلی ما افزایش حقوق بازنشستگی است، امروز با حقوق دو میلیون و ۴۰۰ هزار تومان که یک سوم آن به من و دو سوم به مادرم می رسد، چه کسی می تواند زندگی کند؟ این گرانی ها اجازه نمی دهد که این حقوق ها به جایی برسد.

یکی از بازنشستگان کشت و صنعت که به همراه همسر خود در این تجمع شرکت کرده بود، نیز اظهار کرد: این حقوق کفاف زندگی را نمی دهد و در واقع خرج یک هفته می شود، همه ما بچه دار، دارای عروس و داماد و نوه هستیم و باید هر روز شرمندگی آنها را بکشیم.

یکی از بازنشستگان شرکت ماشین سازی اراک نیز گفت: خواسته ما همسان سازی است که برای ما انجام نشده و در واقع بین بازنشستگان تبعیض قائل شده اند، حتی عیدی و پاداش را کارگری عنوان می کنند، اما کارمندی پرداخت می کنند.

یکی از بازنشستگان شرکت آلومینیوم سازی با بیان اینکه کارشناسی برق دارم، اما با سه فرزند تحصیل کرده بیکار ماهی سه میلیون تومان حقوق دریافت می کنم، گفت: وعده مسئولان هیچ کدام عملیاتی نشده است، وقت کشی می کنند که به پایان سال برسیم و قطعا مشخص نیست برای سال آینده چه تصمیمی خواهند گرفت.

یکی دیگر از بازنشستگان شرکت آلومینیوم اراک نیز بیان کرد: یکی از نمایندگان مجلس اراک، در دوره قبلی نمایندگی خود در مجلس دهم با حضور در یکی از مساجد اراک سخنرانی کرد. آنجا اعلام کردم برای رضای خدا قدمی برای بازنشستگان بردارید و گفت که حرکت هایی انجام شده است، امروز نه تنها کاری نشده است بلکه همان حرکت ها هم به ضرر ما بازنشستگان شده است.

وی اظهار کرد: این رسم مسلمانی نیست، مسئولان باید در آخرت جوابگوی این مردمی که با این شرایط ماهی دو سه میلیون تومان حقوق دریافت می کنند باشند، ما چه گناهی کرده ایم ۳۰ سال برای این کشور زحمت کشیدم در آتش دیگ های آلومینیوم سوختم و امروز فلج شده ام چرا به فکر ما نیستند مگر بازنشستگان متعلق به این آب و خاک نیستند؟

این بازنشسته افزود: همسان سازی باعث بدبختی بازنشسته ها شده است، ای کاش که این کار را انجام نمی دادند.

یکی از بازنشسته های شرکت هپکو نیز با اشاره به اینکه امسال بار پنجم است که اعتراض خودرا نسبت به وضعیت حقوق بازنشستگان اعلام می کنیم، اما تاکنون هیچ ترتیب اثری داده نشده است، گفت: همسان سازی برای نیروهای مسلح به خوبی انجام شده است که کار خوبی است، اما لازم است برای دیگر بازنشسته ها نیز اعمال شود.

وی گفت: عیدی ما بازنشستگان چرا باید یک میلیون و ۷۰۰ هزار تومان باشد، از ابتدای سال تاکنون قیمت اجناس ۱۰ تا ۲۰۰درصد افزایش یافته است، امسال شب یلدا حتی نتوانستیم آجیل بخریم آنوقت می گویند تغذیه خوب داشته باشید تا بیمار نشوید با این قیمت ها که نمی توان تغذیه درست داشت.

*گزارشی در رابطه با تجمع روز سه شنبه ۷ بهمن کارگران بازنشسته خرم آباد مقابل اداره کل کار استان لرستان

روز سه شنبه ۷ بهمن،برای چندمین بار در سال جاری بازنشستگان تامین اجتماعی لرستان مقابل اداره کل تعاون، کار و رفاه اجتماعی  استان تجمع کردند.

همسان سازی و متناسب سازی حقوق بازنشستگان تامین اجتماعی از مطالبات جدی معترضان است.

روز چهارشنبه ۸ بهمن درهمین رابطه سرپرست اداره کل تامین اجتماعی لرستان با بیان اینکه این اولین تجمع بازنشستگان تامین اجتماعی نبوده و مختص به لرستان تنها نیست، به خبرنگاررسانه ای: برای چهارمین بار است که شاهد تجمع بازنشستگان هستیم، بارها هم این را مطرح کرده‌ایم که ما رابط هستیم و کار اجرایی که در این زمینه بتوانیم انجام دهیم وجود ندارد، تنها کاری که از دست ما ساخته است انتقال خواسته بازنشستگان است که تاکنون و چندین مرحله این موارد به مرکز انعکاس داده شده است.

وی افزود: یک سری از مطالبات مطرح شده از سوی بازنشستگان در سطح ملی و حاکمیتی است یک سری دیگر نیز براساس قوانین و بخشنامه‌ها است.

سرپرست اداره کل تامین اجتماعی لرستان گفت: بیشترین اعتراض بازنشستگان  نسبت به اختلاف طبقاتی بین لشکری و کشوری و سازمان تامین اجتماعی است، موضوع دیگر اجرای ماده ۲۹ قانون اساسی است؛ این قانون می‌گوید درمان برای اقشار مختلف جامعه رایگان  باشد، واقعیت این است که مطالبه مطرح شده در سطح ملی و کلان است و در حیطه اختیارات سازمان تامین اجتماعی نیست.

وی افزود: اجرای ماده ۹۶  یعنی میزان افزایش درآمد اقشار جامعه متناسب با سطح تورم نیز از دیگر مطالبات مطرح شده است، این موضوع نیز در اختیار سازمان تامین اجتماعی نیست.

وی با بیان اینکه یکی دیگر از مطالبات بازنشستگان عدم پرداخت مطالبات سازمان تامین اجتماعی از سوی دولت است، افزود: سازمان تامین اجتماعی ۳۶۰هزار میلیارد تومان از دولت طلبکار است که اگر بخش اعطمی از آن پرداخت شود  می‌توان همسان سازی را انجام داد زیرا سازمان تامین اجتماعی به لحاظ منابع مالی در مضیقه است.

*درخواست سندیکای همبستگی فرانسه برای پیگیری وضعیت فعال کارگری مهران رئوف

نامه و جهت اطلاع دادن به سندیکاهای فرانسوی و سندیکاهای  انترناسیونال(بیش از۸۰ تشکل کارگری جهان) و هم  چنین به  وزارت خارجه انگلستان ، حقوق بشر در  لندن.  ،سفارت جمهوری اسلامی در پاریس و سفارت انگلستان در تهران

مهران رئوف فعال کارگری متولد سال ۱۹۵۶ در ۱۶ ماه اکتبر سال ۲۰۲۰ در منزل مسکونی خود بازداشت شد  و از آن تاریخ تاکنون  در بند  معروف ۲ الف اطلاعات سپاه در سلول انفرادی به سر می برد. وضعیت زندانیان بند ۲ الف برای کنشگران اجتماعی و فعالین سیاسی پوشیده نیست. بندی که سلول های انفرای آن و آزار و اذیت روحی و جسمی در مدت بازداشت در آن بنا به گفته شاهدان عینی، عوارض جبران ناپذیری برجسم و روح زندانیان سیاسی باقی می گذارد. لازم به ذکر است که براساس قوانین بین المللی از جمله ابلاغیه های شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد، ماندن در سلول انفرادی بیش از ۱۵ روز از مصادیق شکنجه محسوب می‌شود.

 از زمان دستگیری مهران رئوف تا کنون او فقط چند بار مجاز به تماس با یکی از نزدیکانش بوده است. مهران رئوف دو تابعیتی بوده و شهروند انگلیسی – ایرانی است که طی سال های گذشته به ایران رفت و آمد داشته است اما در ایران هیچ خانواده نزدیکی ندارد.

 با توجه به شرایطی که مهران رئوف در آن قرار دارد، هر نوع احتمالی از جمله احتمال اعتراف اجباری و اتهامات جدی علیه وی وجود دارد. اتحادیه سندیکای همبستگی ( فرانسه)  وشبکه‌ی  اتحادیه‌ی بین المللی همبستگی و مبارزه خواهان آزادی مهران رئوف و خواستار حق دادرسی عادلانه وی می‌باشد.

ما از دولت بریتانیا تقاضا داریم که از مقامات جمهوری اسلامی بخواهند که اقدامات لازم را برای آزادی مهران رئوف به عنوان شهروند بریتانیا انجام دهند.

با احترام

کریستین مایو مسئول بخش انترناسیونال سندیکای همبستگی فرانسه

*آزادی موقت افسانه عظیم زاده با تودیع قرار وثیقه

روز سه شنبه ۷ بهمن،افسانه عظیم زاده با تودیع قرار وثیقه به صورت موقت و تا پایان مراحل دادرسی از بازداشتگاه اطلاعات (بند ۲ الف زندان اوین) آزاد شد.

قالب یادآوری است که این فعال حقوق کودکان روز دوشنبه ۲۴ آذرماه در بیمارستان میلاد تهران و در شرایطی بازداشت شد که جهت پیگیری وضعیت بیماری قلبی مادرش به این بیمارستان مراجعه کرده بود.

*هشتم بهمن، سالگرد دومین اعتصاب سندیکای کارگران شرکت واحد گرامی‌باد

اولین اعتصاب سراسری رانندگان شرکت واحد تهران، چهارم دی ماه ۱۳۸۴ انجام شد. در روزهای پس از این اعتصاب تمامی رانندگان و کارگران بازداشت شده بجز رئیس وقت سندیکای کارگران شرکت واحد آزاد شدند. پس از اعتصاب اول، عوامل امنیتی و اطلاعاتی برای آرام کردن جو اعتراضی در شرکت واحد، ملاقات‌هایی را برای نمایندگان سندیکا با شهردار تهران (قالیباف) و مدیرعامل وقت شرکت واحد ترتیب دادند.

دیدارهای نمایندگان سندیکایی با شهردار تهران و مدیر عامل شرکت واحد، نتیجه‌ای نداشت. نمایندگان سندیکا که برای زنده کردن حق کارگران تلاش می‌کردند این روند را راه‌گشا ندیدند، از طرفی شهردار تهران، مدیریت شرکت واحد و عوامل امنیتی هم که قصد وقت خریدن و ایجاد شکاف در سندیکا و دلسرد کردن کارگران را داشتند، هدف‌شان تامین نشد و این در حالی بود که حرکت رو به رشد سندیکا در بین کارگران افزایش می‌یافت و جسارت عموم کارگران در اعتراضات رشد می‌کرد. به قصد جدا کردن رانندگان و کارگران از سندیکا، قالیباف تصمیم گرفت در دو نوبت، رانندگان صبح‌کار و عصرکار را در استادیوم آزادی گرد هم آورد چون اتوبوسرانی در تهران را نمی‌شد تعطیل کند. برای برگزاری اولین گردهمایی، استادیوم را با بسیج شرکت واحد و عوامل بخش‌های مختلف حراست شهرداری غرق کردند عوامل نیروی انتظامی اجراییات شهرداری هم حضور داشتند. تا صدای اعتراضی سندیکا را خاموش کنند و قالیباف هم در سخنرانی می‌خواست اندکی از مطالبات کارگران را به عهده بگیرد و اعتراضات را جمع، سندیکا را تعطیل و خودش نقش قهرمان را بازی کند. اما کارگران از ابتدا ابتکار عمل را در دست گرفتند و آنجا را تبدیل به میتینگ اعتراضی خودشان کردند. کار بجایی رسید که در میان شعارهای کارگران در حمایت از سندیکا، حتی قالیباف نتوانست کل صحبت‌های از پیش تعیین شده‌اش را ایراد کند. و فضا اینقدر متشنج شد که جمعی از کارگران میخواستند از همان مکان اعلام اعتصاب دوباره‌ای کنند. کارگران با آموزش‌‌هایی که در یک سال و اندی گذشته در کنفرانس‌های هفتگی سندیکا گرفته بودند به راحتی فریب نمی‌خوردند. همچنین مرعوب جوی که برای سرکوب‌شان تدارک دیده بودند نشدند و مداوم خواستار پرداخت فوری همه مطالبات خود و آزادی تنها زندانی سندیکا در آن زمان (رئیس وقت هیئت مدیره سندیکا) بودند. و با شعار قالیباف اعتصاب یادت نره، به شهردار تهران در مورد خواسته‌هایشان هشدار می‌دادند. نمایندگان سندیکایی با دریافت پیام کارگران، برای هشتم بهمن، اعتصاب دوم را هماهنگ کردند.

حدود ده روز مانده اعلامیه‌های اعتصاب بین کارگران پخش می‌شد. از چند روز قبل از هشتم بهمن که اوج آن به ۴۸ ساعت قبل برمی‌گردد، اعضای هیات مدیره و اعضای فعال سندیکا بازداشت می‌شدند. دائما خبر بازداشت کارگران می‌رسید، در خانه، در محل کار، کارگران شناسایی و بازداشت می‌شدند در روز اعتصاب ایست بازرسی گذاشته بودند در قبل از توقفگاه‌ها و کارگران معترض شناسایی و دستگیر می‌شدند در این ایام بسیاری از کارگران از طرف شورای اسلامی کار معرفی می‌شدند تا بازداشت شوند. گزارش‌هایی وجود دارد که پلیس گونی‌هایی آورده بود و کارگران را در گونی می‌کرد و می‌برد. حدود سیصد تن که اعضای هیات مدیره، فعالین سندیکایی و کارگران پیشرو اعتراضات بازداشت و به بند ۲۰۹ و ۲۴۰ اوین منتقل شدند. در هر سوئیت‌های بند ۲۴۰ چند کارگر، زندانی بودند و فضا اینقدر تنگ بود که جای خواب نبود.

کارگران زندانی عموما بعد از ده روز آزاد شدند بغیر از چند تن از اعضای هیات مدیره که بعضا تا دو ماه زندانی بودند. کارگرانی که آزاد شده بودند را به محل کار راه نمی‌دادند و چند ماهی طول کشید تا کارگران را با تهدید و ارعاب و تعهد به سر کار راه دادند اما یه گروه حدود پنجاه نفره را به کار راه ندادند. حتی اداره کار نیز شکایت کارگران را ثبت نمی‌کرد. امری که باید به سادگی انجام و شکایت ثبت می‌شد ولی چون شورای امنیت کشور و شورای تامین استان و انواع و اقسام نهادهای امنیتی و با نفوذ، تصمیم‌گیر میدان شده بودند، فشار زیادی به کارگران اخراجی وارد می‌شد. کارگران بارها در ادارات کار تجمع کردند و حتی یکبار یک شب در اداره کار شرق خوابیدند تا نهایتا سد ایجاد شده شکسته شد و شکایت‌های کارگران ثبت شد. اداره کار، اخراج حدود پنجاه تن از کارگران را تایید کرد و یه پروسه زمانی حدود شش ساله طول کشید تا همه کارگران به کارشان برگردند و از کارگران اخراجی آن زمان، حسین کریمی سبزوار موفق به بازگشت بکار نشد چون پرونده ایشان پس از رای دیوان، زمانی به اداره کار رسید که همزمان شده بود با موج دیگری ازاعتراضات سندیکا در سال ۹۱، مدیریت و نهادهای امنیتی فشار زیادی وارد کردند که دوباره چند تن دیگر از کارگران سندیکایی اخراج شوند و در این میان، ایشان نیز موفق به بازگشت‌بکار نشد.

نتایج اعتصاب:

۱- بازنگری طرح طبقه‌بندی مشاغل که سال‌ها معوق شده بود، این بازنگری باعث شد، مزد کارگران حدود یک چهارم نسبت به قبل افزایش یابد.

۲- علاوه بر ماهیانه ۹۰۰ تومانی که آنزمان بعنوان پول نهار پرداخت می‌شد، روزانه ۱۵۰۰ تومان دیگر پول نهار پرداخت شد.

۳- اعزام کارگران به سفرهای زیارتی و سیاحتی مشهد – شمال – کیش هر دو سال یکبار با اقامت در هتل.

۴- پرداخت مزایایی در فیش حقوقی که به افزایش حقوق دریافتی کمک می‌کرد.

۵- پرداخت بن خرید و شارژ کارت اعتباری

۶- پرداخت شیر و کیک روزانه به رانندگان. تا پیش از اعتصاب فقط کارکنان اداری و توقفگاه شیر دریافت می‌کردند.

۷- پرداخت مبالغ بلاعوض مسکن به تعداد قابل توجهی از کارگران که به خانه دار شدن‌شان کمک کرد.

۸- دادن سهمیه سالانه لباس فرم (کاپشن، پیراهن، شلوار) ، کفش، کمربند، جوراب به رانندگان.

۹- تغییر نگاه مدیریت به رانندگان و تغییر رفتار با رانندگان بطوریکه رانندگان جایگاه ویژه‌ای یافتند و اهمیت بیشتری به ایشان داده شد و مدیران در برنامه‌هایشان زمان بیشتری را برای دیدار با رانندگان و توجه به صحبت‌هایشان قرار دادند.

☆ پرداخت‌های ماهیانه ذکر شده هر سال با توجه به افزایش تورم، افزایش یافتند.

فعالیت سندیکا پس از اعتصاب سال ۸۴ تضمین کننده تداوم دستاوردهای اعتصاب سال ۸۴ بوده است و تجمعات اعتراضی و جمع‌آوری طومارهای اعتراضی نقش اساسی در تداوم دستاوردها داشته است. همچنین در سال ۹۱ یک رشته تحرکات اعتراضی و تجمع مقابل شهرداری تهران موجب شد ده درصد حق جذب به مزد کارگران افزوده شود و صد هزار تومان ماهیانه بابت هزینه مسکن علاوه بر حق مسکن مصوب شورای عالی کار به کارگران پرداخت گردد که این میلغ با توجه به افزایش تورم امروز افزایش یافته است. به دلیل فعالیت سندیکایی و احقاق حقوق کارگران آقایان رضا شهابی، حسن سعیدی، ناصر محرم زاده، حسین کریمی سبزوار و خانم فرحناز شیری همچنان اخراج از کار هستند و در شرایط معیشتی سخت بسر می‌برند و از همه کارگران دعوت می‌کنیم با پرداخت حق عضویت ماهیانه به سندیکا به معیشت این کارگران اخراجی کمک کنند. همچنین درخواست داریم کارگران با حمایت سراسری از این کارگران اخراجی، برای بازگشت بکار این عزیزان یاری رسانند.

چاره زحمت‌کشان وحدت و تشکیلات است

برگرفته از کانال سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران وحومه

*تجمع اعتراضی گوجه کاران هشت بندی نسبت به کاهش شدید قیمت گوجه فرنگی و جولان دلالان ومسدود کردن محور میناب به هشتبندی

روز سه شنبه ۷ بهمن، گوجه کاران شهر هشت بندی دراستان هرمزگان برای بنمایش گذاشتن اعتراضشان نسبت به کاهش شدید قیمت گوجه فرنگی و جولان دلالان  در محل میادین عرضه محصول گوجه فرنگی اجتماع کردند و با مسدود کردن محور میناب به هشتبندی خواستار ساماندهی این وضعیت بغرنج شدند.

به گزارش یک منبع خبری محلی،رسیدن قیمت هر سبد ۲۰ کیلویی گوجه فرنگی به کمتر از ۳۰هزار تومان، کفاف هزینه های سرسام آور تولید کشاورزان را نمی دهد و با مشکل اساسی فروش مواجه شده اند،این مهم معیشت آنها را به شدت در معرض خطر قرار داده است.

ورشکستگی کشاورزان یکی دیگر از تبعات سنگین عدم ساماندهی بازار گوجه فرنگی است.

کوتاه کردن دست دلالان نقش بسزایی در ساماندهی بازار گوجه فرنگی در هشت بندی دارد.

*تجمع اعتراضی مینی‌بوس‌داران شهرستان سیریک نسبت به بلاتکلیفی معیشتی منجمله سوزاندن کارت‌های سوختشان از سوی شرکت پخش و پالایش فرآورده‌های نفتی مقابل فرمانداری

روزسه شنبه ۷ بهمن، مینی‌بوس‌داران سیریک برای بنمایش گذاشتن اعتراضشان نسبت به بلاتکلیفی معیشتی منجمله سوزاندن کارت‌های سوختشان از سوی شرکت پخش و پالایش فرآورده‌های نفتی دست به تجمع مقابل فرمانداری این شهرستان در استان هرمزگان زدند.

تجمع کنندگان به خبرنگار رسانه ای گفتند:شرکت پخش و پالایش فرآورده‌های نفتی بدون در نظر گرفتن میزان پیمایش آنان اقدام به سوزاندن کارت‌های سوخت آنان کرده است و این کار را اقدامی در راستای مبارزه با قاچاق سوخت بیان می‌کند.

آنها افزودند:کاهش شمار مسافران و جابجایی‌ها بدلیل شیوع کرونا، مشکلات فراوانی برای گذران زندگی  آنها بوجود آورده است.

*تجمع اعتراضی اهالی روستای چشمه کبود بیستون نسبت به نحوه واگذاری و عملکرد اکتشافی بهره بردار معدن مقابل فرمانداری کرمانشاه

روز سه شنبه ۷ بهمن،جمعی از اهالی روستای چشمه کبود بیستون برای اعتراض  به نحوه واگذاری و عملکرد اکتشافی بهره بردار معدن مقابل فرمانداری کرمانشاه تجمع کردند.

براساس گزارش ۷ بهمن یک منبع خبری محلی،اخیرا اعتراض به نحوه واگذاری معادن استان کرمانشاه و عدم نظارت کافی بر نحوه بهره برداری که گاها منابع طبیعی و حریم مناطق مسکونی را به مخاطره انداخته است و موجب اعتراضات زیادی به مدیریت اداره صَمت استان به عنوان متولی این امر شده است.

معادن گیلانغرب،هرسین و سنقر و چقا زنگی  از دیگر واگذاری های مناقشه انگیز این اداره کل بوده است.

*تجمع اعتراضی اهالی روستای ورتون نسبت به واگذاری زمین‌های منابع طبیعی برای توسعه گردشگری مقابل استانداری اصفهان

روز چهارشنبه ۸ بهمن،جمعی از اهالی روستای ورتون برای اعتراض به واگذاری ۹۹ هکتار زمین‌های منابع طبیعی برای توسعه گردشگری مقابل استانداری اصفهان تجمع کردند.

*تجمع اعتراضی دوباره مهندسان استان البرز نسبت به عدم شفافیت مالی و حبس دستمزد ناظران مقابل سازمان نظام مهندسی

روز سه شنبه ۷ بهمن، مهندسان استان البرز برای اعتراض به عدم شفافیت مالی و حبس دستمزد ناظران و وجود مشکلات در ارجاع کار نظارت و قرارداد همسان نظارت  دوباره مقابل سازمان نظام مهندسی این استان اجتماع کردند.

*اعتراض  مالباختگان مفتاح رهنورد نسبت به عدم تحویل خودروهای پیش‌خرید شده

روز سه شنبه ۷ بهمن،جمعی از مالباختگان شرکت خودرویی مفتاح رهنورد اعتراضشان را نسبت به عدم تحویل خودروهای پیش‌خرید شده این شرکت و از دست رفتن سرمایه شان ابرازکردند.

خاطرنشان میشود که،پرونده خودرویی مفتاح رهنورد که مربوط به یک شرکت خودرویی با بیش از ۱۷۰۰ مالباخته است چند سالی است به یکی از پرچالش‌ترین پرونده قضایی تبدیل شده است.

*ادامه اعتراضات سهامداران باتجمع مقابل ساختمان بورس اوراق بهادار تهران

روز چهارشنبه ۸ بهمن ،سهامداران درادامه اعتراضاتشان نسبت به  ریزش‌های متوالی شاخص کل بورس برای باری دیگر مقابل ساختمان بورس اوراق بهادار تهران تجمع کردند.

*نامه شوراهای صنفی دانشگاهای کشور  دررابطه با مسایل و مشکلات مربوط به آموزش مجازی

روز سه شنبه ۷ بهمن،نامه‌ای با امضا شوراهای صنفی دانشگاههایی از سراسر کشور با محور مسایل و مشکلات مربوط به آموزش مجازی خطاب به وزیر علوم تحقیقات و فناوری تحویل دبیرخانه بشرح زیر وزارت علوم شد:

تداوم بحران همه گیری کرونا و در پی آن آموزش مجازی میلیون ها دانش آموز و دانشجو را از دسترسی به آموزشی با کیفیت و برابر محروم کرده است. بنا بر اعلام یکی از معاونین وزارت آموزش و پرورش حدود ۵ میلیون دانش آموز به زیرساخت یا وسیله ی الکترونیک مناسب برای استفاده از آموزش های مجازی دسترسی ندارند. همچنان ما آمار دقیقی از جمعیت دانشجویی محروم از آموزش مجازی در اختیار نداریم اما مشاهده میدانی فعالین و شوراهای صنفی نشان از محرومیت ها و مشکلات عمده در دسترسی دانشجویان به آموزش مجازی دارد. همچنان بعد از یک سال هیچ برنامه ی مشخصی در جهت ارائه بسته های رایگان دانشجویی وجود ندارد. بسترهای الکترونیک در نظر گرفته شده از سمت دانشگاه ها بعضا دچار اشکالات اساسی هستند که استفاده از این بسترها را ناممکن می کند. تعداد قابل توجهی از دانشجویان ناگزیرند کلاس ها، پژوهش ها و کارهای علمی خود را بیرون از این بسترها و با هزینه های سرسام آور پی بگیرند. این درحالیست که در زمان آموزش حضوری نیز بسته های اینترنتی توسط دانشگاه ها برای کارهای پژوهشی در دانشگاه در اختیار دانشجویان بوده است. دانشجویان با مشکلات جدی در تهیه ی منابع برای کلاس های درس رو به رو هستند. در حالی که در زمان حضور در دانشگاه امکان استفاده از کتابخانه وجود داشت، اکنون دانشجویان میان پرداخت هزینه ی تهیه ی کتاب ها یا از دست دادن نمرات بایستی دست به انتخاب بزنند.

پرسش ما این است که در نزدیک به یک سال از تعطیلی عمده ی خدمات رفاهی در دانشگاه ها و ذخیره ی این بودجه ها چرا هیچ اعتباری برای اینترنت رایگان و حمایت از دانشجویان صورت نگرفته است؟ چرا در این میان اخبار محرومیت دانشجویان از آموزش های مجازی باعث تغییر سیاسیت های آن وزارت خانه نشده است؟ در این حدود یک سال دانشجویان در میان درد ها و محرومیت هایشان رها شده اند و ما با خبرهای خودکشی یا مرگ یا فروپاشی دوستانمان سیاه پوش می شویم.

جناب آقای غلامی

در آستانه برگزاری امتحانات پایان نیمسال اول سال تحصیلی جاری و با وجود محرومیت ها و محدودیت های عمده در جریان آموزش مجازی ما شاهد سخت گیری هایی بی سابقه تر از دوران آموزش حضوری هستیم. این روند تاب و طاقت دانشجویان را به سر آورده است و ما با موجی از یآس،اضطراب و خشم در میان هم صنفانمان رو به رو هستیم. بدین وسیله ما شوراهای صنفی سراسر کشور با هشدار نسبت به پیامد های گسترده چنین قوانین بی ارتباط با وضعیت بحرانی کنونی و یادآوری حق مسلم برخورداری از آموزش رایگان شش خواست صریح خود را برای پیگیری فوری جنابعالی به شرح ذیل اعلام می نماییم.

۱-  عدم حذف دانشجویان بابت غیبت های طول ترم با توجه به مشکلات متعددی که در شرح فوق به آن ها اشاره شد.

۲-  در نظر گرفتن فعالیت های جایگزین به جای نمره حضور و مشارکت در کلاس برای عدم تضییع حقوق دانشجویانی که به هر دلیلی از شرکت در کلاس درس محروم بوده اند.

۳-  عدم تعیین منابع کلاسی و امتحانی که جز با پرداخت هزینه از سمت دانشجویان قابل تامین نیست.

۴-  حق امکان حذف ترم بدون احتساب در سنوات

۵-  بی اثر کردن مشروطی و عدم درج در سوابق تحصیلی

۶-  به رسمیت شاختن کمیته های دانشجویی منتخب شوراهای صنفی برای پیگیری مشکلات فراوان موجود در آموزش مجازی در سطح دانشگاه ها و الزام دانشگاه ها برای دریافت نظرات شوراهای صنفی و بررسی آن ها پیش از تصمیم گیری های مربوط به ترم آینده تحصیلی

*جان باختن یک کارگر شهرک صنعتی قزوین بر اثر سقوط در مخزن مواد شیمیایی

روز چهارشنبه ۸ بهمن،یک کارگر ۴۵ ساله یکی از کارخانجات شهرک صنعتی قزوین بر اثر سقوط در مخزن مواد شیمیایی جانش را ازدست داد.

*زنده زنده سوختن یک کارگر کارخانه سیمان بیجاردرآتش کوره

روز سه شنبه ۷ بهمن، یک کارگر کارخانه سیمان بیجاربنام علی رضا حق مرادی حین کار نظافت گرید کولر کوره کارخانه بر اثر استنشاق گازهای بسیار گرم بیهوش و به داخل آتش افتاد و در دم جان باخت.

akhbarkargari2468@gmail.com


Google Translate